اقتصاد احمدی‌نژادی، هدیه ترامپ به ایران

کد خبر: ۱۳۰۴۷۸
تاریخ انتشار: ۱۸ آبان ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۰
به گزارش صدای ایران، شرق نوشت: انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، خواه‌ناخواه بر اقتصاد ایران اثر خواهد داشت؛ اگر با ایران، موضع سیاسی هم داشته باشد که انتخاب هر کدام از کاندیداهایش اثری بیشتر خواهد گذاشت.

روشن است كه مواضع هيلاري كلينتون منعطف‌تر و مواضع ترامپ، سختگيرانه‌تر است. به‌هر‌حال، «شرق» در گفت‌وگو با معاون سابق پژوهشي پژوهشكده پولي و بانكي، آثار اين انتخابات را بر اقتصاد ايران بررسي كرده است.

كامران ندري، دكتراي اقتصاد دارد و دبير گروه بانكداري اسلامي در پژوهشكده پولي و بانكي بوده است. او در جريان تحريم‌هاي بانكي ايران، اين حوزه را خوب شناخته است. به بيان ندري، اگر دولت ايران برنامه‌ای از پيش تعيين‌شده براي مقابله با تصميم‌هاي احتمالي ترامپ، در صورت رئيس‌جمهوري، داشته باشد، بهتر مي‌تواند از پس تصميم‌هاي ناگهاني يا سخت‌گيرانه او بربيايد. اين كارشناس اقتصادي اثر انتخابات آمريكا را گذرا و لحظه‌اي توصيف مي‌كند و مي‌گويد: اگر برجام ملغي نشود، اثر خاص ديگري نخواهيم ديد.

به گفته ندري، اين‌ نوع انتخابات، بيش از اثر عميق و ماندگار، يك اثر رواني گذرا خواهد داشت. بعيد است با انتخاب ترامپ، شاهد تغييری بنيادي باشيم؛ چراكه در لحظه انتخاب ترامپ، تغيير خاصي رخ نداده است. برجام كه سرجايش است و مابقي مسائل هم تغييري نمي‌كند؛

پس تنها مي‌توان منتظر واكنشی لحظه‌اي بود. اين اثر رواني هم يعني مردم گمان مي‌كنند ممكن است در آينده اتفاقي بيفتد. بسته به اينكه چقدر بازارهاي ايران مي‌تواند تحت‌تأثير عوامل رواني باشد، از خودش واكنش نشان مي‌دهد و اين آثار رواني براساس ميزان تاب‌آوري هر بازار، ماندگار مي‌شود.‌انتخابات اين دوره رياست‌جمهوري در ايالات متحده آمريكا، احتمالا يكي از مهم‌ترين و اثرگذارترين‌ها بر وضع اقتصادي ايران است؛

به‌هرروي از عمر برجام زياد نمي‌گذرد و هيچ‌يك از اين دو نامزد به اندازه اوباما، ديدگاه‌هاي نرم و منعطفي ندارند. ترامپ به‌صراحت اعلام كرده بود كه برجام را پاره خواهم كرد و بسيار واضح است كه هيلاري هم مواضع سخت‌تري نسبت به اوباما با ايران دارد.

شما فكر مي‌كنيد انتخاب هريك از اين ‌دو نفر چه اثري بر اقتصاد ايران داشته باشد؟
به گمان من انتخاب خانم كلينتون اثر خاصي بر وضع اقتصاد ايران نخواهد گذاشت. انتخاب ترامپ ممكن است در كوتاه‌مدت، اثري جزئي بر اقتصاد ايران و به‌ويژه بازار سرمايه بگذارد؛ اما در بلندمدت اثري نخواهد داشت.

‌خب؛ چرا فكر مي‌كنيد انتخاب خانم كلينتون اثر خاصي بر اقتصاد ايران نخواهد داشت؟
به‌اين‌دليل كه هيلاري روند پيشين را ادامه خواهد داد؛ يعني او هم‌طيف اوباماست و از حزب دموكرات‌ها مي‌آيد؛ پس عجيب نيست كه او هم راه رئيس‌جمهوري قبلي را ادامه دهد. ادامه شرايط موجود هم كه روشن است، اثري بر اقتصاد ايران نمي‌گذارد. مگر اينكه او بخواهد به‌طور ‌كل از برجام صرف‌نظر كند كه در اين شرايط تحليل كمي متفاوت است؛ اما در شرايط فعلي اثري كوتاه‌مدت و دفعي متصور نيستم.
‌شما اشاره كرديد كه انتخاب ترامپ هم اثري كوتاه‌مدت بر بازار سرمايه ايران خواهد داشت. آيا به نظرتان انتخاب او به‌عنوان رئيس‌جمهوري ايالات متحده، در بلندمدت نمي‌تواند بر اقتصاد اثرگذار باشد؟
ببينيد؛ اين‌جور انتخابات، بيش از اثر عميق و ماندگار، يك اثر رواني گذرا خواهد داشت. بعيد است كه با انتخاب ترامپ شاهد تغيير بنيادي باشيم؛ بنابراين در لحظه انتخاب ترامپ، تغيير خاصي رخ نداده است. برجام كه سر جايش است و بقيه مسائل هم تغييري نمي‌كند؛ پس تنها مي‌توان منتظر يك واكنش لحظه‌اي بود. اين اثر رواني هم، يعني مردم گمان مي‌كنند ممكن است در آينده اتفاقي بيفتد.

