خواننده ای که دیگر نباید می خواند
آنچه در خندوانه دیشب گذشت
به گزارش صدای ایران، صنعتگر در خصوص بیماری خود به جوان پاسخ داد: 16 سال پیش دچار بیماری شدم که در شش سال گذشته بیشتر درگیرش بودم؛ خدا را شکر که با آن مقابله کردم، اما 65 روزی که حرف نزدم برایم سخت بود. دکترها گفتند دیگر نمیتوانم بخوانم و این اتفاق برایم دردناک بود. محمدرضا علیمرادنی آن روزها به خانه من آمد و گفت صدایت برمیگردد، اما طول میکشد.
برنامه خندوانه شب گذشته میزبان غلامرضا صنعتگر خواننده کشورمان بود.
صنعتگر در ابتدا در خصوص فعالیت اخیر خود گفت: الان درگیر تهیه آلبوم جدید هستم که فضای متفاوت داشته باشد. تاکنون ده ترانه آماده کردیم و قرار است ساختارشکنی نسبت به کارهای قبلی باشد و عاشقانههای اجتماعی داشته باشم.
وی دلیل شیرینی مردم جنوب را اینگونه پاسخ داد: به دلیل وجود دریاست که از آن انرژی میگیریم. البته حسی که در تمام ایران وجود دارد در جنوبیها بیشتر نمایان است؛ مهمان نوازی و خونگرمی که از دریا گرفتند.
این خواننده در خصوص دورترین خاطره دوران کودکی خود اظهار کرد: زمانی که ابتدایی بودم، در عکاسی پدرم کار میکردم. پنج تومان روزی بهم میداد. ابتدا نسبت به علاقه من به موسیقی اعتراض داشت، اما بعدها مشوق من بود. کاش حضور داشت و احوال من را میدید.
وی در خصوص آرزوهای خود گفت: یکسری آرزوهای متفاوت در خوانندگی داشتم که اولین آرزویم این بود بر سن مدرسه، برای پدرم، صدا و سیمای استان و در تهران بخوانم و به لطف خدا به همه دست پیدا کردم. الان دوست دارم پسرم حال دلش خوب باشد.
در ادامه سه نفر از تماشاگران به صورت داوطلب به عنوان خواننده خواندند و صنعتگر به آنها امتیاز داد. صنعتگر درباره یکی از آنها که صدای خوبی نداشت اما ظاهر و اسم خوبی داشت، گفت: او اگر کار کند، میتواند مثل برخی از خوانندهها کار کند. از طرفی امکانات آنقدر زیاد هست که صدایش را درست کند و بخواند.
صنعتگر در خصوص بیماری خود به جوان پاسخ داد: 16 سال پیش دچار بیماری شدم که در شش سال گذشته بیشتر درگیرش بودم؛ خدا را شکر که با آن مقابله کردم، اما 65 روزی که حرف نزدم برایم سخت بود. دکترها گفتند دیگر نمیتوانم بخوانم و این اتفاق برایم دردناک بود. محمدرضا علیمرادنی آن روزها به خانه من آمد و گفت صدایت برمیگردد، اما طول میکشد.
در ادامه مهران غفوریان استندآپ کمدی خود را پیرامون تفریحات قدیمی لذت بخش، اجرا کرد. غفوریان در پایان خاطرهای از رضا عطاران تعریف کرد و سپس جوان گفت: جای رضا عطاران در تلویزیون خالی است؛ رضا جان سینما کافی است بیا تلویزیون و سریال بساز.
برنامه خندوانه شب گذشته میزبان غلامرضا صنعتگر خواننده کشورمان بود.
صنعتگر در ابتدا در خصوص فعالیت اخیر خود گفت: الان درگیر تهیه آلبوم جدید هستم که فضای متفاوت داشته باشد. تاکنون ده ترانه آماده کردیم و قرار است ساختارشکنی نسبت به کارهای قبلی باشد و عاشقانههای اجتماعی داشته باشم.
وی دلیل شیرینی مردم جنوب را اینگونه پاسخ داد: به دلیل وجود دریاست که از آن انرژی میگیریم. البته حسی که در تمام ایران وجود دارد در جنوبیها بیشتر نمایان است؛ مهمان نوازی و خونگرمی که از دریا گرفتند.
این خواننده در خصوص دورترین خاطره دوران کودکی خود اظهار کرد: زمانی که ابتدایی بودم، در عکاسی پدرم کار میکردم. پنج تومان روزی بهم میداد. ابتدا نسبت به علاقه من به موسیقی اعتراض داشت، اما بعدها مشوق من بود. کاش حضور داشت و احوال من را میدید.
وی در خصوص آرزوهای خود گفت: یکسری آرزوهای متفاوت در خوانندگی داشتم که اولین آرزویم این بود بر سن مدرسه، برای پدرم، صدا و سیمای استان و در تهران بخوانم و به لطف خدا به همه دست پیدا کردم. الان دوست دارم پسرم حال دلش خوب باشد.
در ادامه سه نفر از تماشاگران به صورت داوطلب به عنوان خواننده خواندند و صنعتگر به آنها امتیاز داد. صنعتگر درباره یکی از آنها که صدای خوبی نداشت اما ظاهر و اسم خوبی داشت، گفت: او اگر کار کند، میتواند مثل برخی از خوانندهها کار کند. از طرفی امکانات آنقدر زیاد هست که صدایش را درست کند و بخواند.
صنعتگر در خصوص بیماری خود به جوان پاسخ داد: 16 سال پیش دچار بیماری شدم که در شش سال گذشته بیشتر درگیرش بودم؛ خدا را شکر که با آن مقابله کردم، اما 65 روزی که حرف نزدم برایم سخت بود. دکترها گفتند دیگر نمیتوانم بخوانم و این اتفاق برایم دردناک بود. محمدرضا علیمرادنی آن روزها به خانه من آمد و گفت صدایت برمیگردد، اما طول میکشد.
در ادامه مهران غفوریان استندآپ کمدی خود را پیرامون تفریحات قدیمی لذت بخش، اجرا کرد. غفوریان در پایان خاطرهای از رضا عطاران تعریف کرد و سپس جوان گفت: جای رضا عطاران در تلویزیون خالی است؛ رضا جان سینما کافی است بیا تلویزیون و سریال بساز.
گزارش خطا
آخرین اخبار