سه پیام سفر ترامپ به عربستان برای ایران
به گزارش صدای ایران، اظهارات تند و مداخلهجویانه وزیر دفاع و جانشین ولیعهد عربستان سعودی مبنی بر بیهوده بودن گفتوگو با ایران، همچنان به واکنشهای داخلی و منطقهای در اینخصوص دامن زده است.
تحلیلگران این سخنان محمدبنسلمان را زمینهسازی برای سفر دونالد ترامپ به ریاض میدانند. رئیسجمهوری آمریکا قرار است اواخر ماه مه(اوایل خرداد) در اولین سفر رسمی خود به عربستان سفر کند. این سفر حاوی پیامهای مهم برای منطقه، ایران و روابط واشنگتن و ریاض است و میتواند روند همکاریهای دو کشور را از سوءتفاهمات دوران اوباما وارد یک فرآیند جدی همکاری سازد، بهخصوص که مقامات سعودی با ابراز رضایت و خوشحالی، این سفر را با هدف مقابله با ایران و داعش ارزیابی کردهاند. در این چارچوب میتوان پیامهای سفر ترامپ به عربستان برای ایران را در موارد زیر ارزیابی کرد:
سد کردن نفوذ ایران در منطقه
تمامی فعلوانفعالات عربستان در منطقه و در سطح جهانی مرتبط با ایران، معطوف به نقش و نفوذ تهران در منطقه است. اگر تا پیش از این، توافق هستهای و برجام به ذهنیت تقابلی مقامات ریاض شکل داده بود و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از این معامله بهعمل آوردند، اما با انجام توافق و قرار گرفتن ایران در فرآیند راستیآزمایی و عمل به تعهدات، سعودیها نیز با عبور از برجام و به رسمیت شناختن غیرمستقیم آن، توجه خود را متمرکز بر نقش ایران در خاورمیانه کردند. ناظران معتقدند که تاکید محمد بنسلمان در گفتوگوی هفته گذشته خود با شبکه «امبیسی» بر نقش و نفوذ تهران بر پایتختهای عربی نشان میدهد که سعودیها همچنان امیدوارند تا توجه مقامات واشنگتن را بر نقش در حال گسترش ایران در خاورمیانه متمرکز کنند. بهنظر میرسد مقامات سعودی تا حد زیادی در توجه دادن نگاه دولت ترامپ به ایران موفق عمل کرده و نتایج بستنشینی عادل الجبیر در راهروهای کاخ سفید و پنتاگون به بار نشسته است. در همین خصوص در 100 روزی که از روی کارآمدن ترامپ در آمریکا گذشته است، دیدارها و گفتوگوهای مختلفی بین مقامات دو کشور درخصوص مسائل منطقهای از جمله بحران یمن، سوریه و همچنین موضوع ایران صورت گرفته است که نشان میدهد دو کشور از ذهنیت اختلافزا در دوران اوباما عبور کردهاند و به نوعی تفاهم مجدد دست یافتهاند. تفاهمی که با یادآوری شراکت راهبردی و پرداخت دلارهای نفتی عربستان به آمریکا که پیشتر ترامپ آن را گوشزد کرده بود، صورت گرفته است.
این اقناعسازی و جلب نظر باعث شده تا رئیس جمهوریخواه آمریکا، اولین سفر رسمی خارجی خود را به عربستان و با هدف مقابله با ایران اختصاص دهد. در همین خصوص، یک مقام کاخ سفید با اشاره به سفر ترامپ به عربستان، هدف از این سفر را مقابله با ایران عنوان کرده است. این مقام کاخ سفید گفت که سفر دونالد ترامپ به فلسطین اشغالی، واتیکان و عربستان، از ریاض شروع خواهد شد و طی دیدار ترامپ با مقامات سعودی، نمایندگانی از کشورهای عربی خلیجفارس در این دیدارها شرکت خواهند کرد. زمینهسازی این سفر را پیشتر جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا در سفر به ریاض با واکنش تند علیه تهران به خوبی آماده کرده بود. متیس پس از نشست با مسوولان ارشد سعودی در اظهاراتی ادعا کرده بود در هر نقطهای از منطقه که مشکلی در آن وجود دارد، ایران آنجا است. حسن احمدیان استاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل خاورمیانه با اشاره به اظهارات تند محمد بنسلمان علیه ایران و اهداف سفر ترامپ به ریاض گفت: «فکر میکنم این فعلوانفعالات دو نکته مهم در دل خود دارد: اول اینکه، عربستان بنا دارد ترامپ را به تحرک جدیتر علیه ایران با این استدلال وارد کند که اگر آمریکا ورود جدی به این موضوع نکند، احتمال جنگ در خلیجفارس وجود دارد. هدف دوم، اینکه دعواهای داخلی در عربستان و فشارهای جنگ یمن را به سمتی منحرف کند که بگوید یمن جزئی از یک رویارویی گستردهتر با ایران است و اینکه ریاض مجبور است با ایران رو در رو شود.»
