زیباکلام:
به او گفتم باید در مقابل شعار مرگ بر بازرگان میایستادید
به گزارش صدای ایران، استاد علومسیاسی دانشگاه تهران گفت: همیشه از آقای هاشمی دفاع میکردم و خاطرخواه هاشمیرفسنجانی بودم.
صادق زیباکلام استاد علومسیاسی دانشگاه تهران در مراسم چهلمین روز درگذشت آیتالله هاشمی که در دانشگاه تهران با عنوان «سردار صبر، صلح و اعتدال» برگزار شد، ضمن پاسخ به انتقادها در مورد وی، گفت: اساساً مرحوم هاشمی در یک تقسیمبندی کلی در جریان میانهروی قرار دارد و در زمان انقلاب و قبل و بعد هم ایشان مشی میانهروی داشتند.
وی با بیان اینکه سوالات زیادی در زمینه اتفاقات دهه شصت در ذهنها وجود دارد، افزود: برخی مسائل سوالاتی را برای دهه شصتیها به وجود آورده که باید گفت آیتالله هاشمی هیچ وقت تمایل به رادیکالیزم نداشت و اولین شاهد آن هم قبل از انقلاب است که مرکز ثقل آن سازمان مجاهدین بود و رهبری سازمان اعلام کرد که مارکسیست شدی و طوفانی را در بین مبارزان انقلابی در زندان به راه انداخت و برخی کسانی که امروز به نام موتلفه میشناسیم، معتقد بودند که رابطه آنها با مجاهدین تمام شده و باید برای همیشه کنار بروند و کسانی که مارکسیست نشدند، باید تکلیف خود را روشن کنند و در اینجا یکی از دلایل برای معتدل بودن آقای هاشمی این است که فرمولی که پیش برد، این بود که حداقل نگذاریم لطمهای به نهضت وارد شده و بیش از این ما را در برابر یکدیگر قرار دهد.
زیباکلام ضمن انتقاداتی که به موضوع مک فارلین مطرح میشود، گفت: داستان مک فارلین محصول فکری آیتالله هاشمی بود؛ بر این اساس که درخواست داشتیم تا گروگانهایی را که در لبنان بودند، آزاد شوند و همچنین مقداری اسلحه دریافت کنیم.
وی با بیان اینکه هدف نهایی هاشمی در آن جریان تنشزدایی بود، افزود: آیتالله هاشمی در اواسط دهه 60 میخواست کار را جلو ببرد و هدف نهایی وی در آن جریان این بود که به سمت تنشزدایی با آمریکا برود و چه بسا برقراری رابطه با آمریکا داشته باشد و باید توضیح دهم که امام در جریان فکر و طرح هاشمی بودند و موافقت کردند، اما وقتی این داستان توسط اعضای تندرو برملا شد، به انتقادهای خود ادامه دادند، برای همین مجلس خواستار استیضاح آقای ولایتی شد که چرا با آمریکا مذاکره کرده و هشت نفر نامه استیضاح ولایتی را امضا کردند.
زیباکلام با اشاره به دوران ریاستجمهوری آیتالله هاشمی و بحث سازندگی بیان کرد: بخشی از برنامههای سازندگی اقتصادی بود، اما برنامه مهم اقتصادی که در دوران ایشان رخ داد، این بود که اقتصاد رانتی را به اقتصاد آزاد و آدام اسمیتی تبدیل کرد که در بسیاری از کشورها این الگو جواب داده بود و هاشمی به دنبال این بود که اقتصاد باز در ایران رواج یابد، اما به زعم من نتوانست آن را اجرا کند و تنها بخشی از برنامههای اقتصادی تا حدودی محقق شد.
وی با اشاره به تلاشهای آیتالله هاشمی در زمینه سیاستخارجی تصریح کرد: شاهد بعدی اعتدال و میانهروی آیتالله هاشمی تلاشی بود که در سیاست خارجی انجام داد که بعدها در اصلاحات به نام سیاست تنشزدایی معروف شد که در دولت خود هم به دنبال تنشزدایی با آمریکا و اروپا بود، اما در این مقطع هم موفقیت چندانی کسب نکرد و در دوران هشت ساله روابط با اروپا هم بنا به شرایط چندان مطلوب نبود.
این استاد دانشگاه تهران با اشاره به سیاست تنشزدایی آیتالله هاشمی در منطقه، گفت: آیتالله هاشمی در تنشزدایی با کشورهای حوزه خلیجفارس موفق شد و با عربستان و حاشیه خلیج فارس روابط مطلوبی برقرار کرد.
زیباکلام با بیان اینکه شکاف و تضاد بین نیروهای راست سنتی و اصولگرایان امروزی با آیتالله هاشمی به وجود آمد، گفت: شکاف و تضاد مثل ایستادگی ایشان بر روی اعتدال و میانهروی از اواخر دوران اول ریاستجمهوری با جریانی که اصولگرا میشناسیم، ادامه یافت و در دوم خرداد 76 میزان اختلاف به قدری زیاد شد که نمیشد گفت که همه با هم برابر و برادر هستیم و این روند ادامه یافت و در دولت هاشمی شکاف عمیق شد که در سال آخر ریاستجمهوری خاتمی یعنی سال 84 این شکاف بین هاشمی و اصولگرایان کاملا آشکار بود.
وی افزود: در شرایط سال 84 یاران سابق همه از احمدینژاد حمایت کردند و آقای هاشمی ماند و حمایت شکسته و بسته اصلاحطلبان. در دوران احمدینژاد این اختلافات به قدری زیاد شد که استانداری که به استقبال هاشمی رفته بود را برکنار کردند و بعد از 22 خرداد 88 شکاف و اختلافات به دشمنی با هاشمی تبدیل شد.
زیباکلام با بیان اینکه به عنوان کسی که از آقای هاشمی دفاع میکردم و خاطرخواه هاشمیرفسنجانی بودم، این مطالب را میگویم، گفت: کسانی که میگویند باید هاشمی برای قتلهای زنجیرهای یقه چاک میکرد، بگویند مجلس شورای اسلامی در آن زمان چه اقدامی انجام داد؟ حتی یک نطق پیش از دستور هم برای آن وجود ندارد. دادستان مدعیالعموم هیچ کاری انجام نداد و البته قبول دارم که هاشمی به عنوان رئیسجمهور باید جدیتر برخورد میکرد، اما چه کسی در آن زمان به قتلهای زنجیرهای واکنش نشان داد.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه منتقدان میگویند هاشمی برای توسعه سیاسی، آزادی مطبوعات و آزادی زندانیان سیاسی چه کاری انجام داده بود؟ افزود: دو حالت میتوانیم برای هاشمی در دوران ریاستجمهوریاش در نظر بگیریم. یکی اینکه اساسا به این موضوعات اعتقاد ندارد و مخالف است و هیچ میلی هم به توسعه سیاسی نداشت که البته آقای هاشمی هیچ میلی به توسعه سیاسی نداشت و سنگ آزادی مطبوعات و زندانیان سیاسی را بر سینه نمیزد، اما به مسئولان هم تکلیف نمیکرد که محدودیت ایجاد کنند و یا کسی را بگیرند.
زیباکلام تاکید کرد: اما هاشمی به سازندگی علاقه و باور داشت و در اینجا میتوان گفت بها ندادن و از بین بردن متفاوت است و هاشمی اینگونه نبود.
وی افزود: بر عکس آنکه در جامعه در مورد هاشمی گفته میشود، من به عنوان کسی که بیشترین و تلخترین انتقادها را از هاشمی کردم، وقتی که به دیدار ایشان رفتم یک بار بیان کردم که آقای هاشمی شما در سال 58 قدرت زیادی داشتید و زمانی که در نمازجمعه تهران مرگ بر بازرگان گفتند که اگر هیچ کسی نداند، شما میدانید که مهندس بازرگان یکی از وطنپرستترین و متدینترین افراد بود، اما تنها واکنشی که نشان دادید با کمی مکث گفتید ایشان سزاوار مرگ نیست و چرخ برگشت و در همان نماز در سال 88 مرگ بر هاشمی گفتند. شاید اگر در سال 58 شما میایستادید در مقابل شعار مرگ بر بازرگان، در سال 88 مرگ بر هاشمی شنیده نمیشد.
زیباکلام با بیان اینکه بر خلاف اظهاراتی مبنی بر وجود بحران برای اصلاحات و اعتدال، گفت: در مراسم اربعین آیتالله هاشمی دیدم که دهه شصتی و هفتادیهایی که باید از او فاصله داشتند، چگونه حضور یافتند و بزرگترین دستاورد هاشمی به عنوان یک فرد سیاسی و دینی این بود که نهال اعتدال و میانهروی را از یک شعار تبدیل به باور کرد.
وی با اشاره به فعالیت هاشمی در انتخابات 92 بیان کرد: هاشمی در سال 92 از مردم خواست به روحانی که 2 میلیون بیشتر رای نداشت، رای دهند که روحانی 19 میلیون رای آورد و قبل از فوت آیتالله هاشمی در مصاحبهای گفتم که رای روحانی در 96 ریزش دارد، اما اکنون بعد از فوت ایشان معتقدم که با فوت هاشمی سبد رای روحانی بالا رفت و آن چیزی که در زمان تشییع پیکر آیتالله هاشمی جلوی دانشگاه تهران دیدم، متوجه شدم ایشان چه جایگاهی را به وجود آورده است.
