تاجیک: قشر خاکستری، تاریخ را با انفعالشان ورق می زند
محمدرضا تاجیک بر اهمیت تمرکز ستادها به مناطق حاشیهای، شهرهای کوچک و روستاها اشاره کرد و از هواداران روحانی خواست که چند روز باقی مانده را غنیمت شمارند.
محمدرضا تاجیک بر اهمیت تمرکز ستادها به مناطق حاشیهای، شهرهای کوچک و روستاها اشاره کرد و از هواداران روحانی خواست که چند روز باقی مانده را غنیمت شمارند، چرا که این چند روز است که افکار عمومی را شکل میدهد و در این چند روز باقی مانده تمرکز خود را بر تبلیغات در مناطق پیرامونی متمرکز کنند.
به گزارش صدای ایران از سحر- پایگاه اطلاع رسانی ستاد انتخاباتی دکتر حسن روحانی- محمدرضا تاجیک استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی در نشست رسانهای در ستاد حسن روحانی حاضر شد و به بیان نقطه نظرات خود در خصوص شرایط پیش رو تا انتخابات 29ام اردیبهشت ماه پرداخت.
به گفته او؛ انتخابات یک بازی پیچیدهی رقابتی است و رقیب هم هوشمند بازی میکند. رقیب از استعداد و امکاناتی بهرهمند است و با کارتهای خود تا دقایق آخر بازی میکند.
این تحلیلگر اصلاحطلب به استراتژی اصولگرایان در این انتخابات اشاره کرد و گفت: تمام تلاش آنها این است که در جاهایی که جریان اصلاحطلب و اعتدال خللی دارد، کشت و برداشت کنند و براین اساس استراتژی تسخیر مرکز از طریق بهرهبرداری از مناطق پیرامون را در دستور کار دارند؛ یعنی روستاها و شهرهای کوچک که خاستگاه رای اصولگرایان را دارند و در آنها۶۰درصد امکان رای وجود دارد.
او با تاکید بر توان سازمانی اصولگرایان در مناطق پیرامونی، عنوان کرد: اصولگرایان در مناطق پیرامونی حرکت خود را به صورت شبکهای سازماندهی میکنند. آنها نه از قدرت گفتمانی که از قدرت پشتگفتمانی برخوردارند که با تکیه بر این میتوانند شبکههای متفاوتی را به کار گیرند و براساس آن در فضای پیرامونی حرکت خود را سازماندهی کنند. جاییکه نقطه ضعف ما است.
تاجیک در این خصوص اضافه کرد: متاسفانه ما بیشتر در شهرهای بزرگ و در فضاهایی که سیاسیتر هستند امکان حرکت و بازیگری داریم و این انتقاد به ما وارد است که کمتر تمهیدی به کار بستیم تا بتوانیم در مناطق پیرامونی هم نقش جدی داشته باشیم. یعنی بتوانیم با زبان عامیانه با مردم رابطه برقرار بکنیم و مراکزی را که میتوانند بر افکار عمومی مناطق پیرامونی تاثیر داشته باشند بدست بیاوریم. بنابراین به ضرس قاطع نمیتوان گفت چه نتیجهای در راه است.
استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه توضیح داد: اگر میخواهیم حادثهی خاصی رقم بخورد باید به عنوان سوژههای اجتماعی و سیاسی تمهیدات آن را ببینیم، تدبیرش کنیم و به تعبیر سقراط باید ماماییاش کنیم. آینده ما موضوع ارادهی ما است؛ از این به بعد کار با ستادها است که چقدر خلاقاند، چقدر میتوانند آفرینش فکری و تبلیغاتی داشته باشند، چقدر میتوانند ایده تبلیغاتی بیآفرینند، چقدر میتوانند با تودههایِ دهک پایین ارتباط برقرار کنند، چقدر میتوانند محرک باشند. اینها احتیاج به استراتژیها، تاکتیکها و تکنیکهایی دارد و از این به بعد باید دید در مصاف ستادها کدام ستاد میتواند پیروز شود و دستبالاتر را داشته باشد.
او در ادامه به کنارهگیری قالیباف از انتخابات اشاره کرد و افزود: کنار کشیدن قالیباف در نگاه اول میتواند دو صورت داشته باشد. صورت اولی که دوستان بیشتر بر آن تمرکز کردند این است که او بر اساس یک تصمیم عقلایی قبل از شکست کنار کشید و این یعنی جناح اصولگرا شکست خود را پذیرا شده است. اما صورت دومی که نباید مغفول بماند این است که نباید فرض کنیم که این تصمیم قالیباف یک تصمیم شخصی بوده است. تحلیل اول تحلیلی است که تصمیم او را کاملا شخصی میداند اما تحلیل دوم یک سطح بالاتر میرود و این ابهام را پیش رو قرار میدهد که آیا این کار یک تمهید جمعی را در پسِ خود ندارد؟ آیا نمیتواند بر این فرض استوار باشد که جناح مقابل احتمال پیروزی خود را در مرحله اول میدهد و دلیلی برای شکسته شدن آرای خود نمیبیند؟
تاجیک در ادامه بیان میکند: وقتی وارد بازی میشوید نباید فرض کنید که رقیبتان در آفساید است، چنین فرضی در یک بازی پیچیده خطای استراتژیک است. همواره باید فرض کرد که رقیب هوشمند عمل میکند، در این صورت است که میتوانید تمهیدات لازم را داشته باشید که چگونه با این اتفاق برخورد کنید.
او برخی نظرسنجیها و آمارها از وضعیت آرای کاندیداهای ریاست جمهوری را غیرقابل اتکا دانست و گفت: این آمارها یک دروغ بزرگ است و همواره درون خود دروغ بزرگ را حمل کرده است. نظر سنجیها هم بخشی از بازیاند، کار روانیاند و کسی که سناریو را پیاده میکند نباید خودش تحت تاثیر آنها قرار گیرد. ما باید برای پیروزی تهمید کنیم تا بتوانیم با توان جمعیمان، با تمام تجربههای گذشتهیمان، با تمام نگاه زیباییشناختیمان گامهای استواری به جلو برداریم.
این تحلیلگر اصلاحطلب در خصوص کنارهگیری قالیباف گفت: تلاش میکنم صورتهای تحلیلی متفاوتی را متصور شوم و برای هر صورت سناریویی تهیه کنم، نه اینکه خودم را اسیر یک صورت کنم و بقیهی صورتها را زیر سایهی پاککن قرار دهم؛ این کار را برمبنای عقل تحلیلی نمیدانم. فرض من این است که چه این تصمیم دفعتا باشد و چه از پیش قرار بر این بوده باشد، نمیتواند بر اساس یک تصمیم شخصی صورت گرفته باشد بلکه پشت این تصمیم عقل جمعی قرار داشته و محاسبه عقلایی صورت گرفته است. طبیعتا عقلایی نیست در این تصمیم گل به خودی زده و بساط شادی ما را فراهم آورده باشند، معمولا از یک منظر استراتژیک همواره رقیب خودم را عقلایی فرض میکنم.
تبلیغات انتخاباتی باید به در مناطق حاشیهای متمرکز میشد
او در ادامه به پرسش خبرنگاری درباره علکرد تبلیغاتی تیم انتخاباتی روحانی در مناطق حاشیهای گفت: ببینید این مشکل بسیاری از ما اعتدالیون و اصلاحطلبان است که زبان ارتباط با توده مردم را کمتر میدانیم.
تاجیک با تاکید براینکه ما اسیر یک آمیزه و آموزهای پوپولیسم هستیم که خودمان ایجاد کردیم به نقد خود از فهم متعارف از پوپولیسم پرداخت و گفت: فرض ما این است که تودهها و بیان تودهای میتواند یک پوپولیسم را ترویج دهد؛ من با این آموزه موافق نیستم و بارها گفتهام که در عصر کنونی پوپولیسم آن معنایی را ندارد که در دهه ۵۰ داشت، یعنی یک جنبش تودهگرا و احساسگرا و خارج از عقلانیت. الان چه راست لیبرال و نئولیبرال، و چه چپ مارکسیست و پستمارکسیست همه به یک نوع پوپولیسم توجه دارند و آن را ترویج میکند. حتی پوپولیسم را به عنوان یک جنبش پستمدرن مترقی که پیرامون مطالبه شکل گرفته است میدانند که میتواند یک حرکت اجتماعی را ایجاد کند و نیروهای متکثر و متفاوت اجتماعی را به هم وصل کند.
