بررسی ابعاد همکاری نظامی ایران و روسیه
محمد رضا صمدی مقدم در آسیا نوشت: هم زمان با انتشار خبر حضور چند جنگنده نظامی روسیه در پایگاه نظامی نوژه همدان شاهد واکنش های متعددی در ابعاد داخلی و بین المللی بودیم. در ابعاد داخلی برخی با استناد به قانون اساسی استقرار هرگونه پایگاه نظامی خارجی در کشور حتی برای استفاده صلح آمیز را ممنوع دانسته و خواستار پایان دادن به این همکاری بودند در حالی که عدهای نیز آن را مصداق واگذاری پایگاه نظامی نمی دانند وآن را صرفا نوعی همکاری موردی منطقهای به حساب آوردند.
در ابعاد بین المللی اما واکنشها متفاوت بود. تعدادی از کشورها این همکاری را مصداق تامین، فروش و انتقال تجهیرات هوایی جنگی به ایران دانسته و بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل این همکاری را نوعی تخلف روسیه از قطعنامه شورای امنیت دانستند. در همین رابطه برخی تحلیل گران خارجی این اقدام را نوعی فشار روسیه به امریکا می دانند تا بدین وسیله این کشور را در سیاست های منطقه ای به خصوص سوریه همراه با خود کند.
در کنار تمامی بحثها و تحلیلها و حتی تعلیق استفاده از این پایگاه توسط روسیه به نظر میرسد مساله فراتر از تحلیل های مجلس، قانون اساسی و تصمیمات شوری عالی امنیت ملی است.
واقعیتهای منطقه و جهان ما را ملزم میکند نگاهی کلان و استراتژیک به موضوع داشته باشیم. بعد از برجام و حاکم شدن این نگاه تحلیلی که ایران با اجرایی شدن اولین قدم های برجام ضمن خارج شدن از انزوا میتواند نقش فعال تری در منطقه داشته باشد، موجب شد تا کشورهای عربستان و قطر به واسطه حضور نیابتی از سوی سیاستهای امریکا و اسرائیل و با بهرهگیری از ابزاری به نام داعش به دنبال موازنه گری و ایفای نقش در منطقه باشند. این دوکشور بعد از ناامیدی نتانیاهو از همراهی اوباما در سیاست های جنگ طلبانه علیه ایران، پیگیر سیاست های اسرائیل در منطقه هستند که البته این مساله خود ناشی از درک نادرست امنیتی از وضعیت خاورمیانه و خلیج فارس است. بدون شک در صورتی که کشورهایی مانندعربستان، قطر و امریکا به درک صحیحی از خطرات ناشی از استفاده از گروههای تروریستی در پیگیری اهداف ومنافع خود برسند خیلی سریع سیاست فعلی را متوقف خواهند کرد.
عربستان و قطر در تلاش برای منزوی کردن ایران در فضای پسابرجام هستند، زیرا معتقدند ایران پسابرجام با نیروی رها شده از تعاملات بین المللی و اقتصادی ( فروش نفت) میتواند سیاستهای منطقه ای خود را به شکلی فعال پپی بگیرد. این نگرانی منطقهای در کنار نگرانیهای بین المللی از سوی امریکا در مورد نزدیکی سه کشور روسیه، ایران وچین به یکدیگر مقدمات نوعی تقابل و سیاستهای متعارض در مورد سوریه و عراق را در پی داشته است. در حالی که ایران صرفا به دنبال حل بحران سوریه است تا به واسطه آن بتواند آسیبهای امنیتی ملی خود و به خصوص آسیبهای انسانی ناشی از ادامه جنگ را کاهش دهد.
در نتیجه باید این همکاری هر چند کوتاه و موردی ایران و روسیه را در راستای یک تعامل راهبردی برد- برد برای هر دو کشور در نظر گرفت. این همکاری با رعایت حفظ حریم امنیتی آسمان ایران، چه به صورت موردی و کوتاه مدت و چه به صورت راهبردی در جنبه های دیگر میتواند دستاوردهایی امنیتی برای دو طرف به همراه داشته باشد.
ایران با بهره گیری از ظرفیت نظامی حضور روسیه و همکاری مشترک با این کشور می تواند پیامی محکم به غرب به خصوص آمریکا بدهد. مهم ترین بخش این پیام اشاره کوچک به تنها گوشهای از ظرفیت های ژئوپلتیک این کشور است تا این مساله را برای آنها روشن کند که تلاش برای منزوی کردن یک قدرت منطقه ای مانند ایران نه تنها امکان پذیر نیست بلکه هزینه های زیادی برای آمریکا و کشورهای منطقه ای به همراه خواهد داشت ایران با این همکاری که ناشی از ظرفیت های ژئوپلیتیکی این کشور است؛ میتواند ضمن دنبال کردن ارتقای سطح توانمندی نظامی خود با همکاری تسلیحاتی با روسیه، قدرت چانه زنی در موضوعات مورد مذاکره با غرب را نیز افزایش دهد.
