به بهانه هفتادو سومین زادروز ناصر تقوایی
شنبه که بیاید تولد هنرمندی است که نسل جوان او را با فیلمهایش میشناسد، غافل از اینکه او پیش از کارگردانشدن، نویسندهای بوده که «محمود دولتآبادی» درباره داستانهایش در کتاب «میم و آن دیگران» چنین مینویسد: «تصاویر، آدمها و روابط میان آنها، نشانهها و ایجاز دلپذیر یکایک داستانهای تقوایی با نثری زیبا و به دور از تصنع، در عین حال با حس شدید وسواس نسبت به هر رفتار، گفتار و تصویر هستند.» ناصر تقوایی، سینماگری که عکاس هم هست و مجموعه داستان «تابستان همانسال»اش او را به جامعه هنر ایران در سالهای پیش از فیلمسازیاش شناساند، 21تیر در حالی 73ساله میشود که از 13سال قبل تاکنون، پس از ساخت «کاغذ بیخط» هنوز فیلم دیگری از او بر پردههای سینما دیده نشده است. چند فیلم شروع کرده که متاسفانه ناتمام ماندند.
محمدعلی سپانلو- شاعر تهران- که از سالهای آخر دهه40، ناصر تقوایی را بهواسطه همان مجموعه داستانش شناخته و بعدتر بهدلیل همان آشنایی در فیلم او - آرامش در حضور دیگران - هم بازی کرده، به روزهای اول آشناییشان اشاره میکند: «دوستی من با تقوایی به روزهای خیلی دور برمیگردد، به سالهای 47 و 48. آن سالها تازه از آبادان آمده بود و بهعنوان داستاننویس مطرح شده بود و همه از مجموعه «تابستان همان سال» او استقبال کرده بودند و او را یکی از امیدهای آینده ادبیات میدانستند. بین رفتوآمدها و معاشرتهایمان او یک روز به من گفت که میخواهد فیلمی بسازد و به من پیشنهاد کرد تا در کارش بازی کنم. از او پرسیدم که چرا من؟ گفت من سرمایهای ندارم و برای همین باید از دوستانم بخواهم کمکم کنند و مجانی در فیلمم حضور داشته باشند؛ سیروس طاهباز خانهاش را به من داده برای ساخت فیلم و ساعدی هم فیلمنامه را نوشته. وقتی رغبت و انگیزه او را دیدم، با کمال میل برای ساخت «آرامش در حضور دیگران» با او همراه شدم و رفاقتمان از آن به بعد بیشتر هم شد. همیشه گفتهام که او بهلحاظ درک هنری، هنرمندی شاخص است، چنانچه در همه فیلمهایش هم عناصر سازنده و خلاق به چشم میخورد.»
فرزانه طاهری- مترجم- هم با شنیدن نام «تقوایی» از افسوس سالیانش بابت کمکاربودن این کارگردان میگوید: «این افسوس را درباره گلشیری هم دارم، که چرا چنین افراد خلاقی باید کم کار کنند؟ بعضی کارها فقط از بعضی افراد خاص مثل ایشان برمیآید، کارهایی که مهر و امضای ایشان را بر خود دارند و از هیچکس دیگری ساخت چنین آثاری برنمیآید. کارهای تقوایی یگانهاند و کس دیگری نمیتواند فیلمهایی شبیه او بسازد، برای همین مایی که هنوز هم از 10باره دیدن «آرامش در حضور دیگران» یا «دایی جان ناپلئون» سرشار از لذت میشویم، باید بابت کمکاریشان در این سالها حسرت بخوریم. درست است که او در این سالها بیکار ننشسته و شاگردانی را تربیت کرده و حتما مشغول کارهایی بوده منتها آرزوی من در زادروزشان این است که بتوانم حاصل کار این کارگردان را بر پرده سینما ببینم و کیف کنم. عمرشان دراز باشد و در کنار همسر عزیزشان مرضیه وفامهر سالم و پرانرژی بمانند. در آغاز سال جدید زندگی تقوایی، آرزوی من این است که امسال، سال شروع فیلم تازهای از او باشد. ای کاش به خاطر ما هم که شده، بیشتر فیلم بسازند.» و کلام خود را با تکرار سهبار واژه «حیف» به پایان میبرد.
منبع: روزنامه شرق
گزارش خطا
نظر شما
پربحث ترین عناوین
آخرین اخبار