بعد از "صدای ایران"، "آفتاب یزد" هم خواستار استعفای آخوندی شد
روز شنبه صدای ایران با انتشار مطلبی با عنوان از عباس آخوندی آقای وزیر! بخاطر دولت تدبیر و امید استعفا دهید وزیر راه و شهرسازی خواست از سمت خود استعفا دهد.
در این مطلب تصریح شده بود: از این رو منطقی است آقای وزیر فارغ از اینکه در این حادثه نقش داشته یا نه و یا اینکه میزان تقصیر او به اندازه ای است که باید منجر به استعفایش شود یا خیر؛ اولا به احترام افکار عمومی و ثانیا برای غلاف کردن حملات برخی تندروها علیه دولت و ثالثا برای مصون ماندن دولت از ضربه های مخالفان و اینکه هزینه این اتفاق بر دوش دولت نباشد؛ از سمت خود استعفا دهد.
یک روز بعد روزنامه آفتاب یزد نیز در مطلبی که به تیتر اول اختصاص یافته بود این درخواست را تکرار کرد.
در ادامه یادداشت آفتاب یزد از نظرتان می گذرد: چندین مورد سقوط هواپیما در دوران وزیر راه و شهرسازی دولت گذشته نه تنها منجر به استعفای وزیر وقت نشد، بلکه آمار کشتهشدگان نیز نتوانست وزیر وقت را مجاب نماید که به عنوان بالاترین مسئول مجموعه عذرخواهی نماید.
تشکیل «کارگروههای تخصصی» برای بررسی «کارشناسانه» حادثه معمولاً پاسخ چارهسازی است که در اینگونه حوادث از سوی مسئولان کشور از هر جناحی به عنوان راهکاری شاید برای شمول مرور زمان ارائه میشود.
اگر 8 هزار کرون سوءاستفاده مالی، سقوط کابینه در سوئد را در پی داشت و برخی اعمال نفوذهای دوست رئیسجمهور در کرهجنوبی زلزله سیاسی در پی داشت و درخواست مخالفان برای استعفا را، این فرهنگ البته با فضای سیاسی کشور ما بیگانه است. رجالی که علیرغم سوءمدیریت، ارتشا و بسیاری جرائم دیگر در زیرمجموعهشان احساس تکلیف و نگرانی برای آینده کشور مانع از استعفای آنها میشود یک دلیل دیگر نیز برای عدم استعفا دارند: «تاکنون چه کسی برای چنین موضوعاتی در کشور استعفا داده است که من دومی باشم؟» جناحی شدن بسیاری از موضوعات در کشور ما شاید دیگر دلیل دیدهنشدن درست تمام جوانب حوادث و مصایب پیش آمده باشد.
برخی زیرساختهای حمل و نقل ریلی ما متعلق به 70 سال قبل است. برخی قطعات راهآهن شمال به جنوب که در دهه 30 شمسی ریل گذاری شده است، هنوز نیز مورد استفاده قرارمیگیرد.
نوسازی کامل زیرساختهای ریلی کشور نیاز به مبلغی بیش از 6 میلیارد دلار سرمایهگذاری در کشور دارد، چنین سرمایهگذاری نیاز به جذب منابع فاینانسی خارجی دارد، جذب سرمایهگذاری خارجی مورد مخالفت دلواپسان پسا برجامی است، همانها که در فاجعه قطار سمنان اولین منتقدان بودند و این کلاف سردرگم سیاست و عوامفریبی ادامه دارد.
عملکرد قابل تقدیر آخوندی در خرید هواپیما و نوسازی ناوگان هوایی شاید یکی از دلایل بغض سیاسی مخالفانش باشد. او با جیب خالی و علیرغم وجود مشکلات قانونی خارجی سعی دارد تا موضوع مهم خرید بیش از 300 هواپیما را به سرانجام برساند.
رخ دادن حادثه قطار سمنان و فوت برخی از هموطنان در این حادثه با واکنش سریع دولت تدبیر و امید روبهرو شد. پرهیز از توجیه و اعتراف سریع بهوجود خطای انسانی و تاکید معاون اول رئیسجمهور بر مجازات عاملان آن خود نشان از روندی متفاوت لااقل با دولت پیشین دارد. باید اعتراف نمود در ماجرای دریافتیهای غیرمتعارف حقوقی نیز استعفای دستهجمعی مدیران خاطی مشابه ملموسی در دوران زمامداری پاکدستان محافظهکار ندارد.
این همه اما کافی نیست. عباس آخوندی، وزیر راه باید استعفا دهد. استعفای او و پذیرش این استعفا از سوی ریاست محترم جمهور علیرغم کارنامه قابلقبول آخوندی میتواند بدعتی مبارک و سرآغاز روشی نو در آیین زمامداری در ایران باشد.
این اقدام، دولت یازدهم را به دلایل بسیار تقویت خواهد نمود. این استعفا میتواند انبان استدلال روحانی را در مناظرههای انتخاباتی و پاسخ به مردم تقویت نماید. این اقدام میتواند حربه نخنمای «کسی برای جایگزینی نیست» و «قحط الرجال» را یکبار برای همیشه از مدیران و وزرای تمام دولتها بگیرد.
این اقدام مبارک اگر به نام حسن روحانی و دولت او ثبت شود، افتخاری تاریخی را به نام او رقم خواهد زد. دولت نیز نه تنها دچار تلاطم نخواهد شد بلکه با قدرت بیشتر در دور دوم به کار ادامه خواهد داد. همچنین و درصدر تمام دلایل این کار نشان میدهد که جان ارزشمند شهروندان ایرانی مهمتر از هر توجیه و مقام و کرسی ریاستی است.
