دختران دههشصتی پشت سد ازدواج
بیشتر جاماندگان از قشر متاهلان، دختران دهه شصت هستند، ۳ عاملی اصلی تاخیر در ازدواج این دختران، افزایش سطح تحصیلات، فاصله سنی میان دختران و پسران و نگاه آرمانی در ازدواج میان این نسل است.
به گزارش صدای ایران، حس نوستالژی با سختیها آمیختهتر است و همین است که دهه شصتیها نوستالژی بازتر هستند؛ برای دهه شصتیها همه چیز با نوع خاصی از سختی پیوند خورده بود؛ از آژیر قرمز گاه و بیگاه، تحصیل در کلاسهای ۴۰ تا ۵۰ نفره، پشت کنکور ماندنها و بعدها بیکاری. حالا هم تجرد قطعی تعداد قابل توجهی از دختران دهه۶۰ که این روزها مسئولان و رسانهها از آن با عنوان «بحران» نام میبرند.
دختران «آرزوهای بیکران» دیگر منتظر شاهزادهای با اسب سفید نیستند تا کاخ آرزوهاشان را بسازند، انتظار آنقدر طولانی شده است که به روایت آمارها دهه شصتیها بیشترین مجردها را در میان گروههای سنی تشکیل میدهند.
تعداد موالید دختران دهه ۶۰ بیش از پسران بود
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران درباره پشت سد ازدواج ماندن دختران دهه شصت می گوید: وقتی تحولات جمعیتی دهه شصت را بررسی می کنیم، می بینیم با وجود آنکه به طور معمول تعداد موالید دختر و پسر برابر است در این سال ها تعداد دختران از پسران پیشی می گیرد همچنین به دلیل اینکه در جامعه ما همسن گزینی مبنای ازدواج نیست و معمولا فاصله ازدواج بین ۵ تا ۷ سال است دختران دهه شصت با کاهش گزینه های ازدواج مواجه شدند. خوشبختانه در حال حاضر فاصله ازدواج سن زن و مرد به ۳ سال رسیده است بنابراین این مشکل تا حدودی برطرف شده است.
وی ادامه داد: بر اساس همین اختلاف فاصله سنی ازدواج میان زنان و مردان، مردان دهه شصت علاقه مندند با دختران دهه ۷۰ ازدواج کنند و این مشکل برای دختران دهه ۷۰ کمتر به چشم می آید.
این جامعه شناس دیگر دلیل تاخیر ازدواج دهه شصتی ها را افزایش ورود این متولدین به دانشگاه می داند تا آنجا که دختران دهه شصتی، ۶۰ درصد ورودی دانشگاه ها را به خود اختصاص داده بودند و یک دختر تحصیلکرده به سختی حاضر است با کسی که تحصیلات پایین تری نسبت به خود دارد ازدواج کند.
سیدحسن موسویچلک معتقد است برای آنکه این دختران به مرز تجرد قطعی نرسند باید خودشان برای خودشان چارهای بیندیشند و باید در معیارهای خود تجدیدنظر کنند. شاید برای آنکه از تجرد قطعی فاصله بگیرند باید از ایدهآل های خود کمی فاصله بگیرند، همچنین کاهش فاصله سنی ازدواج نیز نشانه های خوبی در تغییر فرهنگ ازدواج است. شاخصی که در برخی موارد باعث تاخیر در ازدواج شده است. پذیرفتن همسن گزینی آسان نیست اما باید این در جامعه جا بیفتد همانطور که در بسیاری از کشورها این موضوع را داریم.
با خطر تجدید نسل مواجهیم
نیره توکلی جامعه شناس نیز با تایید این موضوع که آمار ازدواج در دهه ۶۰ پایین است، گفت: آمار پایین ازدواج و عبور از سن بچهدار شدن و عدم تمایل فرزندآوری می تواند ما را با خطر تجدید نسل مواجه کند. ما تا ۱۰ سال دیگر دچار یک جمعیت کهنسال خواهیم شد و بیشتر جمعیت خانواده ها را افراد مسن تشکیل می دهند. افراد مجرد یا متاهلی که بچهدار نشده اند به خصوص این موضوع در طبقه متوسط بیشتر مشاهده می شود.
وی افزایش هزینه های زندگی و محدودیت های انتخاب در میان زنان را برخی از دلایل عدم تمایل زنان به ازدواج دانست و گفت: محدود کردن امکان انتخاب برای زنان با هدف آنکه آمار ازدواج بالا رود جامعه را در درازمدت با فساد زیرپوستی مواجه می کند. فسادی که حتی در چارچوب خانواده ها شکل می گیرد و دلیل اصلی آن هم کم بودن امکان انتخاب است.
وی کمرنگ شدن ارزش های اخلاقی را یکی دیگر از دلایل عدم تمایل به ازدواج می داند و می گوید: برای ازدواج، فرزندآوری و ... نیاز به امنیت و امکانات است و باید این دو نیاز را به دختران بدهیم.
یک آسیب شناس نیز دلیل کاهش ازدواج در دختران دهه ۶۰ را نوعی بلاتکلیفی اجتماعی می داند و می گوید: دهه شصتی ها نه نگاه نسل قبل خود را به طور کامل قبول دارند که نوعی زندگی ایرانی اسلامی و سنتی بود و نه می توانند معیارهای نسل بعدی خود یعنی دهه هفتاد را بپذیرند که همه چیز را آسان می گیرند.
این دهه دچار معیارهای انتقالی است برای همین نیز با مشکل مواجه است. دهه ۷۰ آنقدر موضوع را ساده گرفته که می بینیم حتی طول عمل ازدواج هایشان یک تا سه سال است از آن سو دهه شصتی ها آنقدر معیارهای بالایی برای ازدواج دارند که به سختی انتخاب می کنند.
غلامرضا علیزاده جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز در خصوص افزایش جمعیت دختران مجرد در دهه شصت می گوید: در این دهه ما با پدیده پرزایی یا انفجار جمعیت روبه رو بودیم. نرخ رشد جمعیت تقریبا به ۴ رسید یعنی اگر همین نرخ رشد ادامه پیدا می کرد هر ۱۸ سال جمعیت ایراندو برابر می شد. در حالی که با رشد کنونی جامعه که حدود ۱.۸ است تقریبا هر ۶۰ سال جمعیت کشور دو برابر خواهد شد.
دختران این دهه تعداد بالای جامعه دانشگاهی را نیز به خود اختصاص دادند می بینیم در این سال ها بیشتر صندلی دانشگاه ها را دختران اشغال کردند بنابراین این سطح سلیقه آنها نیز ارتقا پیدا کرده و انتظارات شان از یک زندگی مشترک بالاتر می رود دختری که دارای مدرک کارشناسی است کمتر حاضر است همسر مردی شود که دارای مدرک پایین تری است.
در حالی که پسرانی در این مقطع سنی بودند که پشت درهای دانشگاه مانده بودند، دختری که دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد است به دنبال فردی است که همطراز خود باشد بنابراین نوعی مقاومت برای ازدواج با افرادی که سطح پایین تری از لحاظ موقعیت تحصیلی دارند در وجود آنها شکل می گیرد که یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج است.
وی افزود: همچنین در فرهنگ خانواده های ما ازدواج دختر با فردی که کوچکتر از خود است مناسب نیست و برای یک میلیون و ۷۰۰ دختری که به سن ازدواج رسیده اند این شرایط وجود نداشت که با پسر بزرگتر از خود ازدواج کنند بنابراین دختران دهه شصت برای آنکه بتوانند ازدواج کنند باید در ایدهآلها و الگوها و معیارهای آرمانی خود تجدید نظر کنند.
وی افزود: در همین راستا می بینیم که برخی دختران با مدرک دکتری و فوق لیسانس با پسران زیر دیپلم یا بازاری ازدواج کردند این دختران برای آنکه ازدواج کنند معیارهای معمول را بر هم زدند. بنابراین سه عامل اصلی سبب افزایش دختران مجرد دهه شصت شده است، نخست فاصله سنی که میان دختران با پسران برای ازدواج وجود داشت و معمولا باید پسران چند سال بزرگتر از دختران باشند، آرمان گرایی دهه ۶۰ و افزایش جمعیت دختران تحصیلکرده در این دهه.
