زیباکلام: سیبزمینیهای احمدی نژاد و سبدکالای روحانی هردو اشتباه بود
يكي، دو هفته پس از استقرار دولت يازدهم بود كه دولتمردان يكي پس از ديگري اعلام كردند به جمع مديران وكارمندان متعارف نهاد رياستجمهوري جمعيتي چند هزار نفري اضافه شده است، جمعيتي بدون تخصص و تجربه كه سندهاي استخداميشان نشان ميداد همگي در ماههاي پاياني عمر دولت دهم جذب شدهاند.
همان روزها بود كه دولت اعلام كرد دست كم تا پايان سال با آنها كنار ميآيد تا چارهيي مناسب براي تعديل اين جمعيت پاستورنشين بينديشد. دولت بر سر وعدهاش مانده است اما حالا از نهاد رياست جمهوري خبر ميرسد كه بدنه دستگاه اجرايي با مديران ارشدشان هماهنگ نيستند و همچنان ساز خودشان را ميزنند و توجهي به تغيير كوك مديريتي دولت هم ندارند.
اين ناهماهنگي در ماجراي توزيع سبد حمايتي دولت به اقشار كمدرآمد جامعه كاملا عيان شده است و تبعاتش دامن دولت را گرفته است آنچنان كه حرف از بيتوجهي رييس جمهوري به وعدهاش درباره حفظ كرامت انساني است و ميگويند اين سبك و رويه با پسوند تدبير و اميد دولت يازدهم در منافات است و دولتمردان نتوانستهاند اين ماجرا را مديريت كنند و از پس آن سربلند بيرون بيايند.
در مقابل اما صدايي كه از پاستور شنيده ميشود همان گلايههاي چند ماه قبل است؛ انبوه نيروهاي نا كارآمد و دست بسته دولت براي مقابله با اين معضل. در همين باره با محمد صادق زيباكلام تحليلگر مسائل سياسي و استاد دانشگاه به گفتوگو پرداختيم، او ميگويد دولت درقضيه سبد كالا شتاب زده و عجولانه به ميدان آمده و ميخواسته خودي به مردم نشان دهد.
زيباكلام معتقد است چاره اوليه ساماندهي امور دولت سپردن برخي كارها به پيمانكاران است و گام بعدي اخراج خيل مازاد نيروهاي بجا مانده از دولت احمدينژاد كه نه تنها تخصص و تجربهيي ندارند بلكه براي ناهماهنگي در دولت برنامهريزي شدهاند.
او به دولت پيشنهاد ميكند كه يا با يك اقدام انقلابي ماجرا را فيصله دهد يا از مقامات ارشد نظام و روساي ديگر قوا براي سامان دادن به اين معضل كمك بگيرد.
مشروح گفتوگوي اجمالي با زيباكلام در پي ميآيد:
هر چند كه درباره شيوه توزيع سبد كالاي حمايتي دولت روحاني حرف و حديث فراوان است اما در ابتدا ميخواهم بپرسم كه اين اقدام دولت يازدهم با توزيع سيبزمينيهاي انتخاباتي در دولت احمدينژاد چه فرقي دارد؟
هم سيب زمينيهاي دولت احمدينژاد اشتباه بود هم سبد كالايي دولت روحاني، منتها تفاوت آنها در اين است كه احمدينژاد سيبزمينيها را در فصل انتخابات توزيع كرد اما سبد كالايي دولت روحاني و نيتش را كه حمايت از اوضاع معيشتي جامعه كم درآمد اعلام كرده است را حمل بر صحت كنيم اما باز هم تاكيد ميكند دولت در حمايتهاي بعدياش برنامهريزي كند تا ماجرا بازهم به اين پيچيدگي و هياهو كشيده نشود. بعد اعلام عمومي كند كه مردم بروند و از حمايت دولت برخوردار شوند.