اهمیت این همکاری برای روسیه در جایی آشکار میشودکه این کشور با به رخ کشیدن همکاری و همراهی ژئوپلتیک یک قدرت منطقهای مانند ایران در منطقه پر اهمیت خاورمیانه می تواند معادلات منطقه ای را در مقابله با سیاست های خصمانه علیه این کشور به بهترین شکل تحت تاثیر و تعقیب قرار دهد. هم چنین استفاده از این وزنه در تقابل با سیاستهای امریکا و ناتو با همراهی ترکیه میتواند قدرت چانه زنی روسیه را نیز در منطقه افزایش دهد.
در ابعاد بین المللی اما واکنشها متفاوت بود. تعدادی از کشورها این همکاری را مصداق تامین، فروش و انتقال تجهیرات هوایی جنگی به ایران دانسته و بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل این همکاری را نوعی تخلف روسیه از قطعنامه شورای امنیت دانستند. در همین رابطه برخی تحلیل گران خارجی این اقدام را نوعی فشار روسیه به امریکا می دانند تا بدین وسیله این کشور را در سیاست های منطقه ای به خصوص سوریه همراه با خود کند.
در کنار تمامی بحثها و تحلیلها و حتی تعلیق استفاده از این پایگاه توسط روسیه به نظر میرسد مساله فراتر از تحلیل های مجلس، قانون اساسی و تصمیمات شوری عالی امنیت ملی است.
واقعیتهای منطقه و جهان ما را ملزم میکند نگاهی کلان و استراتژیک به موضوع داشته باشیم. بعد از برجام و حاکم شدن این نگاه تحلیلی که ایران با اجرایی شدن اولین قدم های برجام ضمن خارج شدن از انزوا میتواند نقش فعال تری در منطقه داشته باشد، موجب شد تا کشورهای عربستان و قطر به واسطه حضور نیابتی از سوی سیاستهای امریکا و اسرائیل و با بهرهگیری از ابزاری به نام داعش به دنبال موازنه گری و ایفای نقش در منطقه باشند. این دوکشور بعد از ناامیدی نتانیاهو از همراهی اوباما در سیاست های جنگ طلبانه علیه ایران، پیگیر سیاست های اسرائیل در منطقه هستند که البته این مساله خود ناشی از درک نادرست امنیتی از وضعیت خاورمیانه و خلیج فارس است. بدون شک در صورتی که کشورهایی مانندعربستان، قطر و امریکا به درک صحیحی از خطرات ناشی از استفاده از گروههای تروریستی در پیگیری اهداف ومنافع خود برسند خیلی سریع سیاست فعلی را متوقف خواهند کرد.
عربستان و قطر در تلاش برای منزوی کردن ایران در فضای پسابرجام هستند، زیرا معتقدند ایران پسابرجام با نیروی رها شده از تعاملات بین المللی و اقتصادی ( فروش نفت) میتواند سیاستهای منطقه ای خود را به شکلی فعال پپی بگیرد. این نگرانی منطقهای در کنار نگرانیهای بین المللی از سوی امریکا در مورد نزدیکی سه کشور روسیه، ایران وچین به یکدیگر مقدمات نوعی تقابل و سیاستهای متعارض در مورد سوریه و عراق را در پی داشته است. در حالی که ایران صرفا به دنبال حل بحران سوریه است تا به واسطه آن بتواند آسیبهای امنیتی ملی خود و به خصوص آسیبهای انسانی ناشی از ادامه جنگ را کاهش دهد.
در نتیجه باید این همکاری هر چند کوتاه و موردی ایران و روسیه را در راستای یک تعامل راهبردی برد- برد برای هر دو کشور در نظر گرفت. این همکاری با رعایت حفظ حریم امنیتی آسمان ایران، چه به صورت موردی و کوتاه مدت و چه به صورت راهبردی در جنبه های دیگر میتواند دستاوردهایی امنیتی برای دو طرف به همراه داشته باشد.
ایران با بهره گیری از ظرفیت نظامی حضور روسیه و همکاری مشترک با این کشور می تواند پیامی محکم به غرب به خصوص آمریکا بدهد. مهم ترین بخش این پیام اشاره کوچک به تنها گوشهای از ظرفیت های ژئوپلتیک این کشور است تا این مساله را برای آنها روشن کند که تلاش برای منزوی کردن یک قدرت منطقه ای مانند ایران نه تنها امکان پذیر نیست بلکه هزینه های زیادی برای آمریکا و کشورهای منطقه ای به همراه خواهد داشت ایران با این همکاری که ناشی از ظرفیت های ژئوپلیتیکی این کشور است؛ میتواند ضمن دنبال کردن ارتقای سطح توانمندی نظامی خود با همکاری تسلیحاتی با روسیه، قدرت چانه زنی در موضوعات مورد مذاکره با غرب را نیز افزایش دهد.
اهمیت این همکاری برای روسیه در جایی آشکار میشودکه این کشور با به رخ کشیدن همکاری و همراهی ژئوپلتیک یک قدرت منطقهای مانند ایران در منطقه پر اهمیت خاورمیانه می تواند معادلات منطقه ای را در مقابله با سیاست های خصمانه علیه این کشور به بهترین شکل تحت تاثیر و تعقیب قرار دهد. هم چنین استفاده از این وزنه در تقابل با سیاستهای امریکا و ناتو با همراهی ترکیه میتواند قدرت چانه زنی روسیه را نیز در منطقه افزایش دهد.
نظر شما
پربحث ترین عناوین
آخرین اخبار