پاسخ به سه پرسش اساسی از زبان عبدالباری عطوان
سیاست احتمالی ترامپ در قبال ایران،روسیه و اعراب
اشتباه بزرگی که بیشتر نویسندگان و تحلیلگران عرب و خارجی در آن گرفتار می شوند، تمرکز بر سیاست های «دونالد ترامپ»رئیس جمهوری جدید آمریکا درباره امور خارجی است و فراموشی واقعیت اساسی و آن این است که او به دلیل تمرکزش بر مسائل داخلی آمریکا،مهاجرت و به ویژه کار، سورپرایز بزرگ را محقق کرد
«عبدالباری عطوان» نویسنده و تحلیلگر مشهور عرب در تحلیلی در بخش سخن سردبیر در روزنامه رأی الیوم نوشت:
اشتباه بزرگی که بیشتر نویسندگان و تحلیلگران عرب و خارجی در آن گرفتار می شوند، تمرکز بر سیاست های «دونالد ترامپ»رئیس جمهوری جدید آمریکا درباره امور خارجی است و فراموشی واقعیت اساسی و آن این است که او به دلیل تمرکزش بر مسائل داخلی آمریکا،مهاجرت و به ویژه کار، سورپرایز بزرگ را محقق کرد و این یعنی اینکه وی در درجه نخست بر داخل آمریکا تمرکز می کند زیرا بازسازی آمریکا از داخل است که قدرت و عظمتش در خارج را بر اساس دیدگاه و طرح های آینده اش، به این کشور باز می گرداند.
ایران در اردوگاه برندگان است زیرا متعلق به ائتلاف روسیه و سوریه است که ترامپ به آن تمایل دارد اما اگر ترامپ تلاش کند بندهای توافقنامه هستهای با ایران را تغییر دهد، این مساله باعث میشود وی در رویارویی مستقیم با ایران قرار گیرد.
به رغم آن چه گفته شد و در سایه همان معیار وجود طرح های عریض برای سیاست خارجی آمریکا در دوران جدید آمریکا هر چند به شکل مرحله ای را نفی نمی کنیم که می توان از طریق تامل درباره خطوط عریض اش نقشه برندگان و بازندگان را با تاکید بر اینکه بیشتر تکیه گاه های سیاست دولت«باراک اوباما»شاهد تغییرات ریشه ای در مرحله آینده می شود،ترسیم کرد.
اگر از برندگان آغاز کنیم باید بگوییم که «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه و «بشار اسد»رئیس جمهوری سوریه بارزترین برندگان هستند.ترامپ از همتای روس اش بسیار خوش اش می آید و به وی احترام زیادی می گذارد و بر این باور است که وی با«جهادی ها »در سوریه می جنگد و به همین دلیل با آنها در کنار پوتین خواهد جنگید و در اردوگاه او خواهد ایستاد و با بشار اسد نمی جنگد بلکه با داعش خواهد جنگید.ترامپ محکوم کردن حمله روسیه به حلب یا دیگر مناطق را نپذیرفت.
جنگ در کنار روسیه با داعش و دیگر گروه های جهادی،جنگ در کنار اسد رئیس جمهوری سوریه نیز به شمار می رود و جنگ علیه وی به شمار نمی رود؛ امری که اسد را در وضعیتی مشروع تر و باثبات تر در نظر دولت جدید آمریکا قرار می دهد. این قابل توجه بود که ترامپ که با اشغال عراق و دخالت ناتو در لیبی مخالفت کرد و تاکید کرد که وی نمی خواهد که دموکراسی آمریکایی را «صادر» کند و نظام ها را در خاورمیانه نمی خواهد تغییر دهد و این به نفع چندین نظام از جمله یا در رأس آنها نظام حاکم بر سوریه است.
چه بسا«عبدالفتاح السیسی»رئیس جمهوری مصر از جمله قوی ترین اعضای باشگاه برندگان است. ترامپ طی دیدارش با وی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل احترام زیادی به وی گذاشت و وعده داد که روابط آمریکا با مصر را در صورت پیروزی اش تقویت کند و از سیاست دولت اوباما در حمایت از جنبش«اخوان المسلمین»انتقاد کرد.