مشكلات معيشتي و گرانيها غير قابل انكار است و سنگيني آن بر دوش شمار زيادي از هموطنانمان قابل رويت و لمس است اما شما به خاطر توجيهي كه اين سبد كالايي ميتواند داشته باشد با اين اقدام دولت موافقيد؟
به نظرم، سبد كالاي دولت روحاني بهگونهيي همان يارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ توماني دولت احمدينژاد است اما با برنامهريزي كمتر و ناپختگي چرا كه امروز با خدماتيهاي دانشكده علوم سياسي دانشگاه تهران كه كمترين حقوقها را دريافت ميكنند و ميدانم كمتر از ۵۰۰ تومان در ماه است صحبت كردم هيچ يك از آنها موفق به دريافت اين سبد كالا نشده بودند.
فكر ميكنم سبد كالا يك فكر ناپخته و يك ايده نسنجيده اي بود كه دولت با عجله و بدون تدبير به آن پرداخت، متاسفانه دولت بدون اينكه برنامهريزي دقيقي انجام دهد و افرادي را كه قرار است اين سبد كالا به آنها تعلق گيرد را شناسايي كند و زحمتي در اين باره بكشد اعلام كرد كه از فلان روز اين سبد حمايتي به فلان جمعيت تعلق ميگيرد و همين هم سبب شكلگيري صفهاي طولاني در مقابل فروشگاهها شد.
همانطور كه اشاره كرديد در توزيع اين سبد حمايتي مشكلات بسياري به وجود آمده و براي دولت هم حاشيههاي بسياري داشته است، فكر ميكنيد عامل اصلي اين هياهويي كه توزيع سبد كالاي حمايتي دولت برپا كرده چيست؟
عجله و شتاب دولت. دولت ميخواست به مردم نشان دهد كه ما هم يك كاري براي بهبود وضعيت معيشتي شما انجام دادهايم اما متاسفانه بدترين تصميم را اتخاذ كرد.
اما نزديكان به دولت ميگويند كه كاستيهاي صورت گرفته به خاطر ناهماهنگي جمعي از مديراني است كه در بدنه دولت قرار دارند كه البته از دولت دهم به جاي ماندهاند و امور را هماهنگ با دولت پيش نميبرند؟
به عقيده من هر استدلالي كه دولتمردان در اين باره بياورند اين سبك نامناسب و عجولانه توجيه نميشود چرا كه قطعا اين امر با شيوه ناقصي در پيش گرفته شد.
اما در كنار اين عجلهيي كه شما به آن معتقد هستيد دولت عنوان ميكند كه متاسفانه مجبور به پيشبرد امور اجرايي از سوي گروهي مستقر در دستگاههاي اجرايي است كه حرف دولت را نميخوانند و ساز خود را ميزنند و در اين ۷ ماهه عمر دولت يازدهم هم نتوانستهاند با دولت هماهنگ شوند، شما قائل به نقش موازيكاري به اين طيف از دولتنشينان هستيد؟
اين امر فقط در قسمت اقتصادي و يارانهها نيست در همه جاي دولت ديده ميشود به عنوان مثلا در بازديدي كه دو تا سه ماه پيش من از روزنامه دولتي ايران داشتم، آقايان اعلام كردند كه اين روزنامه در زمان مديريت قبلي حدودا ۱۳۰۰ نفر نيرو جذب كرده است كه هيچ تخصص و گاهي آشنايي هم با كار مطبوعاتي و روزنامهنگاري وامور مرتبط ندارند، متاسفانه اين مشكل در همه سطوح دستگاه اجرايي وجود دارد ومحدود به پاستور هم نميشود
ميگوييد دولت با اين طيف چه بايد بكند؟
به نظرمن الان زمان آن نيست كه روحاني بخواهد مقصران اين ناهماهنگي را شناسايي كند بلكه در موضوع مشخص سبد كالا بهتر است هر چه زودتر اوضاع را سامان دهد و براي ساماندهي آن بهترين كار اين است كه اين امور را به پيمانكار واگذار كند چرا كه با كمال تاسف بايد بگويم اين معضل يادگار نظام مديريت اجرايي در دوران احمدينژاد است كه امور دولت يازدهم را با نقص جدي روبهرو كرده است، به همين دليل هم روحاني بايد جدي باشد و زماني كه ميبيند زير مجموعه مديريتي كشور توان انجام كاري مثل توزيع سبد كالا را ندارد بايد براي پيشبرد امورش پيمانكار بگيرد، اين راهي كه براي توزيع سبد كالا اتخاذ شده ناصحيح است. مديران بايد بيايند بگويند ما عرضه نداريم بروند ببينند سبك و روش ديگر كشورها براي ارائه كمك هاي حمايتي دولت از وضعيت معيشتي مردم چگونه است و ازآنها الگو بگيرند.
