پاسخ به 1+3 سوال مهم درباره فیلم «ماجرای نیمروز»
نمی شود ردپای پررنگ هنرمندان نسل سومی را نادیده گرفت
این روز ها وقتی صحبت از هنر متعهد می شود، نمی شود ردپای پررنگ هنرمندان نسل سومی را نادیده گرفت؛ از «تنهای تنهای تنها» و «شیار 143» تا «سیانور» و حالا «ماجرای نیمروز»، هر کدام آثاری هستند که توسط هنرمندانی جوان، کم ادعا اما پر دغدغه تولید شده اند تا به جریان هنر متعهد رنگی تازه و دلنشین بدهند.
صدای ایران- لطف حضور هنرمندان جوان در جریان تولید آثار بزرگ و قابل تامل، این است که می توانند با درک بهتری از شرایط نسل خودشان و نسل های بعدی، همین طور مسائل و دغدغه های روز جامعه با بیانی کارآمدتر مخاطب را درگیر محتوایی کنند که دغدغه مند است، اما شعاری و سفارشی نیست. «ماجرای نیمروز» تازه ترین اثر این جریان است که از اکران نوروز تا الان با استقبال خوبی مواجه شد و ثابت کرد مستحق جوایزی است که در جشنواره نصیبش شده. به مناسبت سالروز شهادت شهید آوینی و روز هنر انقلاب اسلامی، به چند سوال مهم درباره این فیلم پاسخ می دهیم.
1- چرا با فیلم مهمی مواجهیم؟
«ماجرای نیمروز» مثل یک چراغ قوه است که در لابه لای صفحات تاریخی که کمابیش در حال فراموشی است، نور را انداخته روی مقطعی حساس، یعنی زمانی که منافقان با ترور شخصیت ها و حتی مردم کوچه بازار، سایه سنگین خشونت و دلهره را روی جامعه ای می اندازند که درگیر جنگ تحمیلی است. «ماجرای نیمروز» اثر محمدحسین مهدویان که تجربه مستندسازی های موفقی مثل «آخرین روز های زمستان» و تولید «ایستاده در غبار» را دارد سعی می کند با روایتی خطی و از زاویه دید 5 مامور امنیتی، داستان پر دلهره آن روز ها را برای ما روایت کند. آن جایی که ماموران امنیتی در تلاش هستند توطئه های بعدی منافقان را خنثی و شبکه آن ها را با دستگیری نفر اصلی منهدم کنند. داستانی که باید بشنویم و برای نسل بعدی روایت کنیم تا با تاریخش آشنا شود. با این حساب فیلم را می توان در زمره آثار هنری متعهد هم دانست، چون برای آگاهی بخشی به مخاطب تولید شده و کارگردان به تولید آن مبادرت نکرده تا قدرت فیلم سازی خودش را به رخ مخاطب و جشنواره ها بکشد.
2- چرا با فیلم جذابی مواجهیم؟
سینما وقتی جذاب است که در کنار محتوای خوب و سالم، مخاطب را به تماشای تجربه ای نزدیک کند که در زندگی روزمره امکان درکش وجود ندارد. سوای این که فیلم مقطعی از تاریخ را برای ما روایت می کند که گذشته، ما را نفس به نفس با چند مامور امنیتی همراه می کند، تلاش آن ها را می بینیم، با پشت پرده روند کار آن ها، در مقطعی که کشور درگیر جنگ است و امکانات و نیروی انسانی هم بسیار کم است آشنا می شویم. در کنار این تعلیق جالب و حتی نفس گیر می توان از لحن جالب، فضاسازی، طراحی لباس و صحنه و گریم های نوستالژیک و بازی های دلنشین هم لذت برد. بازی جواد عزتی و احمد مهرانفر که بیشتر در آثار کمدی حضور دارند چشمگیر و غافلگیر کننده است.
3- چرا باید فیلم را دید؟
«ماجرای نیمروز» طعم متفاوتی به سینمای عبوس ما تزریق می کند. مخاطبان از فیلم های اجتماعی تلخ و آپارتمانی دلزده شده اند و بیشتر کمدی های سخیف را هم نازل و توهین به شعور مخاطب می دانند اما «ماجرای نیمروز» یک اثر پرچالش، با ریتم جذاب است. از همه مهم تر، اثر یک کارگردان جوان ارزش حمایت دارد تا تهیه کننده ها و سرمایه گذار ها به چنین آثار و چنین افرادی اعتماد کنند و جریان سینمای کشور جوان و پرطراوت شود. امروز کسی نیست که از تجربه موفق فیلم سازی امثال «نرگس آبیار»، «بهروز شعیبی»، «سعید روستایی»، «بهرام توکلی» و «هومن سیدی» ناراحت باشد به خصوص که این جوانان در ژانر ها و موضوعات مختلف توانستند در برابر سینمای رخوت زده نسل های قبل، خون تازه ای به سینمای کشور تزریق کنند.
3+1- چرا ممکن است از فیلم خوشمان نیاید؟
زاویه دید فیلم طوری است که مخاطب از ماموران امنیتی جلو نمی زند برای همین امکان تحلیل انگیزه ها و رفتار طرف مقابل از مخاطب سلب می شود و با یک لایه از داستان یعنی ترور ها مواجهیم نه بیشتر. از طرفی سبک مستندگونه فیلم سازی مهدویان مثل حضور دوربین پشت دیوار یا دیگر اجزای صحنه به عنوان یک ناظر بیرونی در دقایق زیادی توی چشم است و گاهی آزار دهنده می شود چون شخصیت ها در حال صحبت هستند و ما از لابه لای کرکره ها و دیوار ها و آدم های در حال رفت و آمد آن ها را می بینیم.
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار