پيشنهاد سهگانه الیاس حضرتی به عارف
به گزارش صدای ایران، الياس حضرتي، نماينده مردم تهران در مجلس شوراي اسلامي و عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي در نامهاي به محمدرضا عارف، رييس شوراي سياستگذاري انتخابات اصلاحطلبان سه پيشنهاد مهم و اساسي در تنظيم فهرست كانديداهاي اصلاحطلبان براي انتخابات شوراي شهر و روستا به وي ارايه كرد.
او كه رونوشتي از اين نامه را در اختيار سيد محمد خاتمي قرار داده از عارف خواسته است تا در تدوين فهرست نهايي كانديداهاي اصلاحطلبان يك ارزيابي دقيق از عملكرد اعضاي فعلي شوراي شهر داشته باشند، در انتخاب كانديداها اولويت را به جوانان نخبه و كارشناس دهند و همچنين از تمامي كانديداهاي فهرست نهايي ميثاقنامه اخذ كنند كه در آينده شاهد پيمانشكني آنان نباشند.
حضرتي معتقد است اگرچه در پيش گرفتن چنين شروطي با برخي مقاومتها روبهرو خواهد شد اما در نهايت مردم پاسخ شايستهاي نسبت به اتخاذ اين رويكرد خواهند داد. او در پايان اين نامه ابراز اميدواري كرده است كه شجاعت و درايت در اين راه دشوار گرهگشا شود.
متن اين نامه به شرح زير است:
جناب آقاي دكتر محمدرضا عارف
رييس محترم شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان
باسلام
همانگونه كه استحضار داريد گروههاي سياسي در حال آمادهسازي خود براي ورود پرشور به انتخابات رياستجمهوري و شوراهاي اسلامي شهر و روستا هستند. اگرچه انتخابات رياستجمهوري به دلايل گوناگون اهميت سياسي بيشتري دارد، ولي انتخابات شوراها ميتواند اثرهاي پايدارتري در توسعه سياسي و مديريتي كشور بر جاي گذارد و به همين دليل بايد توجه ويژهاي به آن داشت و اجازه نداد كه اعتبار آن تحتالشعاع انتخابات رياستجمهوري قرار گيرد و ناديده گرفته شود.
مهمترين علت اين اهميت تعداد فراوان نامزدها و افراد منتخب است كه به شكل مستقيم از سوي مردم انتخاب ميشوند تا اداره شهر و روستاي خود را عهدهدار شوند و از سوي ديگر شوراها هرچند تا به امروز در جايگاه واقعي خود قرار نگرفتهاند اما به ويژه در كلانشهرها ميتوانند منشأ اثر در زندگي روزمره مردم باشند. از منظر اصول مردمسالاري نيز انتخابات شوراهاي مزبور به اين اصول نزديكتر است و به مشاركت مستقيمتر مردم در اداره امور منتهي خواهد شد و شايد به دليل همين مساله ازجمله مهمترين مطالبههاي شخصيت برجستهاي چون آيتالله طالقاني بود. با اين تفاصيل ميتوان نتيجه گرفت سياستگذاري براي انتخاب و معرفي نامزدهاي مناسب جهت اين شوراها بايد دقيق و سنجيده باشد و اين امري بسيار ظريف و حتي پيچيده بوده و لازم است كه از تجربههاي گذشته درس بگيريم.
متاسفانه در ادوار گذشته اين انتخابات، ذهنيت سياسي بر معرفي نامزدهاي شورا غلبه داشته و نتيجه آن نيز پررنگ شدن جناحبنديهاي سياسي در شوراها و نيز شهرداران انتخابي بوده است. در حالي كه بايد كوشيد مديريت شوراها بهويژه در شهرها مبتني بر مشاركت همه نيروهاي كارشناس و دلسوز باشد و در سه دوره گذشته ديدهايم كه تفوق مطلوبيت سياسي بر عمل كارشناس چه آثار وخيمي بر جاي گذاشته و براي نمونه فاجعههايي مانند آتشسوزي ميدان جمهوري، فرو ريختن پلاسكو، بحرانهاي غيرقابل تحمل ترافيك و دنبالهدار آلودگي هوا را بر پايتخت كشور تحميل كرده، فجايعي كه اگر قدرت واقعي شورا اسير بازيهاي سياسي نميشد و نگاه كارشناسي و موشكافي علمي آنها بر جاي زدوبندهاي سياسي- اقتصادي مينشست، هركدام آنها ميتوانست سرنوشت ديگري براي شهرداري رقم بزند.
متاسفانه شاهد بودهايم كه در دو دهه گذشته نيروهاي كارشناس، جوان و فعال از حضور در انتخابات شوراها يا ساير انتخابات در عمل بركنار ماندهاند و شگفتا كه در نتيجه كنش انتخاباتي بدنه جوان كشور نيروهايي در انتخابات كانديدا شده و بر صندليهاي كارشناسي شورا جلوس كردهاند كه بحرانهاي امروز، خود محصول عمري مديريت آنها در مناصب و سمتهاي مختلف كشور بوده است.
واقعيت اين است كه چهرههاي كنوني يا نتوانستهاند كاركرد و تاثير مثبتي بگذارند، كه اگر گذاشته بودند، وضع مردم چنين نبود، يا آنكه اگر هم تاثيري مثبت داشتهاند، انگيزه آنان اشباع شده، و خلاقيت و نوآوري و توان مديريتي آنان فرسوده است و بايد راه را براي جوانان خوشفكر و آماده باز كنند. البته اين امر بدان معنا نيست كه از تجربه افرادي كه عملكرد مثبت و موثري داشتهاند چشمپوشي شود كه اتفاقا اندك تجربههاي مثبت شورا داري ميتواند سرلوحه كار قرار گيرد و در بستن ليستهاي انتخاباتي مدديار ما شود.
با توجه به آنچه رفت و شرايط كنوني، پيشنهادهاي زير را به استحضار جنابعالي به عنوان رييس شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان ميرسانم و رونوشتي از اين نامه را نيز در اختيار حضرت حجتالاسلاموالمسلمين جناب آقاي سيدمحمد خاتمي، سرمايه ملي و محبوب كشور ارسال خواهم كرد:
١- يك ارزيابي دقيق و كامل از افراد شوراهاي فعلي انجام شود و با تعيين شاخصهاي مناسب، ميزان و كيفيت و كارايي و عملكرد آنان ارزيابي شود. اگر مواردي بود كه به لحاظ اين معيارها پذيرفتني بودند، فارغ از جناحبندي سياسي آنان در ليست نامزدهاي شوراهاي اصلاحطلبان قرار گيرند. در اين راه تخصص، پاكدستي، در اختيار گذاشتن وقت مفيد خود براي مسائل شورا و شهر و پرهيز از باندبازيهاي سياسي همراه با شاخصهاي ديگر ميتواند معيار مناسبي براي ارزيابي اعضاي كنوني شوراها تلقي شود.
٢- نامزدهاي جديدي كه براي شوراها پيشنهاد ميشوند، از ميان افراد جوانتر و كارشناس در يكي از حوزههاي مسائل شهري بوده و به پاكدستي و خوشسابقه شهره باشند.در اين راه وابستگيهاي سياسي آنان در اهميت اول قرار نگيرد.
٣- ليست اولويتهاي اصلاحطلبان براي مسائل مهم شهري، به ويژه شهر تهران و شش كلانشهر ديگر كشور تبيين شده و تمامي چهرههاي در معرض انتخاب نهايي براي ليست «اميد» اصلاحطلبان، ميثاقنامهاي جدي و معرفتي و اخلاقي براي تعهد به پيگيري اين اولويتها امضا كنند.
يقين داريم كه اجراي چنين ايدهاي با مخالفتها و سهمخواهيهاي فراوان روبهرو خواهد شد اما اگر به مردم اعتماد كنيم و مصالح كشور بر هر چيز ديگري ترجيح داده شود در اين صورت مردم نيز پاسخ مثبتي به اصلاحطلبان خواهند داد. بنده به شجاعت و درايت شما برادر عزيز خود در اين راه دشوار اميد بستهام.
با احترام
الياس حضرتي، نماينده مردم تهران
در مجلس شوراي اسلامي و عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي
او كه رونوشتي از اين نامه را در اختيار سيد محمد خاتمي قرار داده از عارف خواسته است تا در تدوين فهرست نهايي كانديداهاي اصلاحطلبان يك ارزيابي دقيق از عملكرد اعضاي فعلي شوراي شهر داشته باشند، در انتخاب كانديداها اولويت را به جوانان نخبه و كارشناس دهند و همچنين از تمامي كانديداهاي فهرست نهايي ميثاقنامه اخذ كنند كه در آينده شاهد پيمانشكني آنان نباشند.
حضرتي معتقد است اگرچه در پيش گرفتن چنين شروطي با برخي مقاومتها روبهرو خواهد شد اما در نهايت مردم پاسخ شايستهاي نسبت به اتخاذ اين رويكرد خواهند داد. او در پايان اين نامه ابراز اميدواري كرده است كه شجاعت و درايت در اين راه دشوار گرهگشا شود.
متن اين نامه به شرح زير است:
جناب آقاي دكتر محمدرضا عارف
رييس محترم شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان
باسلام
همانگونه كه استحضار داريد گروههاي سياسي در حال آمادهسازي خود براي ورود پرشور به انتخابات رياستجمهوري و شوراهاي اسلامي شهر و روستا هستند. اگرچه انتخابات رياستجمهوري به دلايل گوناگون اهميت سياسي بيشتري دارد، ولي انتخابات شوراها ميتواند اثرهاي پايدارتري در توسعه سياسي و مديريتي كشور بر جاي گذارد و به همين دليل بايد توجه ويژهاي به آن داشت و اجازه نداد كه اعتبار آن تحتالشعاع انتخابات رياستجمهوري قرار گيرد و ناديده گرفته شود.
مهمترين علت اين اهميت تعداد فراوان نامزدها و افراد منتخب است كه به شكل مستقيم از سوي مردم انتخاب ميشوند تا اداره شهر و روستاي خود را عهدهدار شوند و از سوي ديگر شوراها هرچند تا به امروز در جايگاه واقعي خود قرار نگرفتهاند اما به ويژه در كلانشهرها ميتوانند منشأ اثر در زندگي روزمره مردم باشند. از منظر اصول مردمسالاري نيز انتخابات شوراهاي مزبور به اين اصول نزديكتر است و به مشاركت مستقيمتر مردم در اداره امور منتهي خواهد شد و شايد به دليل همين مساله ازجمله مهمترين مطالبههاي شخصيت برجستهاي چون آيتالله طالقاني بود. با اين تفاصيل ميتوان نتيجه گرفت سياستگذاري براي انتخاب و معرفي نامزدهاي مناسب جهت اين شوراها بايد دقيق و سنجيده باشد و اين امري بسيار ظريف و حتي پيچيده بوده و لازم است كه از تجربههاي گذشته درس بگيريم.
متاسفانه در ادوار گذشته اين انتخابات، ذهنيت سياسي بر معرفي نامزدهاي شورا غلبه داشته و نتيجه آن نيز پررنگ شدن جناحبنديهاي سياسي در شوراها و نيز شهرداران انتخابي بوده است. در حالي كه بايد كوشيد مديريت شوراها بهويژه در شهرها مبتني بر مشاركت همه نيروهاي كارشناس و دلسوز باشد و در سه دوره گذشته ديدهايم كه تفوق مطلوبيت سياسي بر عمل كارشناس چه آثار وخيمي بر جاي گذاشته و براي نمونه فاجعههايي مانند آتشسوزي ميدان جمهوري، فرو ريختن پلاسكو، بحرانهاي غيرقابل تحمل ترافيك و دنبالهدار آلودگي هوا را بر پايتخت كشور تحميل كرده، فجايعي كه اگر قدرت واقعي شورا اسير بازيهاي سياسي نميشد و نگاه كارشناسي و موشكافي علمي آنها بر جاي زدوبندهاي سياسي- اقتصادي مينشست، هركدام آنها ميتوانست سرنوشت ديگري براي شهرداري رقم بزند.