در این مطلب تصریح شده بود: از این رو منطقی است آقای وزیر فارغ از اینکه در این حادثه نقش داشته یا نه و یا اینکه میزان تقصیر او به اندازه ای است که باید منجر به استعفایش شود یا خیر؛ اولا به احترام افکار عمومی و ثانیا برای غلاف کردن حملات برخی تندروها علیه دولت و ثالثا برای مصون ماندن دولت از ضربه های مخالفان و اینکه هزینه این اتفاق بر دوش دولت نباشد؛ از سمت خود استعفا دهد.
یک روز بعد روزنامه آفتاب یزد نیز در مطلبی که به تیتر اول اختصاص یافته بود این درخواست را تکرار کرد.
در ادامه یادداشت آفتاب یزد از نظرتان می گذرد: چندین مورد سقوط هواپیما در دوران وزیر راه و شهرسازی دولت گذشته نه تنها منجر به استعفای وزیر وقت نشد، بلکه آمار کشتهشدگان نیز نتوانست وزیر وقت را مجاب نماید که به عنوان بالاترین مسئول مجموعه عذرخواهی نماید.
تشکیل «کارگروههای تخصصی» برای بررسی «کارشناسانه» حادثه معمولاً پاسخ چارهسازی است که در اینگونه حوادث از سوی مسئولان کشور از هر جناحی به عنوان راهکاری شاید برای شمول مرور زمان ارائه میشود.
اگر 8 هزار کرون سوءاستفاده مالی، سقوط کابینه در سوئد را در پی داشت و برخی اعمال نفوذهای دوست رئیسجمهور در کرهجنوبی زلزله سیاسی در پی داشت و درخواست مخالفان برای استعفا را، این فرهنگ البته با فضای سیاسی کشور ما بیگانه است. رجالی که علیرغم سوءمدیریت، ارتشا و بسیاری جرائم دیگر در زیرمجموعهشان احساس تکلیف و نگرانی برای آینده کشور مانع از استعفای آنها میشود یک دلیل دیگر نیز برای عدم استعفا دارند: «تاکنون چه کسی برای چنین موضوعاتی در کشور استعفا داده است که من دومی باشم؟» جناحی شدن بسیاری از موضوعات در کشور ما شاید دیگر دلیل دیدهنشدن درست تمام جوانب حوادث و مصایب پیش آمده باشد.
برخی زیرساختهای حمل و نقل ریلی ما متعلق به 70 سال قبل است. برخی قطعات راهآهن شمال به جنوب که در دهه 30 شمسی ریل گذاری شده است، هنوز نیز مورد استفاده قرارمیگیرد.
نوسازی کامل زیرساختهای ریلی کشور نیاز به مبلغی بیش از 6 میلیارد دلار سرمایهگذاری در کشور دارد، چنین سرمایهگذاری نیاز به جذب منابع فاینانسی خارجی دارد، جذب سرمایهگذاری خارجی مورد مخالفت دلواپسان پسا برجامی است، همانها که در فاجعه قطار سمنان اولین منتقدان بودند و این کلاف سردرگم سیاست و عوامفریبی ادامه دارد.
عملکرد قابل تقدیر آخوندی در خرید هواپیما و نوسازی ناوگان هوایی شاید یکی از دلایل بغض سیاسی مخالفانش باشد. او با جیب خالی و علیرغم وجود مشکلات قانونی خارجی سعی دارد تا موضوع مهم خرید بیش از 300 هواپیما را به سرانجام برساند.
رخ دادن حادثه قطار سمنان و فوت برخی از هموطنان در این حادثه با واکنش سریع دولت تدبیر و امید روبهرو شد. پرهیز از توجیه و اعتراف سریع بهوجود خطای انسانی و تاکید معاون اول رئیسجمهور بر مجازات عاملان آن خود نشان از روندی متفاوت لااقل با دولت پیشین دارد. باید اعتراف نمود در ماجرای دریافتیهای غیرمتعارف حقوقی نیز استعفای دستهجمعی مدیران خاطی مشابه ملموسی در دوران زمامداری پاکدستان محافظهکار ندارد.
این همه اما کافی نیست. عباس آخوندی، وزیر راه باید استعفا دهد. استعفای او و پذیرش این استعفا از سوی ریاست محترم جمهور علیرغم کارنامه قابلقبول آخوندی میتواند بدعتی مبارک و سرآغاز روشی نو در آیین زمامداری در ایران باشد.
این اقدام، دولت یازدهم را به دلایل بسیار تقویت خواهد نمود. این استعفا میتواند انبان استدلال روحانی را در مناظرههای انتخاباتی و پاسخ به مردم تقویت نماید. این اقدام میتواند حربه نخنمای «کسی برای جایگزینی نیست» و «قحط الرجال» را یکبار برای همیشه از مدیران و وزرای تمام دولتها بگیرد.
این اقدام مبارک اگر به نام حسن روحانی و دولت او ثبت شود، افتخاری تاریخی را به نام او رقم خواهد زد. دولت نیز نه تنها دچار تلاطم نخواهد شد بلکه با قدرت بیشتر در دور دوم به کار ادامه خواهد داد. همچنین و درصدر تمام دلایل این کار نشان میدهد که جان ارزشمند شهروندان ایرانی مهمتر از هر توجیه و مقام و کرسی ریاستی است.
گزارش خطا
نظر شما
آخرین اخبار