بسته به اينكه چقدر بازارهاي ايران مي‌تواند تحت‌تأثير عوامل رواني باشد، از خودش واكنش نشان مي‌دهد و اين آثار رواني براساس ميزان تاب‌آوري هر بازار ماندگار مي‌شود. اگر هيلاري انتخاب شود، چون فرض بر اين است كه همان روند اوباما ادامه پيدا مي‌كند، اثر رواني خاصي، چه در كوتاه‌مدت و چه در بلندمدت بر بازار نخواهد داشت؛ اما اگر ترامپ انتخاب شود؛ چون سخناني مبني‌ بر قبول‌نداشتن برجام زده است، حتما در كوتاه‌مدت شاهد تكانه‌هايي در بازارها خواهيم بود.

‌شما به اثر كوتاه‌مدت اشاره مي‌كنيد؛ منظور از كوتاه‌مدت چيست؟
به گمان من در حداكثر يك يا در نهايت دو هفته بازار را تحت‌ تأثير خود قرار مي‌دهد؛ هرچند موضوع مهم ديگري هم وجود دارد. اين تأثير تا زماني كوتاه‌مدت است كه تنها يكي از اين دو به‌عنوان رئيس‌جمهوري انتخاب شوند و هيچ تغيير ديگري رخ نداده است؛ منظورم تأثير سياست‌گذاري‌ها يا اقدام‌هاي عملي جديد است. اگر براي مثال برجام به شكل عملي از دستور كار رئيس‌جمهوري آمريكا خارج شود، موضوع كاملا عوض مي‌شود. در آن حالت يك تغيير بنيادي رخ داده است.

بااين‌همه نكته مهم‌تري هم وجود دارد. در ايران مثلا رخدادهاي بازار سرمايه چندان هم تحت‌تأثير اين عوامل نيست؛ پس اگر هم حتي مثلا برجام كنار گذاشته شود، خيلي اثر خاص ماندگاري نخواهد داشت.

‌اين اثر كوتاه‌مدت تا چه حد مي‌تواند براي نمونه همان شاخص كل را كه خودتان به آن اشاره كرديد، تحت ‌تأثير قرار دهد؟

قطعا تأثير زيادي نخواهد داشت و اين اثر هم ريزش شاخص است. ببينيد نكته مهم اين است كه اثر تحولات داخلي نسبت به رخدادهاي خارجي بر اقتصاد و بازارهاي ايران به‌مراتب بيشتر است.
‌شما اشاره كرديد كه انتخاب هيلاري به دليل ادامه راه رئيس‌جمهوري قبلي اثر خاصي بر اقتصاد نخواهد گذاشت.

پرسش من اين است كه در مقايسه با ترامپي كه پيش‌تر اعلام كرده هيچ اعتقادي به برجام ندارد، اثر مثبتي بر اقتصاد و بازارهاي داخلي نمي‌گذارد؟
دليلش روشن است؛ براي اينكه درست است كه خانم كلينتون نمي‌خواهد برجام را كنار بگذارد؛ اما روشن است كه نرمش اوباما را هم با ما ندارد. برجام زمان اوباما كه بسيار نرم‌تر و منعطف‌تر با ايران و مسائل ايران برخورد مي‌كرد، نتوانست اثر خاصي بر اقتصاد ايران بگذارد، چه برسد به خانم كلينتون كه مواضع سخت‌تري دارد؛ بنابرين با آمدن خانم هيلاري وضع از زمان اوباما قطعا بهتر نخواهد شد. با اين اوصاف اثر مثبت از اساس دور از ذهن است.

