تهران، پایتخت است یا شهر موشها؟
اواخر سال گذشته مديرعامل شرکت ساماندهي مشاغل شهرداري تهران اعلام کرد: لانه موشهاي شهر را تخريب ميکنيم و ظرف شش ماه مشکل موش در تهران حل و مردم به خوبي اين موضوع را حس ميکنند. براي اين کار از روشهاي تلفيقي اصلاح معابر، ارتقاي آموزش شهروندي، برخوردهاي فيزيکي و شيميايي در سطح شهر تهران استفاده ميکنيم و مهمترين اين اقدامات بحث آموزش شهروندان است.
به گزارش ابتکار، شش ماه از آن روز مي گذرد و شهروندان تهران نه تنها احساس نمي کنند که ديگر مشکلي به نام موش ندارند بلکه ترس از موش در خيابان در کنار ترس از خفت گير يکي از دلهره هاي قدم زدن شبانه در خيابان هاي شهر است. موش هايي که هيچ شباهتي به موجودات دوست داشتني انيميشن ها ندارند. اندازه شان هيچ تناسبي با اسمشان ندارند و صفت ترسو هم در موردشان کاربرد ندارند، هيچ اعتنايي به عابران نمي کنند و بي هيچ اغراقي عابر هر لحظه احساس مي کند که ممکن است از سوي اين موجودات شرور مورد حمله واقع شود.
بحث تخريب لانه موش ها تا حدودي صحت دارد، لانه هايشان ويران شده و پناهگاه اصلي آنها در عمليات ساخت بوستان ولايت از بين رفته، همين کار به اصطلاح کارشناسي باعث شده موش ها دست به مهاجرت بزنند و به ساير مناطق سرازير شوند. موش معضلي بود که هميشه وجود داشته اما صحنه ي بهت آور سرازير شدن ده ها موش از سطل هاي زباله که بي اعتنا به رهگذران در حال بلعيدن زباله هاي داخل سطل هستند هولناک است و شهروندان را با اين سوال روبرو مي کند که زير شهر و داخل کانال ها چه خبر است؟
کارشناسان شهرداري که قرار بود اين معضل را شش ماهه حل کنند آيا نمي خواهند گزارشي از عملکرد اين شش ماه به مردم ارائه دهند؟ اكثر پزشكان معتقدند موشها 27نوع بيماري دارند كه براي مردم و محيطزيست ميتوانند بسيار خطرناك باشند. در سرشماري كه نزديك به سه سال پيش توسط شهرداري تهران انجام شد تعداد موشها را سه برابر مردم تهران تخمين زده بودند. يعني امروز حدود 30 ميليون موش در زير خيابانهاي تهران زندگي ميكنند. موشها در هر جايي كه حركت ميكنند از خود اثري به جاي ميگذارند كه موش ديگري اگر از آن ناحيه رد شود، متوجه حضور همنوع خودش ميشود. موش مخربترين نوع حيوان براي شهر است.
در آمار ارائه شده ديگري پرويز پيران، دبيرعلمي کنفرانس ملي مديريت بحران اعلام کرده است که در سالهاي گذشته بيش از 20 ميليون موش در تهران زندگي ميکردند که هماکنون بهصورت تصاعدي اين تعداد به 60 ميليون موش رسيده است و دراين شهر بيش از 7 نوع موش وجود دارد. علاوه بر پراکندگي در آمار نکته قابل ذکر ديگري که ميتوان به آن اشاره کرد پراکندگي اقدامات مسئولان براي رفع اين معضل بوده است. رئيس کميسيون سلامت شوراي شهر تهران معتقد است که سرانه نابودي هر موش 120هزار تومان است و بايد با عقيمسازي موشها هزينه را کمتر کنيم. تهران تنها شهري نيست که با مشکل موش روبرو شده، شهر هاي ديگر، کشور هاي ديگر هم با اين مشکل روبرو بوده اند آيا نتيجه مبارزه با موش ها در همه جاي دنيا منجر به افزايش جمعيت آنها شده؟
به رغم خلأ آماري که در برنامهريزيها براي امحاء نيز مشکلاتي ايجاد ميکند يکي از کارشناسان قديمي شهرداري تهران که نميخواهد نامش ذکر شود، تخمين ميزند به تعداد هر شهروند سه موش در تهران وجود داشته باشد و اگر جمعيت شهر را 12 ميليون نفر در نظر بگيريم، با اين حساب جمعيت موشهاي پايتخت به 36 ميليون ميرسد که رقم قابل توجهي است و اين در حالي است که بايد توجه داشت مطابق مطالعات پزشکي، توليد مثل موشها سريع و در طول يک سال 5 بار و هر بار 6 تا 12 بچه است که در سهماهگي قادر به توليد مثل هستند و با توجه به اينکه در اطراف جويها و خيابانها شرايط خوبي براي تغذيه دارند جمعيتشان در سال به 500 عدد ميرسد؛ شرايط خوبي که البته فقط افزايش تعداد جمعيت موشها را در پي نداشته بلکه باعث تغيير رفتارشان نيز شده است.
