چارهای به نام هجمه به روحانی!
« چارهای به نام هجمه به روحانی! » عنوان سرمقاله روزنامه آرمان به قلم صادق زیباکلام است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
اصولگرایان و برخی از چهرهها و شخصیتهایی این گروه که باید آنها را سخنگوی اصلی جریان مخالفان سرسخت روحانی و اعتدال دانست بعد از شکست سنگینی که در انتخابات مجلس در اسفند ۹۴ متحمل شدند، دو گزینه بیشتر در اختیار نداشتند. گزینه اول؛ بررسی این نکته که چرا مردم نسبت به اصولگرایان بیاعتماد شدهاند و چرا با گذشت زمان وضعیت اصولگرایان در نزد افکار عمومی افول داشته است. یقینا هر ناظری که مقایسه کند متوجه خواهد شد که در مقایسه آرای اصولگرایان در انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ و اسفند ۹۴ آنچه را که با قوت میتوان گفت آن است که اگر نگوییم محبوبیت اصولگرایان در فاصله ۹۲ تا ۹۴ کاهش پیداکرده، یقینا میتوان گفت رشدی هم نداشته است و اگر اصولگرایان با همین میزان محبوبیت وارد انتخابات اردیبهشت ۹۶شوند شکست به مراتب سنگینتری از ۹۲ و ۹۴ در انتظار آنان است.
آلترناتیو دوم آن بود که با تمام توان رویارویی و مخالفت با دولت روحانی و برجام را افزایش دهند. متاسفانه اصولگرایان به سراغ گزینه دوم رفتند و ما شاهد بودیم بعد از انتخابات مجلس دهم حملات اصولگرایان به ویژه جریانهای تندروی آن نسبت به دولت روحانی و برجام به مراتب سنگینتر شده است. آنها از بیان هر اتهامی و از زدن هر تهمتی به دولت ابایی ندارند. شماری از ایرانیان در خارج از کشور نامهای به ترامپ نوشتند، مستقل از اینکه مفاد آن نامه چیست و اساسا آن نامه چقدر میتواند ارزش داشته باشد، اما تندروها در ایران سعی میکنند که آن نامه را به شکلی به اصلاحطلبان بچسبانند. بدیهی است که مواضع ترامپ بیش از آنکه به اصلاحطلبان نزدیک باشد به مخالفان روحانی نزدیک است و در واقع پیروزی ترامپ بیش از آنکه باعث خوشحالی اصلاحطلبان در ایران باشد مایه سرور و شادی اصولگرایان مخالف روحانی در ایران شد.
با وجود این مسائل از آنجا که برای این گروه چارهای جز اینکه به دولت آقای روحانی حمله کنند و دولت را ناکارآمد نشان دهند، وجو ندارد، آنها همچنان بر این سیاست اصرار میورزند. اگرچه ضعفها و کاستیهای دولت در جای خود باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد، اما همین نکته که دولت روحانی توانسته وضعیت کلی کشور را از آنچه که در تابستان ۹۲ تحویل گرفت به شرایط حاضر برساند بزرگترین پیروزی برای دولت یازدهم است. برای مثال در موضوع برجام، اینکه پرونده هستهای کشور در وضعیتی که سیاستهای هستهای اصولگرایان این برنامه را به آنجا کشانده بود و توجه به این نکته که اجماعجهانی علیه ایران از بین رفته است و ایران برای جابهجا کردن یک دلار مجبور نیست با چمدان به این سو و آن سو برود، شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری به ایران میآیند، و همین قدرکه آقای روحانی توانسته از زیرتنگناها و فشارها بر دولت کشور را بیرون آورد، بزرگترین دستاورد برجام است. به هرحال آنچه مسلم است اینبار هم مخالفان با تخریبها، تبلیغات کذب و یکسویه از تریبونهایی که در اختیار دارند راه به جایی نمیبرند. چرا که مردم ایران نشان دادهاند که تحت تاثیر تبلیغات یکسویه این گروه قرار نمیگیرند.