‌آقاي ترامپ چند بار به صراحت مواضعش را درباره ايران اعلام كرده است. اگر تصور كنيم كه به سرعت گفته‌هايش را درباره برجام عملي كند، آن‌وقت اقتصاد با چه مسائلي مواجه مي‌شود؟ در واقع به ‌شكل جداگانه اقتصاد خرد و كلان چطور اثر مي‌پذيرند؟

من فكر مي‌كنم حجم بزرگي از مشكلات كنوني اقتصاد ايران منشأ داخلي دارد؛ يعني در واقع ريشه اين مصائب اقتصادي ما در رابطه‌داشتن يا نداشتن با دنياي خارج نيست؛ بلكه بيشتر از ضعف‌هاي ساختاري و بنيادي در اقتصاد كشور سرچشمه مي‌گيرد؛ ازهمين‌رو بعيد مي‌دانم حتي برداشتن برجام هم بتواند اثر خاصي بر اقتصاد كشور بگذارد. همين الان كه ما برحسب ظاهر با شش قدرت جهاني توافق كرده‌ايم، اين پرسش مطرح است كه واقعا اثر مثبت اين توافق چه بوده است؟ همان‌طور كه اين توافق اثر مثبتي بر اقتصاد ايران نداشته است، لغو و برهم‌خوردن آن هم اثر خاصي در بلندمدت ندارد؛ زيرا تأكيد مي‌كنم كه اقتصاد ايران با مشكلات بزرگ ساختاري و دروني دست‌به‌گريبان است؛ هرچند همان‌طور كه گفتم، ممكن است آثار كوتاه‌مدتي داشته باشد كه اين‌هم حاصل كار سفته‌بازاني در بازار سرمايه است كه مي‌خواهند از آب گل‌آلود ماهي بگيرند؛ كمااينكه اگر دقت كنيد، زماني هم كه برجام به ثمر رسيد، در كوتاه‌مدت اثر رواني بسيار مناسبي داشت.
‌البته پرسش من راجع به كل اقتصاد است، نه بازار سرمايه.

دقت كنيد كه نسبت به شوك‌هاي اين‌گونه كل اقتصاد و بخش واقعي نمي‌تواند واكنش نشان دهد، بخش واقعي به رخدادهاي بنيادي واقعي مي‌تواند واكنش نشان دهد. نخستين نقطه‌اي هم كه نسبت به آثار رواني واكنش مي‌دهد، بازار سرمايه است. بازار سرمايه ما هم بازار عميق و ريشه‌داري كه معاملات آن بخواهد از بخش‌هاي بيروني اثر بگيرد، نيست. دقت كنيد كه شاخص كل گاهي در حال افت است؛ درحالي‌كه بخش واقعي اقتصاد كار خودش را انجام مي‌دهد؛ پس تنها بخشي كه بلافاصله مي‌تواند به چنين رخدادي واكنش نشان دهد، بازار سرمايه است؛ بازار سرمايه هم اثر چنداني از اقتصاد واقعي ايران نمي‌پذيرد؛ همان‌طور كه اثر چنداني هم نمي‌گذارد.

خب؛ من از کل اقتصاد می‌پرسم؛ اثر این انتخابات بر معیشت مردم، اقتصاد خرد، کلان و...؟
این انتخابات تأثیر چندانی بر بخش‌های مختلف اقتصاد ایران ندارد؛ تنها بر بازار سرمایه است که آن هم اثر چندانی بر تحولاتش ندارد. بر سبد ارزی، ذخایر طلا، معیشت خانوار و... اثر بسیاربسیار اندکی خواهد داشت.

‌بر پول‌های بلوکه‌شده ایران چطور؟
به گمان من تنها اگر تحریم‌ها بخواهد بازگردد مشکل خواهیم داشت که درباره آن هم توضیح دادم.
‌خب این سخن شما چه فرقی با سخن آقای احمدی‌نژاد دارد که تحریم‌ها را به کاغذپاره تشبیه کرد؟
سخن من کاملا عکس آن است؛ من معتقدم اگر تحریم‌ها بازگردد، آثار انتخابات بر اقتصاد ایران روشن خواهد شد درحالی‌که آقای احمدی‌نژاد تحریم‌ها را به کاغذپاره تشبیه کرد.

‌شما گفتید اقتصاد ایران از مسائل بیرونی تأثیر نمی‌گیرد؛ همان‌طور که برجام اثر خاصی نداشت، بازگشت تحریم‌ها هم اثری ندارد؛ درحالی‌که برای برجام باید به دولت زمان کافی داده شود تا سازوکارهای ازدست‌رفته دوباره احیا شود، درحالی‌که تحریم‌ها دفعی و ناگهانی اجرا شدند.
پس من این سخن را اصلاح می‌کنم. احتمالا کلامم بد منعقد شده است. ببینید؛ اگر تحریم‌ها از نو برقرار و تشدید شوند، می‌توانند اثرهای شدید و البته ناگواری بر اقتصاد ایران داشته باشند.
 