عبدالباری عطوان نویسنده در ادامه تحلیلش مدعی شد: اگر درباره ایران بخواهیم سخن بگوییم باید بگوییم که ایران در اردوگاه برندگان و بازندگان با هم است.ایران در اردوگاه برندگان است زیرا متعلق به ائتلاف روسیه و سوریه است که ترامپ به آن تمایل دارد و از پرونده های سوریه و عراق حمایت می کند اما اگر ترامپ تلاش کند که بندهای توافقنامه هسته ای با ایران را تغییر دهد همانطور که در تبلیغات انتخاباتی اش وعده داد، این مساله باعث می شود که وی در رویارویی مستقیم با ایران قرار گیرد اما ما بعید می دانیم این کار را بکند زیرا کاندیداها هر چیزی که وعده می دهند را عملی نمی کنند .علاوه بر آن، توافقنامه فقط میان آمریکا و ایران نیست بلکه توافقنامه توافق میان ایران و شش کشور بزرگ است که سازمان ملل نیز آن را تصویب کرد و تغییر یا لغو آن چه بسا در خدمت ایران باشد و محدودیت هایش را از بین ببرد به طوری دست به واکنش زده و غنی سازی اورانیوم و ساخت سلاح هسته ای را در پیش گیرد و این منجر به رویارویی نظامی می شود و ما بر این باور نیستیم که این را ترامپ بخواهد.
موضع ترامپ درباره چین روشن نیست.در حالی که وی از هر گونه انتقاد مستقیم از چین اجتناب کرد اما نسبت به غرق کردن بازارهای امریکایی با کالاهای چینی اعتراض کرد و به استفاده از سلاح«حمایت» برای کاهش رقابت این کالاها با همتاهای آمریکایی اش با اعمال مالیات ها بر آنها اشاره کرد حتی اکر این مساله بر خلاف توافقنامه های تجارت آزاد باشد.
اما اگر به اردوگاه بازندگان احتمالی منتقل شویم، معارضان سوری (به اصطلاح)میانه رو و مسلح با هم بارزترین بازندگان هستند. این معارضان و ائتلاف عربی حامی شان روزها را برای رفتن اوباما و دولتش و تحویل ماموریت به رئیس جمهوری جدید آمریکا، می شماردند و تقریبا برای شان مؤکد شده بود که این رئیس جمهوری جدید خانم«هیلاری کلینتون» است که وعده داد این مخالفان را با سلاح های منحصر به فرد و پیشرفته تسلیح کند و مناطق پرواز ممنوع در سوریه به منظور مقدمه ای برای براندازی اسد و نظامش ایجاد کند اما پیروزی ترامپ قابل پیش بینی نبود و همه امیدهای شان را بر باد داد و این معارضان را یتیم کرد و امیدهای شان را باد هوا کرد و چراغ سبزی برای تشکیل ائتلاف آمریکایی،روسی و سوری برای از بین بردن شان داد.
عربستان سعودی ترجیح می داد که خانم کلینتوون برندهشود نه به دلیل اینکه کم ضررتر است بلکه به این دلیل که می داند رئیس جمهور منتخب نه به این کشور و نه به دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس هیچ علاقه ای ندارد به رغم سخنان تعارف آمیزی که با پادشاه عربستان در تماس تلفنی میان آنها رد و بدل کرد.اگر اوباما در مصاحبه مشهورش با مجله«آتلانتیک» عربستان را این گونه توصیف کرد که می خواهد مجانی از آمریکا سواری بگیرد،ترامپ از این کشور می خواهد که برای هر گونه حمایتی که آمریکا در گذشته از عربستان کرد به واشنگتن بهایش را بدهد. از امروز به بعد نه حمایت و نه سواری مجانی دیگر وجود ندارد.خطرناکتر از آن این است که ترامپ از جمله مشتاق ترین افراد به قانون «جاستا» است که آمریکایی های متضرر از انفجارهای یازدهم سپتامبر را تشویق می کند که عربستان را محاکمه کرده و غرامت های مالی کلانی بگیرند.