صادق زیباکلام استاد علومسیاسی دانشگاه تهران در مراسم چهلمین روز درگذشت آیتالله هاشمی که در دانشگاه تهران با عنوان «سردار صبر، صلح و اعتدال» برگزار شد، ضمن پاسخ به انتقادها در مورد وی، گفت: اساساً مرحوم هاشمی در یک تقسیمبندی کلی در جریان میانهروی قرار دارد و در زمان انقلاب و قبل و بعد هم ایشان مشی میانهروی داشتند.
وی با بیان اینکه سوالات زیادی در زمینه اتفاقات دهه شصت در ذهنها وجود دارد، افزود: برخی مسائل سوالاتی را برای دهه شصتیها به وجود آورده که باید گفت آیتالله هاشمی هیچ وقت تمایل به رادیکالیزم نداشت و اولین شاهد آن هم قبل از انقلاب است که مرکز ثقل آن سازمان مجاهدین بود و رهبری سازمان اعلام کرد که مارکسیست شدی و طوفانی را در بین مبارزان انقلابی در زندان به راه انداخت و برخی کسانی که امروز به نام موتلفه میشناسیم، معتقد بودند که رابطه آنها با مجاهدین تمام شده و باید برای همیشه کنار بروند و کسانی که مارکسیست نشدند، باید تکلیف خود را روشن کنند و در اینجا یکی از دلایل برای معتدل بودن آقای هاشمی این است که فرمولی که پیش برد، این بود که حداقل نگذاریم لطمهای به نهضت وارد شده و بیش از این ما را در برابر یکدیگر قرار دهد.
زیباکلام ضمن انتقاداتی که به موضوع مک فارلین مطرح میشود، گفت: داستان مک فارلین محصول فکری آیتالله هاشمی بود؛ بر این اساس که درخواست داشتیم تا گروگانهایی را که در لبنان بودند، آزاد شوند و همچنین مقداری اسلحه دریافت کنیم.
وی با بیان اینکه هدف نهایی هاشمی در آن جریان تنشزدایی بود، افزود: آیتالله هاشمی در اواسط دهه 60 میخواست کار را جلو ببرد و هدف نهایی وی در آن جریان این بود که به سمت تنشزدایی با آمریکا برود و چه بسا برقراری رابطه با آمریکا داشته باشد و باید توضیح دهم که امام در جریان فکر و طرح هاشمی بودند و موافقت کردند، اما وقتی این داستان توسط اعضای تندرو برملا شد، به انتقادهای خود ادامه دادند، برای همین مجلس خواستار استیضاح آقای ولایتی شد که چرا با آمریکا مذاکره کرده و هشت نفر نامه استیضاح ولایتی را امضا کردند.
زیباکلام با اشاره به دوران ریاستجمهوری آیتالله هاشمی و بحث سازندگی بیان کرد: بخشی از برنامههای سازندگی اقتصادی بود، اما برنامه مهم اقتصادی که در دوران ایشان رخ داد، این بود که اقتصاد رانتی را به اقتصاد آزاد و آدام اسمیتی تبدیل کرد که در بسیاری از کشورها این الگو جواب داده بود و هاشمی به دنبال این بود که اقتصاد باز در ایران رواج یابد، اما به زعم من نتوانست آن را اجرا کند و تنها بخشی از برنامههای اقتصادی تا حدودی محقق شد.
وی با اشاره به تلاشهای آیتالله هاشمی در زمینه سیاستخارجی تصریح کرد: شاهد بعدی اعتدال و میانهروی آیتالله هاشمی تلاشی بود که در سیاست خارجی انجام داد که بعدها در اصلاحات به نام سیاست تنشزدایی معروف شد که در دولت خود هم به دنبال تنشزدایی با آمریکا و اروپا بود، اما در این مقطع هم موفقیت چندانی کسب نکرد و در دوران هشت ساله روابط با اروپا هم بنا به شرایط چندان مطلوب نبود.
این استاد دانشگاه تهران با اشاره به سیاست تنشزدایی آیتالله هاشمی در منطقه، گفت: آیتالله هاشمی در تنشزدایی با کشورهای حوزه خلیجفارس موفق شد و با عربستان و حاشیه خلیج فارس روابط مطلوبی برقرار کرد.
