انتقاد مسیح مهاجری از مهارنشدن ناسزاگویان
مسیح مهاجری در روزنامه «جمهوری اسلامی» نوشت: پذیرفتن این اصل که انقلاب
اسلامی هنوز راهی طولانی برای رسیدن به اهداف خود در پیش دارد، بر تمام
انقلابیون و علاقمندان به انقلاب و نظام جمهوری اسلامی لازم است.
لازمه پذیرفتن این اصل، با توجه به موانعی که در داخل و خارج از ایران بر سر راه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی وجود دارد، این است که برای انسجام نیروهای انقلاب اقدام جدی صورت بگیرد. درحال حاضر نه تنها چنین اقدامی صورت نمیگیرد، بلکه عدهای تا میتوانند در آتش اختلاف میدمند و برای ایجاد کینه و فاصله و حتی فراهم ساختن زمینههای برخورد میان نیروهای انقلاب از هرچه در توان دارند استفاده میکنند. بدین ترتیب، وضعیت داخلی به هیچ وجه متناسب با شرایط پیشبرد اهداف انقلاب نیست.
در خارج از کشور، دشمنیهایی که با انقلاب اسلامی در سطح قدرتهای زیادهخواه و در رأس آنها آمریکا وجود داشت همچنان وجود دارد. علاوه بر این، نظام سلطه توانسته منطقه غرب آسیا به ویژه جهان عرب را به کانون بحران تبدیل کند و از این طریق خطرهایی را برای کل منطقه و برای نظام جمهوری اسلامی ایران به وجود بیاورد. رشد تروریسم در کشورهای پیرامونی ما، اوج گیری بحران یمن، ادامه ناامنی در افغانستان و فرصتی که از رهگذر این وقایع تلخ برای رژیم صهیونیستی پیش آمده، موضوعاتی نیستند که بتوان آنها را نادیده گرفت. به اینها باید وجود اختلاف میان کشورهای منطقه را نیز اضافه کرد که فرصت کم نظیری برای دشمنان ملتهای مسلمان فراهم ساخته و هر روز بنیه مسلمانان را ضعیفتر میکند. آنچه در این میان موجب تاسف شدید است این است که تضعیف مسلمانان به دست خود مسلمانان و البته طبق خواست و برنامه دشمنان صورت میگیرد و عقلای جهان اسلام این بیعقلی آشکار و خطرناک را چاره نمیکنند!
در آمریکا نیز فردی زمام امور را به دست گرفته که نه عقل درستی دارد و نه قابل مهار کردن است. به نظر میرسد رئیسجمهور جدید آمریکا، هم برای خود آمریکا یک خطر است و هم برای کشورهای دیگر. به همین دلیل، ما باید به خطرهائی که اکنون منطقه ما را تهدید میکند خطر بیمهار بودن رئیسجمهور جدید آمریکا را نیز بیافزائیم.
با توجه به این خطرهای آشکار که از خارج و داخل، آرمانها و اصول انقلاب اسلامی را تهدید میکنند، این سوال بسیار مهم کاملاً مطرح کردنی است که چرا بزرگان ما با عزمی جدی درصدد جلوگیری از تشنج آفرینیهای داخلی و تحرکات خلاف اخلاق و خلاف شرع افرادی که به بهانه حمایت از انقلاب و دفاع از نظام جمهوری اسلامی هر اقدام خلافی که بخواهند مرتکب میشوند و به هیچ چیز پای بندی نشان نمیدهند، بر نمیآیند؟
کسانی که به نام دین و به بهانه حمایت از ولایت، زشتترین تهمتها را به رئیس جمهوری که با تنفیذ ولایت مشغول کار است میزنند و هر جا که بخواهند بدون هیچ مانعی سخنرانیهای تفرقهافکنانه میکنند، دروغ میگویند، تخریب میکنند، ناسزا میگویند و حتی به تهدید متوسل میشوند، چرا مهار نمیشوند؟ کسانی که مسئولین ارشد نظام را خائن مینامند و بدون ارائه کوچکترین مدرک و سند هرچه بخواهند به آنها نسبت میدهند، چرا آزادانه به این تخریبها ادامه میدهند و کسی مانع این همه تخلف نمیشود؟ با کسانی که حتی بعد از فقدان بزرگان انقلاب و نظام، بدترین تهمتها را به آنها میزنند و سخیفترین نسبتها را به آنها میدهند، چرا حتی برخورد ارشادی نمیشود؟
به این کار و این سخنان نمیتوان عنوان انتقاد داد و به بهانه اینکه افراد آزادند انتقاد کنند از کنار تخلفات آنها عبور کرد. در هیچ نقطهای از جهان و در هیچ مکتبی دروغ و ناسزاگوئی و تخریب را تحت عنوان انتقاد توجیه نمیکنند. ما که مسلمانیم و حاکمیت کشورمان فقط با رعایت احکام اسلامی مشروعّیت دارد، نمیتوانیم در برابر این همه اقدامات خلاف اخلاق و خلاف شرع و این همه سخنان ناروا بیتفاوت باشیم و به متخلفان اجازه بدهیم چهره اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را مخدوش کنند و مدعی باشند که این دروغها را قربة الیالله میگویند و این تهمتها را با هدف حمایت از اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به هر کسی که بخواهند میزنند. اسلام به هیچکس اجازه سکوت در برابر این تحرکات سخیف و تفرقه افکنانه را نداده است.
خطری که بیتفاوتی در برابر این نارواها ایجاد میکند، عکسالعملهائی است که در برابر این روش خلاف اخلاق و خلاف شرع در جامعه پدید میآید. یک عکسالعمل این است که عدهای درصدد پاسخگوئی بر میآیند و چه بسا آنها هم عنان اختیار از کف بدهند و مرتکب تخلفاتی شوند و آتش کینه و اختلاف را شعله ور نمایند. و خطر دیگر این است که عدهای با مشاهده سکوت بزرگان در برابر نارواها دچار بیاعتمادی به نظام و بیتفاوتی نسبت به انقلاب میشوند. این روند اگر ادامه پیدا کند، به پشتوانه نظام جمهوری اسلامی لطمه وارد میشود و این خسران بزرگی است.
اینکه امروز شایعه حرف اول را میزند، به دلیل خدشهدار شدن اعتماد مردم به مسئولین است. هیچ کس نباید در برابر خسران بزرگ بیاعتمادی مردم بیتفاوت باشد. ما برای ادامه راه انقلاب تا رسیدن به اهداف بلند آن و برای هرچه هرچه مستحکمتر کردن پایههای نظام جمهوری اسلامی و ایستادگی در برابر دشمنان خارجی، به اعتماد مردم نیاز مبرم داریم. این اعتماد را بزرگان ما فقط از طریق حاکم کردن اخلاق و ضوابط شرعی بر رفتارها و گفتارها میتوانند حفظ کنند.
لازمه پذیرفتن این اصل، با توجه به موانعی که در داخل و خارج از ایران بر سر راه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی وجود دارد، این است که برای انسجام نیروهای انقلاب اقدام جدی صورت بگیرد. درحال حاضر نه تنها چنین اقدامی صورت نمیگیرد، بلکه عدهای تا میتوانند در آتش اختلاف میدمند و برای ایجاد کینه و فاصله و حتی فراهم ساختن زمینههای برخورد میان نیروهای انقلاب از هرچه در توان دارند استفاده میکنند. بدین ترتیب، وضعیت داخلی به هیچ وجه متناسب با شرایط پیشبرد اهداف انقلاب نیست.
در خارج از کشور، دشمنیهایی که با انقلاب اسلامی در سطح قدرتهای زیادهخواه و در رأس آنها آمریکا وجود داشت همچنان وجود دارد. علاوه بر این، نظام سلطه توانسته منطقه غرب آسیا به ویژه جهان عرب را به کانون بحران تبدیل کند و از این طریق خطرهایی را برای کل منطقه و برای نظام جمهوری اسلامی ایران به وجود بیاورد. رشد تروریسم در کشورهای پیرامونی ما، اوج گیری بحران یمن، ادامه ناامنی در افغانستان و فرصتی که از رهگذر این وقایع تلخ برای رژیم صهیونیستی پیش آمده، موضوعاتی نیستند که بتوان آنها را نادیده گرفت. به اینها باید وجود اختلاف میان کشورهای منطقه را نیز اضافه کرد که فرصت کم نظیری برای دشمنان ملتهای مسلمان فراهم ساخته و هر روز بنیه مسلمانان را ضعیفتر میکند. آنچه در این میان موجب تاسف شدید است این است که تضعیف مسلمانان به دست خود مسلمانان و البته طبق خواست و برنامه دشمنان صورت میگیرد و عقلای جهان اسلام این بیعقلی آشکار و خطرناک را چاره نمیکنند!
