محسن چاوشی «این بود زندگی...» را به یاد «حسین پناهی» منتشر می کند
خواننده آلبوم موفق «من خود آن سیزده ام...» چند روز پس از تولد 35 سالگی اش، جدیدترین اثر خود را به یاد شاعر فقید ایرانی منتشر می کند.
محسن چاوشی که معمولا در سالهای گذشته و همزمان با سالروز تولدش ( 8 مرداد) قطعه ای را در فضای مجازی منتشر می کرد، امسال با چند روز تاخیر در 14 مرداد ماه و همزمان با سالروز درگذشت شاعر فقید ایرانی «حسین پناهی»، قطعه ای را به این هنرمند تقدیم می کند.
به گفته چاوشی، این قطعه «این بود زندگی...» نام دارد که چاوشی آنرا روی ملودی ای که خودش ساخته، خوانده است و تنظیم این قطعه را نیز «فرشاد حسامی» انجام داده است.
این خواننده اعتقاد دارد انتشار این اثر در این تاریخ، تصویری ست که نزدیکی مرگ و زندگی انسانها در آن جریان دارد و برخی اوقات تفکر درباره زندگی و فراز و فرود هایش می تواند در نوع زندگی آدم ها، تاثیرات شگفت انگیزی را باعث شود.
به نظر می رسد روایت های متناقض از زندگی و فوت «حسین پناهی» این بار سوژه اثر جدید «محسن چاوشی» شده و این خواننده این بار قرار است با نگاهی متفاوت به زندگی و فوت پناهی، بار دیگر خالق اثری باشد که بسیاری را به فکر فرو ببرد.
«حسین پناهی» (شاعر، بازیگر، نمایش نامه نویس و...) در تاریخ 14 مرداد 1383 در تهران درگذشت.
روایت «یغما گلرویی» از درگذشت وی با واکنش های متعددی در جامعه خبری کشور رو به رو شد تا این معمای تاریخی برای همیشه در قلب تاریخ هنر ایران باقی بماند.
گلرویی در یادداشتی در این باره نوشته بود: « تیغهای ریشتراشی را بستهای میفروختند و تو با سماجت تنها یک دانه تیغ میخواستی. نه من دلیلش را دانستم، نه بقال مات مانده ی خیابان جهانآرا که اگر تو را نمیشناخت بدون شک هردوی ما را از دکانش بیرون میکرد! من که همیشه ریش داشتم و بینیازِ تیغ بودم و جایی برای پادرمیانی کردنم برای خریدن بستهی تیغها نبود و تو مثل همیشه از خر شیطان پایین نمیآمدی! بالاخره بقال نگونبخت تسلیم شد و بستهی تیغها را گشود و یک دانه تیغ به قوارهی یک بلیط اتوبوس را کفِ دست تو گذاشت. آن را لای برگهای کتابت گذاشتی و لبخند زدی! لبخندی به تلخی اسمرینفِ در آبی... آن شب تا مقابل در خانهات با تو آمدم. به رسم همیشهی وداعهامان به آغوش کشیدم آن تن نحیف شکننده را که به شیشهای میمانست که غولی را در خود پنهان دارد... و این آخرین دیدار ما بود! دو روز بعد در میانهی یک مهمانی بودم که گوشی همراهم زنگ خورد و برای آخرین بار صدایت را شنیدم. همان صدای صمیمی و محجوب را که جای حرف زدن زمزمه میکرد و من کلمات را در غوغای صدای موزیک و رقص مهمانها نمیشنیدم. گفتم فرصت بده به اتاقی بروم تا بشنوم چه میگویی و تو به اصرار گفتی کار مهمی نداری و میخواستی حالی بپرسی و موضوع کوچکی هست که بعد به من خواهی گفت و خداحافظی کردی... هرگز نفهمیدم آن موضوع کوچک چه بود چون تو دیگر مشغول مردنت شده بودی.... دیگر صدای تو را نشنیدم! حسین جان پناهی... چرا که دیگر گوشی را برنمیداشتی! فردایش تو در آن خانهی کوچک خیابان جهانآرا، سرگرم گشودن رگهایت بودی! با تیغی که با هم از بقالی آن خیابان خریده بودیم و تو آن را لای برگهای کتابت گذاشته بودی. با لبخندی به تلخی اسمرینفِ در آبی....».
انتشار این یادداشت از «یغما گلرویی» با واکنش تند اعضای خانواده این هنرمند رو به رو شد و خانواده پناهی به شدت با رد این مسائل، ایست قلبی را باعث و دلیل فوت این هنرمند اعلام کردند.
***
حال با گذشت ده سال از این اتفاق، «محسن چاوشی» قرار است با نگاهی جدید به آثار «حسین پناهی»، روایتی موزیکال را از این هنرمند منتشر نماید. روایتی که این خواننده تمایلی برای ذکر جزئیات بیشتری درباره آن ندارد و صحبت در این باره را به زمان انتشار این اثر موکول می کند.
«این بود زندگی...» عنوان یکی از اشعار حسین پناهی است که در بخش هایی از آن آمده:« میزی برای کار/ کاری برای تخت/ تختی برای خواب/ خوابی برای جان/ جانی برای مرگ/ مرگی برای یاد/ یادی برای سنگ/ این بود زندگی ....»
گفتنی ست «محسن چاوشی» در واکنش به برخی گزارش های منتشر شده در برخی رسانه، مبنی بر برخی مشکلات و سانسورها در اشعار آلبوم جدیدش در گفتگویی کوتاه به «موسیقی ما» گفت: «این صحبت ها به هیچ وجه صحت ندارد. آلبوم من همه مجوزهای انتشار را گرفته و در مرحله میکس و مستر نهایی است و به زودی تاریخ نهایی انتشارش را اعلام می کنم.»
محسن چاوشی که معمولا در سالهای گذشته و همزمان با سالروز تولدش ( 8 مرداد) قطعه ای را در فضای مجازی منتشر می کرد، امسال با چند روز تاخیر در 14 مرداد ماه و همزمان با سالروز درگذشت شاعر فقید ایرانی «حسین پناهی»، قطعه ای را به این هنرمند تقدیم می کند.
به گفته چاوشی، این قطعه «این بود زندگی...» نام دارد که چاوشی آنرا روی ملودی ای که خودش ساخته، خوانده است و تنظیم این قطعه را نیز «فرشاد حسامی» انجام داده است.
این خواننده اعتقاد دارد انتشار این اثر در این تاریخ، تصویری ست که نزدیکی مرگ و زندگی انسانها در آن جریان دارد و برخی اوقات تفکر درباره زندگی و فراز و فرود هایش می تواند در نوع زندگی آدم ها، تاثیرات شگفت انگیزی را باعث شود.
به نظر می رسد روایت های متناقض از زندگی و فوت «حسین پناهی» این بار سوژه اثر جدید «محسن چاوشی» شده و این خواننده این بار قرار است با نگاهی متفاوت به زندگی و فوت پناهی، بار دیگر خالق اثری باشد که بسیاری را به فکر فرو ببرد.
«حسین پناهی» (شاعر، بازیگر، نمایش نامه نویس و...) در تاریخ 14 مرداد 1383 در تهران درگذشت.
روایت «یغما گلرویی» از درگذشت وی با واکنش های متعددی در جامعه خبری کشور رو به رو شد تا این معمای تاریخی برای همیشه در قلب تاریخ هنر ایران باقی بماند.
گلرویی در یادداشتی در این باره نوشته بود: « تیغهای ریشتراشی را بستهای میفروختند و تو با سماجت تنها یک دانه تیغ میخواستی. نه من دلیلش را دانستم، نه بقال مات مانده ی خیابان جهانآرا که اگر تو را نمیشناخت بدون شک هردوی ما را از دکانش بیرون میکرد! من که همیشه ریش داشتم و بینیازِ تیغ بودم و جایی برای پادرمیانی کردنم برای خریدن بستهی تیغها نبود و تو مثل همیشه از خر شیطان پایین نمیآمدی! بالاخره بقال نگونبخت تسلیم شد و بستهی تیغها را گشود و یک دانه تیغ به قوارهی یک بلیط اتوبوس را کفِ دست تو گذاشت. آن را لای برگهای کتابت گذاشتی و لبخند زدی! لبخندی به تلخی اسمرینفِ در آبی... آن شب تا مقابل در خانهات با تو آمدم. به رسم همیشهی وداعهامان به آغوش کشیدم آن تن نحیف شکننده را که به شیشهای میمانست که غولی را در خود پنهان دارد... و این آخرین دیدار ما بود! دو روز بعد در میانهی یک مهمانی بودم که گوشی همراهم زنگ خورد و برای آخرین بار صدایت را شنیدم. همان صدای صمیمی و محجوب را که جای حرف زدن زمزمه میکرد و من کلمات را در غوغای صدای موزیک و رقص مهمانها نمیشنیدم. گفتم فرصت بده به اتاقی بروم تا بشنوم چه میگویی و تو به اصرار گفتی کار مهمی نداری و میخواستی حالی بپرسی و موضوع کوچکی هست که بعد به من خواهی گفت و خداحافظی کردی... هرگز نفهمیدم آن موضوع کوچک چه بود چون تو دیگر مشغول مردنت شده بودی.... دیگر صدای تو را نشنیدم! حسین جان پناهی... چرا که دیگر گوشی را برنمیداشتی! فردایش تو در آن خانهی کوچک خیابان جهانآرا، سرگرم گشودن رگهایت بودی! با تیغی که با هم از بقالی آن خیابان خریده بودیم و تو آن را لای برگهای کتابت گذاشته بودی. با لبخندی به تلخی اسمرینفِ در آبی....».
انتشار این یادداشت از «یغما گلرویی» با واکنش تند اعضای خانواده این هنرمند رو به رو شد و خانواده پناهی به شدت با رد این مسائل، ایست قلبی را باعث و دلیل فوت این هنرمند اعلام کردند.
***
حال با گذشت ده سال از این اتفاق، «محسن چاوشی» قرار است با نگاهی جدید به آثار «حسین پناهی»، روایتی موزیکال را از این هنرمند منتشر نماید. روایتی که این خواننده تمایلی برای ذکر جزئیات بیشتری درباره آن ندارد و صحبت در این باره را به زمان انتشار این اثر موکول می کند.
«این بود زندگی...» عنوان یکی از اشعار حسین پناهی است که در بخش هایی از آن آمده:« میزی برای کار/ کاری برای تخت/ تختی برای خواب/ خوابی برای جان/ جانی برای مرگ/ مرگی برای یاد/ یادی برای سنگ/ این بود زندگی ....»
گفتنی ست «محسن چاوشی» در واکنش به برخی گزارش های منتشر شده در برخی رسانه، مبنی بر برخی مشکلات و سانسورها در اشعار آلبوم جدیدش در گفتگویی کوتاه به «موسیقی ما» گفت: «این صحبت ها به هیچ وجه صحت ندارد. آلبوم من همه مجوزهای انتشار را گرفته و در مرحله میکس و مستر نهایی است و به زودی تاریخ نهایی انتشارش را اعلام می کنم.»
منبع: موسیقی ما
گزارش خطا
آخرین اخبار