به گفته او؛ ما نیاز به پر کردن این خلاء داریم و طبیعتا باید از خیلی وقت پیش ستادها این تمهیدات را لحاظ میکردند که حرکت خودشان را از جغرافیای انسانیای شروع کنند که در آن دچار ضعف بودند؛ یعنی از مناطق پیرامون شروع میکردند و به مرکز میآمدند. متاسفانه کماکان بیشترین فضای تبلیغاتی و سخنرانیهای ما در مراکز اصلی استانها انجام میشود.
او در ادامه از تاثیر تبلیغات در مناطق حاشیهای گفت و افزود: یک همایش در یک شهر کوچک و یا روستا میتواند بسیار کارساز باشد. این دو سه روز را غنیمت بشمارید، همین دو سه روز میتواند افکار عمومی را شکل دهد. تقاضای من این است که کمی از مرکزنشینی خارج شوید و بساط تبلیغاتی خود را در جایی دیگر پهن کنید جایی که شما حضور ندارید، جایی که صدای شما را نمیشنوند، آنجا را مرکز حرکت خودتان کنید.
استاد دانشگاه شهید بهشتی در بیان اهمیت انتخاب رئیس جمهور با آرای بالا، عنوان کرد: تردیدی نیست که با رای ضعیف یک رییس جمهور ضعیف خواهیم داشت، هرقدر رای بیشتر باشد ما مسیر پیشروی رییس جمهور را صاف کردهایم و او راحتر میتواند به پشتوانه مردمی خود تصمیماتش را اجرا کند و کمتر مورد چالش قرارگیرد. کمااینکه تنها در یک فضای حدکثری است که قشر خاکستری وارد صحنه میشود.
او از خطر افزوده شدن به قشر خاکستری در انتخاباتها گفت و افزود: اینکه به طور فزاینده در جامعه ما بر قشر خاکستری اضافه میشود یک تهدید و یک آسیب است. اینکه برخی از مردم به این نتیجه میرسند که رای دادن آنها تاثیر ندارد و مفاهیمی مثل دموکراسی و انتخابات کارآمدی خود را از دست دادهاند، بسیار خطرناک است. ما باید تلاش کنیم که آنها را به صحنه بیاوریم. شرایط حساس کنونی یک رییس جمهور مقتدر را میطلبد که رای اکثریت مردم را در پشت خود داشته باشد.
این چهره اصلاحطلب به شیوههای جلب نظر تحریمیها اشاره کرد و گفت: به قول بزرگی گناه همواره به گردن کسانی است که در هنگامههای تغییر تاریخی غایباند، آنها تاریخ را با انفعالشان ورق میزند، آنها آینده را با انفالشان انشا میکنند. تحریمیها بر این فرض هستند که مشارکت و کنشی نداشتند اما صورت دیگر انفعال، کنش است. در آنچه که روز بعد از انتخابات اتفاق میافتد آنهایی که منفعل بودند هم شریکاند. تصور باطلی است که فکر کنند در آنچه روز بعد از انتخابات مشخص میشود سهمی ندارند، سهم عظیم از آن آنها است.
به گفته او؛ باید از حق رای استفاده کرد و آگاهانه گزینه مطلوبتر را انتخاب کرد. آیا گزینه مطلوب همهی آن چیزی است که در آمال و آرزوهای افراد است؟ خیر. وقتی وارد عرصه سیاست و قدرت میشوید بالاخره لغزشهایی بهوجود میآید. جاهایی خطاهایی میکنی، جاهایی کاری که نباید بکنی را میکنی و جاهایی کاری را که باید بکنی، نمیکنی.
تاجیک بعد از نقد ایدئالیسم در سیاست رویکرد مطلوب را توضیح داد و گفت: باید در مجموع با مسئله برخورد کرد و دید چه کسی در شرایط کنونی میتواند یک گام به جلو باشد و نه دوگام به پس. بر اساس یک فراز استراتژیک با کارتی که در دست نیست نمیتوان بازی کرد، من با این کارت به دنبال گشودن دروازه نیستم بلکه برای باقی ماندن روزنه بازی میکنم. گاهی آرزوهایمان را رنگ واقعیت میپنداریم و چون امکان تحقق آن آرزوها را نمییابیم دچار خمودی میشویم و به حاشیه میرویم. وقتی به حاشیه میرویم، آن عدهی قلیلی که همیشه در بازی هستند آینده را مشخص میکنند و آن آینده، آینده همه ماست.
طبیعت انتخاباتی ما فضای دو قطبی است
تاجیک در ادامه با اذعان به اینکه هر رییس جمهوری که بیایید چارچوپ خود را خواهد داشت، توضیح داد: باید ببینیم چه نوع جامعهای را میپسندیم؛ در عرصهی اجتماعی، در عرصه اقتصادی، در عرصه هنری، درعرصه فضای مجازی و در عرصه سیاست خارجی. درباره تمامی اینها دو نوع نگاه وجود دارد که به اقتضای طبیعت خودشان با دیگری متفاوت است. هر کدام از کاندیداها نظر خود را نشان دهنده جامعه زیبا و والا میدانند و انتخاب بین این دو جامعه تصمیمی است که ما باید بگیریم. طبیعتا گفتمان رقیب روحانی در تمامی این زمینهها اقتضاهای خاص به خود را دارد که ما قبلا به شکلهای گوناگون آنها را در عرصهها داخلی، خارجی، امنیتی و اجتماعی تجربه کردیم.
او پاسخ به این سوال که چرا همیشه انتخابات در ایران دو قطبی میشود، گفت: طبیعت فضای انتخاباتی ما اساسا دوقطبی است. تکثر کاندیدها به این معنا نیست که فضای انتخابات را میتوانیم از دوقطبی خارج کنیم چون این تکثرها کپیپیست یکدیگراند. در نهایت دو جریان، دو گفتمان و دو فرد وجود دارد و این دو فرد هم تمام فضای انتخاباتی را در بیان، زبان و مناظرههای خود به یک نوع دوقطبی آنتاگونیستی میکشانند تا این دوقطبی را رادیکال کنند. در این فضای رادیکال شده است که میتوانند مخاطبان خود را به صحنه بیاورند و افزون کنند.
محمدرضا تاجیک بر اهمیت تمرکز ستادها به مناطق حاشیهای، شهرهای کوچک و روستاها اشاره کرد و از هواداران روحانی خواست که چند روز باقی مانده را غنیمت شمارند، چرا که این چند روز است که افکار عمومی را شکل میدهد و در این چند روز باقی مانده تمرکز خود را بر تبلیغات در مناطق پیرامونی متمرکز کنند.
به گزارش صدای ایران از سحر- پایگاه اطلاع رسانی ستاد انتخاباتی دکتر حسن روحانی- محمدرضا تاجیک استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی در نشست رسانهای در ستاد حسن روحانی حاضر شد و به بیان نقطه نظرات خود در خصوص شرایط پیش رو تا انتخابات 29ام اردیبهشت ماه پرداخت.
به گفته او؛ انتخابات یک بازی پیچیدهی رقابتی است و رقیب هم هوشمند بازی میکند. رقیب از استعداد و امکاناتی بهرهمند است و با کارتهای خود تا دقایق آخر بازی میکند.
این تحلیلگر اصلاحطلب به استراتژی اصولگرایان در این انتخابات اشاره کرد و گفت: تمام تلاش آنها این است که در جاهایی که جریان اصلاحطلب و اعتدال خللی دارد، کشت و برداشت کنند و براین اساس استراتژی تسخیر مرکز از طریق بهرهبرداری از مناطق پیرامون را در دستور کار دارند؛ یعنی روستاها و شهرهای کوچک که خاستگاه رای اصولگرایان را دارند و در آنها۶۰درصد امکان رای وجود دارد.
او با تاکید بر توان سازمانی اصولگرایان در مناطق پیرامونی، عنوان کرد: اصولگرایان در مناطق پیرامونی حرکت خود را به صورت شبکهای سازماندهی میکنند. آنها نه از قدرت گفتمانی که از قدرت پشتگفتمانی برخوردارند که با تکیه بر این میتوانند شبکههای متفاوتی را به کار گیرند و براساس آن در فضای پیرامونی حرکت خود را سازماندهی کنند. جاییکه نقطه ضعف ما است.
تاجیک در این خصوص اضافه کرد: متاسفانه ما بیشتر در شهرهای بزرگ و در فضاهایی که سیاسیتر هستند امکان حرکت و بازیگری داریم و این انتقاد به ما وارد است که کمتر تمهیدی به کار بستیم تا بتوانیم در مناطق پیرامونی هم نقش جدی داشته باشیم. یعنی بتوانیم با زبان عامیانه با مردم رابطه برقرار بکنیم و مراکزی را که میتوانند بر افکار عمومی مناطق پیرامونی تاثیر داشته باشند بدست بیاوریم. بنابراین به ضرس قاطع نمیتوان گفت چه نتیجهای در راه است.
استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی در ادامه توضیح داد: اگر میخواهیم حادثهی خاصی رقم بخورد باید به عنوان سوژههای اجتماعی و سیاسی تمهیدات آن را ببینیم، تدبیرش کنیم و به تعبیر سقراط باید ماماییاش کنیم. آینده ما موضوع ارادهی ما است؛ از این به بعد کار با ستادها است که چقدر خلاقاند، چقدر میتوانند آفرینش فکری و تبلیغاتی داشته باشند، چقدر میتوانند ایده تبلیغاتی بیآفرینند، چقدر میتوانند با تودههایِ دهک پایین ارتباط برقرار کنند، چقدر میتوانند محرک باشند. اینها احتیاج به استراتژیها، تاکتیکها و تکنیکهایی دارد و از این به بعد باید دید در مصاف ستادها کدام ستاد میتواند پیروز شود و دستبالاتر را داشته باشد.
او در ادامه به کنارهگیری قالیباف از انتخابات اشاره کرد و افزود: کنار کشیدن قالیباف در نگاه اول میتواند دو صورت داشته باشد. صورت اولی که دوستان بیشتر بر آن تمرکز کردند این است که او بر اساس یک تصمیم عقلایی قبل از شکست کنار کشید و این یعنی جناح اصولگرا شکست خود را پذیرا شده است. اما صورت دومی که نباید مغفول بماند این است که نباید فرض کنیم که این تصمیم قالیباف یک تصمیم شخصی بوده است. تحلیل اول تحلیلی است که تصمیم او را کاملا شخصی میداند اما تحلیل دوم یک سطح بالاتر میرود و این ابهام را پیش رو قرار میدهد که آیا این کار یک تمهید جمعی را در پسِ خود ندارد؟ آیا نمیتواند بر این فرض استوار باشد که جناح مقابل احتمال پیروزی خود را در مرحله اول میدهد و دلیلی برای شکسته شدن آرای خود نمیبیند؟
تاجیک در ادامه بیان میکند: وقتی وارد بازی میشوید نباید فرض کنید که رقیبتان در آفساید است، چنین فرضی در یک بازی پیچیده خطای استراتژیک است. همواره باید فرض کرد که رقیب هوشمند عمل میکند، در این صورت است که میتوانید تمهیدات لازم را داشته باشید که چگونه با این اتفاق برخورد کنید.
او برخی نظرسنجیها و آمارها از وضعیت آرای کاندیداهای ریاست جمهوری را غیرقابل اتکا دانست و گفت: این آمارها یک دروغ بزرگ است و همواره درون خود دروغ بزرگ را حمل کرده است. نظر سنجیها هم بخشی از بازیاند، کار روانیاند و کسی که سناریو را پیاده میکند نباید خودش تحت تاثیر آنها قرار گیرد. ما باید برای پیروزی تهمید کنیم تا بتوانیم با توان جمعیمان، با تمام تجربههای گذشتهیمان، با تمام نگاه زیباییشناختیمان گامهای استواری به جلو برداریم.