متاسفانه شاهد بودهايم كه در دو دهه گذشته نيروهاي كارشناس، جوان و فعال از حضور در انتخابات شوراها يا ساير انتخابات در عمل بركنار ماندهاند و شگفتا كه در نتيجه كنش انتخاباتي بدنه جوان كشور نيروهايي در انتخابات كانديدا شده و بر صندليهاي كارشناسي شورا جلوس كردهاند كه بحرانهاي امروز، خود محصول عمري مديريت آنها در مناصب و سمتهاي مختلف كشور بوده است.
واقعيت اين است كه چهرههاي كنوني يا نتوانستهاند كاركرد و تاثير مثبتي بگذارند، كه اگر گذاشته بودند، وضع مردم چنين نبود، يا آنكه اگر هم تاثيري مثبت داشتهاند، انگيزه آنان اشباع شده، و خلاقيت و نوآوري و توان مديريتي آنان فرسوده است و بايد راه را براي جوانان خوشفكر و آماده باز كنند. البته اين امر بدان معنا نيست كه از تجربه افرادي كه عملكرد مثبت و موثري داشتهاند چشمپوشي شود كه اتفاقا اندك تجربههاي مثبت شورا داري ميتواند سرلوحه كار قرار گيرد و در بستن ليستهاي انتخاباتي مدديار ما شود.
با توجه به آنچه رفت و شرايط كنوني، پيشنهادهاي زير را به استحضار جنابعالي به عنوان رييس شوراي عالي سياستگذاري اصلاحطلبان ميرسانم و رونوشتي از اين نامه را نيز در اختيار حضرت حجتالاسلاموالمسلمين جناب آقاي سيدمحمد خاتمي، سرمايه ملي و محبوب كشور ارسال خواهم كرد:
١- يك ارزيابي دقيق و كامل از افراد شوراهاي فعلي انجام شود و با تعيين شاخصهاي مناسب، ميزان و كيفيت و كارايي و عملكرد آنان ارزيابي شود. اگر مواردي بود كه به لحاظ اين معيارها پذيرفتني بودند، فارغ از جناحبندي سياسي آنان در ليست نامزدهاي شوراهاي اصلاحطلبان قرار گيرند. در اين راه تخصص، پاكدستي، در اختيار گذاشتن وقت مفيد خود براي مسائل شورا و شهر و پرهيز از باندبازيهاي سياسي همراه با شاخصهاي ديگر ميتواند معيار مناسبي براي ارزيابي اعضاي كنوني شوراها تلقي شود.
٢- نامزدهاي جديدي كه براي شوراها پيشنهاد ميشوند، از ميان افراد جوانتر و كارشناس در يكي از حوزههاي مسائل شهري بوده و به پاكدستي و خوشسابقه شهره باشند.در اين راه وابستگيهاي سياسي آنان در اهميت اول قرار نگيرد.
٣- ليست اولويتهاي اصلاحطلبان براي مسائل مهم شهري، به ويژه شهر تهران و شش كلانشهر ديگر كشور تبيين شده و تمامي چهرههاي در معرض انتخاب نهايي براي ليست «اميد» اصلاحطلبان، ميثاقنامهاي جدي و معرفتي و اخلاقي براي تعهد به پيگيري اين اولويتها امضا كنند.
يقين داريم كه اجراي چنين ايدهاي با مخالفتها و سهمخواهيهاي فراوان روبهرو خواهد شد اما اگر به مردم اعتماد كنيم و مصالح كشور بر هر چيز ديگري ترجيح داده شود در اين صورت مردم نيز پاسخ مثبتي به اصلاحطلبان خواهند داد. بنده به شجاعت و درايت شما برادر عزيز خود در اين راه دشوار اميد بستهام.
با احترام
الياس حضرتي، نماينده مردم تهران
در مجلس شوراي اسلامي و عضو شوراي مركزي حزب اعتماد ملي
گزارش خطا
آخرین اخبار