وقتی اقتصاد ایران این‌طور وابسته به نفت است و از فروش نفت ایران پیشگیری می‌شود، مسلم است که چرخ‌های اقتصاد به‌درستی نچرخد. همه نتایج تحریم‌ها پیش از این بارها بررسی شده است؛ اما خب روشن است که مثلا اگر ترامپ رئیس‌جمهور شود و به‌راستی برجام را کنار بگذارد، عواقب ناگواری برای اقتصاد ایران خواهد داشت؛ از مصائب بانکی گرفته تا مبادلات تجاری خارجی، فروش نفت، کالاهای واسطه‌ای اولیه و کالاهای نهایی. شما دیدید که زمان تحریم‌ها ما حتی در تأمین برخی داروها هم با مشکلاتی مواجه بودیم.

البته این نکته مناسب و امیدوارکننده‌ای است که انتخاب هیلاری امکان برچیده‌شدن برجام را بسیار محدود می‌کند، اما در مواجهه با ترامپ باید بسیار مراقب بود. به گمان من بهتر آن است که دولت از پیش برنامه‌ای برای مواجه‌شدن با ریاست‌جمهوری ترامپ و شیوه برخوردش با تحریم‌ها داشته باشد.
‌خب؛ درباره پول‌های بلوکه‌شده ایران چه؟ چه هیلاری و چه ترامپ رئیس‌جمهور شوند، آیا می‌توان

امیدی به آزادشدن دارایی‌های بلوکه‌شده ایران داشت؟
اگر هیلاری انتخاب شود و برجام ادامه پیدا کند، می‌توانیم امید داشته باشیم ذخایر بلوکه‌شده کشورمان آزاد شود؛ روندی که هم‌اکنون هم تا حدودی در حال انجام است.
این نکته هم باید در نظر گرفته شود، آن بخشی از ذخایر که تاکنون آزاد نشده است، نتیجه حکم‌هایی است که دادگاه‌هایی جداگانه صادر کرده‌اند. آن بخشی که به احکام آن دادگاه‌ها ربطی ندارند، اکنون در حال آزادسازی است و می‌توان امید داشت با ریاست‌جمهوری هیلاری هم ادامه پیدا کند. هرچند اگر ترامپ رئیس‌جمهور شود و برجام را هم منحل نکند، باز هم می‌تواند چوب لای چرخ این ماجرا بگذارد.

مسئله جابه‌جایی این پول‌ها هم مطرح بود که با برداشته‌شدن تحریم بانک مرکزی ایران، روند انتقال آنها به ایران آسان شده است. مگر اینکه برجام لغو شود؛ تحریم‌ها از نو برقرار شود و خب در این شرایط امکان دوباره بلوکه‌شدن منابع و دارایی‌های ایران وجود دارد. حتی با بازگشت تحریم‌ها امکان جابه‌جایی منابع ایران که بلوکه نشده است، باز سخت می‌شود و مصائبی جدید برای اقتصاد ایران خواهد داشت.

اجازه بدهید دوباره تأکید کنم که سخن پیش‌گفته‌ام را اصلاح می‌کنم؛ اگر برجام برداشته شود، مشکلات عملی بسیار حادی گریبان اقتصاد ایران را خواهد گرفت. سخن من از برداشته‌شدن برجام در سطح نظر و حرف نیست، بلکه از سطح عملی سخن می‌گویم.

‌خب؛ انتخاب هر یک از این دو، فارغ از بحث برجام، چگونه می‌تواند تجارت خارجی ایران را تحت‌تأثیر قرار دهد؟
پیش از آن یک جمع‌بندی کنم؛ برداشته‌شدن برجام آثار گسترده منفی در اقتصاد دارد؛ اما برقراری و پایداری‌اش آثار جدید خاصی نخواهد داشت، مگر اینکه مسائل داخلی اقتصاد ایران رفع شود. بنابراین اگر برجام لغو شود، تجارت ایران و جابه‌جایی پول که موضوعی کلیدی است صدمه می‌بیند؛ به‌ویژه آنکه تولید ایران تا حدود زیادی به واردات مواد اولیه و کالاهای واسطه‌ای تکیه دارد. بنابراین با لغو برجام و اختلال در تجارت خارجی، حتما تولید‌کننده داخلی با مشکل مواجه می‌شود. در بحث واردات برای تأمین نیازهای خانواده‌ها با مشکل مواجه می‌شویم چراکه نمی‌توانیم کالا وارد کنیم و حتی اگر برای واردات مشکلی نداشته باشیم، برای نقل‌وانتقال پولش مشکل خواهیم داشت؛ همه مشکلاتی که زمان آقای احمدی‌نژاد وجود داشت.
پربیننده ترین ها