گسترش پدیدارشناسانه مفهوم بداهت
به گزارش صدای ایران، فاطمه دلاوری پاریزی در کانال خود-سهش- نوشت:
هوسرل در مفهوم بداهت نوعی گسترش پدیدارشناسانه ایجاد میکند. وی که تا پیش از این «واقعیت» را به عنوان یک اعتقاد یقینی معرفی میکرد، اکنون آن را با شهود پیوند میزند و معنای آن را تعمیق میبخشد و مشخص میکند که شهود است که خصلت اعتقاد را بر میانگیزد، و موجه و حتی آن را تأسیس میکند.
باید توجه داشت بداهت نه علمی است، نه منطقی و نه روان شناختی بلکه بداهت نحوه خاصی از وضع است. (رشیدیان، 1391)
او بداهت را نه تنها متضایف وجود و عدم وجود می داند که با جهات دیگر وجود نظیر وجود ممکن و محتمل و مشکوک و ظنی و ... و حتی با جهات غیر معرفتی که در حوزه اراده و عاطفه قرار می گیرند نیز آن را همچون یک ارزش هم پیوند میداند. (هوسرل، 1390)
در واقع این بدین دلیل است که تعلیق هوسرل، جهان را صدها برابر بزرگتر میکند و تجربه حسی با این تعلیق گسترش مییابد. چرا که تجربه حسی دیگر تنها منحصر در حواس پنج گانه نیست و انواع ادراکات شهودی و حضوری و خاطرات و تخیلات و ... را نیز شامل می شود. با این افزایش حیطه تجربه، از آن جا که بداهت اعم از تجربه است، معنای آن نیز گسترش می یابد.
تجربه به معنای عادی آن، مورد خاصی از بداهت است. می توان گفت که بداهت به طور کلی همان تجربه است به معنای اوسع و در عین حال ماهیتا واحد کلمه (هوسرل، 1390)
بدیهی است که مفهوم تجربه در هوسرل به دلیل گسترش معنایی آن با مفهوم رایج از تجربه متفاوت است و به طور مثال درک بدن مندی یا زمان مندی نیز نوعی آگاهی تجربی است. بنابراین در اینجا تجربه آغاز یک راه نیست، بلکه پایان یک فعالیت معرفتی است و بداهت دیگر معنای سنتی خود را ندارد.
منابع:
رشیدیان، عبدالکریم، هوسرل در متن آثارش، تهران: نشر نی.
هوسرل، ادموند، تآملات دکارتی(مقدمه ای بر پدیده شناسی)، عبدالکریم رشیدیان، تهران: نشرنی.
گزارش خطا
نظر شما
آخرین اخبار