ردای هاشمی بر تن ناطق نوری
روزنامه آرمان در گزارشی نوشت: فقدان آیتا... هاشمی همان بزنگاهی است که میتواند ناطق را از پشت پردهها به روی صحنه سیاست بیاورد.
در ادامه در گزیده ای از این گزارش می خوانیم: استعفا پشت استعفا؛ یک روز از دفتر بازرسی و روز دیگر از هیاتموسس دانشگاه آزاد؛ سناریوهایی هم که بعد از هر استعفا پدید میآید بهسرعت نقش بر آب میکند. نه حاضر است بعد از بیت رهبری در دولت حسن روحانی نقش برجسته داشته باشد و نه میتوان درباره ریاست مجمع تشخیص مصلحت گمانهزنی کرد. روزهای شیخ علی اکبر ناطق نوری بعد از آیتا... هاشمی به شکل خاصی درگذر است. شیخ در سکوت به تصمیم خواهد نشست؛ یک تصمیم سیاسی مهم!
**خرداد تا اردیبهشت
از همان خردادماهی که برای رقیب اصلاحطلبش پیام تبریک فرستاد و با روی خوش شکست مقابل او را پذیرفت، چهره متفاوتی از خود بهعنوان علیاکبر ناطق نوری به نمایش گذاشت؛ یک سیاستمدار اصولگرای اخلاقمدار. نامهنیوز نوشت؛ او در همه آن سالهای عزلت و انزوای اصولگرایان تکیهگاه یاران و دوستان راستگرایش بود و در سال 84 پیشقدم شد تا با برپا کردن خیمه شورای هماهنگی نیروهای انقلاب، جایگاههای ازدسترفته را به جریان اصولگرا بازگرداند.
رفقایش اما سر همراهی با او نداشتند. وقتی او در کار فراهمکردن هرچهبیشتر زمینه برای کاندیداتوری علیلاریجانی بود، دیگرانی از جنس قالیباف و احمدینژاد هم بودند که دور از او و تشکیلات اصولگرایان تمام هموغم خود را مصروف دوختن ردای ریاستجمهوری کرده بودند. اختلافات بالا گرفت، صداهای همسو از جریان راست شنیده نمیشد، سازهای تشکیلاتی ناکوک بودند و درنهایت شیخ را از رفقای اصولگرایش دلآزرده کرد. وقتی اصولگرایان در سال 84 به کار منسجم حزبی «نه» گفتند و حاضر به حمایت کاندیدای اصلی اصولگرایان یعنی علیلاریجانی نشدند، رخت کار حزبی را از تن درآورد و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری ماند.
بعد از آن دیگر عزم سیاست نکرد، نه آنکه سکوت کند، اما حاشیه را به متن ترجیح داد. هربار از او خواستند کاندیدا شود، رد کرد. ناطق دلخور بود، اما نه از احمدینژاد؛ از دوستان اصولگرایی که در حمله بیپروای احمدینژاد او را تنها گذاشته و از او حمایت نکردند، همچنان که از آیتا... هاشمی هم حمایت نکردند. ناطق نوری دلگرفته، زبان به کام سکوت کرد و بر مدار سکوت و صبر پیش رفت؛ سکوتی که چهارسال بعد در انتخابات 92 اثر خود را نشان داد.
**بازگشت هوشمندانه
همان روزهای پر از استرس و ترس نزدیک به انتخابات ریاستجمهوری یازدهم که همه از ناطق بهعنوان یک چهره اصلی انتخابات نام میبردند، او در پشت صحنه بهدور از این هیاهوهای سیاسی درحال فراهمکردن زمینه پیروزی حسن روحانی در انتخابات بود. ناطق بعد از چندسال سکوت و صبر اینگونه بازگشت هوشمندانهای به سیاست را برای خود رقم زد.
او دیگر شیخ دهههای هفتاد و هشتاد نبود، نه فقط آیتا...هاشمی و حسن روحانی رفقای قدیمی را همراهی میکرد که ابایی نداشت که به اصلاحطلبان نزدیک شود و دور از تنگنظریهای تشکیلاتی رفتار کند. نهتنها با لبخند از آیتا... سیدحسن خمینی استقبال میکرد، بلکه ابایی نداشت که به جای رفتن به افطاری سیاسی رفقای اصولگرا سری به مراسم افطار عارف بزند.
**یک شوک
رحلت آیتا... هاشمی شوک بود؛ نه میشود انکار کرد نه پنهان. آنهم در روزهایی که پشت صحنههای سیاسی در حال چینش مهرهها برای انتخابات ریاستجمهوری بودند، یکباره خبر ناگهانی رحلت آیتا... هاشمی آب سردی بر فضای قبل از انتخابات کشور ریخت. هاشمی رفت و با رفتن او نگرانی و دلهره انتخابات مهم و سرنوشتساز نهفقط در دل اصلاحطلبان که در دل دولتیها هم رخنه کرد.
ناطق اما بهرسم معهود پهلوانی شیخ دیپلمات را در آن تنگنا تنها نگذاشت، با آرامش و طمانینهای که در کار کرد، جای خالی آیتا... هاشمی را برای رفیق و همراه قدیمی پر کرد و با این کار سهم مهمی در ماندگاری میراث اعتدالی آیتا... را بهخود اختصاص داد.
شاید ناطقنوری بهتر از همه میدانست که نبود هاشمی رفسنجانی برای روحانی چقدر میتواند سخت باشد و عجیب نبود که دومین نامی که روحانی پس از پیروزی در انتخابات از او یاد و تشکر کرد، علیاکبر ناطق نوری بود. موضوع استعفای ناطقنوری که در ایام انتخابات و زیر آوار خبرهای مربوط به نامزدها گم شد، شاید بتواند بهتر نشان از نقش حساس وی داشته باشد.
**بعد از اردیبهشت
خیالش برای 4سال دیگر پاستور راحت شده است، مجلس و شورای شهر هم وضعیت امیدوار کنندهای دارند، شیخ در چنین فضای سیاسی چه تصمیمی گرفته است؟ این روزها که از سمتها کناره میگیرد چه در سر دارد؟ شاید بخشی از جواب را بتوان از خلال صحبتهای خود او برداشت کرد. آنجا که از علت کنارهگیریاش از سمتی که سالها داشته، میگوید؛ دلیلی که ویژگی اصلی سیاستورزی او بوده است.
ناطقنوری میگوید کنار رفته است، چرا که نمیتوانسته در برابر حوادث سیاسی بیتفاوت باشد و مسئولیتی که او داشته نیاز به بیطرفی داشته است. او صراحتا گفته است: «بنده شخصا خواهناخواه وجهه سیاسی دارم و نمیتوانم در برابر وقایع و حوادث سیاسی کشور، چه بهلحاظ تکلیف شرعی و چه از نظر وظیفه ملی و انقلابی، بیتفاوت باشم. از طرف دیگر به هر حال این یک واقعیت است که تعارض حقیقی بین فعالیت سیاسی افراد در موقعیتهای انتسابی به رهبری و حفظ جایگاه دفتر ایشان وجود دارد که علیالقاعده باید مبرای از گرایشات متداول سیاسی باشد.» ناطق صریحترین پالس را به فضای سیاسی داده است، او در روزهای سیاسی بعد از آیتا... هاشمی قرار نیست دیگر عزلتنشین شده و سکوت کند، آنقدر برای خود مسئولیت مهمی تعریف کرده است که حتی از قیدوبندهای مربوط به مناصب هم رها شود تا یک چهره یکدست سیاسی باشد و بس.
ناطق نوری در چنین فضایی شاید بتواند بازهم محور شود، یک لیدر تمامعیار حتی برای رفقای دیروزش یعنی اصولگرایان؛ آنهم در روزهایی که نواصولگرایان و فرزندان اصولگرا در برابر پدران خود ایستادهاند و پدران هم سکوت را کنار گذاشته و دیگر حاضر به تندادن به سهمخواهیها و باجخواهیها نیستند؛ مانند آنچه موتلفه در پیش گرفته است یا افرادی چون باهنر که صراحتا از تنندادن به سازوکارهای جوانترهای اصولگرا گفته است.
در چنین فضایی که حتی خود فرزندان اصولگرا هم علیه هم شورش کردهاند، آمدن یک چهره در قدوقواره ناطق نوری کورسوی امید برای اصولگرایان خاصه سنتیهای راستگراست. شاید اصولگرایان در دوران دوری از قدرت به فکر جبران خطای خود در قبال ناطق برآیند؛ همان خطایی که حمیدرضا جلاییپور از چهرههای اصلاحطلب در توصیف آن گفته است: «اصولگرایان بهخطا حدود 10سال است که به آقای ناطق نوری پشت کردهاند، آقای ناطق کسی بود که میتوانست این جریان را مدیریت کند. نگاه کنید در طرف مقابل جریان اصلاحات مدیریت میشود لذا این مشکل بزرگی در میان اصولگرایان است. در حزب موتلفه و جامعه روحانیت مبارز نیز اوضاع را میبینیم. در جامعه روحانیت یک روزی افرادی همچون هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری و حسن روحانی بودند اما امروز به آنها پشت کردند. اصولگرایان اکنون مشکل جدی مدیریت و پایگاه اجتماعی دارند. قطعا اگر اصولگرایان به سمت کسانی همچون ناطق نوری و علی لاریجانی و علی مطهری بروند وضع بهتری خواهند داشت.» هرچند شیخ پیشتر از خزیدن خود به اتاق فکرهای تصمیمگیری گفته و تاکید کرده بود: «سیاسیون باید عمر سیاسی برای خود تعریف کنند، کهنهکارهای سیاسی باید به اتاق فکر بروند» اما فقدان آیتا... هاشمی همان بزنگاهی است که میتواند ناطق را از پشت پردهها به روی صحنه سیاست بیاورد. شواهد میگوید ناطق نوری از این پس در سیاست ایران پررنگتر خواهد شد؛ باید منتظر تصمیمات سیاسی شیخ بود.
در ادامه در گزیده ای از این گزارش می خوانیم: استعفا پشت استعفا؛ یک روز از دفتر بازرسی و روز دیگر از هیاتموسس دانشگاه آزاد؛ سناریوهایی هم که بعد از هر استعفا پدید میآید بهسرعت نقش بر آب میکند. نه حاضر است بعد از بیت رهبری در دولت حسن روحانی نقش برجسته داشته باشد و نه میتوان درباره ریاست مجمع تشخیص مصلحت گمانهزنی کرد. روزهای شیخ علی اکبر ناطق نوری بعد از آیتا... هاشمی به شکل خاصی درگذر است. شیخ در سکوت به تصمیم خواهد نشست؛ یک تصمیم سیاسی مهم!
**خرداد تا اردیبهشت
از همان خردادماهی که برای رقیب اصلاحطلبش پیام تبریک فرستاد و با روی خوش شکست مقابل او را پذیرفت، چهره متفاوتی از خود بهعنوان علیاکبر ناطق نوری به نمایش گذاشت؛ یک سیاستمدار اصولگرای اخلاقمدار. نامهنیوز نوشت؛ او در همه آن سالهای عزلت و انزوای اصولگرایان تکیهگاه یاران و دوستان راستگرایش بود و در سال 84 پیشقدم شد تا با برپا کردن خیمه شورای هماهنگی نیروهای انقلاب، جایگاههای ازدسترفته را به جریان اصولگرا بازگرداند.
رفقایش اما سر همراهی با او نداشتند. وقتی او در کار فراهمکردن هرچهبیشتر زمینه برای کاندیداتوری علیلاریجانی بود، دیگرانی از جنس قالیباف و احمدینژاد هم بودند که دور از او و تشکیلات اصولگرایان تمام هموغم خود را مصروف دوختن ردای ریاستجمهوری کرده بودند. اختلافات بالا گرفت، صداهای همسو از جریان راست شنیده نمیشد، سازهای تشکیلاتی ناکوک بودند و درنهایت شیخ را از رفقای اصولگرایش دلآزرده کرد. وقتی اصولگرایان در سال 84 به کار منسجم حزبی «نه» گفتند و حاضر به حمایت کاندیدای اصلی اصولگرایان یعنی علیلاریجانی نشدند، رخت کار حزبی را از تن درآورد و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و رئیس دفتر بازرسی مقام معظم رهبری ماند.
بعد از آن دیگر عزم سیاست نکرد، نه آنکه سکوت کند، اما حاشیه را به متن ترجیح داد. هربار از او خواستند کاندیدا شود، رد کرد. ناطق دلخور بود، اما نه از احمدینژاد؛ از دوستان اصولگرایی که در حمله بیپروای احمدینژاد او را تنها گذاشته و از او حمایت نکردند، همچنان که از آیتا... هاشمی هم حمایت نکردند. ناطق نوری دلگرفته، زبان به کام سکوت کرد و بر مدار سکوت و صبر پیش رفت؛ سکوتی که چهارسال بعد در انتخابات 92 اثر خود را نشان داد.
**بازگشت هوشمندانه
همان روزهای پر از استرس و ترس نزدیک به انتخابات ریاستجمهوری یازدهم که همه از ناطق بهعنوان یک چهره اصلی انتخابات نام میبردند، او در پشت صحنه بهدور از این هیاهوهای سیاسی درحال فراهمکردن زمینه پیروزی حسن روحانی در انتخابات بود. ناطق بعد از چندسال سکوت و صبر اینگونه بازگشت هوشمندانهای به سیاست را برای خود رقم زد.
او دیگر شیخ دهههای هفتاد و هشتاد نبود، نه فقط آیتا...هاشمی و حسن روحانی رفقای قدیمی را همراهی میکرد که ابایی نداشت که به اصلاحطلبان نزدیک شود و دور از تنگنظریهای تشکیلاتی رفتار کند. نهتنها با لبخند از آیتا... سیدحسن خمینی استقبال میکرد، بلکه ابایی نداشت که به جای رفتن به افطاری سیاسی رفقای اصولگرا سری به مراسم افطار عارف بزند.
**یک شوک
رحلت آیتا... هاشمی شوک بود؛ نه میشود انکار کرد نه پنهان. آنهم در روزهایی که پشت صحنههای سیاسی در حال چینش مهرهها برای انتخابات ریاستجمهوری بودند، یکباره خبر ناگهانی رحلت آیتا... هاشمی آب سردی بر فضای قبل از انتخابات کشور ریخت. هاشمی رفت و با رفتن او نگرانی و دلهره انتخابات مهم و سرنوشتساز نهفقط در دل اصلاحطلبان که در دل دولتیها هم رخنه کرد.
ناطق اما بهرسم معهود پهلوانی شیخ دیپلمات را در آن تنگنا تنها نگذاشت، با آرامش و طمانینهای که در کار کرد، جای خالی آیتا... هاشمی را برای رفیق و همراه قدیمی پر کرد و با این کار سهم مهمی در ماندگاری میراث اعتدالی آیتا... را بهخود اختصاص داد.
شاید ناطقنوری بهتر از همه میدانست که نبود هاشمی رفسنجانی برای روحانی چقدر میتواند سخت باشد و عجیب نبود که دومین نامی که روحانی پس از پیروزی در انتخابات از او یاد و تشکر کرد، علیاکبر ناطق نوری بود. موضوع استعفای ناطقنوری که در ایام انتخابات و زیر آوار خبرهای مربوط به نامزدها گم شد، شاید بتواند بهتر نشان از نقش حساس وی داشته باشد.
**بعد از اردیبهشت
خیالش برای 4سال دیگر پاستور راحت شده است، مجلس و شورای شهر هم وضعیت امیدوار کنندهای دارند، شیخ در چنین فضای سیاسی چه تصمیمی گرفته است؟ این روزها که از سمتها کناره میگیرد چه در سر دارد؟ شاید بخشی از جواب را بتوان از خلال صحبتهای خود او برداشت کرد. آنجا که از علت کنارهگیریاش از سمتی که سالها داشته، میگوید؛ دلیلی که ویژگی اصلی سیاستورزی او بوده است.
ناطقنوری میگوید کنار رفته است، چرا که نمیتوانسته در برابر حوادث سیاسی بیتفاوت باشد و مسئولیتی که او داشته نیاز به بیطرفی داشته است. او صراحتا گفته است: «بنده شخصا خواهناخواه وجهه سیاسی دارم و نمیتوانم در برابر وقایع و حوادث سیاسی کشور، چه بهلحاظ تکلیف شرعی و چه از نظر وظیفه ملی و انقلابی، بیتفاوت باشم. از طرف دیگر به هر حال این یک واقعیت است که تعارض حقیقی بین فعالیت سیاسی افراد در موقعیتهای انتسابی به رهبری و حفظ جایگاه دفتر ایشان وجود دارد که علیالقاعده باید مبرای از گرایشات متداول سیاسی باشد.» ناطق صریحترین پالس را به فضای سیاسی داده است، او در روزهای سیاسی بعد از آیتا... هاشمی قرار نیست دیگر عزلتنشین شده و سکوت کند، آنقدر برای خود مسئولیت مهمی تعریف کرده است که حتی از قیدوبندهای مربوط به مناصب هم رها شود تا یک چهره یکدست سیاسی باشد و بس.
ناطق نوری در چنین فضایی شاید بتواند بازهم محور شود، یک لیدر تمامعیار حتی برای رفقای دیروزش یعنی اصولگرایان؛ آنهم در روزهایی که نواصولگرایان و فرزندان اصولگرا در برابر پدران خود ایستادهاند و پدران هم سکوت را کنار گذاشته و دیگر حاضر به تندادن به سهمخواهیها و باجخواهیها نیستند؛ مانند آنچه موتلفه در پیش گرفته است یا افرادی چون باهنر که صراحتا از تنندادن به سازوکارهای جوانترهای اصولگرا گفته است.
در چنین فضایی که حتی خود فرزندان اصولگرا هم علیه هم شورش کردهاند، آمدن یک چهره در قدوقواره ناطق نوری کورسوی امید برای اصولگرایان خاصه سنتیهای راستگراست. شاید اصولگرایان در دوران دوری از قدرت به فکر جبران خطای خود در قبال ناطق برآیند؛ همان خطایی که حمیدرضا جلاییپور از چهرههای اصلاحطلب در توصیف آن گفته است: «اصولگرایان بهخطا حدود 10سال است که به آقای ناطق نوری پشت کردهاند، آقای ناطق کسی بود که میتوانست این جریان را مدیریت کند. نگاه کنید در طرف مقابل جریان اصلاحات مدیریت میشود لذا این مشکل بزرگی در میان اصولگرایان است. در حزب موتلفه و جامعه روحانیت مبارز نیز اوضاع را میبینیم. در جامعه روحانیت یک روزی افرادی همچون هاشمی رفسنجانی، ناطق نوری و حسن روحانی بودند اما امروز به آنها پشت کردند. اصولگرایان اکنون مشکل جدی مدیریت و پایگاه اجتماعی دارند. قطعا اگر اصولگرایان به سمت کسانی همچون ناطق نوری و علی لاریجانی و علی مطهری بروند وضع بهتری خواهند داشت.» هرچند شیخ پیشتر از خزیدن خود به اتاق فکرهای تصمیمگیری گفته و تاکید کرده بود: «سیاسیون باید عمر سیاسی برای خود تعریف کنند، کهنهکارهای سیاسی باید به اتاق فکر بروند» اما فقدان آیتا... هاشمی همان بزنگاهی است که میتواند ناطق را از پشت پردهها به روی صحنه سیاست بیاورد. شواهد میگوید ناطق نوری از این پس در سیاست ایران پررنگتر خواهد شد؛ باید منتظر تصمیمات سیاسی شیخ بود.
گزارش خطا
آخرین اخبار