داعش حواس امريكا را از دشمنان اصلي پرت مي‌كند

کد خبر: ۱۵۷۰۰
تاریخ انتشار: ۰۲ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۱:۵۹
فرانسيس فوكوياما؛ براي بعضي‌ها هميشه سال 1939 است. ما هميشه به خود مي‌گوييم كه چگونه در سال‌هاي 1930، امريكا و بريتانيا تهديد ناشي از آلمان و ژاپن را دست كم گرفتند و چگونه وينستون چرچيل تنها رهبري در ميان رهبران جهان بود كه متوجه اين خطر شد و كشورش را در مقابل دفاع از دموكراسي و در مقابل نازي‌ها متحد كرد. 70 سال نقش رهبري امريكا به دنبال جنگ جهاني دوم كاتالوگي از دوران چرچيلي است كه طيف آن از برافراشته شدن ديوار برلين تا فرو ريختن آن گسترده است.

امريكا و متحدانش عملكرد قابل تحسيني در ايجاد يك نظام ليبرال و همراه با صلح بين‌المللي در دوران پس از جنگ در اروپا و آسيا داشته‌اند اما اين داستان‌سرايي تا حدود زيادي انتخابي است و برهه‌هايي وجود داشته است كه در آن رهبران غربي گمان كرده‌اند كه چرچيل هستند: آنتوني ادن انگليسي در سال 1957 چنين تصوري را در بحران سوئز داشت و ليندون جانسون رييس‌جمهور اسبق امريكا نيز در ويتنام اين تصور را داشت.

همچنين جورج بوش نيز در عراق به تصور مشابهي رسيده بود. آنها در تهديدي كه با آن مواجه بودند مبالغه كردند و اوضاع را با به راه انداختن جنگ‌هاي غير ضروري كه نتيجه عكس داشت وخيم‌تر كردند. در ضمن آنها موجب شدند كه حمايت سياسي از سياست خارجي بين‌المللي‌گرايانه تضعيف شود.

تمركز مناظره‌هاي امروز بايد بر چگونگي اولويت‌بندي و شناسايي ميزان خطر تهديد‌هايي باشد كه ما با آن مواجه هستيم. در سال جاري شاهد بحران‌هايي بوديم كه با سرعت زيادي پيش رفتند. از بحران كريمه گرفته تا پافشاري چين براي در اختيار گرفتن كنترل بخش‌هايي از آب‌هاي شرقي و جنوبي و همچنين سقوط قدرت دولت عراق.

در اين مرحله است كه سخنراني سياست خارجي باراك اوباما در آكادمي نظامي وست پوينت بي‌معني به نظر مي‌رسد. او به نمونه‌هايي از استفاده از زور اشاره كرد. او گفت كه تنها تهديدي كه با آن مواجه هستيم، تروريسم است. او چيزي در مورد ديگر چالش‌هاي پيش روي نظم جهاني يعني روسيه و چين نگفت. با وجود موفقيت‌هاي اخير دولت اسلامي عراق و شام، من بر اين باورم كه تروريسم در واقع كمترين پيامد اين چالش‌ها در سطح منافع اصلي امريكا هستند.

آنچه در عراق و سوريه شاهد آن هستيم، گسترش آرام جنگ شيعه و سني است كه نيروهاي محلي در آن به عنوان نيروهاي نيابتي عربستان سعودي و ايران عمل مي‌كنند! اين يك بحران انساني است كه ايجاد شده است. امريكا در زماني كه 150 هزار نيرو در عراق داشت نيز به سختي مي‌توانست با ميل به فرقه‌گرايي مقابله كند و اكنون با خروج نيروهايش از عراق مقابله با آنها بسيار دشوارتر خواهد بود.

اين در حالي است كه الحاق كريمه به روسيه يك موضوع بسيار مهم است. نظام حاكم بر اروپا پس از جنگ سرد بر اين مبنا پيش مي‌رفت كه روسيه پذيرفته است اقليت‌ها در همسايگي‌اش به زندگي خود ادامه دهند اما ولاديمير پوتين، رييس‌جمهور روسيه اين اصل را زير سوال برد.

از سوي ديگر قدرت روسيه به يك مدل اقتصادي وابسته است كه با گذشت زمان به تضعيف قدرت آن منتهي مي‌شود اما اوضاع در مورد چين اين گونه نيست و اين كشور هم‌اكنون دومين اقتصاد بزرگ جهان محسوب مي‌شود و شايد در چند سال آينده جاي امريكا را بگيرد. چين ادعاي حكمراني بر برخي مناطق را دارد و مي‌خواهد قدرت مطلق شرق آسيا باشد و امريكا را از ميدان به در كند.

افراطي‌گري دولت اسلامي عراق و شام در نهايت دفاع از خود را ثابت مي‌كند. در مقابل، متحداني كه امريكا براي حفاظت از آنها سوگند ياد كرده اكنون از سوي كشورهاي صنعتي با ارتش پيشرفته تهديد مي‌شوند.

 باوجود خطرهاي ناشي از بحران‌ها در روسيه و چين، هنوز هم شرايط با سال 1939 تفاوت دارد اما واكنش مناسب امريكا چه خواهد بود؟ اولويت ما بايد سياسي باشد: بازتقويت ناتو به عنوان يك اتحاد نظامي واقعي به جاي يك كلوپ اشاعه‌دهنده دموكراسي و برقراري يك چارچوب چندجانبه براي تعامل با چين كه به همسايگان آلترناتيوي براي مواجهه با پكن مي‌دهد.

البته اوباما تاكنون در مورد اين بازي چند جانبه زياد سخن پراكني كرده اما سرمايه‌گذاري اندكي براي تبديل آن به واقعيت انجام داده است. استراتژي چيزي در مورد تعيين اولويت‌هاست. استراتژي چيزي است كه مي‌گويد كدام موضوعات مهم‌تر هستند و دليل آن را توضيح مي‌دهد. اين تصور كه هيچ جايي نيست كه ارزش توجه امريكا را نداشته باشد، يك استراتژي نيست.

اوباما يك اولويت اشتباه را تعيين كرده و به ادامه اشتباه‌ها در مبالغه خطرات ناشي از چالش تروريسم ادامه مي‌دهد. اين در حالي است كه كشورهايي مانند ليبي و مصر به فقدان توجه امريكا دچارند. نظرسنجي‌هايي كه نئوكان‌ها انجام مي‌دهند و از سوي ديگر ايزوله‌گرايي، انتخاب‌هاي ناصحيحي را به نمايش گذاشته است اما استراتژي واقعي هميشه اين است كه جايي بين اين انتخاب‌ها حركت كنيم.


نظر شما
پربیننده ترین ها