ترامپ با برجام و تحریم های ایران چه خواهند کرد
بحث سیاست خارجی احتمالی ترامپ و این که این سیاست چگونه شکل خواهد گرفت در هفته اخیر موجب حدس و گمانه زنی هایی فراوانی شده است به خصوص این که ترامپ سابقه سیاسی ندارد، با بسیاری از سران جمهوری خواهان طی مدت تبلیغات انتخاباتی اختلاف پیدا کرد و خود جمهوری خواهان نیز هشت سال از قدرت اجرایی دور بوده اند و دقیقاً مشخص نیست چه سیاست خارجی را در دستور کار قرار خواهند داد.
بحث سیاست خارجی احتمالی ترامپ و این که این سیاست چگونه شکل خواهد گرفت در
هفته اخیر موجب حدس و گمانه زنی هایی فراوانی شده است به خصوص این که
ترامپ سابقه سیاسی ندارد، با بسیاری از سران جمهوری خواهان طی مدت تبلیغات
انتخاباتی اختلاف پیدا کرد و خود جمهوری خواهان نیز هشت سال از قدرت اجرایی
دور بوده اند و دقیقاً مشخص نیست چه سیاست خارجی را در دستور کار قرار
خواهند داد.
با نگاهی به مناظره ها باید گفت ترامپ به هیچ چیز متعهد نیست و به هیچ گروه و فردی حتی جمهوری خواهان تعلق خاطر ندارد و به تعهدات بین المللی آمریکا نیز چندان پایبند نمی باشد که از جمله آن می توان به صحبت های او در مورد ناتو و برجام اشاره کرد. حتی برخی مواضع ترامپ حاکی از تضادهای بنیادین باشد که همدیگر را نیز نقض می کنند. مثلاً ترامپ دقیقاً مشخص نکرده که چگونه قصد دارد هم با ایران در منطقه مقابله کند، به پوتین در سوریه کمک کند، با داعش بجنگد اما همزمان هم بخواهد از خاورمیانه بیرون برود.
فارغ از این موضوع دیروز ترامپ رینس پریبس، دبیر کمیته ملی جمهوریخواهان آمریکا را به عنوان رئیس دفتر در کاخ سفید برگزید. رینس پریبس، ۴۴ ساله، روابط بسیار خوبی با بسیاری از جمهوری خواهان دارد و روابط گرمی نیز با پل رایان، رئیس مجلس نمایندگان دارد؛ کسی که با ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی اختلاف نظرهای جدی پیدا کرد اما در نهایت به عنوان رهبر حزب جمهوریخواه از نامزدی ترامپ به صورت کج دار و مریز در مقابل هیلاری کلینتون حمایت کرد. انتخاب پریبس را می توان این گونه تفسیر کرد که ترامپ قصد دارد با هماهنگی بیشتر با جمهوریخواهان فعالیت کند.
با این وجود درباره سیاست خارجی ترامپ سه دیدگاه مختلف به طور کلی وجود دارد که با مشخص شدن کابینه بهتر می توان گفت کدام دیدگاه غلبه پیدا کرده است.
توجه به داخل و حل مشکلات: تا قبل از جنگ جهانی دوم ایالات متحده بر پایه دکترین مونروئه توانسته بود با بهرهگیری از مزیت دوری از جنگهای اروپایی، به تقویت ساختار اقتصادی و نظامی خود بپردازد. به همین دلیل بعد از پایان جنگ جهانی دوم توانست جایگزین انگلیس و آلمان شکست خورده در جنگ شود. ترامپ نیز در مناظره های انتخاباتی تاکید فراوانی بر بازسازی داخلی داشته است.
او زمانی در مصاحبه با فاکسنیوز گفته بود: ما مدافع آلمان هستیم، مدافع ژاپن، کره جنوبی و عربستان سعودی هستیم. ما پلیس جهان هستیم و این کشور نمیتواند همیشه اینگونه باشد.
رگه های این تفکر را می توان در اولین مصاحبه تلویزیونی ترامپ با سی بی اس که پس از پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری انجام گرفت نیز مشاهده کرد. او در پاسخ به سؤالی درباره عملکرد دولتمردان آمریکا گفت: ما از پانزده سال پیش در این جنگ (در منطقه خاورمیانه) درگیر هستیم. ما شش تریلیون دلار در منطقه غرب آسیا هزینه کردهایم. ما با این پول میتوانستیم کشورمان را دو مرتبه از نو بازسازی کنیم. به وضع جادهها، پلها، تونلها و فرودگاههایمان نگاه کنید که شبیه مکانهای از رده خارج است. این وضع (نتیجه انتخابات) رد وضعیتی است که در طولانیمدت پیش آمده است.
سیاست نگاه به داخل می تواند میزان مداخله آمریکا در خارج و به ویژه در خاورمیانه را کاهش دهد. لذا به نظر میرسد اگر این رویکرد بر سیاست خارجی آمریکا حاکم در دوره ترامپ حاکم شود شاهد توجه بیشتر نظام سیاسی امریکا به مسائل داخلی و رسیدگی به چالشهایی چون رکود، فقر، بیکاری، مهاجرت، مسائل بهداشتی، بیمه، شکافهای اجتماعی و... باشیم.
نگاه به بیرون و رادیکال شدن سیاست خارجی:
با عقیده بسیاری با انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا یک چیز تقریبا قطعی شده است و آن حضور تندروها و رادیکال های جمهوری خواه در وزارت خارجه و کاخ سفید است. در این راستا برخی تقویت جریان نومحافظه کاری در این دوران را نه تنها محتمل بلکه بسیار قوی می دانند. در این صورت سیاست خارجی بر سیاست داخلی نه تنها ارجحیت می یابد بلکه سخت افزاری بودن سیاست نیز بر سیاست نرم برتری می یابد. در این باره باید به حلقه نومحافظه کارانی که در اطراف ترامپ هستند اشاره کرد. از جمله این افراد می توان به جان بولتون، رودی جولیانی و نیوت گینگریچ اشاره کرد.
برخی از مواضع ترامپ در تبلیغات انتخاباتی به افکار و عقاید این گروه نزدیک می باشد. مثلاً ترامپ در جریان تبلیغات انتخاباتی خود بیشترین حمله را علیه جمهوری اسلامی ایران و توافق هستهای با کشورهای 1+5 داشت. از این رو باید گفت در صورت قدرت گرفتن این طیف در کابینه ترامپ که احتمال آن وجود دارد نومحافظه کاران سعی خواهند کرد طرف های توافق 1+5 را مجددا به پای میز مذاکرات بکشانند تا شاید بتوانند متن برجام را مطابق با خواسته های خود اصلاح کنند. ولید فارس، مشاور سیاست خارجی ترامپ اخیراً گفته بود ترامپ به دنبال تغییر محتوای برجام خواهد بود.
اما از آن جا که این روند سخت به نظر می رسد به احتمال خیلی زیاد نومحافظه کاران در پی این خواهند بود که در روند اجرای برجام سنگ اندازی های جدیدی انجام دهند و علاوه بر آن تحریم های جدیدی در زمینه حقوق بشری، موشکی و ادعای حمایت از تروریسم علیه ایران در کنگره وضع خواهند کرد. در حال حاضر کنگره هم در اختیار جمهوریخواهان است بنابراین احتمال تحقق این سناریو محتمل می باشد.
در این باره باید به مواضع اخیر جان بولتون،گینگریچ و تام کاتن اشاره کرد. مثلاً جان بولتون، سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل متحد بر این باور است دونالد ترامپ در منطقه حاورمیانه با چالشهای بینالمللی زیادی روبهرو خواهد شد، اما از میان تمامی خطرات موجود در خاورمیانه، معضل ایران و توافق هستهای آن از همه خطرناکتر است. بولتون در ادامه به ترامپ توصیه می کند با دیپلماسی پیگیرانه و قابل ملاحظه حتی می تواند توافق را نیز لغو کند.
سیاست منفعت طلبانه:
برخی نیز عقیده دارند ترامپ بدلیل شغل و خوی تاجر مسلکی که دارد فارغ از ایدئولوژی ها و اصول عمل خواهد کرد. به همین دلیل بود که دونالد ترامپ در جریان رقابتهای انتخاباتی اعلام کرد عربستان و شیخ نشینهای خلیج فارس از چتر حمایتی آمریکا استفاده میکنند بدون اینکه کمترین هزینه ای بابت آن پرداخت کنند و این معادله قابل استمرار نیست. یا اینکه عنوان کرده بود آمریکا هرگز نباید هزینه ناتو را بپردازد چرا که کشورهای عضو ناتو سهم خود را نمی پردازند. بر این اساس وی بر این باور است که باید در این زمینه طرحی ارائه شود و تغییراتی صورت پذیرد.
در نهایت باید گفت قرار است بهمن ماه دونالد ترامپ قدرت را از باراک اوباما تحویل بگیرد. فرایند تبلیغات دو ساله انتخاباتی و ناآرامی هایی که بعد از اعلام نتایج در آمریکا بوجود آمد بیانگر دوران پرتلاطم چهارساله آینده در دو عرصه سیاست خارجی و داخلی می باشد. اگر چه خیلی های بین ترامپ قبل و بعد از انتخابات تمایز قائل می شوند اما باید گفت حتی اگر میلیاردر املاک به یک سوم وعده های خود نیز عمل کند شاهد تغییرات رادیکال سیاست های فعلی آمریکا خواهیم بود.
با نگاهی به مناظره ها باید گفت ترامپ به هیچ چیز متعهد نیست و به هیچ گروه و فردی حتی جمهوری خواهان تعلق خاطر ندارد و به تعهدات بین المللی آمریکا نیز چندان پایبند نمی باشد که از جمله آن می توان به صحبت های او در مورد ناتو و برجام اشاره کرد. حتی برخی مواضع ترامپ حاکی از تضادهای بنیادین باشد که همدیگر را نیز نقض می کنند. مثلاً ترامپ دقیقاً مشخص نکرده که چگونه قصد دارد هم با ایران در منطقه مقابله کند، به پوتین در سوریه کمک کند، با داعش بجنگد اما همزمان هم بخواهد از خاورمیانه بیرون برود.
فارغ از این موضوع دیروز ترامپ رینس پریبس، دبیر کمیته ملی جمهوریخواهان آمریکا را به عنوان رئیس دفتر در کاخ سفید برگزید. رینس پریبس، ۴۴ ساله، روابط بسیار خوبی با بسیاری از جمهوری خواهان دارد و روابط گرمی نیز با پل رایان، رئیس مجلس نمایندگان دارد؛ کسی که با ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی اختلاف نظرهای جدی پیدا کرد اما در نهایت به عنوان رهبر حزب جمهوریخواه از نامزدی ترامپ به صورت کج دار و مریز در مقابل هیلاری کلینتون حمایت کرد. انتخاب پریبس را می توان این گونه تفسیر کرد که ترامپ قصد دارد با هماهنگی بیشتر با جمهوریخواهان فعالیت کند.
با این وجود درباره سیاست خارجی ترامپ سه دیدگاه مختلف به طور کلی وجود دارد که با مشخص شدن کابینه بهتر می توان گفت کدام دیدگاه غلبه پیدا کرده است.
توجه به داخل و حل مشکلات: تا قبل از جنگ جهانی دوم ایالات متحده بر پایه دکترین مونروئه توانسته بود با بهرهگیری از مزیت دوری از جنگهای اروپایی، به تقویت ساختار اقتصادی و نظامی خود بپردازد. به همین دلیل بعد از پایان جنگ جهانی دوم توانست جایگزین انگلیس و آلمان شکست خورده در جنگ شود. ترامپ نیز در مناظره های انتخاباتی تاکید فراوانی بر بازسازی داخلی داشته است.
او زمانی در مصاحبه با فاکسنیوز گفته بود: ما مدافع آلمان هستیم، مدافع ژاپن، کره جنوبی و عربستان سعودی هستیم. ما پلیس جهان هستیم و این کشور نمیتواند همیشه اینگونه باشد.
رگه های این تفکر را می توان در اولین مصاحبه تلویزیونی ترامپ با سی بی اس که پس از پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری انجام گرفت نیز مشاهده کرد. او در پاسخ به سؤالی درباره عملکرد دولتمردان آمریکا گفت: ما از پانزده سال پیش در این جنگ (در منطقه خاورمیانه) درگیر هستیم. ما شش تریلیون دلار در منطقه غرب آسیا هزینه کردهایم. ما با این پول میتوانستیم کشورمان را دو مرتبه از نو بازسازی کنیم. به وضع جادهها، پلها، تونلها و فرودگاههایمان نگاه کنید که شبیه مکانهای از رده خارج است. این وضع (نتیجه انتخابات) رد وضعیتی است که در طولانیمدت پیش آمده است.
سیاست نگاه به داخل می تواند میزان مداخله آمریکا در خارج و به ویژه در خاورمیانه را کاهش دهد. لذا به نظر میرسد اگر این رویکرد بر سیاست خارجی آمریکا حاکم در دوره ترامپ حاکم شود شاهد توجه بیشتر نظام سیاسی امریکا به مسائل داخلی و رسیدگی به چالشهایی چون رکود، فقر، بیکاری، مهاجرت، مسائل بهداشتی، بیمه، شکافهای اجتماعی و... باشیم.
نگاه به بیرون و رادیکال شدن سیاست خارجی:
با عقیده بسیاری با انتخاب ترامپ به عنوان رئیس جمهور آمریکا یک چیز تقریبا قطعی شده است و آن حضور تندروها و رادیکال های جمهوری خواه در وزارت خارجه و کاخ سفید است. در این راستا برخی تقویت جریان نومحافظه کاری در این دوران را نه تنها محتمل بلکه بسیار قوی می دانند. در این صورت سیاست خارجی بر سیاست داخلی نه تنها ارجحیت می یابد بلکه سخت افزاری بودن سیاست نیز بر سیاست نرم برتری می یابد. در این باره باید به حلقه نومحافظه کارانی که در اطراف ترامپ هستند اشاره کرد. از جمله این افراد می توان به جان بولتون، رودی جولیانی و نیوت گینگریچ اشاره کرد.
برخی از مواضع ترامپ در تبلیغات انتخاباتی به افکار و عقاید این گروه نزدیک می باشد. مثلاً ترامپ در جریان تبلیغات انتخاباتی خود بیشترین حمله را علیه جمهوری اسلامی ایران و توافق هستهای با کشورهای 1+5 داشت. از این رو باید گفت در صورت قدرت گرفتن این طیف در کابینه ترامپ که احتمال آن وجود دارد نومحافظه کاران سعی خواهند کرد طرف های توافق 1+5 را مجددا به پای میز مذاکرات بکشانند تا شاید بتوانند متن برجام را مطابق با خواسته های خود اصلاح کنند. ولید فارس، مشاور سیاست خارجی ترامپ اخیراً گفته بود ترامپ به دنبال تغییر محتوای برجام خواهد بود.
اما از آن جا که این روند سخت به نظر می رسد به احتمال خیلی زیاد نومحافظه کاران در پی این خواهند بود که در روند اجرای برجام سنگ اندازی های جدیدی انجام دهند و علاوه بر آن تحریم های جدیدی در زمینه حقوق بشری، موشکی و ادعای حمایت از تروریسم علیه ایران در کنگره وضع خواهند کرد. در حال حاضر کنگره هم در اختیار جمهوریخواهان است بنابراین احتمال تحقق این سناریو محتمل می باشد.
در این باره باید به مواضع اخیر جان بولتون،گینگریچ و تام کاتن اشاره کرد. مثلاً جان بولتون، سفیر اسبق آمریکا در سازمان ملل متحد بر این باور است دونالد ترامپ در منطقه حاورمیانه با چالشهای بینالمللی زیادی روبهرو خواهد شد، اما از میان تمامی خطرات موجود در خاورمیانه، معضل ایران و توافق هستهای آن از همه خطرناکتر است. بولتون در ادامه به ترامپ توصیه می کند با دیپلماسی پیگیرانه و قابل ملاحظه حتی می تواند توافق را نیز لغو کند.
سیاست منفعت طلبانه:
برخی نیز عقیده دارند ترامپ بدلیل شغل و خوی تاجر مسلکی که دارد فارغ از ایدئولوژی ها و اصول عمل خواهد کرد. به همین دلیل بود که دونالد ترامپ در جریان رقابتهای انتخاباتی اعلام کرد عربستان و شیخ نشینهای خلیج فارس از چتر حمایتی آمریکا استفاده میکنند بدون اینکه کمترین هزینه ای بابت آن پرداخت کنند و این معادله قابل استمرار نیست. یا اینکه عنوان کرده بود آمریکا هرگز نباید هزینه ناتو را بپردازد چرا که کشورهای عضو ناتو سهم خود را نمی پردازند. بر این اساس وی بر این باور است که باید در این زمینه طرحی ارائه شود و تغییراتی صورت پذیرد.
در نهایت باید گفت قرار است بهمن ماه دونالد ترامپ قدرت را از باراک اوباما تحویل بگیرد. فرایند تبلیغات دو ساله انتخاباتی و ناآرامی هایی که بعد از اعلام نتایج در آمریکا بوجود آمد بیانگر دوران پرتلاطم چهارساله آینده در دو عرصه سیاست خارجی و داخلی می باشد. اگر چه خیلی های بین ترامپ قبل و بعد از انتخابات تمایز قائل می شوند اما باید گفت حتی اگر میلیاردر املاک به یک سوم وعده های خود نیز عمل کند شاهد تغییرات رادیکال سیاست های فعلی آمریکا خواهیم بود.
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار