دفاع استاد برجسته فلسفه از وزیر علوم
در این چند ماه رئیس دانشگاهی را نمیشناسم که رفته باشد و دانشگاهیان از رفتن او افسوس خورده باشند
شاید رضا فرجیدانا، وزیر علوم دولت یازدهم تنها وزیری باشد که درست پس از هفت روز از انتخابش تهدید به استیضاح شد. حالا در کمتر از یک سال از آغاز فعالیتش در این وزارتخانه طرح استیضاحش با امضای 60 نماینده بار دیگر در مجلس مطرح شده است. مساله استیضاح وزیر علوم کابینه روحانی واکنشهای زیادی را به دنبال داشت. به عقیده منتقدان این طرح، استیضاح وزیر علوم متکی بر انگیزههای سیاسی است و مخالفان دولت تلاش دارند از این طریق این نهاد را تحت کنترل خود درآورند و تضعیف کنند.
در همین راستا وبسایت فصل اعتدال با رضا داوریاردکانی، متفکر ایرانی و رئیس فرهنگستان علوم و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی گفتوگویی کوتاه انجام داده است که در ادامه میخوانید.
آیا اعتدال را گفتمان میدانید؟ اگر گفتمان است، از دیدگاه شما واجد چه شرایطی است؟
متاسفانه نمیدانم گفتمان چیست. هرجا هم به آن برخوردهام دقت کردهام که ببینم کسانی که آن را به زبان میآورند و مینویسند چه معنایی از آن دریافته و مراد کردهاند، اما سعیام بیحاصل بوده و به جایی نرسیده است. در آرای میشل فوکو تعبیر دیسکور (دیسکورس) آمده است اگر مراد همان دیسکور فوکویی است و پرسش این است که آیا اعتدال دیسکور است، پاسخ دادن دشوار میشود زیرا دیسکور زبانی است که آسانتر در گوشها مینشیند و پذیرفته میشود ولی اعتدال بیشتر یک آرزو است. اعتدال را باید طلب کرد و مردمان را به اعتدال خواند.
به عقیده شما آیا دولت یازدهم حامل پیام اعتدال است؟ اگر پاسختان مثبت است مصادیق این اعتدال را چه میدانید؟
دولت اعلام کرده که از اصل اعتدال پیروی میکند. مصادیق آن سعی در بازگرداندن امور کشور به جریان و سیر طبیعی است. اعتدال هر وقت و هر جا بوده هماهنگی با طبیعت امور بوده است. اما برای اینکه بدانیم حقیقت امور چیست و در آشوب چگونه طبیعت را میتوان یافت به اهل کتاب باید رجوع کرد.
برخی از کسانی که نسبت به عملکرد دولت رویکردی منتقدانه دارند، معتقدند دولت، اعتدالگرا نیست، بلکه لیبرال است. از دیدگاه شما مولفههای لیبرالیسم چیست و آیا میتوان براساس این مولفهها دولت یازدهم را لیبرال قلمداد کرد؟
در یک مصاحبه کوتاه بسیار دشوار است که به پرسشهای نظریای که باید مسبوق به تحلیل معانی و مفاهیم باشد، پاسخ داده شود. از حسن ظن شما سپاسگزارم که فکر کردید من از عهده این کار برمیآیم و میتوانم مباحث دشوار فلسفه سیاست را بشکافم، اما در مورد دولت چون در کارش افراط و تفریطی ندیدهام یا کمتر دیدهام دلیلی ندارد که ادعایش را منکر شوم و آن را دولت اعتدال ندانم. نکته قابل تامل این است که متصف کردن دولت فعلی به صفت لیبرال مخصوصا از آن جهت بیوجه است که معلوم نیست یک دولت دینی چگونه به لیبرالیسم منسوب میشود، مگر اینکه لیبرالیسم را به معنی تدبیر امور بدانیم که در این صورت لیبرال بودن عیبی ندارد. راستی از اینکه این قبیل صفات را به دولت میدهیم چه بهرهای میبریم، چرا ساده حرف نمیزنیم و به کارهایی که انجام میشود یا نمیشود نگاه نمیکنیم. بحث و نزاع در لیبرال بودن و لیبرال نبودن دولت نزاع لفظی و گاهی بهانهگیری و برچسبزنی است. این راه ما را به هیچجا نمیرساند بهخصوص که لیبرالیسم در میان ما برچسب مذمومی شده است و آنان که دولت را لیبرال میخوانند قصد مذمت و ملامت دارند.
روند انتخاب روسای دانشگاه در شورای عالی انقلاب فرهنگی به چه شکل است؟
وزرای علوم و بهداشت یکی از دانشگاهیان را نامزد این مقام میکنند و شورا رای میدهد یا نمیدهد.
*شما عملکرد دولت یازدهم در حوزههای علمی و فرهنگی و عملکرد رضا فرجیدانا در وزارت علوم را چگونه ارزیابی میکنید؟
هنوز زود است که در این باب اظهارنظر شود، بهخصوص که وقتی کشمکش داریم عملکردمان همین کشمکش است. مع هذا امیدوارم عملکرد دولت مثبت باشد، هرچند در آنچه به فرهنگستان علوم مربوط میشود گلهها و شکایتها دارم که مجال طرحش اینجا نیست.