چيزي که در فيلمهاي کارتوني در مورد تغذيه موشها نشان داده ميشود اين است که هميشه از پنير تغذيه ميکنند و هميشه در خانههايشان چند قالب آن را ذخيره دارند. در واقعيت هم اغلب از پسماندههاي غذاي موجود در زبالهها براي تغذيه استفاده ميکنند که در زبالههاي تهران به وفور يافت ميشود و سر همين مسئله است که از تهران به عنوان بهشت موشها نام ميبرند؛ بهشتي که ديگر موشهاي آن پسماند غذا و ميوه نميخورند بلکه مثل مردم فستفودخور شدهاند. مسئولان محيط زيست ميگويند به دليل افزايش تغذيه شهروندان از فستفود که متعاقبا پسماندهاي آن را افزايش داده، موشها هم از فستفود تغذيه ميکنند و اين موضوع باعث تغيير رفتارشان هم شده است؛ به طوريکه بيشتر از هميشه در معابر رفت و آمد ميکنند و گاه باعث ترس شهروندان هم ميشوند که اين موضوع نگرانکننده است و ضرورت امحاء موشها را يادآور ميشود. کارشناسان محيط زيست ميگويند موش براي زندگي به آب، غذا و پناهگاه نياز دارد. آب که در جويها و کانالهاي درونشهري وجود دارد. غذا هم که به خاطر رعايت نکردن بهداشت توسط مردم هميشه در دسترس موشها هست و پناهگاه هم همين طور. ساختمانهاي در حال ساخت، زير پلها و جداول کنار پيادهروها که سوراخي در آن وجود دارد و همچنين برخي از اصناف، زمينه مناسبي را براي زندگي و ادامه حيات موشها فراهم ميکنند.
به عنوان نمونه، ميوهفروشيها معمولا سبزيها و کاهو را تميز ميکنند و داخل جويهاي آب يا کنار پيادهرو ميريزند. کاهو سرشار از ويتامين کا است که به ويتامين انعقاد خون هم معروف است. سمومي که براي موش استفاده ميشود سبب خونريزي داخلي در او ميشود که با خوردن کاهو اين خونريزي قطع ميشود و عملا طعمهگذاري براي موش را بياثر ميکند. به گفته ملوک نجفي، کارشناس محيط زيست، در گذشته اگر موش در شب تردد ميکرد به خاطر دسترسي به غدا در شب بود اما حالا با وفور پسماندهاي غذا در روز، اين حيوان هميشه و در همه ساعات در سطح شهر تردد ميکند. همچنين دشمنان طبيعي اين حيوان مانند جغد در شهر زندگي نميکنند و گربهها هم تا غذاي آماده در دسترسشان باشد دنبال شکار موش نميروند و سم هم کارساز نيست چون موش تا لاشه همنوع خودش را ببيند از خوردن طعمه خودداري ميکند و مجموع اين موارد، مهار موش در تهران را سخت ميکند.