در آمریکا نیز فردی زمام امور را به دست گرفته که نه عقل درستی دارد و نه قابل مهار کردن است. به نظر میرسد رئیسجمهور جدید آمریکا، هم برای خود آمریکا یک خطر است و هم برای کشورهای دیگر. به همین دلیل، ما باید به خطرهائی که اکنون منطقه ما را تهدید میکند خطر بیمهار بودن رئیسجمهور جدید آمریکا را نیز بیافزائیم.
با توجه به این خطرهای آشکار که از خارج و داخل، آرمانها و اصول انقلاب اسلامی را تهدید میکنند، این سوال بسیار مهم کاملاً مطرح کردنی است که چرا بزرگان ما با عزمی جدی درصدد جلوگیری از تشنج آفرینیهای داخلی و تحرکات خلاف اخلاق و خلاف شرع افرادی که به بهانه حمایت از انقلاب و دفاع از نظام جمهوری اسلامی هر اقدام خلافی که بخواهند مرتکب میشوند و به هیچ چیز پای بندی نشان نمیدهند، بر نمیآیند؟
کسانی که به نام دین و به بهانه حمایت از ولایت، زشتترین تهمتها را به رئیس جمهوری که با تنفیذ ولایت مشغول کار است میزنند و هر جا که بخواهند بدون هیچ مانعی سخنرانیهای تفرقهافکنانه میکنند، دروغ میگویند، تخریب میکنند، ناسزا میگویند و حتی به تهدید متوسل میشوند، چرا مهار نمیشوند؟ کسانی که مسئولین ارشد نظام را خائن مینامند و بدون ارائه کوچکترین مدرک و سند هرچه بخواهند به آنها نسبت میدهند، چرا آزادانه به این تخریبها ادامه میدهند و کسی مانع این همه تخلف نمیشود؟ با کسانی که حتی بعد از فقدان بزرگان انقلاب و نظام، بدترین تهمتها را به آنها میزنند و سخیفترین نسبتها را به آنها میدهند، چرا حتی برخورد ارشادی نمیشود؟
به این کار و این سخنان نمیتوان عنوان انتقاد داد و به بهانه اینکه افراد آزادند انتقاد کنند از کنار تخلفات آنها عبور کرد. در هیچ نقطهای از جهان و در هیچ مکتبی دروغ و ناسزاگوئی و تخریب را تحت عنوان انتقاد توجیه نمیکنند. ما که مسلمانیم و حاکمیت کشورمان فقط با رعایت احکام اسلامی مشروعّیت دارد، نمیتوانیم در برابر این همه اقدامات خلاف اخلاق و خلاف شرع و این همه سخنان ناروا بیتفاوت باشیم و به متخلفان اجازه بدهیم چهره اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی را مخدوش کنند و مدعی باشند که این دروغها را قربة الیالله میگویند و این تهمتها را با هدف حمایت از اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی به هر کسی که بخواهند میزنند. اسلام به هیچکس اجازه سکوت در برابر این تحرکات سخیف و تفرقه افکنانه را نداده است.
خطری که بیتفاوتی در برابر این نارواها ایجاد میکند، عکسالعملهائی است که در برابر این روش خلاف اخلاق و خلاف شرع در جامعه پدید میآید. یک عکسالعمل این است که عدهای درصدد پاسخگوئی بر میآیند و چه بسا آنها هم عنان اختیار از کف بدهند و مرتکب تخلفاتی شوند و آتش کینه و اختلاف را شعله ور نمایند. و خطر دیگر این است که عدهای با مشاهده سکوت بزرگان در برابر نارواها دچار بیاعتمادی به نظام و بیتفاوتی نسبت به انقلاب میشوند. این روند اگر ادامه پیدا کند، به پشتوانه نظام جمهوری اسلامی لطمه وارد میشود و این خسران بزرگی است.
اینکه امروز شایعه حرف اول را میزند، به دلیل خدشهدار شدن اعتماد مردم به مسئولین است. هیچ کس نباید در برابر خسران بزرگ بیاعتمادی مردم بیتفاوت باشد. ما برای ادامه راه انقلاب تا رسیدن به اهداف بلند آن و برای هرچه هرچه مستحکمتر کردن پایههای نظام جمهوری اسلامی و ایستادگی در برابر دشمنان خارجی، به اعتماد مردم نیاز مبرم داریم. این اعتماد را بزرگان ما فقط از طریق حاکم کردن اخلاق و ضوابط شرعی بر رفتارها و گفتارها میتوانند حفظ کنند.
گزارش خطا
آخرین اخبار