این تحلیلگر اصلاحطلب در خصوص کنارهگیری قالیباف گفت: تلاش میکنم صورتهای تحلیلی متفاوتی را متصور شوم و برای هر صورت سناریویی تهیه کنم، نه اینکه خودم را اسیر یک صورت کنم و بقیهی صورتها را زیر سایهی پاککن قرار دهم؛ این کار را برمبنای عقل تحلیلی نمیدانم. فرض من این است که چه این تصمیم دفعتا باشد و چه از پیش قرار بر این بوده باشد، نمیتواند بر اساس یک تصمیم شخصی صورت گرفته باشد بلکه پشت این تصمیم عقل جمعی قرار داشته و محاسبه عقلایی صورت گرفته است. طبیعتا عقلایی نیست در این تصمیم گل به خودی زده و بساط شادی ما را فراهم آورده باشند، معمولا از یک منظر استراتژیک همواره رقیب خودم را عقلایی فرض میکنم.
تبلیغات انتخاباتی باید به در مناطق حاشیهای متمرکز میشد
او در ادامه به پرسش خبرنگاری درباره علکرد تبلیغاتی تیم انتخاباتی روحانی در مناطق حاشیهای گفت: ببینید این مشکل بسیاری از ما اعتدالیون و اصلاحطلبان است که زبان ارتباط با توده مردم را کمتر میدانیم.
تاجیک با تاکید براینکه ما اسیر یک آمیزه و آموزهای پوپولیسم هستیم که خودمان ایجاد کردیم به نقد خود از فهم متعارف از پوپولیسم پرداخت و گفت: فرض ما این است که تودهها و بیان تودهای میتواند یک پوپولیسم را ترویج دهد؛ من با این آموزه موافق نیستم و بارها گفتهام که در عصر کنونی پوپولیسم آن معنایی را ندارد که در دهه ۵۰ داشت، یعنی یک جنبش تودهگرا و احساسگرا و خارج از عقلانیت. الان چه راست لیبرال و نئولیبرال، و چه چپ مارکسیست و پستمارکسیست همه به یک نوع پوپولیسم توجه دارند و آن را ترویج میکند. حتی پوپولیسم را به عنوان یک جنبش پستمدرن مترقی که پیرامون مطالبه شکل گرفته است میدانند که میتواند یک حرکت اجتماعی را ایجاد کند و نیروهای متکثر و متفاوت اجتماعی را به هم وصل کند.
به گفته او؛ ما نیاز به پر کردن این خلاء داریم و طبیعتا باید از خیلی وقت پیش ستادها این تمهیدات را لحاظ میکردند که حرکت خودشان را از جغرافیای انسانیای شروع کنند که در آن دچار ضعف بودند؛ یعنی از مناطق پیرامون شروع میکردند و به مرکز میآمدند. متاسفانه کماکان بیشترین فضای تبلیغاتی و سخنرانیهای ما در مراکز اصلی استانها انجام میشود.
او در ادامه از تاثیر تبلیغات در مناطق حاشیهای گفت و افزود: یک همایش در یک شهر کوچک و یا روستا میتواند بسیار کارساز باشد. این دو سه روز را غنیمت بشمارید، همین دو سه روز میتواند افکار عمومی را شکل دهد. تقاضای من این است که کمی از مرکزنشینی خارج شوید و بساط تبلیغاتی خود را در جایی دیگر پهن کنید جایی که شما حضور ندارید، جایی که صدای شما را نمیشنوند، آنجا را مرکز حرکت خودتان کنید.
استاد دانشگاه شهید بهشتی در بیان اهمیت انتخاب رئیس جمهور با آرای بالا، عنوان کرد: تردیدی نیست که با رای ضعیف یک رییس جمهور ضعیف خواهیم داشت، هرقدر رای بیشتر باشد ما مسیر پیشروی رییس جمهور را صاف کردهایم و او راحتر میتواند به پشتوانه مردمی خود تصمیماتش را اجرا کند و کمتر مورد چالش قرارگیرد. کمااینکه تنها در یک فضای حدکثری است که قشر خاکستری وارد صحنه میشود.
او از خطر افزوده شدن به قشر خاکستری در انتخاباتها گفت و افزود: اینکه به طور فزاینده در جامعه ما بر قشر خاکستری اضافه میشود یک تهدید و یک آسیب است. اینکه برخی از مردم به این نتیجه میرسند که رای دادن آنها تاثیر ندارد و مفاهیمی مثل دموکراسی و انتخابات کارآمدی خود را از دست دادهاند، بسیار خطرناک است. ما باید تلاش کنیم که آنها را به صحنه بیاوریم. شرایط حساس کنونی یک رییس جمهور مقتدر را میطلبد که رای اکثریت مردم را در پشت خود داشته باشد.