بازگشت استادان و همچنین برکناری برخی از روسای دانشگاهها بخشی از نتایج عملکرد دولت یازدهم در حوزه علوم است. آیا شما با این فرآیند موافق بودید؟
هر دولتی که آمده روسای دانشگاهها را تغییر داده است و از این بابت بر وزرای علوم و بهداشت خرده نباید گرفت. وزیر حق دارد هرکس را که مناسب میداند بهعنوان رئیس دانشگاه به شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد کند، شورا هم میتواند رای بدهد یا ندهد، بنابراین نزاع در اینکه چرا وزیر روسای دانشگاهها را تغییر میدهد نزاع بیوجهی است. مهم این است که رئیس دانشگاه حقیقتا بیشتر دانشگاهی و کمتر سیاسی باشد، البته رئیس دانشگاه باید در میان دانشگاهیان مقبولیت داشته باشد، تنزل دادن ریاست دانشگاه به یک مقام رسمی اداری به صلاح دانش و دانشگاه نیست. ریاست دانشگاه باید شأن علمی ممتاز داشته باشد.
آیا بدنه دانشگاهی با برخی از تغییرات رخ داده موافق است یا خیر؟
ظاهرا در این باره پژوهش نشده است، من هم خبر دقیق و آماری صحیح ندارم، اما اجمالا میتوان گفت بدنه دانشگاه مایل است که رئیس دانشگاه شخصیت علمی و دانشگاهی داشته باشد. در میان دانشگاهیان تعداد کسانی که ملاحظات سیاسی را اصل میدانند زیاد نیست. من در این چند ماه در میان دانشگاهیان مخالفتی با انتصابهای جدید ندیدهام و رئیس دانشگاهی را هم نمیشناسم که رفته باشد و دانشگاهیان از رفتن او افسوس خورده باشند. تغییر رئیس دانشگاه در حد ذات آن نه بد است و نه خوب. بد این است که این تغییر مساله اصلی ما شده و وقتمان را میگیرد و از کار و زندگی و علم بازمان میدارد.
متاسفانه یکی از هنرهای بزرگ ما این شده است که وقت و نیروی بسیاری صرف میکنیم تا سیر کارها را کند و اگر بتوانیم متوقف کنیم و البته در این کار سوء نیت نداریم بلکه فکر میکنیم آنچه را که ما نمیپسندیم شر و باطل است و باید با باطل و شر مقابله کرد، گویی همهجا و حتی کار رسمی اداری هم مقام تعیین و تشخیص حق و باطل و دفاع از حق و حقیقت است، کاش قدری هم به منطقهالفراغ زندگی و به امور مباح میپرداختیم و مدام در کار حکم نبودیم. بدنه دانشگاه رئیسی از سنخ اهل علم میخواهد و اگر تغییرات در این طریق باشد با آن موافق است.
به نظر میرسد در حال حاضر در باب انتخاب روسای دانشگاه دو دیدگاه در شورای عالی انقلاب فرهنگی مطرح است، برخی حامی شیوه انتصابی هستند و برخی دیگر از شیوه انتخابی حمایت میکنند، شما موافق کدام رویکرد هستید؟ اکثر اعضای شورای انقلاب فرهنگی از کدامیک از این دو روش حمایت میکنند؟
هرگز بحث دو شیوه مطرح نبوده و کسی از انتصاب و انتخاب نگفته است. نظر وزیر علوم این بوده است که استمزاجی بشود و نظر دانشگاهیان را در مورد رئیسشان کسب کنند. نام این استمزاج را انتخاب گذاشتهاند و این نامگذاری موجب تفاهم شده است. انتخاب رئیس دانشگاه از سوی دانشگاهیان کار بسیار دشواری است. ظاهرا در این مورد در هر دو سو، سوءتفاهم پدید آمده است. طبیعی است که وزیر اگر شخص شایستهای را نمیشناسد با دانشگاهیان مطلع مشورت کند ولی به هر حال این وزیر است که نامزد ریاست دانشگاه را به شورا معرفی میکند. مطلبی که در شورا عنوان شده این است که اگر شورای عالی انقلاب فرهنگی باید رئیس دانشگاه را تایید کند طرح انتخاب از سوی دانشگاهیان مشکلساز میشود. معهذا در صورتی که دانشگاهیان به شخص خاصی نظر داشته باشند و وزیر هم نظرشان را بپسندد او را به شورا معرفی میکند. متاسفانه در این مورد اعتدال رعایت نشده و این مساله کوچک به یک قضیه سیاسی دشوار تبدیل شده است و به هرحال نظر بیشتر اعضای شورا این است که وزیر با مسئولیت خود روسای دانشگاهها را معرفی کند.
با توجه به طرح مساله استیضاح وزیر علوم در مجلس، آیا شما با چنین اقدامی موافق هستید؟
نمیدانم چرا وزیر را استیضاح کردهاند، من نشنیدهام که ایشان قانونی را زیر پا گذاشته یا تخلفی در ادای وظایف خود کرده باشد. درست است که مجلس وزرا را با رای خود تایید میکند و نظارت بر کار دولت هم دارد اما اگر قرار باشد هر گروهی از نمایندگان مجلس وقتی اقدام یک وزیر را نمیپسندند او را استیضاح کنند، همه وقت باید صرف کشمکش شود. امیدوارم از این کشمکشها خلاص شویم و دانشگاه کانون علم و معرفت و اخلاق شود.
تاثیر استیضاح وزیر علوم را بر فضای حاکم بر دانشگاهها چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا تاثیر مثبتی دارد یا خیر؟
مشکل دانشگاه استیضاح وزیر نیست بلکه دانشگاه مشکلهای دیگری دارد و کسانی فکر میکنند با اقدامهای صرفا سیاسی میتوان آن مسائل را حل کرد. ولی این مشکلها با جنگ و نزاع سیاسی حل نمیشود. اگر بیشتر به فکر دانش و دانشگاه و رفع مشکلهای آن باشیم استیضاح پیش نمیآید و اگر بیاید اثر چندانی ندارد که مثبت و منفیاش را بتوان تشخیص داد. در شرایط کنونی استیضاح وزیر برای همه اعم از موافق و مخالف اثر بد و منفی دارد یا لااقل هیچکس از آن سود نمیبرد.