زیباکلام با بیان اینکه شکاف و تضاد بین نیروهای راست سنتی و اصولگرایان امروزی با آیتالله هاشمی به وجود آمد، گفت: شکاف و تضاد مثل ایستادگی ایشان بر روی اعتدال و میانهروی از اواخر دوران اول ریاستجمهوری با جریانی که اصولگرا میشناسیم، ادامه یافت و در دوم خرداد 76 میزان اختلاف به قدری زیاد شد که نمیشد گفت که همه با هم برابر و برادر هستیم و این روند ادامه یافت و در دولت هاشمی شکاف عمیق شد که در سال آخر ریاستجمهوری خاتمی یعنی سال 84 این شکاف بین هاشمی و اصولگرایان کاملا آشکار بود.
وی افزود: در شرایط سال 84 یاران سابق همه از احمدینژاد حمایت کردند و آقای هاشمی ماند و حمایت شکسته و بسته اصلاحطلبان. در دوران احمدینژاد این اختلافات به قدری زیاد شد که استانداری که به استقبال هاشمی رفته بود را برکنار کردند و بعد از 22 خرداد 88 شکاف و اختلافات به دشمنی با هاشمی تبدیل شد.
زیباکلام با بیان اینکه به عنوان کسی که از آقای هاشمی دفاع میکردم و خاطرخواه هاشمیرفسنجانی بودم، این مطالب را میگویم، گفت: کسانی که میگویند باید هاشمی برای قتلهای زنجیرهای یقه چاک میکرد، بگویند مجلس شورای اسلامی در آن زمان چه اقدامی انجام داد؟ حتی یک نطق پیش از دستور هم برای آن وجود ندارد. دادستان مدعیالعموم هیچ کاری انجام نداد و البته قبول دارم که هاشمی به عنوان رئیسجمهور باید جدیتر برخورد میکرد، اما چه کسی در آن زمان به قتلهای زنجیرهای واکنش نشان داد.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه منتقدان میگویند هاشمی برای توسعه سیاسی، آزادی مطبوعات و آزادی زندانیان سیاسی چه کاری انجام داده بود؟ افزود: دو حالت میتوانیم برای هاشمی در دوران ریاستجمهوریاش در نظر بگیریم. یکی اینکه اساسا به این موضوعات اعتقاد ندارد و مخالف است و هیچ میلی هم به توسعه سیاسی نداشت که البته آقای هاشمی هیچ میلی به توسعه سیاسی نداشت و سنگ آزادی مطبوعات و زندانیان سیاسی را بر سینه نمیزد، اما به مسئولان هم تکلیف نمیکرد که محدودیت ایجاد کنند و یا کسی را بگیرند.
زیباکلام تاکید کرد: اما هاشمی به سازندگی علاقه و باور داشت و در اینجا میتوان گفت بها ندادن و از بین بردن متفاوت است و هاشمی اینگونه نبود.
وی افزود: بر عکس آنکه در جامعه در مورد هاشمی گفته میشود، من به عنوان کسی که بیشترین و تلخترین انتقادها را از هاشمی کردم، وقتی که به دیدار ایشان رفتم یک بار بیان کردم که آقای هاشمی شما در سال 58 قدرت زیادی داشتید و زمانی که در نمازجمعه تهران مرگ بر بازرگان گفتند که اگر هیچ کسی نداند، شما میدانید که مهندس بازرگان یکی از وطنپرستترین و متدینترین افراد بود، اما تنها واکنشی که نشان دادید با کمی مکث گفتید ایشان سزاوار مرگ نیست و چرخ برگشت و در همان نماز در سال 88 مرگ بر هاشمی گفتند. شاید اگر در سال 58 شما میایستادید در مقابل شعار مرگ بر بازرگان، در سال 88 مرگ بر هاشمی شنیده نمیشد.
زیباکلام با بیان اینکه بر خلاف اظهاراتی مبنی بر وجود بحران برای اصلاحات و اعتدال، گفت: در مراسم اربعین آیتالله هاشمی دیدم که دهه شصتی و هفتادیهایی که باید از او فاصله داشتند، چگونه حضور یافتند و بزرگترین دستاورد هاشمی به عنوان یک فرد سیاسی و دینی این بود که نهال اعتدال و میانهروی را از یک شعار تبدیل به باور کرد.
وی با اشاره به فعالیت هاشمی در انتخابات 92 بیان کرد: هاشمی در سال 92 از مردم خواست به روحانی که 2 میلیون بیشتر رای نداشت، رای دهند که روحانی 19 میلیون رای آورد و قبل از فوت آیتالله هاشمی در مصاحبهای گفتم که رای روحانی در 96 ریزش دارد، اما اکنون بعد از فوت ایشان معتقدم که با فوت هاشمی سبد رای روحانی بالا رفت و آن چیزی که در زمان تشییع پیکر آیتالله هاشمی جلوی دانشگاه تهران دیدم، متوجه شدم ایشان چه جایگاهی را به وجود آورده است.
گزارش خطا
آخرین اخبار