معمای غیبت هاشمی در جامعه روحانیتمبارز
آرمان نوشت: جامعه روحانیت مبارز تهران، بدون حضور شخصیتهایی نظیر آیتا... هاشمی رفسنجانی و حجت الاسلام و المسلمین ناطق نوری، اعتبار گذشته را نخواهد داشت. اعتبار جامعه روحانیت مبارز تهران، به حضور شخصیت برجستهای چون آیتا... هاشمی است اما از آنجایی که برخی از جریانات تندرو و بعضا مخالف آیتا... هاشمی رفسنجانی در جامعه روحانیت مبارز، شان و شئونات رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام را رعایت نمیکنند، روشن است که آیتا... هاشمی نیز میل چندانی به حضور در جلسات جامعه روحانیت مبارز تهران، از خود نشان ندهد.
صدای ایران - این جامعه روحانیت مبارز تهران است که باید وقت خود را با آیتا... هاشمی رفسنجانی تنظیم کند. اگر چه در تشکیلات این چنینی، فرد محوری وجود ندارد اما اگر وزن و سابقه و توان مدیریتی افراد در هر تشکیلاتی محاسبه نشود، میتواند موجب رویگردانی از حضور در جلسات جامعه روحانیت مبارز تهران شود. به هر حال طبیعی است که اعضای هر تشکل سیاسی، دیدگاههای متفاوتی داشته باشند. با این وجود و با توجه به تخریبی که نسبت به شخص آیتا... هاشمی رفسنجانی به صورت سیستماتیک و با غمض عین کردن برخی از بزرگان صورت میگیرد، زمینه حمله به آیتا... هاشمی فراهم میشود.
به اعتقاد نگارنده، بزرگان کشور باید نسبت به شخصیتهای بزرگ و استوانههای انقلاب و شخصیتهایی که در شکلگیری، حفظ و تداوم نظام جمهوری اسلامی نقش داشتهاند، حساس باشند. سکوت رضایتمندانه نسبت به تخریب شخصیتهایی نظیر آیتا... هاشمی، زمینه را برای تخریب برخی از افراد و جریانات سیاسی مهیا میسازد.
هنگامی که در نمازهای جمعه، به جای تاکید بر اصلیترین فلسفه شکلگیری نماز جمعه که رعایت تقوا و حفظ آبروی مسلمانان و سخن گفتن به عدالت و انصاف است، شاهد توهین و تخریب هستیم، نمیتوان نیم از افرادی در ردههای پایینتر، انتظاری غیر از آن را داشته باشیم. اختلاف دیدگاه و سلیقه، همواره بوده و خواهد بود و رقابت و انتقاد نیز،
نه تنها مذموم نیست بلکه بسیار ضروری و لازم است. اما به باور نگارنده، برخی از انتقادات از موضع کنار زدن چهرههای اصلی انقلاب اسلامی صورت میگیرد که باید با برخورد قاطع بزرگان نظام، به این دست از تخریبها خاتمه داد. از سوی دیگر، مشکل اساسی برخی از تشکلها همچون جامعه روحانیت مبارز تهران آن است که کارکردی دوگانه از خود نشان دادهاند. جامعه روحانیت مبارز تهران باید روشن سازد که حزبی سیاسی است یا نهادی روحانی. اگر اساسنامه، مرام نامه و اهداف مشخص سیاسی دارد، در آن صورت، باید به روشنی آن را یک حزب سیاسی تلقی کنیم.
قاعدتا افرادی که در حزبی فعالیت میکنند که آرمانها و اهداف شان با آن حزب همراه نیست، حضورشان نیز بی معنا و بدون کارکرد ارزیابی خواهد شد. از سوی دیگر، ممکن است جامعه روحانیت مبارز تهران، بخواهد همچون دورههای اولیه شکلگیری خود عمل کرده و به ایفای نقش بپردازد و نقش هدایتگری و روشنگری کلی جامعه ایران را بر عهده بگیرد.
تا زمانی که این موضوع برای اکثریت اعضای فعلی جامعه روحانیت مبارز تهران، مشخص نشود، این جامعه همچنان دچار بلاتکلیفی خواهد بود. این در حالی است که جامعه روحانیت مبارز تهران، نشان داده که در هیبت یک حزب سیاسی عمل کرده تا پای بندی به وظیفه اصلی روحانیت که به صورت عام در جامعه ایران باید به بیان اهداف کلی انقلاب اسلامی که مبتنی بر استقلال، آزادی و جمهوری اسلامی، با قرائتی که توسط امام خمینی مطرح شد، بپردازد.
اگر چنین امری در جامعه روحانیت مبارز مشخص شود، هم تکلیف اعضای فعلی جامعه روحانیت، اعم از کسانی که در جلسات شرکت میکنند یا حضور نمییابند، تعیین خواهد شد و هم مردم متوجه خواهند شد که در مواجهه با جامعه روحانیت مبارز چه نوع واکنشی را از خود نشان دهند. این اصلیترین مسالهای است که جامعه روحانیت مبارز تهران باید برای خود تبیین و آن را اعلام کند.
گزارش خطا
نظر شما
آخرین اخبار