مقابله با انصارالله یمن
هدف مهمی که در روند سد کردن نفوذ ایران در خاورمیانه خودنمایی میکند، مقابله با انصارالله بهعنوان متحد تهران است. دو سال پس از شروع بحران در یمن، رسانههای آمریکایی اعلام کردند که واشنگتن شمار ماموریتهای زمینی خود در یمن را افزایش داده است. این افزایش عملیات در شرایطی است که واشنگتن همواره و در طول دو سال اخیر بیشتر نقش هماهنگکننده اطلاعاتی و بعضا پشیبانی از عملیات هوایی عربستان و نیروهای ائتلاف را بر عهده داشته و کمتر در صحنه عملیاتی و میدانی نقش آشکاری داشته است. پس از روی کارآمدن رئیسجمهوری جدید آمریکا و تاکیدی که او بر بازنگری در راهبرد ایالاتمتحده در خاورمیانه داشته و تلاشی که سعودیها برای جلب نظر ترامپ در ابعاد اقتصادی به عمل آوردند، شاهد آن هستیم که یمن در این استراتژی، جایگاه ویژهای پیدا کرده و صحنه میدانی آن تحولات جدیدی را به خود دیده است.
در این چارچوب، مهار و کنترل روند پیشرویهای میدانی انصارالله و متحد آن علی عبدالله صالح مهمترین نمود این سیاست است. این دستور کار از طریق ارسال سلاح برای پشتیبانی از نیروهای سعودی و ائتلاف صورت میگیرد که میتواند حکم اهرم فشار برای جلوگیری از روند پیش روی انصارالله از یکسو و هدایت آنها به میز مذاکره در شرایط اجبار باشد که میتواند بر کاسته شدن از سطح مطالبات آنها موثر باشد. منابع نظامی پیشبینی میکنند که سلاحهای جدید در عملیات اشغال ساحل الحدیده در غرب یمن و مشرف به دریای سرخ استفاده خواهد شد. پیشتر «مارتین ایندیک» معاون موسسه بروکینگز در مقالهای درخصوص استراتژی آمریکا در یمن نوشته بود: «تلاش موفقیتآمیز برای به دست آوردن کنترل بندر الحدیده بر محاسبات حوثیها تاثیرگذار است و موجب میشود جناح آنها در مذاکرات جدیت و عقلانیت بیشتری پیدا کند.» همچنین جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا نیز با برجسته کردن نقش ایران در یمن در اظهاراتی مدعی شده بود که تهران در جهت بیثباتی منطقه گام برمیدارد و برای رسیدن به یک راهحل در موضوع یمن باید جلوی ایران گرفته شود. او همچنین ابراز کرده بود که آمریکا باید با تشکیل یک گروه شبهنظامی دیگر مانند حزبالله مقابله کند.
بازیابی روابط واشنگتن و ریاض
بی میلی باراک اوباما، رئیسجمهوری سابق آمریکا در همراهی با عربستان، خشم و نارضایتی مقامات سعودی را از این انفعال به حد اعلی رسانده بود. موضوعی که باعث شده بود مقامات سعودی همچون بندر بنسلطان از تجدید نظر در روابط با واشنگتن سخن به میان آورند. در مقطع کنونی بهنظر میرسد که این نارضایتی جای خود را به دلگرمی از اقدامات تند ترامپ امیدوار کرده است. در همین ارتباط، وزیر خارجه عربستان همزمان با زمزمههای سفر رئیسجمهوری جدید آمریکا به ریاض گفت اینکه رئیسجمهوری آمریکا، عربستان را بهعنوان اولین مقصد سفرهای خارجی خود انتخاب کرده، نشاندهنده نقش محوری عربستان در جهان اسلام و کشورهای عربی است. عادل الجبیر با بیان اینکه عربستان شریک اول آمریکا در جهان اسلام و در میان کشورهای عربی و نیز شریک اولش در مبارزه با تروریسم و افراطگرایی و نابودی داعش و القاعده است، افزوده بود: «عربستان در صف اول کشورهایی ایستاده که با دخالتهای منفی ایران در امور منطقه مقابله میکند و این مساله بسیار مهمی برای آمریکا است، بنابراین مشارکت با آمریکا موضوع بسیار مهمی است.»
جبیر با تاکید بر اینکه «عربستان شریک اقتصادی قدرتمند و بزرگی برای آمریکا و بزرگترین منبع نفت و نیز از بزرگترین سرمایهگذاران در جهان است»، سفر ترامپ به عربستان را از هر لحاظ «سفری تاریخی» توصیف کرد و گفت: «ترامپ تمایل دارد نقش و جایگاه آمریکا در جهان را به این کشور بازگردانده و داعش و دیگر گروههای تروریستی را نابود کند و مانع از فعالیتهای غیرقانونی ایران در منطقه شود و این همان چیزی است که همپیمانان آمریکا در منطقه خواستار آن هستند.» پیشتر سیمون هندرسون، کارشناس خاورمیانه در موسسه واشنگتن در مطلبی تحلیلی نوشته بود: «ترامپ، عربستان را متحدی کلیدی در خاورمیانه میبیند، درحالیکه اوباما درست دیدگاهی مقابل این را داشت.» او معتقد است عربستان و همسایگان عرب این کشور نسبت به ترامپ خوشبین هستند و این بهدلیل سرخوردگی عمیق آنها از انفعال اوباما در خاورمیانه بهویژه در سوریه است.
اعراب خلیجفارس بر این باورند که پیشینه تجاری ترامپ، بیعلاقگی او به حقوق بشر و سختگیری در قبال ایران مسائلی است که آنها میتوانند به دولت ترامپ خوشبین باشند. «بروس ریدل»، تحلیلگر سابق سیا و کارشناس موسسه بروکینگز نیز در این خصوص میگوید: «اعراب خوشحالند که اوباما رفته است، آنها از بیعملی اوباما در خاورمیانه که موجب گسترش موج بهار عربی شد سرخوردهاند. آنها معتقدند اوباما به جای حمایت از آنها به اعمال فشار میپرداخت و اساسا، اوباما خود یکی از دلایل فروپاشی کشورهای عرب و سقوط آنها به دست امواج بهار عربی بود.
تحلیلگران این سخنان محمدبنسلمان را زمینهسازی برای سفر دونالد ترامپ به ریاض میدانند. رئیسجمهوری آمریکا قرار است اواخر ماه مه(اوایل خرداد) در اولین سفر رسمی خود به عربستان سفر کند. این سفر حاوی پیامهای مهم برای منطقه، ایران و روابط واشنگتن و ریاض است و میتواند روند همکاریهای دو کشور را از سوءتفاهمات دوران اوباما وارد یک فرآیند جدی همکاری سازد، بهخصوص که مقامات سعودی با ابراز رضایت و خوشحالی، این سفر را با هدف مقابله با ایران و داعش ارزیابی کردهاند. در این چارچوب میتوان پیامهای سفر ترامپ به عربستان برای ایران را در موارد زیر ارزیابی کرد:
سد کردن نفوذ ایران در منطقه
تمامی فعلوانفعالات عربستان در منطقه و در سطح جهانی مرتبط با ایران، معطوف به نقش و نفوذ تهران در منطقه است. اگر تا پیش از این، توافق هستهای و برجام به ذهنیت تقابلی مقامات ریاض شکل داده بود و تمام تلاش خود را برای جلوگیری از این معامله بهعمل آوردند، اما با انجام توافق و قرار گرفتن ایران در فرآیند راستیآزمایی و عمل به تعهدات، سعودیها نیز با عبور از برجام و به رسمیت شناختن غیرمستقیم آن، توجه خود را متمرکز بر نقش ایران در خاورمیانه کردند. ناظران معتقدند که تاکید محمد بنسلمان در گفتوگوی هفته گذشته خود با شبکه «امبیسی» بر نقش و نفوذ تهران بر پایتختهای عربی نشان میدهد که سعودیها همچنان امیدوارند تا توجه مقامات واشنگتن را بر نقش در حال گسترش ایران در خاورمیانه متمرکز کنند. بهنظر میرسد مقامات سعودی تا حد زیادی در توجه دادن نگاه دولت ترامپ به ایران موفق عمل کرده و نتایج بستنشینی عادل الجبیر در راهروهای کاخ سفید و پنتاگون به بار نشسته است. در همین خصوص در 100 روزی که از روی کارآمدن ترامپ در آمریکا گذشته است، دیدارها و گفتوگوهای مختلفی بین مقامات دو کشور درخصوص مسائل منطقهای از جمله بحران یمن، سوریه و همچنین موضوع ایران صورت گرفته است که نشان میدهد دو کشور از ذهنیت اختلافزا در دوران اوباما عبور کردهاند و به نوعی تفاهم مجدد دست یافتهاند. تفاهمی که با یادآوری شراکت راهبردی و پرداخت دلارهای نفتی عربستان به آمریکا که پیشتر ترامپ آن را گوشزد کرده بود، صورت گرفته است.
این اقناعسازی و جلب نظر باعث شده تا رئیس جمهوریخواه آمریکا، اولین سفر رسمی خارجی خود را به عربستان و با هدف مقابله با ایران اختصاص دهد. در همین خصوص، یک مقام کاخ سفید با اشاره به سفر ترامپ به عربستان، هدف از این سفر را مقابله با ایران عنوان کرده است. این مقام کاخ سفید گفت که سفر دونالد ترامپ به فلسطین اشغالی، واتیکان و عربستان، از ریاض شروع خواهد شد و طی دیدار ترامپ با مقامات سعودی، نمایندگانی از کشورهای عربی خلیجفارس در این دیدارها شرکت خواهند کرد. زمینهسازی این سفر را پیشتر جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا در سفر به ریاض با واکنش تند علیه تهران به خوبی آماده کرده بود. متیس پس از نشست با مسوولان ارشد سعودی در اظهاراتی ادعا کرده بود در هر نقطهای از منطقه که مشکلی در آن وجود دارد، ایران آنجا است. حسن احمدیان استاد دانشگاه تهران و کارشناس مسائل خاورمیانه با اشاره به اظهارات تند محمد بنسلمان علیه ایران و اهداف سفر ترامپ به ریاض گفت: «فکر میکنم این فعلوانفعالات دو نکته مهم در دل خود دارد: اول اینکه، عربستان بنا دارد ترامپ را به تحرک جدیتر علیه ایران با این استدلال وارد کند که اگر آمریکا ورود جدی به این موضوع نکند، احتمال جنگ در خلیجفارس وجود دارد. هدف دوم، اینکه دعواهای داخلی در عربستان و فشارهای جنگ یمن را به سمتی منحرف کند که بگوید یمن جزئی از یک رویارویی گستردهتر با ایران است و اینکه ریاض مجبور است با ایران رو در رو شود.»
مقابله با انصارالله یمن
هدف مهمی که در روند سد کردن نفوذ ایران در خاورمیانه خودنمایی میکند، مقابله با انصارالله بهعنوان متحد تهران است. دو سال پس از شروع بحران در یمن، رسانههای آمریکایی اعلام کردند که واشنگتن شمار ماموریتهای زمینی خود در یمن را افزایش داده است. این افزایش عملیات در شرایطی است که واشنگتن همواره و در طول دو سال اخیر بیشتر نقش هماهنگکننده اطلاعاتی و بعضا پشیبانی از عملیات هوایی عربستان و نیروهای ائتلاف را بر عهده داشته و کمتر در صحنه عملیاتی و میدانی نقش آشکاری داشته است. پس از روی کارآمدن رئیسجمهوری جدید آمریکا و تاکیدی که او بر بازنگری در راهبرد ایالاتمتحده در خاورمیانه داشته و تلاشی که سعودیها برای جلب نظر ترامپ در ابعاد اقتصادی به عمل آوردند، شاهد آن هستیم که یمن در این استراتژی، جایگاه ویژهای پیدا کرده و صحنه میدانی آن تحولات جدیدی را به خود دیده است.