اصولگرایان و برخی از چهرهها و شخصیتهایی این گروه که باید آنها را سخنگوی اصلی جریان مخالفان سرسخت روحانی و اعتدال دانست بعد از شکست سنگینی که در انتخابات مجلس در اسفند ۹۴ متحمل شدند، دو گزینه بیشتر در اختیار نداشتند. گزینه اول؛ بررسی این نکته که چرا مردم نسبت به اصولگرایان بیاعتماد شدهاند و چرا با گذشت زمان وضعیت اصولگرایان در نزد افکار عمومی افول داشته است. یقینا هر ناظری که مقایسه کند متوجه خواهد شد که در مقایسه آرای اصولگرایان در انتخابات ۲۴ خرداد ۹۲ و اسفند ۹۴ آنچه را که با قوت میتوان گفت آن است که اگر نگوییم محبوبیت اصولگرایان در فاصله ۹۲ تا ۹۴ کاهش پیداکرده، یقینا میتوان گفت رشدی هم نداشته است و اگر اصولگرایان با همین میزان محبوبیت وارد انتخابات اردیبهشت ۹۶شوند شکست به مراتب سنگینتری از ۹۲ و ۹۴ در انتظار آنان است.
آلترناتیو دوم آن بود که با تمام توان رویارویی و مخالفت با دولت روحانی و برجام را افزایش دهند. متاسفانه اصولگرایان به سراغ گزینه دوم رفتند و ما شاهد بودیم بعد از انتخابات مجلس دهم حملات اصولگرایان به ویژه جریانهای تندروی آن نسبت به دولت روحانی و برجام به مراتب سنگینتر شده است. آنها از بیان هر اتهامی و از زدن هر تهمتی به دولت ابایی ندارند. شماری از ایرانیان در خارج از کشور نامهای به ترامپ نوشتند، مستقل از اینکه مفاد آن نامه چیست و اساسا آن نامه چقدر میتواند ارزش داشته باشد، اما تندروها در ایران سعی میکنند که آن نامه را به شکلی به اصلاحطلبان بچسبانند. بدیهی است که مواضع ترامپ بیش از آنکه به اصلاحطلبان نزدیک باشد به مخالفان روحانی نزدیک است و در واقع پیروزی ترامپ بیش از آنکه باعث خوشحالی اصلاحطلبان در ایران باشد مایه سرور و شادی اصولگرایان مخالف روحانی در ایران شد.
با وجود این مسائل از آنجا که برای این گروه چارهای جز اینکه به دولت آقای روحانی حمله کنند و دولت را ناکارآمد نشان دهند، وجو ندارد، آنها همچنان بر این سیاست اصرار میورزند. اگرچه ضعفها و کاستیهای دولت در جای خود باید مورد نقد و بررسی قرار گیرد، اما همین نکته که دولت روحانی توانسته وضعیت کلی کشور را از آنچه که در تابستان ۹۲ تحویل گرفت به شرایط حاضر برساند بزرگترین پیروزی برای دولت یازدهم است. برای مثال در موضوع برجام، اینکه پرونده هستهای کشور در وضعیتی که سیاستهای هستهای اصولگرایان این برنامه را به آنجا کشانده بود و توجه به این نکته که اجماعجهانی علیه ایران از بین رفته است و ایران برای جابهجا کردن یک دلار مجبور نیست با چمدان به این سو و آن سو برود، شرکتهای خارجی برای سرمایهگذاری به ایران میآیند، و همین قدرکه آقای روحانی توانسته از زیرتنگناها و فشارها بر دولت کشور را بیرون آورد، بزرگترین دستاورد برجام است. به هرحال آنچه مسلم است اینبار هم مخالفان با تخریبها، تبلیغات کذب و یکسویه از تریبونهایی که در اختیار دارند راه به جایی نمیبرند. چرا که مردم ایران نشان دادهاند که تحت تاثیر تبلیغات یکسویه این گروه قرار نمیگیرند.
گزارش خطا
آخرین اخبار