مبارزات بي سرانجام
با افزايش جمعيت موشها، شهرداري روشهاي مختلفي را به کار گرفت تا اين جانوران موذي را از بين ببرد. ابتدا از سمهاي شيميايي به اين منظور استفاده کرد که نتيجهاي نداشت. بعد تلههاي چسبي را براي کشتن موشها آزمايش کرد که باز اثرگذار نبود و بعد به موشکشي با اسلحه روي آورد که توجه خيليها را جلب کرد؛ به اين صورت که تعدادي شکارچي موش، شبها به نقاطي که بيشترين جمعيت موشها را دارد رفته و آنها را ساچمهباران ميکردند و بعد از اينکه شکارهايشان را با تفنگ از پا در ميآوردند آنها را بدون کم و زياد يکجا به بيمارستان تحويل ميدادند و رسيد ميگرفتند.
در بيمارستان هم دستگاههاي مخصوصي وجود دارد که با اين دستگاهها لاشه را ضدعفوني کرده و ميسوزانند. اخيرا هم شهرداري تکتيراندازهاي حرفهاي استخدام کرده تا با اشعه مادون قرمز در شب، اين موشها را هدف قرار دهند که از نقطهنظر کارشناسان محيط زيست چندان کمکي به حل مشکل نخواهد کرد. چرا که يکي از مهمترين موانعي که برنامه مبارزه با موشها در شهرهاي بزرگ را با مشکل مواجه ميکند، پيچيدگي زندگي موشهاست. مثلا اينکه آنها نوعي زندگي شبکهاي دارند.
برخي مطالعات نشان ميدهد احتمال بسيار کمي وجود دارد که تعداد زيادي از موشها با يک طعمه مسموم شوند، چرا که با مسموم شدن اولين يا دومين موش، موشهاي ديگر به باقي جامعه موشهاي شهرنشين اعلام خطر ميکنند و به اين ترتيب موشها جان همديگر را نجات ميدهند.
کارشناسان محيط زيست چاره مهار موشهاي شهر را همکاري مردم ميدانند و معتقدند در صورتيکه مردم همکاري کرده و در نهرها زباله نريزند موشها نيز رشد نميکنند چرا که هر جا زباله زياد باشد موش نيز زياد است و حالا که روز به روز هم ميزان زبالهها تا چندين برابر افزايش مييابد نياز به همکاري بيشتري از سوي شهروندان وجود دارد. در اين رابطه اقدامات آموزشي براي کاهش تعداد موشها يک ضرورت بوده و بايد به شهروندان آموزشهاي لازم داده شود تا با رعايت بهداشت، مانع از رشد هر روزه جمعيت موشها شد.
به گزارش ابتکار، شش ماه از آن روز مي گذرد و شهروندان تهران نه تنها احساس نمي کنند که ديگر مشکلي به نام موش ندارند بلکه ترس از موش در خيابان در کنار ترس از خفت گير يکي از دلهره هاي قدم زدن شبانه در خيابان هاي شهر است. موش هايي که هيچ شباهتي به موجودات دوست داشتني انيميشن ها ندارند. اندازه شان هيچ تناسبي با اسمشان ندارند و صفت ترسو هم در موردشان کاربرد ندارند، هيچ اعتنايي به عابران نمي کنند و بي هيچ اغراقي عابر هر لحظه احساس مي کند که ممکن است از سوي اين موجودات شرور مورد حمله واقع شود.
بحث تخريب لانه موش ها تا حدودي صحت دارد، لانه هايشان ويران شده و پناهگاه اصلي آنها در عمليات ساخت بوستان ولايت از بين رفته، همين کار به اصطلاح کارشناسي باعث شده موش ها دست به مهاجرت بزنند و به ساير مناطق سرازير شوند. موش معضلي بود که هميشه وجود داشته اما صحنه ي بهت آور سرازير شدن ده ها موش از سطل هاي زباله که بي اعتنا به رهگذران در حال بلعيدن زباله هاي داخل سطل هستند هولناک است و شهروندان را با اين سوال روبرو مي کند که زير شهر و داخل کانال ها چه خبر است؟
کارشناسان شهرداري که قرار بود اين معضل را شش ماهه حل کنند آيا نمي خواهند گزارشي از عملکرد اين شش ماه به مردم ارائه دهند؟ اكثر پزشكان معتقدند موشها 27نوع بيماري دارند كه براي مردم و محيطزيست ميتوانند بسيار خطرناك باشند. در سرشماري كه نزديك به سه سال پيش توسط شهرداري تهران انجام شد تعداد موشها را سه برابر مردم تهران تخمين زده بودند. يعني امروز حدود 30 ميليون موش در زير خيابانهاي تهران زندگي ميكنند. موشها در هر جايي كه حركت ميكنند از خود اثري به جاي ميگذارند كه موش ديگري اگر از آن ناحيه رد شود، متوجه حضور همنوع خودش ميشود. موش مخربترين نوع حيوان براي شهر است.
در آمار ارائه شده ديگري پرويز پيران، دبيرعلمي کنفرانس ملي مديريت بحران اعلام کرده است که در سالهاي گذشته بيش از 20 ميليون موش در تهران زندگي ميکردند که هماکنون بهصورت تصاعدي اين تعداد به 60 ميليون موش رسيده است و دراين شهر بيش از 7 نوع موش وجود دارد. علاوه بر پراکندگي در آمار نکته قابل ذکر ديگري که ميتوان به آن اشاره کرد پراکندگي اقدامات مسئولان براي رفع اين معضل بوده است. رئيس کميسيون سلامت شوراي شهر تهران معتقد است که سرانه نابودي هر موش 120هزار تومان است و بايد با عقيمسازي موشها هزينه را کمتر کنيم. تهران تنها شهري نيست که با مشکل موش روبرو شده، شهر هاي ديگر، کشور هاي ديگر هم با اين مشکل روبرو بوده اند آيا نتيجه مبارزه با موش ها در همه جاي دنيا منجر به افزايش جمعيت آنها شده؟
به رغم خلأ آماري که در برنامهريزيها براي امحاء نيز مشکلاتي ايجاد ميکند يکي از کارشناسان قديمي شهرداري تهران که نميخواهد نامش ذکر شود، تخمين ميزند به تعداد هر شهروند سه موش در تهران وجود داشته باشد و اگر جمعيت شهر را 12 ميليون نفر در نظر بگيريم، با اين حساب جمعيت موشهاي پايتخت به 36 ميليون ميرسد که رقم قابل توجهي است و اين در حالي است که بايد توجه داشت مطابق مطالعات پزشکي، توليد مثل موشها سريع و در طول يک سال 5 بار و هر بار 6 تا 12 بچه است که در سهماهگي قادر به توليد مثل هستند و با توجه به اينکه در اطراف جويها و خيابانها شرايط خوبي براي تغذيه دارند جمعيتشان در سال به 500 عدد ميرسد؛ شرايط خوبي که البته فقط افزايش تعداد جمعيت موشها را در پي نداشته بلکه باعث تغيير رفتارشان نيز شده است.
چيزي که در فيلمهاي کارتوني در مورد تغذيه موشها نشان داده ميشود اين است که هميشه از پنير تغذيه ميکنند و هميشه در خانههايشان چند قالب آن را ذخيره دارند. در واقعيت هم اغلب از پسماندههاي غذاي موجود در زبالهها براي تغذيه استفاده ميکنند که در زبالههاي تهران به وفور يافت ميشود و سر همين مسئله است که از تهران به عنوان بهشت موشها نام ميبرند؛ بهشتي که ديگر موشهاي آن پسماند غذا و ميوه نميخورند بلکه مثل مردم فستفودخور شدهاند. مسئولان محيط زيست ميگويند به دليل افزايش تغذيه شهروندان از فستفود که متعاقبا پسماندهاي آن را افزايش داده، موشها هم از فستفود تغذيه ميکنند و اين موضوع باعث تغيير رفتارشان هم شده است؛ به طوريکه بيشتر از هميشه در معابر رفت و آمد ميکنند و گاه باعث ترس شهروندان هم ميشوند که اين موضوع نگرانکننده است و ضرورت امحاء موشها را يادآور ميشود. کارشناسان محيط زيست ميگويند موش براي زندگي به آب، غذا و پناهگاه نياز دارد. آب که در جويها و کانالهاي درونشهري وجود دارد. غذا هم که به خاطر رعايت نکردن بهداشت توسط مردم هميشه در دسترس موشها هست و پناهگاه هم همين طور. ساختمانهاي در حال ساخت، زير پلها و جداول کنار پيادهروها که سوراخي در آن وجود دارد و همچنين برخي از اصناف، زمينه مناسبي را براي زندگي و ادامه حيات موشها فراهم ميکنند.