در دهه آینده تعداد پسران متقاضی ازدواج بیش از دختران خواهد بود
شهلا کاظمی پور جمعیتشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران هم با بیان این که بیشتر مراجعه کنندگان سایت های همسریابی متولدان دهه ۵۰ و ۶۰ هستند می گوید: کسانی که متولد دهه ۶۰ و ۵۰ هستند و هنوز مجرد هستند قطعا گروه هدف کمتری برای ازدواج دارند چون همسنهای آنها الان ازدواج کردند و دایره انتخاب آنها محدود است از همین رو این سایتها را راهکاری برای پیدا کردن همسر می دانند.
از طرفی هم ناگزیرند که گاهی با مرد یا زن کوچکتر از خودشان ازدواج کنند درحالیکه اگر همسن گزینی باشد این مشکلات کمتر است. البته الان بیشتردختران دهه ۶۰ مجرد هستند چون باید با پسران متولد شده دهه ۵۰ یا ۵۵ ازدواج می کردند که تعداد پسران متولد این دهه کمتر از دختران است و درنتیجه تعادل بین تعداد مجردین دختر و پسر به هم خورده است که اصطلاحا می گویند مضیقه ازدواج اتفاق افتاده است. پس فعلا مجرد ماندن در سن بالا بیشتر برای متولدین این دهه است اما در دهه آینده تعداد پسران متقاضی ازدواج بیش از دختران خواهد بود.
وی در خصوص دلیل این اتفاق می گوید: پسرانی که در دهه ۶۰ متولد شده اند با دختران دهه ۷۰ ازدواج می کنند اما در این دهه باروری کاهش یافته و از طرفی تعداد تولد پسرها هم بیشتر است برای همین احتمال تجرد قطعی برای دختران بیشتر است.
به گزارش صدای ایران، حس نوستالژی با سختیها آمیختهتر است و همین است که دهه شصتیها نوستالژی بازتر هستند؛ برای دهه شصتیها همه چیز با نوع خاصی از سختی پیوند خورده بود؛ از آژیر قرمز گاه و بیگاه، تحصیل در کلاسهای ۴۰ تا ۵۰ نفره، پشت کنکور ماندنها و بعدها بیکاری. حالا هم تجرد قطعی تعداد قابل توجهی از دختران دهه۶۰ که این روزها مسئولان و رسانهها از آن با عنوان «بحران» نام میبرند.
دختران «آرزوهای بیکران» دیگر منتظر شاهزادهای با اسب سفید نیستند تا کاخ آرزوهاشان را بسازند، انتظار آنقدر طولانی شده است که به روایت آمارها دهه شصتیها بیشترین مجردها را در میان گروههای سنی تشکیل میدهند.
تعداد موالید دختران دهه ۶۰ بیش از پسران بود
رئیس انجمن مددکاران اجتماعی ایران درباره پشت سد ازدواج ماندن دختران دهه شصت می گوید: وقتی تحولات جمعیتی دهه شصت را بررسی می کنیم، می بینیم با وجود آنکه به طور معمول تعداد موالید دختر و پسر برابر است در این سال ها تعداد دختران از پسران پیشی می گیرد همچنین به دلیل اینکه در جامعه ما همسن گزینی مبنای ازدواج نیست و معمولا فاصله ازدواج بین ۵ تا ۷ سال است دختران دهه شصت با کاهش گزینه های ازدواج مواجه شدند. خوشبختانه در حال حاضر فاصله ازدواج سن زن و مرد به ۳ سال رسیده است بنابراین این مشکل تا حدودی برطرف شده است.
وی ادامه داد: بر اساس همین اختلاف فاصله سنی ازدواج میان زنان و مردان، مردان دهه شصت علاقه مندند با دختران دهه ۷۰ ازدواج کنند و این مشکل برای دختران دهه ۷۰ کمتر به چشم می آید.
این جامعه شناس دیگر دلیل تاخیر ازدواج دهه شصتی ها را افزایش ورود این متولدین به دانشگاه می داند تا آنجا که دختران دهه شصتی، ۶۰ درصد ورودی دانشگاه ها را به خود اختصاص داده بودند و یک دختر تحصیلکرده به سختی حاضر است با کسی که تحصیلات پایین تری نسبت به خود دارد ازدواج کند.
سیدحسن موسویچلک معتقد است برای آنکه این دختران به مرز تجرد قطعی نرسند باید خودشان برای خودشان چارهای بیندیشند و باید در معیارهای خود تجدیدنظر کنند. شاید برای آنکه از تجرد قطعی فاصله بگیرند باید از ایدهآل های خود کمی فاصله بگیرند، همچنین کاهش فاصله سنی ازدواج نیز نشانه های خوبی در تغییر فرهنگ ازدواج است. شاخصی که در برخی موارد باعث تاخیر در ازدواج شده است. پذیرفتن همسن گزینی آسان نیست اما باید این در جامعه جا بیفتد همانطور که در بسیاری از کشورها این موضوع را داریم.
با خطر تجدید نسل مواجهیم
نیره توکلی جامعه شناس نیز با تایید این موضوع که آمار ازدواج در دهه ۶۰ پایین است، گفت: آمار پایین ازدواج و عبور از سن بچهدار شدن و عدم تمایل فرزندآوری می تواند ما را با خطر تجدید نسل مواجه کند. ما تا ۱۰ سال دیگر دچار یک جمعیت کهنسال خواهیم شد و بیشتر جمعیت خانواده ها را افراد مسن تشکیل می دهند. افراد مجرد یا متاهلی که بچهدار نشده اند به خصوص این موضوع در طبقه متوسط بیشتر مشاهده می شود.
وی افزایش هزینه های زندگی و محدودیت های انتخاب در میان زنان را برخی از دلایل عدم تمایل زنان به ازدواج دانست و گفت: محدود کردن امکان انتخاب برای زنان با هدف آنکه آمار ازدواج بالا رود جامعه را در درازمدت با فساد زیرپوستی مواجه می کند. فسادی که حتی در چارچوب خانواده ها شکل می گیرد و دلیل اصلی آن هم کم بودن امکان انتخاب است.
وی کمرنگ شدن ارزش های اخلاقی را یکی دیگر از دلایل عدم تمایل به ازدواج می داند و می گوید: برای ازدواج، فرزندآوری و ... نیاز به امنیت و امکانات است و باید این دو نیاز را به دختران بدهیم.
یک آسیب شناس نیز دلیل کاهش ازدواج در دختران دهه ۶۰ را نوعی بلاتکلیفی اجتماعی می داند و می گوید: دهه شصتی ها نه نگاه نسل قبل خود را به طور کامل قبول دارند که نوعی زندگی ایرانی اسلامی و سنتی بود و نه می توانند معیارهای نسل بعدی خود یعنی دهه هفتاد را بپذیرند که همه چیز را آسان می گیرند.
این دهه دچار معیارهای انتقالی است برای همین نیز با مشکل مواجه است. دهه ۷۰ آنقدر موضوع را ساده گرفته که می بینیم حتی طول عمل ازدواج هایشان یک تا سه سال است از آن سو دهه شصتی ها آنقدر معیارهای بالایی برای ازدواج دارند که به سختی انتخاب می کنند.
غلامرضا علیزاده جامعه شناس و استاد دانشگاه نیز در خصوص افزایش جمعیت دختران مجرد در دهه شصت می گوید: در این دهه ما با پدیده پرزایی یا انفجار جمعیت روبه رو بودیم. نرخ رشد جمعیت تقریبا به ۴ رسید یعنی اگر همین نرخ رشد ادامه پیدا می کرد هر ۱۸ سال جمعیت ایراندو برابر می شد. در حالی که با رشد کنونی جامعه که حدود ۱.۸ است تقریبا هر ۶۰ سال جمعیت کشور دو برابر خواهد شد.
دختران این دهه تعداد بالای جامعه دانشگاهی را نیز به خود اختصاص دادند می بینیم در این سال ها بیشتر صندلی دانشگاه ها را دختران اشغال کردند بنابراین این سطح سلیقه آنها نیز ارتقا پیدا کرده و انتظارات شان از یک زندگی مشترک بالاتر می رود دختری که دارای مدرک کارشناسی است کمتر حاضر است همسر مردی شود که دارای مدرک پایین تری است.
در حالی که پسرانی در این مقطع سنی بودند که پشت درهای دانشگاه مانده بودند، دختری که دارای مدرک کارشناسی و کارشناسی ارشد است به دنبال فردی است که همطراز خود باشد بنابراین نوعی مقاومت برای ازدواج با افرادی که سطح پایین تری از لحاظ موقعیت تحصیلی دارند در وجود آنها شکل می گیرد که یکی از دلایل بالا رفتن سن ازدواج است.
وی افزود: همچنین در فرهنگ خانواده های ما ازدواج دختر با فردی که کوچکتر از خود است مناسب نیست و برای یک میلیون و ۷۰۰ دختری که به سن ازدواج رسیده اند این شرایط وجود نداشت که با پسر بزرگتر از خود ازدواج کنند بنابراین دختران دهه شصت برای آنکه بتوانند ازدواج کنند باید در ایدهآلها و الگوها و معیارهای آرمانی خود تجدید نظر کنند.
وی افزود: در همین راستا می بینیم که برخی دختران با مدرک دکتری و فوق لیسانس با پسران زیر دیپلم یا بازاری ازدواج کردند این دختران برای آنکه ازدواج کنند معیارهای معمول را بر هم زدند. بنابراین سه عامل اصلی سبب افزایش دختران مجرد دهه شصت شده است، نخست فاصله سنی که میان دختران با پسران برای ازدواج وجود داشت و معمولا باید پسران چند سال بزرگتر از دختران باشند، آرمان گرایی دهه ۶۰ و افزایش جمعیت دختران تحصیلکرده در این دهه.
در دهه آینده تعداد پسران متقاضی ازدواج بیش از دختران خواهد بود
شهلا کاظمی پور جمعیتشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران هم با بیان این که بیشتر مراجعه کنندگان سایت های همسریابی متولدان دهه ۵۰ و ۶۰ هستند می گوید: کسانی که متولد دهه ۶۰ و ۵۰ هستند و هنوز مجرد هستند قطعا گروه هدف کمتری برای ازدواج دارند چون همسنهای آنها الان ازدواج کردند و دایره انتخاب آنها محدود است از همین رو این سایتها را راهکاری برای پیدا کردن همسر می دانند.
از طرفی هم ناگزیرند که گاهی با مرد یا زن کوچکتر از خودشان ازدواج کنند درحالیکه اگر همسن گزینی باشد این مشکلات کمتر است. البته الان بیشتردختران دهه ۶۰ مجرد هستند چون باید با پسران متولد شده دهه ۵۰ یا ۵۵ ازدواج می کردند که تعداد پسران متولد این دهه کمتر از دختران است و درنتیجه تعادل بین تعداد مجردین دختر و پسر به هم خورده است که اصطلاحا می گویند مضیقه ازدواج اتفاق افتاده است. پس فعلا مجرد ماندن در سن بالا بیشتر برای متولدین این دهه است اما در دهه آینده تعداد پسران متقاضی ازدواج بیش از دختران خواهد بود.
وی در خصوص دلیل این اتفاق می گوید: پسرانی که در دهه ۶۰ متولد شده اند با دختران دهه ۷۰ ازدواج می کنند اما در این دهه باروری کاهش یافته و از طرفی تعداد تولد پسرها هم بیشتر است برای همین احتمال تجرد قطعی برای دختران بیشتر است.
گزارش خطا
آخرین اخبار