می ماند اینکه برای مان دشوار است فلسطینی ها و اسرائیلی ها را بر اساس سخنان و موضع گیری های ترامپ در اردوگاه های برندگان یا بازندگان قرار دهیم. وی وعده داد که سفارت آمریکا را به قدس اشغالی منتقل کند و در عین حال اشاره کرد که سیاست بی طرفانه ای را در نزاع عرب ها و اسرائیلی ها اتخاذ کند. همچنین لابی یهودی(آیپاک) هیچ نقشی در پیروزی اش بازی نکرد و هیچ گونه کمک مالی از این لابی یا غیر از آن در تبلیغات انتخاباتی اش به دست نیاورد. اما اسرائیل همپیمان قوی همه دولت های آمریکایی می ماند از خواستگاه عقده گناه غربی ها در قبال یهودی ها و اذیت و آزارشان تحت حاکمیت نازی ها در آلمان، به همین دلیل مایل هستیم برای احتیاط فلسطینی ها را در اردوگاه بازندگان قرار دهیم.
در این مقوله هیچ بحثی نداریم که تاکید می کند عرب ها و مسلمانان باید از تکیه بر انتخابات آمریکا و نتایج آن دست بردارند و به خودشان تکیه کنند و اما چه بسا این مقوله در زمانی که عراق قوی ، سوریه قوی ، مصر عبدالناصر ، الجزایر هواری بومیدن ، عربستان فیصل بن عبدالعزیز و امارات شیخ زاید داشتیم منطقی تر بود اما اکنون و در سایه فروپاشی عربی تصویر دردناک شده است.
از رسیدن ترامپ به ریاست جمهوری چندان ابراز خوش بینی نمی کنیم تا مبادا بعدها دچار ناامیدی شویم اما غیر از آن گزینه ای نداریم و همانطور که ضرب المثل می گوید«کسی که در حال غرق شدن است دست به دامن علفی خشک می شود»و ما چاره ای جز انتظار نداریم، این مرد هنوز بر کرسی امپراتوری آمریکا تکیه نزده است.
اشتباه بزرگی که بیشتر نویسندگان و تحلیلگران عرب و خارجی در آن گرفتار می شوند، تمرکز بر سیاست های «دونالد ترامپ»رئیس جمهوری جدید آمریکا درباره امور خارجی است و فراموشی واقعیت اساسی و آن این است که او به دلیل تمرکزش بر مسائل داخلی آمریکا،مهاجرت و به ویژه کار، سورپرایز بزرگ را محقق کرد و این یعنی اینکه وی در درجه نخست بر داخل آمریکا تمرکز می کند زیرا بازسازی آمریکا از داخل است که قدرت و عظمتش در خارج را بر اساس دیدگاه و طرح های آینده اش، به این کشور باز می گرداند.
ایران در اردوگاه برندگان است زیرا متعلق به ائتلاف روسیه و سوریه است که ترامپ به آن تمایل دارد اما اگر ترامپ تلاش کند بندهای توافقنامه هستهای با ایران را تغییر دهد، این مساله باعث میشود وی در رویارویی مستقیم با ایران قرار گیرد.
به رغم آن چه گفته شد و در سایه همان معیار وجود طرح های عریض برای سیاست خارجی آمریکا در دوران جدید آمریکا هر چند به شکل مرحله ای را نفی نمی کنیم که می توان از طریق تامل درباره خطوط عریض اش نقشه برندگان و بازندگان را با تاکید بر اینکه بیشتر تکیه گاه های سیاست دولت«باراک اوباما»شاهد تغییرات ریشه ای در مرحله آینده می شود،ترسیم کرد.
اگر از برندگان آغاز کنیم باید بگوییم که «ولادیمیر پوتین» رئیس جمهوری روسیه و «بشار اسد»رئیس جمهوری سوریه بارزترین برندگان هستند.ترامپ از همتای روس اش بسیار خوش اش می آید و به وی احترام زیادی می گذارد و بر این باور است که وی با«جهادی ها »در سوریه می جنگد و به همین دلیل با آنها در کنار پوتین خواهد جنگید و در اردوگاه او خواهد ایستاد و با بشار اسد نمی جنگد بلکه با داعش خواهد جنگید.ترامپ محکوم کردن حمله روسیه به حلب یا دیگر مناطق را نپذیرفت.
جنگ در کنار روسیه با داعش و دیگر گروه های جهادی،جنگ در کنار اسد رئیس جمهوری سوریه نیز به شمار می رود و جنگ علیه وی به شمار نمی رود؛ امری که اسد را در وضعیتی مشروع تر و باثبات تر در نظر دولت جدید آمریکا قرار می دهد. این قابل توجه بود که ترامپ که با اشغال عراق و دخالت ناتو در لیبی مخالفت کرد و تاکید کرد که وی نمی خواهد که دموکراسی آمریکایی را «صادر» کند و نظام ها را در خاورمیانه نمی خواهد تغییر دهد و این به نفع چندین نظام از جمله یا در رأس آنها نظام حاکم بر سوریه است.
چه بسا«عبدالفتاح السیسی»رئیس جمهوری مصر از جمله قوی ترین اعضای باشگاه برندگان است. ترامپ طی دیدارش با وی در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل احترام زیادی به وی گذاشت و وعده داد که روابط آمریکا با مصر را در صورت پیروزی اش تقویت کند و از سیاست دولت اوباما در حمایت از جنبش«اخوان المسلمین»انتقاد کرد.
عبدالباری عطوان نویسنده در ادامه تحلیلش مدعی شد: اگر درباره ایران بخواهیم سخن بگوییم باید بگوییم که ایران در اردوگاه برندگان و بازندگان با هم است.ایران در اردوگاه برندگان است زیرا متعلق به ائتلاف روسیه و سوریه است که ترامپ به آن تمایل دارد و از پرونده های سوریه و عراق حمایت می کند اما اگر ترامپ تلاش کند که بندهای توافقنامه هسته ای با ایران را تغییر دهد همانطور که در تبلیغات انتخاباتی اش وعده داد، این مساله باعث می شود که وی در رویارویی مستقیم با ایران قرار گیرد اما ما بعید می دانیم این کار را بکند زیرا کاندیداها هر چیزی که وعده می دهند را عملی نمی کنند .علاوه بر آن، توافقنامه فقط میان آمریکا و ایران نیست بلکه توافقنامه توافق میان ایران و شش کشور بزرگ است که سازمان ملل نیز آن را تصویب کرد و تغییر یا لغو آن چه بسا در خدمت ایران باشد و محدودیت هایش را از بین ببرد به طوری دست به واکنش زده و غنی سازی اورانیوم و ساخت سلاح هسته ای را در پیش گیرد و این منجر به رویارویی نظامی می شود و ما بر این باور نیستیم که این را ترامپ بخواهد.
موضع ترامپ درباره چین روشن نیست.در حالی که وی از هر گونه انتقاد مستقیم از چین اجتناب کرد اما نسبت به غرق کردن بازارهای امریکایی با کالاهای چینی اعتراض کرد و به استفاده از سلاح«حمایت» برای کاهش رقابت این کالاها با همتاهای آمریکایی اش با اعمال مالیات ها بر آنها اشاره کرد حتی اکر این مساله بر خلاف توافقنامه های تجارت آزاد باشد.
اما اگر به اردوگاه بازندگان احتمالی منتقل شویم، معارضان سوری (به اصطلاح)میانه رو و مسلح با هم بارزترین بازندگان هستند. این معارضان و ائتلاف عربی حامی شان روزها را برای رفتن اوباما و دولتش و تحویل ماموریت به رئیس جمهوری جدید آمریکا، می شماردند و تقریبا برای شان مؤکد شده بود که این رئیس جمهوری جدید خانم«هیلاری کلینتون» است که وعده داد این مخالفان را با سلاح های منحصر به فرد و پیشرفته تسلیح کند و مناطق پرواز ممنوع در سوریه به منظور مقدمه ای برای براندازی اسد و نظامش ایجاد کند اما پیروزی ترامپ قابل پیش بینی نبود و همه امیدهای شان را بر باد داد و این معارضان را یتیم کرد و امیدهای شان را باد هوا کرد و چراغ سبزی برای تشکیل ائتلاف آمریکایی،روسی و سوری برای از بین بردن شان داد.
عربستان سعودی ترجیح می داد که خانم کلینتوون برندهشود نه به دلیل اینکه کم ضررتر است بلکه به این دلیل که می داند رئیس جمهور منتخب نه به این کشور و نه به دیگر کشورهای حاشیه خلیج فارس هیچ علاقه ای ندارد به رغم سخنان تعارف آمیزی که با پادشاه عربستان در تماس تلفنی میان آنها رد و بدل کرد.اگر اوباما در مصاحبه مشهورش با مجله«آتلانتیک» عربستان را این گونه توصیف کرد که می خواهد مجانی از آمریکا سواری بگیرد،ترامپ از این کشور می خواهد که برای هر گونه حمایتی که آمریکا در گذشته از عربستان کرد به واشنگتن بهایش را بدهد. از امروز به بعد نه حمایت و نه سواری مجانی دیگر وجود ندارد.خطرناکتر از آن این است که ترامپ از جمله مشتاق ترین افراد به قانون «جاستا» است که آمریکایی های متضرر از انفجارهای یازدهم سپتامبر را تشویق می کند که عربستان را محاکمه کرده و غرامت های مالی کلانی بگیرند.
می ماند اینکه برای مان دشوار است فلسطینی ها و اسرائیلی ها را بر اساس سخنان و موضع گیری های ترامپ در اردوگاه های برندگان یا بازندگان قرار دهیم. وی وعده داد که سفارت آمریکا را به قدس اشغالی منتقل کند و در عین حال اشاره کرد که سیاست بی طرفانه ای را در نزاع عرب ها و اسرائیلی ها اتخاذ کند. همچنین لابی یهودی(آیپاک) هیچ نقشی در پیروزی اش بازی نکرد و هیچ گونه کمک مالی از این لابی یا غیر از آن در تبلیغات انتخاباتی اش به دست نیاورد. اما اسرائیل همپیمان قوی همه دولت های آمریکایی می ماند از خواستگاه عقده گناه غربی ها در قبال یهودی ها و اذیت و آزارشان تحت حاکمیت نازی ها در آلمان، به همین دلیل مایل هستیم برای احتیاط فلسطینی ها را در اردوگاه بازندگان قرار دهیم.
در این مقوله هیچ بحثی نداریم که تاکید می کند عرب ها و مسلمانان باید از تکیه بر انتخابات آمریکا و نتایج آن دست بردارند و به خودشان تکیه کنند و اما چه بسا این مقوله در زمانی که عراق قوی ، سوریه قوی ، مصر عبدالناصر ، الجزایر هواری بومیدن ، عربستان فیصل بن عبدالعزیز و امارات شیخ زاید داشتیم منطقی تر بود اما اکنون و در سایه فروپاشی عربی تصویر دردناک شده است.
از رسیدن ترامپ به ریاست جمهوری چندان ابراز خوش بینی نمی کنیم تا مبادا بعدها دچار ناامیدی شویم اما غیر از آن گزینه ای نداریم و همانطور که ضرب المثل می گوید«کسی که در حال غرق شدن است دست به دامن علفی خشک می شود»و ما چاره ای جز انتظار نداریم، این مرد هنوز بر کرسی امپراتوری آمریکا تکیه نزده است.
گزارش خطا
آخرین اخبار