برند اصغر فرهادی برندسازی برای ایران
در رسانهها آمده بود کشوری در دنیا وجود دارد که تمام داروندارش، سبد است؛ یعنی کشوری که هیچ ظرفیت و تواناییای ندارد جز بافت نوعی سبد. اقتصاد مردمان این کشور گمنام هم از صادرات همین سبد تأمین میشود؛ یا روستایی در انگلیس وجود دارد
در رسانهها آمده بود کشوری در دنیا وجود دارد که تمام داروندارش، سبد است؛ یعنی کشوری که هیچ ظرفیت و تواناییای ندارد جز بافت نوعی سبد. اقتصاد مردمان این کشور گمنام هم از صادرات همین سبد تأمین میشود؛ یا روستایی در انگلیس وجود دارد
به گزارش صدای ایران از خبر داغ رستمی معاون وزیر ورزش در شرق نوشت: در رسانهها آمده بود کشوری در دنیا وجود دارد که تمام داروندارش، سبد است؛ یعنی کشوری که هیچ ظرفیت و تواناییای ندارد جز بافت نوعی سبد. اقتصاد مردمان این کشور گمنام هم از صادرات همین سبد تأمین میشود؛ یا روستایی در انگلیس وجود دارد...
به گزارش صدای ایران از خبر داغ رستمی معاون وزیر ورزش در شرق نوشت: در رسانهها آمده بود کشوری در دنیا وجود دارد که تمام داروندارش، سبد است؛ یعنی کشوری که هیچ ظرفیت و تواناییای ندارد جز بافت نوعی سبد. اقتصاد مردمان این کشور گمنام هم از صادرات همین سبد تأمین میشود؛ یا روستایی در انگلیس وجود دارد...
... که کل خانوار آن به ١٠ عدد
نمیرسد؛ اما یک مرکز توریستی است، آنهم فقط بهخاطر داشتن یک کارناوال؛
حتی در طول سال هم سکنه این روستا، یا نیستند یا آمدهاند برای آمادهکردن
روستا برای آن کارناوال. یا جزیرهای تفریحی در مالدیو وجود دارد که در کل
چیزی ندارد جز سکوت؛ آنقدر بیسکنه است که تنها یک رستوران دارد و یک
سوپرمارکت و سکنهاش صاحبان همین املاک هستند؛ اما توریستها برای رفتن به
آن بیشمار هزینه میکنند. از ماه پیش در سراسر شبکههای اجتماعی و
رسانهها خبر کمپینهایی مخابره میشد در حمایت از اصغر فرهادی و انتقاد به
قانون نژادپرستانه دونالد ترامپ در محدودیت سفر ایرانیها به آمریکا.
کلیدواژه ایران و سینمای ایران چنان بهاصطلاح ترند شده بود که هر چهرهای
دنبال یک نوع اعلام حمایت بود. حتی شهردار لندن اقدام به اکران میدانی
«فروشنده» در لندن کرد و اتفاقاتی از این دست که هر کدام یک پیام مثبت برای
باززایی یک برند فرهنگی از ایران بود. از طرف دیگر، اصغر فرهادی پیامی
برجسته برای دفاع از هویت و منافع ملی ایران صادر و دو نفر از برندهای شخصی
ایرانی مقیم آمریکا را به نمایندگی برای دریافت جایزه و قرائت پیام معرفی
کرد که یکی نخبه علمی است و دیگری یک سلبریتی از جنس سلبریتیهای ثروتمند
که با خود فرهادی به عنوان یک نخبه فرهنگی، یک مثلث شهرت تشکیل میدهند؛
مثلثی که هم زبان ترامپ را بند میآورد. همچنین در ادامه این طراحی، متن
پیام اصغر فرهادی نیز خود یک جزء حسابشده بود در این کل منسجم که همگی در
کل اقدامی بود برای ساختن برند شخصی جدید اصغر فرهادی در تمام دنیا.
از طرف دیگر دکتر ظریف دیپلمات محبوب، نیز به عنوان تکمیلکننده این مثلث
ایرانی به میدان میآید و با توییتی، یک جبهه متحد علیه یک قانون ضدایرانی
ایجاد میکند؛ آنهم با رسانهای به نام اسکار. این رسالت اصغر فرهادی بود
برای بالابردن برند ایران در اذهان عمومی و جهانی؛ اما مشخصا ما در کشورمان
از این اتفاق تا چه حد بهره خواهیم برد؟ اصغر فرهادی را هم به سرنوشت برخی
نخبگانمان که هرکدام در جایی از این دنیا هستند، دچار خواهیم کرد یا از
این فرصت و «برند فرهادی» بهره خواهیم برد؟ جالب اینکه در بخش دیگری از
همین مراسم اسکار، ادای احترامی میشود به یک کارگردان شهیر ایرانی، عباس
کیارستمی؛ یعنی در نهایت میتوان تیتر زد: اسکار، رسانهای پررنگ برای
معرفی برند فرهنگی ایران.
گزارش خطا
آخرین اخبار