براي درمان و ريشه كني اين ناهماهنگي، دولت بايد چه چاره يي بينديشد؟
به نظرم بايد جمعي كه مورد تاييد آقاي روحاني يا نوبخت و اكبر تركان و ديگر كساني كه نشان دادهاند جربزه مديريتي دارند و توان مقابله با سوءمديريتها را دارند هرچه زودتر فعال شوند و ببينند كه اين نيروهاي بيشماري كه جذب نهاد رياستجمهوري شدهاند چه كساني بودهاند و به قول آقاي رييس جمهوري آنهايي كه بدون بليت يا با پارتي بازي در نهاد رياستجمهوري سمت گرفتهاند و مشغول كار شدهاند در حالي كه نه تجربه دارند و نه تحصيلات كار آمد و مرتبط به موارد اشتغاليشان را دارند زودتر شناسايي كنند.
با شناسايي آنها مشكل دولت حل ميشود؟
دولت بايد در اين باره يك كار انقلابي انجام دهد. بايد با شناسايي آنها - رسما فكر كنم حداقل ۵ هزار نفري بشوند - بهشان بگوييد برويد منزلتان و حقوقتان را تا پايان سال كه قرار داد داريد دريافت كنيد تا دست كم آبرو و اعتبار دولت نزد مردم زير سوال نرود.
فكر ميكنيد در اين شرايط بد اقتصادي كشور و كسريهاي پياپي بودجهيي كه دولت با آنها دست به گريبان است اخراج اين ۵ هزار نفر شدني است؟
من نگفتم كه دولت به اندازهيي كه از دست نيروهاي مازادش رهايي مييابد نيرو جذب و استخدام كند، دولت بايد آگاه باشد كه ما پيمانكاران بسياري داريم كه متخصص امور متفاوتي هستند و در رشتههاي تخصصي شان مهارت و تجربه و نو آوري دارند. دولت بايد با اخراج نيروهاي كارآمدش امور را به پيمانكاران متخصص واگذار كند.
همانطور كه ميدانيد خاستگاه جذب اين نيروها دولت قبلي و با تاييد مديران ارشد آن دولت است كه بهخوبي با ر سم غو غاسازي و هياهوهاي خبري آشنا هستند. آيا اخراج اين طيف معضلات بيشتري را براي دولت پيش نميآورد؟
خير اين اقدام دولت درست و منصفانه و قانوني خواهد بود بايد اين اقدام انقلابي را كه سود آن به مردم بازميگردد را براي مردم تشريح كند، هر چند كه قطعا اين اقدام يك جراحي بزرگ در بدنه دولت خواهد بود. قطعا هر جراحياي درد و خونريزي هم خواهد داشت اما دولت بايد پاي اين جراحي بايستد. دولت بايد بداند كه نميتواند همه امور را قانوني و منطقي پيشببرد اما صداي كسي در نيايد. دولت بايد با خودش و مردم رو راست باشد و با سياستهاي اجرايي غلط ۸ سال گذشته بهصورت جدي برخورد كند البته با علم به اينكه تبعات منفي هم دامن گيرش خواهد شد اما متاسفانه چارهيي جز اصلاح امور نيست هرچند كه هزينه هايي هم داشته باشد.
فكر نميكنيد كمك گرفتن دولت از مقامات ارشد نظام و ديگر مسوولان براي رهايي از اين بدنه ناهماهنگ بهتر و موثرتر باشد؟
بله قطعا، دولت ميتواند و بهتر است كه از ديگر روساي قوا و حتي مقامات ارشد نظام براي ساماندهي اين شرايط نا مناسب و مخل امور استفاده كند چرا كه همه مقامات نظام هم بهطور قطع خير مملكت را ميخواهند و اگر دولت بتواند آنها را توجيه كند كه اين بدنه نا هماهنگ چه آسيبهاي را به بدنه اجرايي وارد ميكند آنها هم به كمك دولت ميآيند و مسلما ماجرا بهتر ختم به خير ميشود.
همان روزها بود كه دولت اعلام كرد دست كم تا پايان سال با آنها كنار ميآيد تا چارهيي مناسب براي تعديل اين جمعيت پاستورنشين بينديشد. دولت بر سر وعدهاش مانده است اما حالا از نهاد رياست جمهوري خبر ميرسد كه بدنه دستگاه اجرايي با مديران ارشدشان هماهنگ نيستند و همچنان ساز خودشان را ميزنند و توجهي به تغيير كوك مديريتي دولت هم ندارند.
اين ناهماهنگي در ماجراي توزيع سبد حمايتي دولت به اقشار كمدرآمد جامعه كاملا عيان شده است و تبعاتش دامن دولت را گرفته است آنچنان كه حرف از بيتوجهي رييس جمهوري به وعدهاش درباره حفظ كرامت انساني است و ميگويند اين سبك و رويه با پسوند تدبير و اميد دولت يازدهم در منافات است و دولتمردان نتوانستهاند اين ماجرا را مديريت كنند و از پس آن سربلند بيرون بيايند.
در مقابل اما صدايي كه از پاستور شنيده ميشود همان گلايههاي چند ماه قبل است؛ انبوه نيروهاي نا كارآمد و دست بسته دولت براي مقابله با اين معضل. در همين باره با محمد صادق زيباكلام تحليلگر مسائل سياسي و استاد دانشگاه به گفتوگو پرداختيم، او ميگويد دولت درقضيه سبد كالا شتاب زده و عجولانه به ميدان آمده و ميخواسته خودي به مردم نشان دهد.
زيباكلام معتقد است چاره اوليه ساماندهي امور دولت سپردن برخي كارها به پيمانكاران است و گام بعدي اخراج خيل مازاد نيروهاي بجا مانده از دولت احمدينژاد كه نه تنها تخصص و تجربهيي ندارند بلكه براي ناهماهنگي در دولت برنامهريزي شدهاند.
او به دولت پيشنهاد ميكند كه يا با يك اقدام انقلابي ماجرا را فيصله دهد يا از مقامات ارشد نظام و روساي ديگر قوا براي سامان دادن به اين معضل كمك بگيرد.
مشروح گفتوگوي اجمالي با زيباكلام در پي ميآيد:
هر چند كه درباره شيوه توزيع سبد كالاي حمايتي دولت روحاني حرف و حديث فراوان است اما در ابتدا ميخواهم بپرسم كه اين اقدام دولت يازدهم با توزيع سيبزمينيهاي انتخاباتي در دولت احمدينژاد چه فرقي دارد؟
هم سيب زمينيهاي دولت احمدينژاد اشتباه بود هم سبد كالايي دولت روحاني، منتها تفاوت آنها در اين است كه احمدينژاد سيبزمينيها را در فصل انتخابات توزيع كرد اما سبد كالايي دولت روحاني و نيتش را كه حمايت از اوضاع معيشتي جامعه كم درآمد اعلام كرده است را حمل بر صحت كنيم اما باز هم تاكيد ميكند دولت در حمايتهاي بعدياش برنامهريزي كند تا ماجرا بازهم به اين پيچيدگي و هياهو كشيده نشود. بعد اعلام عمومي كند كه مردم بروند و از حمايت دولت برخوردار شوند.
مشكلات معيشتي و گرانيها غير قابل انكار است و سنگيني آن بر دوش شمار زيادي از هموطنانمان قابل رويت و لمس است اما شما به خاطر توجيهي كه اين سبد كالايي ميتواند داشته باشد با اين اقدام دولت موافقيد؟
به نظرم، سبد كالاي دولت روحاني بهگونهيي همان يارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ توماني دولت احمدينژاد است اما با برنامهريزي كمتر و ناپختگي چرا كه امروز با خدماتيهاي دانشكده علوم سياسي دانشگاه تهران كه كمترين حقوقها را دريافت ميكنند و ميدانم كمتر از ۵۰۰ تومان در ماه است صحبت كردم هيچ يك از آنها موفق به دريافت اين سبد كالا نشده بودند.
فكر ميكنم سبد كالا يك فكر ناپخته و يك ايده نسنجيده اي بود كه دولت با عجله و بدون تدبير به آن پرداخت، متاسفانه دولت بدون اينكه برنامهريزي دقيقي انجام دهد و افرادي را كه قرار است اين سبد كالا به آنها تعلق گيرد را شناسايي كند و زحمتي در اين باره بكشد اعلام كرد كه از فلان روز اين سبد حمايتي به فلان جمعيت تعلق ميگيرد و همين هم سبب شكلگيري صفهاي طولاني در مقابل فروشگاهها شد.
همانطور كه اشاره كرديد در توزيع اين سبد حمايتي مشكلات بسياري به وجود آمده و براي دولت هم حاشيههاي بسياري داشته است، فكر ميكنيد عامل اصلي اين هياهويي كه توزيع سبد كالاي حمايتي دولت برپا كرده چيست؟
عجله و شتاب دولت. دولت ميخواست به مردم نشان دهد كه ما هم يك كاري براي بهبود وضعيت معيشتي شما انجام دادهايم اما متاسفانه بدترين تصميم را اتخاذ كرد.
اما نزديكان به دولت ميگويند كه كاستيهاي صورت گرفته به خاطر ناهماهنگي جمعي از مديراني است كه در بدنه دولت قرار دارند كه البته از دولت دهم به جاي ماندهاند و امور را هماهنگ با دولت پيش نميبرند؟
به عقيده من هر استدلالي كه دولتمردان در اين باره بياورند اين سبك نامناسب و عجولانه توجيه نميشود چرا كه قطعا اين امر با شيوه ناقصي در پيش گرفته شد.
اما در كنار اين عجلهيي كه شما به آن معتقد هستيد دولت عنوان ميكند كه متاسفانه مجبور به پيشبرد امور اجرايي از سوي گروهي مستقر در دستگاههاي اجرايي است كه حرف دولت را نميخوانند و ساز خود را ميزنند و در اين ۷ ماهه عمر دولت يازدهم هم نتوانستهاند با دولت هماهنگ شوند، شما قائل به نقش موازيكاري به اين طيف از دولتنشينان هستيد؟
اين امر فقط در قسمت اقتصادي و يارانهها نيست در همه جاي دولت ديده ميشود به عنوان مثلا در بازديدي كه دو تا سه ماه پيش من از روزنامه دولتي ايران داشتم، آقايان اعلام كردند كه اين روزنامه در زمان مديريت قبلي حدودا ۱۳۰۰ نفر نيرو جذب كرده است كه هيچ تخصص و گاهي آشنايي هم با كار مطبوعاتي و روزنامهنگاري وامور مرتبط ندارند، متاسفانه اين مشكل در همه سطوح دستگاه اجرايي وجود دارد ومحدود به پاستور هم نميشود
ميگوييد دولت با اين طيف چه بايد بكند؟
به نظرمن الان زمان آن نيست كه روحاني بخواهد مقصران اين ناهماهنگي را شناسايي كند بلكه در موضوع مشخص سبد كالا بهتر است هر چه زودتر اوضاع را سامان دهد و براي ساماندهي آن بهترين كار اين است كه اين امور را به پيمانكار واگذار كند چرا كه با كمال تاسف بايد بگويم اين معضل يادگار نظام مديريت اجرايي در دوران احمدينژاد است كه امور دولت يازدهم را با نقص جدي روبهرو كرده است، به همين دليل هم روحاني بايد جدي باشد و زماني كه ميبيند زير مجموعه مديريتي كشور توان انجام كاري مثل توزيع سبد كالا را ندارد بايد براي پيشبرد امورش پيمانكار بگيرد، اين راهي كه براي توزيع سبد كالا اتخاذ شده ناصحيح است. مديران بايد بيايند بگويند ما عرضه نداريم بروند ببينند سبك و روش ديگر كشورها براي ارائه كمك هاي حمايتي دولت از وضعيت معيشتي مردم چگونه است و ازآنها الگو بگيرند.
