بیماری های روانی دونالد ترامپ
به گزارش صدای ایران، به نقل از روان حامی چند روز پیش جان گارتنر (روانشناس) در فیسبوک خود دربارهی بیماریهای روانی دونالد ترامپ مطلبی را منتشر کرد.
او در این پست نوشته بود که باید دونالد ترامپ به خاطر بیماریهای روانی جدی و خطرناکی که دارد از وظایف خود در کاخ سفید کنار بکشد، زیرا وی به لحاظ روانشناختی توانایی انجام وظایف ریاست جموری آمریکا را ندارد. حدود ۱۲۰۰۰ روانشناس، روانپزشک و دیگر متخصصان حوزهی سلامت پای عریضهی جان گارتنر امضای توافق زدهاند.
به نقل از روان حامی، گارتنر روانشناسی است که به صورت خصوصی در بالتیمور و نیویورک مشغول به فعالیت است. او نویسنده زندگینامه روانشناختی بیل کلینتون است و یکی از پیشگامان آموزشی روانشناسی در دانشگاه جان هاپکینز است. او مطرح کرده است که دونالد ترامپ معیارهای حداقل یکی از سه اختلال شخصیت را دارد: اختلال شخصیت خودشیفته، اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال شخصیت پارانویید. این اختلالها «دمنوشهای سمی» هستند که از نظر گارتنر نه تنها ترامپ را خطرناک میسازد بلکه از او یک «خودشیفتهی بدخیم» میسازد. خودشیفته بدخیم یک تشخیص رسمی در روانشناسی نیست بلکه توسط اریک فروم مطرح شده است.
گارتنر مطرح کرده است آنچه تشخیص گذاری روی ترامپ را امکانپذیر میکند این است که DSM در پنجمین ویراست خود آسیبشناسی را به شکل رفتارهای قابل مشاهده توصیف کرده است. در DSM رفتارهای مشکلدار توصیف شدهاند نه انگیزههای احتمالی بیمار. به عنوان مثال زمانی که ترامپ ادعا میکند از عموم مردم دربارهی ISIS بیشتر میداند در واقع «بزرگمنشی» خود را نمایش میدهد یکی از معیارهای تشخیصی اختلال شخصیت خودشیفته است. یا زمانی که او به National Parks Service دستور میدهد که عکسهایی را که نشاندهنده خالی بودن مراسم سخنرانی است منتشر نکند نشاندهنده نیاز او به تأیید شدن است.
علاوه بر اختلال شخصیت خودشیفته چه چیزی ترامپ را خطرناک جلوه میدهد؟ گارتنر مطرح کرده است که ماهیت ضداجتماعی ترامپ که در رفتارهایی مانند تکانشگری، تقلب (استفادهی او از اسم مستعار مانند جان باروون و ضبط کردن صدای او که از فعالیتهای ترامپ حمایت میکند)، عدم پیروی از قانون و هنجارها (مانند امتناع از نشان دادن وضعیت پرداخت مالیاتی) خود را نشان میدهد. جان گارتنر گفته است ما هرگز یک رئیس جمهور ضداجتماعی نداشتهایم.
انجمن روانپزشکی آمریکا در ۱۹۷۳ قانونی را مطرح کرده است که مطابق آن متخصصان سلامت روان حق ندارند دربارهی یک شخصیت عمومی تشخیصگذاری انجام دهند. نام این قانون Goldwater است.
اما گارتنر مطرح کرده است که جامعه سلامت روانی وظیفهی خود میداند که از عموم مردم حمایت کند حتی اگر لازم باشد قانون goldwater را زیر پا بگذارد، علیالخصوص که ترامپ در سخنرانی خود ثابت کرد که یک «خطر واضح» است. علاوه بر این گارتنر معقتد است که دیگر قانون Goldwater معنایی ندارد زیرا آن قانون قبل از معیارهای رفتاری DSM منتشر شده است. در حال حاضر نیازی نیست که با ترامپ مصاحبه تشخیصی انجام دهیم زیرا ما اطلاعات زیادی را بر اساس مشاهده رفتار او به دست آوردهایم. دروغ ترامپ برای عموم مردم توسط نیویورک تایمز مسجل شده است.
مخالفت با گارتنر
اما نظر گارتنر با مخالفتهای بعضی از روانشناسان نیز روبرو شده است. به عنوان مثال استیون بارگلاز که یک روانشناس در لس آنجلس است گفته است که گارتنر یکی از اصول DSM را نادیده گرفته است: «شما نمیتوانید از روی رفتارهای اجتماعی تشخیصگذاری کنید». بارگلاز مطرح کرده است که حیطهی تخصصی من اختلال شخصیت خودشیفته است. بسیاری از رهبران مؤثر خودشیفته بودهاند.
آلن فرانسیس روانپزشک دیگری است که بر خلاف نظر گارتنر معتقد است که دونالد ترامپ اگرچه یک «دیو» است اما دیوانه نیست. همچنین او بیکفایت است. او یک خطر برای دموکراسی است. مناسب بودن او باید به صورت سیاسی مشخص شود نه روانشناختی.
او در این پست نوشته بود که باید دونالد ترامپ به خاطر بیماریهای روانی جدی و خطرناکی که دارد از وظایف خود در کاخ سفید کنار بکشد، زیرا وی به لحاظ روانشناختی توانایی انجام وظایف ریاست جموری آمریکا را ندارد. حدود ۱۲۰۰۰ روانشناس، روانپزشک و دیگر متخصصان حوزهی سلامت پای عریضهی جان گارتنر امضای توافق زدهاند.
به نقل از روان حامی، گارتنر روانشناسی است که به صورت خصوصی در بالتیمور و نیویورک مشغول به فعالیت است. او نویسنده زندگینامه روانشناختی بیل کلینتون است و یکی از پیشگامان آموزشی روانشناسی در دانشگاه جان هاپکینز است. او مطرح کرده است که دونالد ترامپ معیارهای حداقل یکی از سه اختلال شخصیت را دارد: اختلال شخصیت خودشیفته، اختلال شخصیت ضداجتماعی و اختلال شخصیت پارانویید. این اختلالها «دمنوشهای سمی» هستند که از نظر گارتنر نه تنها ترامپ را خطرناک میسازد بلکه از او یک «خودشیفتهی بدخیم» میسازد. خودشیفته بدخیم یک تشخیص رسمی در روانشناسی نیست بلکه توسط اریک فروم مطرح شده است.
گارتنر مطرح کرده است آنچه تشخیص گذاری روی ترامپ را امکانپذیر میکند این است که DSM در پنجمین ویراست خود آسیبشناسی را به شکل رفتارهای قابل مشاهده توصیف کرده است. در DSM رفتارهای مشکلدار توصیف شدهاند نه انگیزههای احتمالی بیمار. به عنوان مثال زمانی که ترامپ ادعا میکند از عموم مردم دربارهی ISIS بیشتر میداند در واقع «بزرگمنشی» خود را نمایش میدهد یکی از معیارهای تشخیصی اختلال شخصیت خودشیفته است. یا زمانی که او به National Parks Service دستور میدهد که عکسهایی را که نشاندهنده خالی بودن مراسم سخنرانی است منتشر نکند نشاندهنده نیاز او به تأیید شدن است.
علاوه بر اختلال شخصیت خودشیفته چه چیزی ترامپ را خطرناک جلوه میدهد؟ گارتنر مطرح کرده است که ماهیت ضداجتماعی ترامپ که در رفتارهایی مانند تکانشگری، تقلب (استفادهی او از اسم مستعار مانند جان باروون و ضبط کردن صدای او که از فعالیتهای ترامپ حمایت میکند)، عدم پیروی از قانون و هنجارها (مانند امتناع از نشان دادن وضعیت پرداخت مالیاتی) خود را نشان میدهد. جان گارتنر گفته است ما هرگز یک رئیس جمهور ضداجتماعی نداشتهایم.
انجمن روانپزشکی آمریکا در ۱۹۷۳ قانونی را مطرح کرده است که مطابق آن متخصصان سلامت روان حق ندارند دربارهی یک شخصیت عمومی تشخیصگذاری انجام دهند. نام این قانون Goldwater است.
اما گارتنر مطرح کرده است که جامعه سلامت روانی وظیفهی خود میداند که از عموم مردم حمایت کند حتی اگر لازم باشد قانون goldwater را زیر پا بگذارد، علیالخصوص که ترامپ در سخنرانی خود ثابت کرد که یک «خطر واضح» است. علاوه بر این گارتنر معقتد است که دیگر قانون Goldwater معنایی ندارد زیرا آن قانون قبل از معیارهای رفتاری DSM منتشر شده است. در حال حاضر نیازی نیست که با ترامپ مصاحبه تشخیصی انجام دهیم زیرا ما اطلاعات زیادی را بر اساس مشاهده رفتار او به دست آوردهایم. دروغ ترامپ برای عموم مردم توسط نیویورک تایمز مسجل شده است.
مخالفت با گارتنر
اما نظر گارتنر با مخالفتهای بعضی از روانشناسان نیز روبرو شده است. به عنوان مثال استیون بارگلاز که یک روانشناس در لس آنجلس است گفته است که گارتنر یکی از اصول DSM را نادیده گرفته است: «شما نمیتوانید از روی رفتارهای اجتماعی تشخیصگذاری کنید». بارگلاز مطرح کرده است که حیطهی تخصصی من اختلال شخصیت خودشیفته است. بسیاری از رهبران مؤثر خودشیفته بودهاند.
آلن فرانسیس روانپزشک دیگری است که بر خلاف نظر گارتنر معتقد است که دونالد ترامپ اگرچه یک «دیو» است اما دیوانه نیست. همچنین او بیکفایت است. او یک خطر برای دموکراسی است. مناسب بودن او باید به صورت سیاسی مشخص شود نه روانشناختی.
گزارش خطا
آخرین اخبار