این مرد سینما را نجات میدهد؟
علی رضایی در آرمان نوشت:
رضا عطاران این روزها مهمترین ستاره سینمای ایران است. ستارهای در آستانه ۵۰ سالگی اما خلاق. خلاقیت او در حوزه کارگردانی محدود نشده، در بازیگری هم عطاران با انبوهی ایده از راه رسیده و به یکی از بهترین های سینما تبدیل شده. با آن ظاهر فریبنده و ساده و حرفهای رک و گاه غیر رسمی، می کوشد ذهن خلاق و نگاه تیزبینش را مخفی کند تا زیادی جدی گرفته نشود. اما او به همان اندازه که می کوشد غیر جدی باشد، جدی است. یک بازیگر و کارگردان درجه یک کمدی که می کوشد از موقعیت های تکراری یا شرایط کمتر دیده شده تصاویری جالب نشانمان بدهد.
زمانی که او با کارگردانی مجموعه های پرمخاطب در تلویزیون به شهرت رسیده بود، مانند هر ستاره دیگری فعالیتش در این رسانه محدود شد. این می توانست پایان کار عطاران باشد. عطارانی که در مجموعههایش زندگی مردم طبقه فرودست را به تصویر می کشید و آن نگاه کلیشهای که فقیرها با معرفت تر، مهربانتر و سالم تر زندگی میکنند را نقد می کرد. البته این نقد در قالب یک قصه مفرح انجام می شد و کمتر حساسیتی برمی انگیخت و همین هوش و ذوق عطاران را نشان می داد. او به دلیل کم کار شدن در تلویزیون به سینما آمد، هم در بازیگری پر کار تر شد، هم اولین فیلم سینمایی اش را کارگردانی کرد. «خوابممیآد» فراتر از تصور بود، یک قهرمان دست و پا چلفتی داشت که عاشق سینما بود و در دنیایی روزگار میگذراند که برای او ساخته نشده بود. پیشتر رضا عطاران با انتخاب نقشهای متفاوت در فیلمهای جریان مستقل سینمای ایران، کوشیده بود از بازی در آثاری که فقط به قصد فروش ساخته شده بودند فاصله بگیرد، همکاری در «اسب حیوان نجیبی است» و «دهلیز» تصویری تازه از توانایی های او نشان داد. بازیگر خوبی که هم میتوانست در موقعیت های کمدی، بازی ویژه داشته باشد هم در یک فیلم اجتماعی تلخ همه نشانه های آشکار بازی اش را کنار بگذارد و با استفاده از میمیک، رنج و درد یک پدر را نشان بدهد. این سیمای تازه هم برای دوستداران عطاران شیرین بود. اتفاقا او در این نقشها همچنان ملاحت داشت.
امتیازی که فقط بازیگران خوب از آن بهرهمند هستند.عطاران بر خلاف مهران مدیری در پروژه هایی که دیگران کارگردانی میکنند هم موفق بوده، شخصیت و جایگاهش ربطی به کارگردان و نویسنده بودنش ندارد، حالا او یک بازیگر حرفهای است، با مختصات یک بازیگر واقعی. تنوع نقشها و انتخابهایش آگاهانه و حرکتش در این مسیر درست بوده. از این که با گریم زشت تر یا شکسته تر به نظر برسد، نمی ترسد و از تجربه کردن هراسی به دل راه نمی دهد. او حتی در فیلم آشفته «چه خوبه که برگشتی» ساخته داریوش مهرجویی فراتر از دیگر بازیگران به نقطه قوت فیلم تبدیل میشود و لحظههایی شیرین رقم میزند. پارسال عطاران با سه فیلم در سی و دومین جشنواره فجر حضور داشت. «کلاشینکف» ساخته سعید سهیلی، «طبقه حساس» به کارگردانی کمال تبریزی و «رد کارپت» دومین فیلمش. سه فیلم با کیفیتهای مختلف که حاصل تجربهگرایی او و البته تمایل فیلمسازان به استفاده از این چهره محبوب بود.بهترین بازی عطاران را می توان در «طبقه حساس» دید. در نقش مردی میانسال و سخت سنتی، عطاران با کند کردن حرکات و تغییر در میمیک چهره و لحن حرف زدنش تصویری جذاب و باور پذیر از کمالی ارائه می دهد. بدون اغراق، همسو با فضای کمیک فیلم و کاملا متفاوت با نقشهای دیگری که بازی کرده است. در «کلاشینکف» عطاران در فضای یک فیلم اجتماعی و تلخ، همان شخصیت شوخ و بذلهگو را دارد و تلطیف کننده فضاست و از لحظه ای که مقابل دوربین می رود فیلم را به نفع خود تغییر میدهد و آدم اصلی «کلاشینکف» میشود.
در «رد کارپت» او همان آدم شکست خورده همیشگی اش که گاه با رندی تلاش میکند بهتر و زرنگ تر به نظر برسد. در نهایت هم چیزی نصیبش نمی شود.«طبقه حساس» نوروز ۹۳ روی پرده رفت و هنوز هم اکران آن به شکل محدود ادامه دارد، فیلم آنچنان توفیقی در گیشه یافت که «معراجیها» را پشت سر گذاشت و برای نخستین بار در اکران نوروزی کارگردانی جز مسعود ده نمکی رکورددار جذب مخاطب شد. طبیعی بود که «طبقه حساس» با آن همه ظرافت، شیرینی و گروه بازیگرانش بهتر از «معراجیها» باشد. اما بخش مهمی از موفقیت فیلم را باید پای ستاره تازه این سینما نوشت. بازیگری که مخاطب برای دیدنش حاضر به خرید بلیت و تماشای یک فیلم است. حالا و در آستانه یکی دیگر از فصلهای مهم اکران سال، یعنی اکران عید فطر باز هم امید سینماداران به عطاران است که با «رد کارپت» و «کلاشینکف» چراغ سینماها را روشن نگه دارد. رقابت بازیگر میلیاردی سینما با دیگر گزینهها موقعیت او به عنوان ستارهای محبوب سینماگران مختلف را تثبیت میکند.میتوان پیش بینی کرد که هر دو فیلم عطاران با اقبال مواجه شوند، البته نه به اندازه «طبقه حساس». اما سال ۹۳ سال عطاران است. ستارهای که به این زودی تاریخ مصرفش تمام نمیشود و میتوان او را برگ برنده سینمای ایران دانست و از قابلیتهایش برای شکستن یخ گیشه استفاده کرد. ستاره ای که فقط جوان یا خوش سیما نیست که پس از چند فیلم، دستش برای مخاطب رو شود. او برخلاف ظاهر ساده و کودکانهاش، بازیگری هوشمند است و سینما برای بازیگران باهوش جای امنتری است.
گزارش خطا
آخرین اخبار