پاسخی به اتهام مهمنبودن حریم خصوصی در اسلام
به گزارش صدای ایران؛ محسن سلگی در سایت فانوس نوشت:
در نوشته ای از نویسندگان دگراندیش خواندم که ناظر به ماجرای مجری مشهور مدعی شده بود اسلام برای حریم خصوصی اهمیتی قائل نیست و تنها به برکت مدرنیته این حریم اهمیت یافته است. آنچه در پی می آید پاسخی به این شبهه است.
این که حریم خصوصی در دوران مدرن اهمیت یافته است، کذب است. چنانکه خواهیم دید در دین اسلام، این حریم به غایت مهم بوده است. اما باید گفت میان اهمیت یک چیز و مساله بودن یک چیز تفاوت و تمایز هست. در واقع مساله شدن حریم خصوصی در دوران مدرن ناظر به توانایی دولتهای مدرن و خواست آنها برای نقض حریم خصوصی نیز بوده است. این امر به خصوص نزد دولتهای توتالیتر و فاشیستی نمود یافته اما چنانکه در بحث از فوکو خواهیم دید در دولت حداقلی لیبرال یا دولت کوچک شونده نیز نظارت بر حریم خصوصی و مکانیزم کنترل مقوله ای پیچیده و تهدید کننده حریم خصوصی است.
در اسلام حریم خصوصی بسیار مهم و با احترام و محفوظ بوده است و در صد اسلام اوج محکم بودن حصارهای حریم خصوصی را شاهد هستیم. اما حریم خصوصی در اسلام، مساله نبوده است، چرا که نگرانی در خصوص آن به معنای فراگیر وجود نداشته تا از قِبل این نگرانی، مشکل به وجود آید و سپس این مشکل تبدیل به مساله شود. مساله شدن یک چیز نیازمند عمومی شدن آن است و در دوره پیامبر اعظم(ص)، نقض حریم خصوصی مشکلی جدی نبوده است و این حریم در نهایت احترام بوده است. در توضیح این که چگونه مساله شدن حریم خصوصی در دوران مدرن به نگرانی ربط دارد، بجاست که مقایسه ای میان معماری سنتی در ایران و وضع آپارتمان نشنی کنونی که در شهرهای بزرگ رایج است داشته باشیم.
حریم خصوصی ناظر به نگرانی و مشکل می تواند مساله بشود. ایرانیانی که پنجره هایشان به حیاط خانه شان باز می شد و نه کوچه می توانستند نگران حریمشان باشند یا شهروندان امروزی ایرانی و آپارتمان نشین که صدای همدیگر را هم می شنوند.؟ از بحث ظهور مدرنتیه_حوزه عمومی -حوزه عمومی به معنایی که آرنت، هابرماس و دیگران طرح می کنند_جامعه مدنی، فردگرایی، سوبژکتیویسم و ... درمی گذرم. صرفا بر نگرانی های کنونی که انگیزه نگارش این مطلب است، بحثی که تا پیش از مشروطه طرح نمی شد در ایران، تمرکز کردم.
به طور ساده از نگرانی به عنوان شرط مشکل شدن و بر مشکل شدن به عنوان شرط عمومیت یافتن و از عمومیت یافتن به عنوان شرط مساله شدن یاد می کنم. حال، شما هم مشغول حل مساله هستید.
چگونه اسلام اعتلای حریم خصوصی است؟
داستان سمره بن جندب و حکمی که پیامبر اسلام در قبال عمل او می دهند، نمونه ای مبرز و دال بر اهمیت ویژه حریم خصوصی در دین مبین اسلام است.
ماجرای سمره بن جندب از این قرار است:
«داستان از این قرار بود که سمرة بن جندب مالک باغی بود که آن را به یکی از انصار فروخت و از آن یک درخت نخل را که در میان باغ بود استثنا کرد، و گفت: «این درخت برای من باقی بماند.» آن انصاری نیز موافقت کرد و بدون این که بداند بعدها چه اتفاقی خواهد افتاد، باغ را خرید.
