آلبوم در سطح «گرمي» كنسرت در حد بضاعت ‌MP3

کد خبر: ۱۵۴۰۵
تاریخ انتشار: ۲۷ تير ۱۳۹۳ - ۱۳:۵۶

تصور كنيد فينال جام جهاني دوشنبه بامداد كه بين آلمان- آرژانتين در ورزشگاه معظم ماراكاناي ريو دوژانيرو برگزار شد، در يكي از زمين‌هاي حاشيه شهر ريو يا يكي از زمين‌هاي دسته چندم كه محل تمرين بازي‌هاست برگزار مي‌شد، در شرايطي كه همه ستاره‌هاي دو تيم از ليونل مسي گرفته تا مانوئل نوير در زمين حاضر بودند، آيا باز هم آنقدر تماشاگر به ورزشگاه مي‌آمد يا اگر هم مي‌خواستند بيايند ورزشگاهي دسته چندم چنين گنجايشي را داشت، آيا اگر در چنين زميني بازي فينال برگزار مي‌شد اين همه برندهاي رنگارنگ حاضر مي‌شدند حامي برگزاري اين مسابقات باشند، اصلا ضبط و پخش اين مسابقات در اين حد مي‌شود كه ما هم بتوانيم زنده و همزمان يكي از ميليون‌ها بيننده باشيم.


روياي استاديوم آزادي

حال در اين روزها خبر مي‌رسد كه كنسرت «نه فرشته‌ام، نه شيطان» در سالن وزارت كشور برگزار مي‌شود. طهمورث پورناظري چندي پيش در گفت‌وگويي با روزنامه اعتماد گفته بود: ورزشگاه آزادي براي برگزاري كنسرت آلبوم «نه فرشته‌ام، نه شيطان» مناسب است، دست‌كم از اين جهت كه مخاطبان و علاقه‌مندان پرشمار اين آلبوم مي‌توانند در يك شب شاهد اجراي كنسرت آلبوم محبوب‌شان باشند.

آلبوم «نه فرشته‌ام، نه شيطان» آلبوم موسيقي راك يا پاپ نيست و طهمورث پورناظري (آهنگساز آلبوم) و همايون شجريان (خواننده آلبوم) هنوز به طور رسمي در ژانر موسيقي راك و پاپ قطعه‌يي ارائه نداده‌اند اما آلبوم «نه فرشته‌ام، نه شيطان» كه به حوزه موسيقي سنتي ايراني تعلق دارد به چنان فروش و استقبالي از سوي مخاطبان به خصوص جوانان دست يافت كه حرف پورناظري درباره اجراي كنسرت اين آلبوم در ورزشگاه آزادي بيراه نبود، آنچه ناظري به آن اشاره كرده بود بيش از آنكه توصيف روياي برگزاري كنسرت آلبومي موفق براي هواداراني پرشور باشد واقعيتي است كه از نقايص فاحش سالن‌هاي موسيقي كشور حكايت دارد، واقعيتي كه از شدت واقع‌نمايي‌اش شبيه همين نقاشي‌هاي مثلا واقع‌نماي ديوارهاي شهر تهران است كه يك دفعه بغل يك پل گندمزاري كشيده‌اند كه با پرسپكتيوي دم‌دستي تا ابد ادامه مي‌يابد.


موسيقي ايراني و نوازندگي 72 ملت

موسيقي سنتي ايراني به دليل ماهيت و سرگذشت غريبش مخاطباني نسبتا محدود دارد و كمتر موزيسين موسيقي ايراني در مخيله‌اش مي‌گذرد كه مي‌شود آلبومي متشكل از چند آهنگ متناسب را عرضه كرد كه همچون «نه فرشته‌ام، نه شيطان» فروشي ركوردشكن داشته باشد و پس از سال‌ها مخاطبان جوان ايراني را ببيني كه به جاي ترانه‌يي پاپ باب روز اين بند را زمزمه مي‌كنند كه «چرا رفتي؟ چرا من بي‌قرارم...»

طهمورث پورناظري و همايون شجريان با ملودي‌هايي در حال و هواي موسيقي ايراني سرتاسر جهان را گشتند و بهترين نوازنده‌هاي هر ملتي را برگزيدند تا گيتار آكوستيك آلبوم را رامون استاگنرو، سي‌تار را شجاعت حسين‌خان، گيتار باس را جيمي جانسون، فلوت را پدرو اوستاچه اوستا بنوازند و تنظيم آهنگ‌ها را ديويد گارنر بر عهده بگيرد و در نهايت آلبومي به سرانجام برسد كه در حد‌و‌‌اندازه استانداردهاي موسيقي بين‌المللي باشد. آلبوم كه آماده شد در مراسم رونمايي و نشست مطبوعاتي‌اش طهمورث پورناظري از چند و چون شكل‌گيري آلبوم گفت و اينكه هدف‌شان رسيدن به «گرمي» است اما مخاطبان ايراني موسيقي خيلي در بند معيارهاي جايزه «گرمي» نيستند و پيش از آنكه آلبوم تا به انتها گوش داده شود قطعه «چرا رفتي؟» با شعري از سيمين بهبهاني دهان به دهان مي‌چرخيد.


انتخاب بين اجراي دقيق يا تعداد تماشاگر

ساده اينكه آلبومي با آن كيفيت از فرآيند توليد و اين ميزان از محبوبيت كمياب و ديرياب در عرصه موسيقي سنتي ايراني وقتي بايد براي اجراي كنسرت مهيا شود بايد با واقعيت‌هاي اجرايي آن كشور هم كنار بيايد و عبارت دقيق‌تر بايد «انتخاب» كند. انتخاب بين اجرايي دقيق و موثر در سالني مجهز و استاندارد البته در حد امكانات سالن‌هاي محدود موسيقي ايران و ديگر اجرايي كه بتواند حداكثر تماشاگران را در خود جاي دهد.به هر حال آنچه برنامه‌ريزي شده برگزاري اجراي كنسرت آلبوم «نه فرشته‌ام، نه شيطان» در تالار سالن وزارت كشور است؛ سالني كه بيش از تناسبش براي اجراي موسيقي، محملي است براي خوانندگان و نوازندگان و شيفتگان‌شان كه همديگر را از نزديك مي‌بينند در اينكه اجراي كنسرت در اين سالن مرسوم است بحثي نيست اما چند بار اين اتفاق در موسيقي سنتي رخ مي‌دهد كه در بهترين استوديوهاي جهان و با زبده‌ترين نوازندگان سازهاي بومي و بين‌المللي قطعات ضبط شوند و اجراي آن در سالني باشد كه يكي از پرمشكل‌ترين شرايط را براي صدابرداري دارد و پر است از نقاط كور كه نه خواننده‌يي ديده مي‌شود و نه صدايي مي‌آيد. برخي مي‌گويند مي‌شود چنين كنسرتي را در تعداد شب‌هاي بيشتر و در تالار وحدت برگزار كرد تا كيفيت موسيقيايي حفظ شود ولي چنين تلقي‌اي بيشتر به اين مي‌ماند كه بگوييم فينال جام‌جهاني را مي‌توان در همان ورزشگاه ماراكاناي سال 1950 برگزار كرد كه برزيل در فينال به اروگوئه باخت. از طرف ديگر اگرچه انتخاب سالن وزارت كشور توجيه اهميت به تماشاگر و ظرفيت را در پي دارد، اما اين شايبه را نيز ايجاد مي‌كند كه مي‌توان تعداد بيشتري تماشاگر داشت و طبعا فروش بيشتر و كيفيت هم تحت‌الشعاع اين اولويت‌ها قرار مي‌گيرد و از آنجايي كه ما آلبوم‌هاي موسيقي سنتي در حد بين‌المللي داريم اما سالن اجراي در حد بين‌المللي نداريم، نمي‌شود بر انتخاب‌ها ايرادي گرفت، اين وضعيت تقدير موسيقي ايراني است كه شب‌هاي به يادماندني‌اش را بايد در زمين‌هاي خاكي و درجه دو برگزار كند و شور تماشاگران و ناظران و شنوندگانش بايد جايگزين تمام امكانات فني سالن‌هاي اجراي كنسرت شود و با آمادگي بي‌نظير بيشترين لذت را از كنسرت‌هايي با نقايص فني فاحش ببرد.
نظر شما
پربیننده ترین ها