شاهدِ ريزش مخاطبين تلويزيون هستیم

در ادامه متن کامل گفتگو با این بازیگر را می‌خوانید:

بله ، سوال بسيار خوبي پرسيديد، نمونه بارز اين مسئله خود من هستم، من زمانیکه ديده شدم اولين سريالم طنز بود وبسيار مورد توجه همكاران قرار گرفت، اما خود من حداقل دو سال هرچه پيشنهاد طنز داشتم رد كردم و اين بر خلاف ميلم بود! چرا كه ميخواستم خودم را در يك كار جدى يا درام نشان بدهم.

بعد از سه دونگ سه دونگ اكثر سريالهاى طنز به من پيشنهاد شد اما من دوست داشتم تا از بازی، تنها در ژانر طنز جلوگيرى كنم و بعد از دو سال صبورى كه واقعا مسئله سختى است به خصوص براى بازيگر جوانى كه تازه ديده شده و مورد توجه مردم قرار گرفته است، منتظر درام بماند حتى به اصطلاح هنرى فِيد شود، كه اين اتفاق براي من هم افتاد و بعد از چندين سال سريالهاى درامى چون پيدا و پنهان و  ٣٩ هفته  براى هفته دفاع مقدس بازى كردم كه بسيار باعث افتخار است، و بعد در سال ٩٤ هم در سريال همه چيز آنجاست ایفای نقش کردم.

هنگامیکه در این نوع سریال ها حضور داشتم و خوشبختانه بازی من مور توجه قرار گرفت و باعث تا من از نظر ایفای نقش در ملودارم احساس راحتی کنم و اين احساس باعث شد كه امروز بعد از ٦ سال بتوانم مجددا در یک پروژه طنز ايفاى نقش كنم و این بسیار باعث خوشحالیست که مردم مريم معصومى را هم در طنز و هم در نقش جدى ديده اند و پذيرفته اند.

اما به صورت کلی خدارا شكر امروزه كمتر به اين موضوع توجه می کنند كه فلانى چون طنز كار است پس نميتواند جدى بازي كند، البته كه همه اينها با توجه به حافظه و ذهنيت مردم عزيز شكل ميگرد، به نظر من انسان با اولين نقشش هميشه در ذهن مخاطب ميماند، من هنوز كه هنوز است منصوره يا سمانه صدايم ميكنند.

راستش بودن و ادامه زندگى در جامعه امروز  خودش به خودى خود كار سختى شده است، مردم به نوعى درگير مشكلات خود شده اند، بعد از اين همه فشار و سختى وقتى به خانه مي آيند تازه اگر وقتى برايشان بماند و سراغ تلويزيون بروند به نظر شما ميخواهند كمى خوشحال بشوند و بخندند يا تامل كنند و غصهِ قصه اى شبيه به مشكلات خودشان را بخورند!؟ بدون شک مشخص است كه ترجيح ميدهند استراحت كنند و بخندند به همین دلیل است كه سريال های طنز مخاطب بيشترى براي خودش جذب ميكند.

بله، همينطور است، البته من بازيگر هستم و فقط از نگاه يك بازيگر صحبت می کنم و البته كه عضوى از جامعه هم می باشم و به صراحت میتوانم بگویم که روز به روز شاهدِ ريزش مخاطبين تلويزيون هستیم.

من از نزديك ميبينم كه ديگر كمتر سريالى مخاطب را پاى تلويزيون نگه ميدارد و متاسفانه در اين چند سال شاهد پايين آمدن توليدات هستيم كه بسيار ناراحت كننده هست، و حتي سريالهايي كه ساخته می شوند نیز از مخاطبان کمی برخورداند. من فكر ميكنم اگر مسئولين والا مقام كمى محدوديت هاى قصه نويسى یا به معنای دیگر موضوع فيلم را كمتر كنند حتما سوژه هاى بكر تر و خاص ترى براى ساخت خواهيم داشت، اگر این اتفاق رخ دهد فکر میکنم ديگر مردم هم نميگويند كه تلويزيون فيلمهايش تكراريست و آخر همه بهم ميرسند.

البته اين موضوع را همه قبول داريم كه مردم آگاهي شان بسيار بالاست و توقع بيشترى نسبت به فيلمها دارند ونسبت به ده سال گذشته خواسته شان در زمانیکه براى ديدن یک فيلم ميگذارند بيشتر است اما خدارا شكر بنظرمی رسد اينروزها توليدات تلويزيون جان گرفته است.

بله تقريبا درست است، سبقت براى بازى در سريالهاى مناسبتى بسيار بالا است و حتي ممكن است بازيگران نسبت به دريافت دستمزدشان كوتاهتر بيايند و راحت تر نسبت به سناريو اقدام به بستنِ قرارداد كنند؛ خود من هم بازى در كار مناسبتى برايم مهمتر است تا كارى كه زمان پخش نامعلوم دارد، مهمترین دلیل آن هم ديده شدن توسط مخاطبين است، مردم عام در حال حاضر كمتر وقت تماشاى سريال دارند به همين خاطر تنها تايم طلايي كه ممكن است در اوقات فراغت باشند همان تعطيلات عيد يا مناسبتهاى ديگر است كه سراغ تماشاى تلويزيون ميروند.

اين روزها در سريال نوروز ٩٦  بنام "مرز خوشبختى" كه به كارگردانى آقاى سهيلى زاده و تهيه كنندگى آقاى مهران رسام است، مشغول بازى هستم؛ من نقش دختر قصه را در كنار پوريا پورسرخ و امير حسين آرمان بازى ميكنم، مرز خوشبختى قصه پرهيجان و پر پيچ و خم از زندگي چند جوان است كه در فراز و نشيبِ پيش آمده روايت مي شود و بالا وپايين هايى دارد كه موضوعش شرايط جوانان است، بنده هنگامیکه متن را خواندم بسيار جذب هيجانش شدم بخصوص كه آخرش چه ميشود!؟ 

از آنجايى كه آقاى سهيلى زاده به كار خود بسیار مسلط و از كارگردانهاى بنام تلويزيون می باشند، تصميم گرفتم تا در اين پروژه در كنار ديگر همكاران حرفه اى شان حضور داشته باشم، البته پس از سه دونگ سه دونگ به خواست خودم شش سال از دنیای بازیگری در مجموعه های طنز دور بودم به همین علت حضورم در چنين قصه اى برايم اهميت بسیاری داشت و امسال با مرز خوشبختى كه بسيار قصه جذابى دارد مهمان عيد مردم عزيز ميشوم.

اميدوارم این سریال مورد پسند مخاطبين قرار بگيرد چراکه از نظر خودم احساس ميكنم اين طنزِ موقعييت، سوژه متفاوتى نسبت به سريالهاى اخير تلويزيون دارد به خصوص براى قشر جوان حتما جذاب خواهد بود؛ در رابطه با آینده نیز باید بگویم که از كارهاى آماده پخش هم سريال نفس شيرين را از شبكه سوم سيما، و فيلم تصميم منطقى را آماده پخش دارم و همچنین فیلم سينمايىِ عروسكخانه را نیز آماده اكران دارم.