این چهره اصلاحطلب به شیوههای جلب نظر تحریمیها اشاره کرد و گفت: به قول بزرگی گناه همواره به گردن کسانی است که در هنگامههای تغییر تاریخی غایباند، آنها تاریخ را با انفعالشان ورق میزند، آنها آینده را با انفالشان انشا میکنند. تحریمیها بر این فرض هستند که مشارکت و کنشی نداشتند اما صورت دیگر انفعال، کنش است. در آنچه که روز بعد از انتخابات اتفاق میافتد آنهایی که منفعل بودند هم شریکاند. تصور باطلی است که فکر کنند در آنچه روز بعد از انتخابات مشخص میشود سهمی ندارند، سهم عظیم از آن آنها است.
به گفته او؛ باید از حق رای استفاده کرد و آگاهانه گزینه مطلوبتر را انتخاب کرد. آیا گزینه مطلوب همهی آن چیزی است که در آمال و آرزوهای افراد است؟ خیر. وقتی وارد عرصه سیاست و قدرت میشوید بالاخره لغزشهایی بهوجود میآید. جاهایی خطاهایی میکنی، جاهایی کاری که نباید بکنی را میکنی و جاهایی کاری را که باید بکنی، نمیکنی.
تاجیک بعد از نقد ایدئالیسم در سیاست رویکرد مطلوب را توضیح داد و گفت: باید در مجموع با مسئله برخورد کرد و دید چه کسی در شرایط کنونی میتواند یک گام به جلو باشد و نه دوگام به پس. بر اساس یک فراز استراتژیک با کارتی که در دست نیست نمیتوان بازی کرد، من با این کارت به دنبال گشودن دروازه نیستم بلکه برای باقی ماندن روزنه بازی میکنم. گاهی آرزوهایمان را رنگ واقعیت میپنداریم و چون امکان تحقق آن آرزوها را نمییابیم دچار خمودی میشویم و به حاشیه میرویم. وقتی به حاشیه میرویم، آن عدهی قلیلی که همیشه در بازی هستند آینده را مشخص میکنند و آن آینده، آینده همه ماست.
طبیعت انتخاباتی ما فضای دو قطبی است
تاجیک در ادامه با اذعان به اینکه هر رییس جمهوری که بیایید چارچوپ خود را خواهد داشت، توضیح داد: باید ببینیم چه نوع جامعهای را میپسندیم؛ در عرصهی اجتماعی، در عرصه اقتصادی، در عرصه هنری، درعرصه فضای مجازی و در عرصه سیاست خارجی. درباره تمامی اینها دو نوع نگاه وجود دارد که به اقتضای طبیعت خودشان با دیگری متفاوت است. هر کدام از کاندیداها نظر خود را نشان دهنده جامعه زیبا و والا میدانند و انتخاب بین این دو جامعه تصمیمی است که ما باید بگیریم. طبیعتا گفتمان رقیب روحانی در تمامی این زمینهها اقتضاهای خاص به خود را دارد که ما قبلا به شکلهای گوناگون آنها را در عرصهها داخلی، خارجی، امنیتی و اجتماعی تجربه کردیم.
او پاسخ به این سوال که چرا همیشه انتخابات در ایران دو قطبی میشود، گفت: طبیعت فضای انتخاباتی ما اساسا دوقطبی است. تکثر کاندیدها به این معنا نیست که فضای انتخابات را میتوانیم از دوقطبی خارج کنیم چون این تکثرها کپیپیست یکدیگراند. در نهایت دو جریان، دو گفتمان و دو فرد وجود دارد و این دو فرد هم تمام فضای انتخاباتی را در بیان، زبان و مناظرههای خود به یک نوع دوقطبی آنتاگونیستی میکشانند تا این دوقطبی را رادیکال کنند. در این فضای رادیکال شده است که میتوانند مخاطبان خود را به صحنه بیاورند و افزون کنند.
گزارش خطا
آخرین اخبار