از آنجا که سمرة دل بیماری داشت، برای تجسس در حریم خصوصی انصاری، بدون اجازه و به بهانهی نخلش، وارد باغ آن انصاری میشد که خودش و همسر و خانوادهاش در آن زندگی میکردند. مرد انصاری از او خواست که به هنگام وارد شدن به باغ اجازه بگیرد، و مثلاً یا الله بگوید یا در بزند و کاری از این قبیل بکند؛ اما سمرة نپذیرفت و گفت: این نخل مال من است و راه هم راه من است، و دلیلی برای اجازه گرفتن وجود ندارد. انصاری هر چه از او خواهش کرد، او زیر بار نرفت، تا اینکه مرد انصاری نزد پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) رفت و از دست سمرة شکایت کرد، و از ایشان برای این مشکل راه حلی خواست. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) سمرة را طلبید و از او خواست که در هنگام ورود به باغ اجازه بگیرد؛ اما او این خواسته را رد کرد و گفت: نخل، مال من است و من اختیار آن را دارم، پس هر گونه که بخواهم وارد باغ میشوم.
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمودند: این درخت را در برابر درختی در بهشت به من بفروش. او گفت: نمیفروشم. پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: در برابر ده درخت، گفت: نه و همین طور پافشاری میکرد، به گونهای که نشان میداد غرضی از این کار دارد. در اینجا معروف است که پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) به انصاری چنین گفت: برو و نخل را از ریشه بکن و به صورت سمرة پرتاب کن، چرا که ضرر و زیان در اسلام راه ندارد؛ «لا ضرر و لا ضرار فی الاسلام» ...»
فوکو در نقد دولت کوچک شونده نشان می دهد که دولت مدرن، نگاه سراسربین و پُنپتیکونی است: قدرت اشراف دارد درست مانند دوربینی نامحسوس که مدام کوچک تر می شود اما چون کوچکتر می شود، بیشتر می تواند نظارت کند و تحت انقیاد قرار دهد. برای روشن شدن بحث دوران قاجار را تصور کنیم که دولت استبدادی است، اما توتالیتر نیست و نمی تواند حوزه خصوصی را کنترل کند و یا نظارت خدایگونه بر جامعه ندارد. در حقیقت تکنولوژی قدرت و همه جایی شدن چشم قدرت، امری جدید است که فوکو در نقد سرمایه داری نشان می دهد.
خلاصه نظر نگارنده این است: حریم خصوصی در اسلام هم محترم و این احترام، یک قاعده است. آنچه درخصوص ماجرای سمره بن جندب و رسول الله(ص) گفتم ناظر به وجود و محترم بودن حریم خصوصی بود نه مساله بودن آن. اما مساله بودن یک چیز در نگاه جامعه شناسانه و به منزله امراجتماعی نیازمند دو عامل دیگر است:۱.نگرانی و۲.مشکل شدن یا بودن یک چیز. سپس این مشکل تا عمومی نشود، مساله نمی شود. (عمومی و همگانی هم تمایز معنایی دارند) و در نهایت این که چون دوران مدرن و دولتهای مدرن امکان دولتها برای نقض حریم خصوصی بیشتر شد، حریم خصوصی بدل یه یک مساله و نگرانی عام شد.
فوکو در نقد دولت کوچک شونده نشان می دهد که دولت مدرن، نگاه سراسربین و پُنپتیکونی است: قدرت اشراف دارد درست مانند دوربینی نامحسوس که مدام کوچک تر می شود اما چون کوچکتر می شود، بیشتر می تواند نظارت کند و تحت انقیاد قرار دهد. برای روشن شدن بحث دوران قاجار را تصور کنیم که دولت استبدادی است، اما توتالیتر نیست و نمی تواند حوزه خصوصی را کنترل کند و یا نظارت خدایگونه بر جامعه ندارد. در حقیقت تکنولوژی قدرت و همه جایی شدن چشم قدرت، امری جدید است که فوکو در نقد سرمایه داری نشان می دهد.
گزارش خطا
آخرین اخبار