به عنوان نمونه، ميوهفروشيها معمولا سبزيها و کاهو را تميز ميکنند و داخل جويهاي آب يا کنار پيادهرو ميريزند. کاهو سرشار از ويتامين کا است که به ويتامين انعقاد خون هم معروف است. سمومي که براي موش استفاده ميشود سبب خونريزي داخلي در او ميشود که با خوردن کاهو اين خونريزي قطع ميشود و عملا طعمهگذاري براي موش را بياثر ميکند. به گفته ملوک نجفي، کارشناس محيط زيست، در گذشته اگر موش در شب تردد ميکرد به خاطر دسترسي به غدا در شب بود اما حالا با وفور پسماندهاي غذا در روز، اين حيوان هميشه و در همه ساعات در سطح شهر تردد ميکند. همچنين دشمنان طبيعي اين حيوان مانند جغد در شهر زندگي نميکنند و گربهها هم تا غذاي آماده در دسترسشان باشد دنبال شکار موش نميروند و سم هم کارساز نيست چون موش تا لاشه همنوع خودش را ببيند از خوردن طعمه خودداري ميکند و مجموع اين موارد، مهار موش در تهران را سخت ميکند.
مبارزات بي سرانجام
با افزايش جمعيت موشها، شهرداري روشهاي مختلفي را به کار گرفت تا اين جانوران موذي را از بين ببرد. ابتدا از سمهاي شيميايي به اين منظور استفاده کرد که نتيجهاي نداشت. بعد تلههاي چسبي را براي کشتن موشها آزمايش کرد که باز اثرگذار نبود و بعد به موشکشي با اسلحه روي آورد که توجه خيليها را جلب کرد؛ به اين صورت که تعدادي شکارچي موش، شبها به نقاطي که بيشترين جمعيت موشها را دارد رفته و آنها را ساچمهباران ميکردند و بعد از اينکه شکارهايشان را با تفنگ از پا در ميآوردند آنها را بدون کم و زياد يکجا به بيمارستان تحويل ميدادند و رسيد ميگرفتند.
در بيمارستان هم دستگاههاي مخصوصي وجود دارد که با اين دستگاهها لاشه را ضدعفوني کرده و ميسوزانند. اخيرا هم شهرداري تکتيراندازهاي حرفهاي استخدام کرده تا با اشعه مادون قرمز در شب، اين موشها را هدف قرار دهند که از نقطهنظر کارشناسان محيط زيست چندان کمکي به حل مشکل نخواهد کرد. چرا که يکي از مهمترين موانعي که برنامه مبارزه با موشها در شهرهاي بزرگ را با مشکل مواجه ميکند، پيچيدگي زندگي موشهاست. مثلا اينکه آنها نوعي زندگي شبکهاي دارند.
برخي مطالعات نشان ميدهد احتمال بسيار کمي وجود دارد که تعداد زيادي از موشها با يک طعمه مسموم شوند، چرا که با مسموم شدن اولين يا دومين موش، موشهاي ديگر به باقي جامعه موشهاي شهرنشين اعلام خطر ميکنند و به اين ترتيب موشها جان همديگر را نجات ميدهند.
کارشناسان محيط زيست چاره مهار موشهاي شهر را همکاري مردم ميدانند و معتقدند در صورتيکه مردم همکاري کرده و در نهرها زباله نريزند موشها نيز رشد نميکنند چرا که هر جا زباله زياد باشد موش نيز زياد است و حالا که روز به روز هم ميزان زبالهها تا چندين برابر افزايش مييابد نياز به همکاري بيشتري از سوي شهروندان وجود دارد. در اين رابطه اقدامات آموزشي براي کاهش تعداد موشها يک ضرورت بوده و بايد به شهروندان آموزشهاي لازم داده شود تا با رعايت بهداشت، مانع از رشد هر روزه جمعيت موشها شد.
گزارش خطا
آخرین اخبار