فرصت تاريخي براي مسي و يارانش
سخت‌ترين نبرد قبل از رويارويي با هلند فن خال. بلژيك تيمي متفاوت از تيم‌هايي است كه تا اينجاي جام برابر آرژانتين قرار گرفتند. نمايش بلژيك در جام 2014 متفاوت از ساير تيم‌هاي مدعي بود، مالكيت توپ اين تيم بين 48?تا 65 درصد در برابر امريكا و الجزاير بود. يعني تيمي كه مختصات اوليه بازي مالكانه را ارائه كرده است ولي زماني كه لازم باشد، مي‌تواند تيم عكس‌العمل‌گرايي باشد كه در برابر حملات متمركز حريف از ضد حملات استفاده مي‌كند. تركيب هافبك‌هاي مياني اين تيم هم دست سرمربي تيم را براي استفاده از استراتژي‌ها و تاكتيك‌هاي متنوع باز گذاشته است. ساختار تدافعي بلژيك با استفاده از دفاع تيمي فشرده و با شدت در يك سوم مياني زمين اجرا مي‌شود و مانع از شكل‌گيري حملات حريف مي‌شود. بازيكناني با مهارت حركت پا به توپ سريع در اين تيم مانند دي بروين و هازارد به اين تيم كمك مي‌كند كه ضد حملات را در كوتاه‌ترين زمان به گل تبديل كند.
آرژانتين تا پيش از شروع جام، روي دوش چهار شگفت‌انگيزش حمل مي‌شد، ولي در طول جام اين مسي بود كه 4 پيروزي براي اين تيم به دست آورد. مشكل بزرگ آرژانتين و سابيا از همين جا شروع مي‌شود، تيم روي دوش مسي است و رد پاي كاپيتان تيم روي تمام گل‌ها به چشم مي‌خورد و اين خطرناك است. نيجريه، بوسني، ايران و سوييس داراي مهاجميني با كيفيت بالاي بدني و تكنيكي براي استفاده موثر در ضدحملات نبودند ولي نقطه قوت بلژيك وجود بازيكناني اينچنيني در خطوط تهاجمي است. فراموش نكنيد كه نيجريه 2 بار دروازه آرژانتين را روي ضدحملات باز كرد و ايران هم دو بار روي ضد حملات موقعيت مناسب گلزني به دست آورد. آرژانتين در فاز تهاجمي از حضور همزمان مدافعين كناري خود در حملات استفاده مي‌كند، پس فضاي مناسبي در كانال كناري براي شروع ضدحملات ايجاد مي شود؛ دويدن مهاجم هدف به كانال كناري پس از تغيير مالكيت توپ و ايجاد موج دوم در ضدحملات توسط هافبك‌هاي تهاجمي. براي مقابله با ضدحملات، آرژانتين تنها يك راه پيش رو دارد، استفاده از پرس توپ شديد براي بازپس‌گيري يا حداقل مقابله با ضدحملات حريف ولي اجراي اين تاكتيك تدافعي، به غير از آمادگي جسماني، نيازمند ذهنيت درگير و تهاجمي است كه در لوزي تهاجمي آرژانتين ديده نمي‌شود. دي ماريا، مسي، هيگواين و پلاسيو چنين مهارت ذهني را ندارند پس وظيفه بازپس‌گيري توپ روي دوش هافبك‌هاي مياني سنگيني خواهد كرد و البته مدافعان مياني كه بايد مهاجم را با حداكثر شدت تحت فشار قرار دهند تا مانع از دريافت و ارسال پاس كليدي توسط مهاجم هدف در كانال كناري شوند.
آرژانتين تهاجمي‌ترين تيم جام است، ما با 77 تلاش براي گلزني مواجهيم در حالي كه ميانگين جام 47 تلاش است، با 19 حركت پا به توپ به داخل باكس حريف در حالي كه ميانگين جام 10 حركت است و با 5 دريافت توپ داخل باكس در حالي كه ميانگين جام 5/2 توپ است. ولي ماشين گلزني آرژانتين هنوز نيمه خاموش است. هيگواين نه در قامت يك مهاجم پست 9 كه با خصوصيات يك مهاجم ديوار براي مسي بازي مي‌كند، دي ماريا از باكس حريف دور است و پلاسيو نتوانسته اثر بخش باشد. عقب بازي كردن تيم‌هاي حريف، فضا را براي بازيكنان تهاجمي آرژانتين محدود كرده است و مسي زير دفاع شديد حريف نمي‌تواند فضايي به دست بياورد.
مرور گل‌هاي مسي در جام نشان مي‌دهد كه هر گاه فضا براي اين بازيكن ايجاد شود در كوتاه‌ترين زمان از اين فضا براي رسيدن به گل استفاده مي‌كند، مانند گل مسي به ايران يا گل آرژانتين به سوييس. پس بلژيك نبايد مسي را يك لحظه بدون فشار رها كند، نزديك‌ترين بازيكن به مسي بعد از دريافت توپ بايد با بيشترين شدت دفاع كند حتي شايد تا مرز خشونت و اين روشي است كه رقيبان آرژانتين تا امروز استفاده كرده?اند ولي تنها يك لحظه برهم خوردن تمركز مي‌تواند فضايي براي مسي ايجاد كند كه منجر به گلزني شود.
پيروزي برابر آرژانتين براي بلژيك دور از دسترس نيست به شرط استفاده موثر از ضد حملات. كمترين ريسك برابر مسي مي‌تواند منجر به گل شود پس با كمترين ريسك در حملات بايد سعي كرد كه ساختار تدافعي تيم حفظ شود، به همين سادگي، تعداد ضد حملات و ضربات نهايي كاهش خواهد يافت پس كيفيت ضربات نهايي ارزشمند خواهد بود. بلژيك نياز به گل دارد، در غير اين صورت، يك لحظه براي مسي كافي است.
آرژانتين تا پيش از شروع جام، روي دوش چهار شگفت‌انگيزش حمل مي‌شد، ولي در طول جام اين مسي بود كه 4 پيروزي براي اين تيم به دست آورد. مشكل بزرگ آرژانتين و سابيا از همين جا شروع مي‌شود، تيم روي دوش مسي است و رد پاي كاپيتان تيم روي تمام گل‌ها به چشم مي‌خورد و اين خطرناك است. نيجريه، بوسني، ايران و سوييس داراي مهاجميني با كيفيت بالاي بدني و تكنيكي براي استفاده موثر در ضدحملات نبودند ولي نقطه قوت بلژيك وجود بازيكناني اينچنيني در خطوط تهاجمي است. فراموش نكنيد كه نيجريه 2 بار دروازه آرژانتين را روي ضدحملات باز كرد و ايران هم دو بار روي ضد حملات موقعيت مناسب گلزني به دست آورد. آرژانتين در فاز تهاجمي از حضور همزمان مدافعين كناري خود در حملات استفاده مي‌كند، پس فضاي مناسبي در كانال كناري براي شروع ضدحملات ايجاد مي شود؛ دويدن مهاجم هدف به كانال كناري پس از تغيير مالكيت توپ و ايجاد موج دوم در ضدحملات توسط هافبك‌هاي تهاجمي. براي مقابله با ضدحملات، آرژانتين تنها يك راه پيش رو دارد، استفاده از پرس توپ شديد براي بازپس‌گيري يا حداقل مقابله با ضدحملات حريف ولي اجراي اين تاكتيك تدافعي، به غير از آمادگي جسماني، نيازمند ذهنيت درگير و تهاجمي است كه در لوزي تهاجمي آرژانتين ديده نمي‌شود. دي ماريا، مسي، هيگواين و پلاسيو چنين مهارت ذهني را ندارند پس وظيفه بازپس‌گيري توپ روي دوش هافبك‌هاي مياني سنگيني خواهد كرد و البته مدافعان مياني كه بايد مهاجم را با حداكثر شدت تحت فشار قرار دهند تا مانع از دريافت و ارسال پاس كليدي توسط مهاجم هدف در كانال كناري شوند.
آرژانتين تهاجمي‌ترين تيم جام است، ما با 77 تلاش براي گلزني مواجهيم در حالي كه ميانگين جام 47 تلاش است، با 19 حركت پا به توپ به داخل باكس حريف در حالي كه ميانگين جام 10 حركت است و با 5 دريافت توپ داخل باكس در حالي كه ميانگين جام 5/2 توپ است. ولي ماشين گلزني آرژانتين هنوز نيمه خاموش است. هيگواين نه در قامت يك مهاجم پست 9 كه با خصوصيات يك مهاجم ديوار براي مسي بازي مي‌كند، دي ماريا از باكس حريف دور است و پلاسيو نتوانسته اثر بخش باشد. عقب بازي كردن تيم‌هاي حريف، فضا را براي بازيكنان تهاجمي آرژانتين محدود كرده است و مسي زير دفاع شديد حريف نمي‌تواند فضايي به دست بياورد.
مرور گل‌هاي مسي در جام نشان مي‌دهد كه هر گاه فضا براي اين بازيكن ايجاد شود در كوتاه‌ترين زمان از اين فضا براي رسيدن به گل استفاده مي‌كند، مانند گل مسي به ايران يا گل آرژانتين به سوييس. پس بلژيك نبايد مسي را يك لحظه بدون فشار رها كند، نزديك‌ترين بازيكن به مسي بعد از دريافت توپ بايد با بيشترين شدت دفاع كند حتي شايد تا مرز خشونت و اين روشي است كه رقيبان آرژانتين تا امروز استفاده كرده?اند ولي تنها يك لحظه برهم خوردن تمركز مي‌تواند فضايي براي مسي ايجاد كند كه منجر به گلزني شود.
پيروزي برابر آرژانتين براي بلژيك دور از دسترس نيست به شرط استفاده موثر از ضد حملات. كمترين ريسك برابر مسي مي‌تواند منجر به گل شود پس با كمترين ريسك در حملات بايد سعي كرد كه ساختار تدافعي تيم حفظ شود، به همين سادگي، تعداد ضد حملات و ضربات نهايي كاهش خواهد يافت پس كيفيت ضربات نهايي ارزشمند خواهد بود. بلژيك نياز به گل دارد، در غير اين صورت، يك لحظه براي مسي كافي است.
منبع: روزنامه اعتماد
گزارش خطا
آخرین اخبار