جام جهاني برزيل بار ديگر ثابت كرد
سيستمها نميميرند
حكايت جام جهاني 2014 برزيل نيز همچون همه جامهاي جهاني است. در برزيل نيز سيستمها و سبكهايي از فوتبال خود نمايي كردند كه پيش از اين صحبت از نابود شدن?شان به ميان آمده بود. روال جامهاي جهاني هميشه همين طور بوده است. سبكها و سيستمهاي گوناگون بار ديگر خودنمايي ميكنند.
پيش از اين گفته ميشد كه سيستم 2-5-3 مرده است اما در جام جهاني 2014 به شكلي كاملا مدرن در تيمهاي بسياري ظهور كرده است. مكزيك، شيلي، هلند و كاستاريكا از مهمترين تيمهايي بودند كه در برزيل با اين سيستم بازي ميكردند. از اين چهار تيم، هلند و كاستاريكا توانستند راهي مرحله يك چهارم پاياني شوند و اتفاقا شنبه نيز با يكديگر براي صعود به جمع چهار تيم برتر دنيا مصاف خواهند كرد. در سالهاي اخير بسياري از تيمها به سيستمهايي همچون 3-3-4 يا 1-3-2-4 گرايش پيدا كرده بودند و كمتر تيمي وجود داشت كه با 3 مدافع مياني در تركيب خود ظاهر شود. در همين جام جهاني نيز بسياري از تيمهاي بزرگ از سيستم 3-3-4 استفاده ميكنند. مانند آلمان، فرانسه و آرژانتين. علت اين امر چيست؟ شايد علت را بايد در سبك بازي تيمهاي مختلف جستوجو كرد. امروزه اكثر تيمها با سيستم تكمهاجمه به ميدان ميروند و به همين علت شايد وجود 3 مدافع مركزي چندان ضرورتي نداشته نباشد.
اما تيمهايي كه در جام جهاني 2014 از سيستم 2-5-3 استفاده كردند، همگي موفق بودند. اين تيمها و سرمربي?شان به خوبي توانستند با استفاده از اين سيستم تعادل خاصي را به تيمهاي?شان ببخشند. لازمه سيستم 2-5-3، وينگرهاي سرعتي در كنارههاي زمين است كه بتوانند در طول 90 دقيقه مسير زيادي را در رفت و برگشت طي كنند. آنگاه اين فرصت براي مهاجمان و هافبكهاي تيم فراهم ميشود كه حركات عمقي بيشتري را در قلب خط دفاع حريف طراحي كنند. كاستاريكا با همين سيستم به خوبي روي حركات بازيكناني همچون رويز و كمپل توانست براي حريفان خطرساز شود. يا در مكزيك، آگيلار به خوبي توانست از سمت راست بارها نفوذهاي خطرناكي را مقابل بسياري از تيمهاي بزرگ انجام دهد.
حتي لوئيس فن خال نيز كه هميشه از طرفداران سيستم معروف 3-3-4 بوده است، در جام جهاني ترجيح داد 2-5-3 بازي كند. آرين روبن نقشي كاملا متفاوت در تيم عهدهدار شد و به جاي حركت از كنارهها و عهدهدار شدن وظايف يك وينگر، توانست در قلب خط دفاعي حريفان به عنوان يك مهاجم تمام عيار ظاهر شود. سيستم جديد فن?خال راه را براي درخشش امثال روبن و وسلي اسنايدر بيش از گذشته فراهم كرده است. كافي است به جدال اول اين تيم مقابل اسپانيا توجه كنيد. جايي كه هلند هنرمندانه توانست با استفاده از بازيكنان كنارياش تيمي مدرن همچون اسپانيا را از پاي درآورد. در سيستم 2-5-3 بازيكنان كناري يا به اصطلاح وينگرها نقشي فوقالعاده حياتي دارند. آنتونيو كنته در يوونتوس با استفاده از همين سيستم 3 سال پياپي تمامي تيمهاي ايتاليا را از پيش رو برداشته است. اگر به تركيب اين تيم نگاه كنيد نقش بازيكناني همچون ليختشتاينر و آساموا را بسيار مهم خواهيد ديد. وجود چنين بازيكناني در كنارههاي زمين آزادي عمل بيشتري را در اختيار بازيكناني همچون پيرلو يا توز قرار ميدهد. به همين دليل است كه سرمربي كاستاريكا پس از پيروزي برابر ايتاليا، در كنفرانس خبري تاكيد ميكند كه تيمش از يوونتوس الگوبرداري كرده است. اين مساله در حالي رخ داد كه چزاره پراندلي در تيم ملي ايتاليا نتوانست الگوبرداري درستي از يوونتوس در بازي آخر تيمش داشته باشد. او مقابل اروگوئه سيستم 2-5-3 را انتخاب كرد و بسياري از بازيكنان يوونتوس را نيز در تركيب قرار داد، اما ديگر ليختشتاينر يا آساموايي در كنارههاي ميدان حضور نداشت. براندان راجرز، سرمربي ليورپول نيز فصل گذشته چنين سيستمي را پياده كرد. او از 3 مدافع مركزي استفاده كرد و توانست راه را براي درخشش هر چه بيشتر بازيكناني همچون سوارس و استاريج فراهم كند. اين 2 بازيكن بارها در عمق خط دفاع حريفان، خطرناك ظاهر شدند. در ليگ برتر انگليس براندان راجرز تنها مربياي نبود كه به استفاده از اين سيستم رو آورد، بلكه مربيان تيمهايي همچون هال سيتي، ساندرلند، فولام و استون ويلا نيز ترجيح دادند با اين روش به ميدان روند. جدا از داشتن بازيكنان كناري كارآمد در اين سيستم، شما بايد بازيكناني را در تركيب داشته باشيد كه توانايي حضور در چند پست مختلف را نيز داشته باشند. براي مثال لوئيس فن خال در تيم ملي هلند چنين بازيكناني را در اختيار دارد. بلايند بازيكني است كه ميتواند به عنوان وينگر، مدافع وسط و هافبك وسط انجام وظيفه كند. جام جهاني 2014 برزيل شاهد رخ نمايي سبكي بود كه بسياري آن را تمام شده ميدانستند. هر 4 سال در جامهاي جهاني از اين اتفاقات وجود خواهد داشت. سيستمها ميآيند، ميروند، تكامل مييابند و دوباره ظهور پيدا ميكنند.
پيش از اين گفته ميشد كه سيستم 2-5-3 مرده است اما در جام جهاني 2014 به شكلي كاملا مدرن در تيمهاي بسياري ظهور كرده است. مكزيك، شيلي، هلند و كاستاريكا از مهمترين تيمهايي بودند كه در برزيل با اين سيستم بازي ميكردند. از اين چهار تيم، هلند و كاستاريكا توانستند راهي مرحله يك چهارم پاياني شوند و اتفاقا شنبه نيز با يكديگر براي صعود به جمع چهار تيم برتر دنيا مصاف خواهند كرد. در سالهاي اخير بسياري از تيمها به سيستمهايي همچون 3-3-4 يا 1-3-2-4 گرايش پيدا كرده بودند و كمتر تيمي وجود داشت كه با 3 مدافع مياني در تركيب خود ظاهر شود. در همين جام جهاني نيز بسياري از تيمهاي بزرگ از سيستم 3-3-4 استفاده ميكنند. مانند آلمان، فرانسه و آرژانتين. علت اين امر چيست؟ شايد علت را بايد در سبك بازي تيمهاي مختلف جستوجو كرد. امروزه اكثر تيمها با سيستم تكمهاجمه به ميدان ميروند و به همين علت شايد وجود 3 مدافع مركزي چندان ضرورتي نداشته نباشد.
اما تيمهايي كه در جام جهاني 2014 از سيستم 2-5-3 استفاده كردند، همگي موفق بودند. اين تيمها و سرمربي?شان به خوبي توانستند با استفاده از اين سيستم تعادل خاصي را به تيمهاي?شان ببخشند. لازمه سيستم 2-5-3، وينگرهاي سرعتي در كنارههاي زمين است كه بتوانند در طول 90 دقيقه مسير زيادي را در رفت و برگشت طي كنند. آنگاه اين فرصت براي مهاجمان و هافبكهاي تيم فراهم ميشود كه حركات عمقي بيشتري را در قلب خط دفاع حريف طراحي كنند. كاستاريكا با همين سيستم به خوبي روي حركات بازيكناني همچون رويز و كمپل توانست براي حريفان خطرساز شود. يا در مكزيك، آگيلار به خوبي توانست از سمت راست بارها نفوذهاي خطرناكي را مقابل بسياري از تيمهاي بزرگ انجام دهد.
حتي لوئيس فن خال نيز كه هميشه از طرفداران سيستم معروف 3-3-4 بوده است، در جام جهاني ترجيح داد 2-5-3 بازي كند. آرين روبن نقشي كاملا متفاوت در تيم عهدهدار شد و به جاي حركت از كنارهها و عهدهدار شدن وظايف يك وينگر، توانست در قلب خط دفاعي حريفان به عنوان يك مهاجم تمام عيار ظاهر شود. سيستم جديد فن?خال راه را براي درخشش امثال روبن و وسلي اسنايدر بيش از گذشته فراهم كرده است. كافي است به جدال اول اين تيم مقابل اسپانيا توجه كنيد. جايي كه هلند هنرمندانه توانست با استفاده از بازيكنان كنارياش تيمي مدرن همچون اسپانيا را از پاي درآورد. در سيستم 2-5-3 بازيكنان كناري يا به اصطلاح وينگرها نقشي فوقالعاده حياتي دارند. آنتونيو كنته در يوونتوس با استفاده از همين سيستم 3 سال پياپي تمامي تيمهاي ايتاليا را از پيش رو برداشته است. اگر به تركيب اين تيم نگاه كنيد نقش بازيكناني همچون ليختشتاينر و آساموا را بسيار مهم خواهيد ديد. وجود چنين بازيكناني در كنارههاي زمين آزادي عمل بيشتري را در اختيار بازيكناني همچون پيرلو يا توز قرار ميدهد. به همين دليل است كه سرمربي كاستاريكا پس از پيروزي برابر ايتاليا، در كنفرانس خبري تاكيد ميكند كه تيمش از يوونتوس الگوبرداري كرده است. اين مساله در حالي رخ داد كه چزاره پراندلي در تيم ملي ايتاليا نتوانست الگوبرداري درستي از يوونتوس در بازي آخر تيمش داشته باشد. او مقابل اروگوئه سيستم 2-5-3 را انتخاب كرد و بسياري از بازيكنان يوونتوس را نيز در تركيب قرار داد، اما ديگر ليختشتاينر يا آساموايي در كنارههاي ميدان حضور نداشت. براندان راجرز، سرمربي ليورپول نيز فصل گذشته چنين سيستمي را پياده كرد. او از 3 مدافع مركزي استفاده كرد و توانست راه را براي درخشش هر چه بيشتر بازيكناني همچون سوارس و استاريج فراهم كند. اين 2 بازيكن بارها در عمق خط دفاع حريفان، خطرناك ظاهر شدند. در ليگ برتر انگليس براندان راجرز تنها مربياي نبود كه به استفاده از اين سيستم رو آورد، بلكه مربيان تيمهايي همچون هال سيتي، ساندرلند، فولام و استون ويلا نيز ترجيح دادند با اين روش به ميدان روند. جدا از داشتن بازيكنان كناري كارآمد در اين سيستم، شما بايد بازيكناني را در تركيب داشته باشيد كه توانايي حضور در چند پست مختلف را نيز داشته باشند. براي مثال لوئيس فن خال در تيم ملي هلند چنين بازيكناني را در اختيار دارد. بلايند بازيكني است كه ميتواند به عنوان وينگر، مدافع وسط و هافبك وسط انجام وظيفه كند. جام جهاني 2014 برزيل شاهد رخ نمايي سبكي بود كه بسياري آن را تمام شده ميدانستند. هر 4 سال در جامهاي جهاني از اين اتفاقات وجود خواهد داشت. سيستمها ميآيند، ميروند، تكامل مييابند و دوباره ظهور پيدا ميكنند.
منبع: روزنامه اعتماد
گزارش خطا
نظر شما
پربحث ترین عناوین
آخرین اخبار