براي درمان و ريشه كني اين ناهماهنگي، دولت بايد چه چاره يي بينديشد؟
به نظرم بايد جمعي كه مورد تاييد آقاي روحاني يا نوبخت و اكبر تركان و ديگر كساني كه نشان دادهاند جربزه مديريتي دارند و توان مقابله با سوءمديريتها را دارند هرچه زودتر فعال شوند و ببينند كه اين نيروهاي بيشماري كه جذب نهاد رياستجمهوري شدهاند چه كساني بودهاند و به قول آقاي رييس جمهوري آنهايي كه بدون بليت يا با پارتي بازي در نهاد رياستجمهوري سمت گرفتهاند و مشغول كار شدهاند در حالي كه نه تجربه دارند و نه تحصيلات كار آمد و مرتبط به موارد اشتغاليشان را دارند زودتر شناسايي كنند.
با شناسايي آنها مشكل دولت حل ميشود؟
دولت بايد در اين باره يك كار انقلابي انجام دهد. بايد با شناسايي آنها - رسما فكر كنم حداقل ۵ هزار نفري بشوند - بهشان بگوييد برويد منزلتان و حقوقتان را تا پايان سال كه قرار داد داريد دريافت كنيد تا دست كم آبرو و اعتبار دولت نزد مردم زير سوال نرود.
فكر ميكنيد در اين شرايط بد اقتصادي كشور و كسريهاي پياپي بودجهيي كه دولت با آنها دست به گريبان است اخراج اين ۵ هزار نفر شدني است؟
من نگفتم كه دولت به اندازهيي كه از دست نيروهاي مازادش رهايي مييابد نيرو جذب و استخدام كند، دولت بايد آگاه باشد كه ما پيمانكاران بسياري داريم كه متخصص امور متفاوتي هستند و در رشتههاي تخصصي شان مهارت و تجربه و نو آوري دارند. دولت بايد با اخراج نيروهاي كارآمدش امور را به پيمانكاران متخصص واگذار كند.
همانطور كه ميدانيد خاستگاه جذب اين نيروها دولت قبلي و با تاييد مديران ارشد آن دولت است كه بهخوبي با ر سم غو غاسازي و هياهوهاي خبري آشنا هستند. آيا اخراج اين طيف معضلات بيشتري را براي دولت پيش نميآورد؟
خير اين اقدام دولت درست و منصفانه و قانوني خواهد بود بايد اين اقدام انقلابي را كه سود آن به مردم بازميگردد را براي مردم تشريح كند، هر چند كه قطعا اين اقدام يك جراحي بزرگ در بدنه دولت خواهد بود. قطعا هر جراحياي درد و خونريزي هم خواهد داشت اما دولت بايد پاي اين جراحي بايستد. دولت بايد بداند كه نميتواند همه امور را قانوني و منطقي پيشببرد اما صداي كسي در نيايد. دولت بايد با خودش و مردم رو راست باشد و با سياستهاي اجرايي غلط ۸ سال گذشته بهصورت جدي برخورد كند البته با علم به اينكه تبعات منفي هم دامن گيرش خواهد شد اما متاسفانه چارهيي جز اصلاح امور نيست هرچند كه هزينه هايي هم داشته باشد.
فكر نميكنيد كمك گرفتن دولت از مقامات ارشد نظام و ديگر مسوولان براي رهايي از اين بدنه ناهماهنگ بهتر و موثرتر باشد؟
بله قطعا، دولت ميتواند و بهتر است كه از ديگر روساي قوا و حتي مقامات ارشد نظام براي ساماندهي اين شرايط نا مناسب و مخل امور استفاده كند چرا كه همه مقامات نظام هم بهطور قطع خير مملكت را ميخواهند و اگر دولت بتواند آنها را توجيه كند كه اين بدنه نا هماهنگ چه آسيبهاي را به بدنه اجرايي وارد ميكند آنها هم به كمك دولت ميآيند و مسلما ماجرا بهتر ختم به خير ميشود.
منبع: روزنامه اعتماد
گزارش خطا
آقاي زيباکلام کمي دقت در حرف زدن بد نيست قياس سيب زميني هاي احمدي نژاد با طرح سبد کالا که در بسياري از کشورهاي دنيا هم اجرا ميشه خيلي بي انصافي است. انشالله اشکالات اين کار را برطرف مي کنند. خوبي اين طرح اينه که برخلاف طرح يارانه پولي تورم زا نيست و از يک طرف مشکلات خيلي از مردم رو نيز تا حدي حل مي کنه.
آخرین اخبار