در این چارچوب، مهار و کنترل روند پیشرویهای میدانی انصارالله و متحد آن علی عبدالله صالح مهمترین نمود این سیاست است. این دستور کار از طریق ارسال سلاح برای پشتیبانی از نیروهای سعودی و ائتلاف صورت میگیرد که میتواند حکم اهرم فشار برای جلوگیری از روند پیش روی انصارالله از یکسو و هدایت آنها به میز مذاکره در شرایط اجبار باشد که میتواند بر کاسته شدن از سطح مطالبات آنها موثر باشد. منابع نظامی پیشبینی میکنند که سلاحهای جدید در عملیات اشغال ساحل الحدیده در غرب یمن و مشرف به دریای سرخ استفاده خواهد شد. پیشتر «مارتین ایندیک» معاون موسسه بروکینگز در مقالهای درخصوص استراتژی آمریکا در یمن نوشته بود: «تلاش موفقیتآمیز برای به دست آوردن کنترل بندر الحدیده بر محاسبات حوثیها تاثیرگذار است و موجب میشود جناح آنها در مذاکرات جدیت و عقلانیت بیشتری پیدا کند.» همچنین جیمز متیس، وزیر دفاع آمریکا نیز با برجسته کردن نقش ایران در یمن در اظهاراتی مدعی شده بود که تهران در جهت بیثباتی منطقه گام برمیدارد و برای رسیدن به یک راهحل در موضوع یمن باید جلوی ایران گرفته شود. او همچنین ابراز کرده بود که آمریکا باید با تشکیل یک گروه شبهنظامی دیگر مانند حزبالله مقابله کند.
بازیابی روابط واشنگتن و ریاض
بی میلی باراک اوباما، رئیسجمهوری سابق آمریکا در همراهی با عربستان، خشم و نارضایتی مقامات سعودی را از این انفعال به حد اعلی رسانده بود. موضوعی که باعث شده بود مقامات سعودی همچون بندر بنسلطان از تجدید نظر در روابط با واشنگتن سخن به میان آورند. در مقطع کنونی بهنظر میرسد که این نارضایتی جای خود را به دلگرمی از اقدامات تند ترامپ امیدوار کرده است. در همین ارتباط، وزیر خارجه عربستان همزمان با زمزمههای سفر رئیسجمهوری جدید آمریکا به ریاض گفت اینکه رئیسجمهوری آمریکا، عربستان را بهعنوان اولین مقصد سفرهای خارجی خود انتخاب کرده، نشاندهنده نقش محوری عربستان در جهان اسلام و کشورهای عربی است. عادل الجبیر با بیان اینکه عربستان شریک اول آمریکا در جهان اسلام و در میان کشورهای عربی و نیز شریک اولش در مبارزه با تروریسم و افراطگرایی و نابودی داعش و القاعده است، افزوده بود: «عربستان در صف اول کشورهایی ایستاده که با دخالتهای منفی ایران در امور منطقه مقابله میکند و این مساله بسیار مهمی برای آمریکا است، بنابراین مشارکت با آمریکا موضوع بسیار مهمی است.»
جبیر با تاکید بر اینکه «عربستان شریک اقتصادی قدرتمند و بزرگی برای آمریکا و بزرگترین منبع نفت و نیز از بزرگترین سرمایهگذاران در جهان است»، سفر ترامپ به عربستان را از هر لحاظ «سفری تاریخی» توصیف کرد و گفت: «ترامپ تمایل دارد نقش و جایگاه آمریکا در جهان را به این کشور بازگردانده و داعش و دیگر گروههای تروریستی را نابود کند و مانع از فعالیتهای غیرقانونی ایران در منطقه شود و این همان چیزی است که همپیمانان آمریکا در منطقه خواستار آن هستند.» پیشتر سیمون هندرسون، کارشناس خاورمیانه در موسسه واشنگتن در مطلبی تحلیلی نوشته بود: «ترامپ، عربستان را متحدی کلیدی در خاورمیانه میبیند، درحالیکه اوباما درست دیدگاهی مقابل این را داشت.» او معتقد است عربستان و همسایگان عرب این کشور نسبت به ترامپ خوشبین هستند و این بهدلیل سرخوردگی عمیق آنها از انفعال اوباما در خاورمیانه بهویژه در سوریه است.
اعراب خلیجفارس بر این باورند که پیشینه تجاری ترامپ، بیعلاقگی او به حقوق بشر و سختگیری در قبال ایران مسائلی است که آنها میتوانند به دولت ترامپ خوشبین باشند. «بروس ریدل»، تحلیلگر سابق سیا و کارشناس موسسه بروکینگز نیز در این خصوص میگوید: «اعراب خوشحالند که اوباما رفته است، آنها از بیعملی اوباما در خاورمیانه که موجب گسترش موج بهار عربی شد سرخوردهاند. آنها معتقدند اوباما به جای حمایت از آنها به اعمال فشار میپرداخت و اساسا، اوباما خود یکی از دلایل فروپاشی کشورهای عرب و سقوط آنها به دست امواج بهار عربی بود.
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار