سلسله مقالات درباره بررسی جایگاه شورای اسلامی شهر در نظام سیاسی ایران (6)

شوراها و چالش های پیشروی آن

کد خبر: ۱۳۳۹۲۱
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۵ - ۲۱:۰۸
صدای ایران؛ رضا شجاعی*- شورا ها جدید ترین بازیگران در عرصه ی مدیریت محلی می باشند.گرچه پیشینه ی یکصد ساله در تاریخ معاصر ایران برخورداراند. اما فاقد استمرار تاریخی و نهادینگی رنج می برد که این عامل خود مسبب عدم اثر بخشی و کارایی لازم برای مدیریت این نهاد فروملی است.

در این مقاله نگارنده ضمن مهم خواندن  نقش و جایگاه شورا در توسعه پایدار محلی درصدد است چالشهای پیشروی شوراها در ابعاد اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را در مازندران غربی مورد بررسی قرار  دهد.

علل نارکارآمدی شوراها:
تشکیل شوراهای اسلامی شهر نشانگر سیاست دموکراتیک در اداره ی شهرهاست  که با مدیریتی درون زا برای توسعه پایدار در سطح کلان و خرد در ایران نشان از توان این نهاد برای پیشبرد برنامه¬های مدیریتی مناطق باشد. ولیکن با دخالت مقامات دولتی در اداره ی  فرآیند مدیریتی هر بخش و روستایی؛ عاملی باز دارنده و محدودکننده اختیارات شوراها اسلامی شهرها گشت. به گونه¬ای که با ورود مسئولین اجرایی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی مناطق ایران در فرایند تصمیم گیری و ارائه¬ها راهکارهای پیشنهادی و گاهاً دستوری به شوراهای شهر موجب انحراف در برنامه-های مدیریتم آن محل گشت.کما اینکه  اساس وجودی شورا¬ها در تمرکز زدایی اداری در ساختار سیاسی کشور است.  حوزه¬ی تصمیم گیری دولت و تاثیر مستقیم آن بر سازمانهای محلی، عملا مجالی برای اثر بخشی شوراهای محلی در مدیریت شهر باقی نمی گذارد.

از مهمترین عوامل توسعه ای در هر کشوری منابع انسانی و کارآمدی ساختار بروکراتیک درون سیستم می باشد(جهانی بی اندیش و محلی عمل کن) عواملی که در حوزه ی شهری  عملاً کنار گذاشته شده، تجربیات غرب نشان از آن بود که شناخت موثر و کارآمد و استفاده از نیرو های متخصص بومی می تواند باعث اثر بخشی ساختار مدیریتی گردد.

وجود موانع کاربردی و عملیاتی  شوراها در فرایند مدیریت شهری در تقابل با خواسته ها و علایق عمومی شهروندان مناطق موجب بحران ناکارآمدی و بحران مشروعیت در نظام اجتماعی می گردد و تنها از طریق فعالیت فعال نهادهای مدنی و تشکل ها و انجمن های مردمی است که می توان از بروز بحران جلوگیری به عمل آورد.

نقشی که شوراها می توانند در مدیریت نیازها و خواسته های عمومی ایفا کنند قابل تامل است! چرا که با گسترش شهرها و شهر نشینی فاصله¬ی شهروندان و مسئولان بیشتر می¬شود و فلذا تنها از طریق سازمان¬های مردم نهاد و انجمن¬های محلی است که می¬توان این خلاها حل کرد.

چالش های سیاسی:
شوراها نهادی محلی و نزدیک به مردم می باشد که انتظار می رود که دسترسی مناسبی از مشکلات و مسائل جامعه محلی داشته باشند. با دسترسی به این اطلاعات می توانند چشم انداز و سیاستهای واقعی مبتنی بر نیازمندی ها برای جامعه مدنی خود تهیه کنند. تحقق یافتن آن نیازمند ایجاد اعتدال خواسته ها فی مابین خواست سازمان های دولتی و جامعه مردمی است. عدم انعطاف پذیری و ناهماهنگی در مدیریت خواسته¬ها می تواند یکی از موانع عمده در عملکرد شوراها باشد.

یکی از ابعاد توسعه، رشد اقتصادی است چنانکه شوراهای محلی از ظرفیت های اقتصادی محلی نتوانند برخوردار شوند باعث وابستگی به تخصیص منابع دولتی و سیاستهای دولت می شوند هر چند که در مازندران زمینه مناسبی برای جلب سرمایه گذار با وجود دارا بودن فضای لازم برای سرمایه گذاری، عملا ضعف شورا¬ها در هدایت و حمایت از سرمایه گذار عاملی برای وابستگی این سازمان به منابع دولتی گردیده است.

اتکا به مالیات های محلی در جهت تامین مالی پروژه های عمرانی، خدماتی، آموزشی و غیره واقعیت از آن دارد، برخورداری سازمانهای دولتی مختلف از منابع قدرت (اقتصادی و سیاسی) باعث پراکندگی مدیریتی در سطح شهرها شده همچنانکه در قاب ماده ی 136 قانون اساسی ، دولت ملزم  به واگذاری اختیارات محلی خود به شهرداریها شده اما اقدامات اساسی و جدی صورت نگرفته است.

چالش های اجتماعی:
هبستگی اجتماعی از مفاهیمی مهم در حوزه ی های مختلف در علوم اجتماعی است. که در صورت به انحراف کشیده شدن آن از میزان همبستگی های اجتماعی می کاهد. سرمایه اجتماعی در کنار سرمایه اقتصادی و همکاری شهروندان یکی از مهمترین شرایط توسعه است. سرمایه اجتماعی را می توان انگیزه مساعدی که موجب سازماندهی مدنی افراد جامعه گردد.

جامعه مدنی زنده و پویا سبب تقویت عوامل مثبتی مانند علاقمندی به امور عمومی و اعتماد شود که یکی از اساس و پایه های دموکراسی است برای نمونه داشتن شهری پاکیزه بدون همکاری شهروندان در رعایت نظافت امکان پذیر نیست.

هویت محلات بر پایه قومیت ،مذهب و رسومی است که پیوند دهنده افراد آن جامعه می گردد آنها به سبب اتکاءبر همبستگی مدنی شدید مانعی بر تشکیل شبکه اجتماعی در روندهای مشارکت محلی است بنابراین با حل اختلافات در اجتماعات توسط شوراها در سطح کلان دولت آتش اختلافات را تند تر می کند.

چالش های فرهنگی:
نبود و ضعف سنتهای دموکراتیک که مشوق عمل جمعی  و تصمیم گیری جمعی است از جمله عواملی است که فقدان نهادینگی شوراها را موجب می شود. ملاحظات فعالیت شوراها نشان از ضعف تجربه عمل جمعی دموکراتیک است که بخش قابل توجهی از فعالیت شوراها را مصروف مباحث و مناقشات میان اعضا شورا می کند.

همدلی و میزان بالای اعتماد در میان اعضای شوراها موجب می گردد تا در تعامل با سازمانهای دولتی به جریان گفتگو و چانه زنی برای پی گیری های محلی انجامد و باعث افزایش ترجیحات شهروندان از اعضای شوراهای شهر برای فراهم آوردن شرایط توسعه ای و مدیریتی و خدماتی در یک حوزه ی انتخابی باشد.  

*فعال سیاسی و تحلیگر مسائل ایران
نظر شما
پربیننده ترین ها