نخستین روزهای سال ۹۳ بود که عباس به من گفت به دلایل موضوعات ناموسی میخواهد از مقتول زهر چشم بگیرد و از من خواست در زهرچشم گرفتن از مقتول به او کمک کنم...
صدای ایران - دهم فروردین 93 خبر قتل پسر جوانی در شهرستان نهاوند به پلیس اعلام و با حضور مأموران در صحنه وقوع جرم مشخص شد مقتول پسر بیست و پنج سالهای به نام فردین است که در یک نزاع به قتل رسیده است همچنین پدر مقتول در اظهاراتش علی و عباس (دوستان پسرش) را عامل قتل فردین اعلام کرد.
با به دست آمدن این سرنخ، مأموران اداره آگاهی نهاوند موفق به دستگیری عباس شدند اما وی علی را عامل قتل فردین معرفی کرد که در نهایت علی نیز پس از دو سال زندگی مخفیانه، صبح دهم شهریور سال جاری در منطقه کن تهران دستگیر شد و پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران انتقال یافت.
به گزارش علی نیز در اظهاراتش، قتل فردین را به گردن عباس انداخت و به قاضی ایلخانی؛ بازپرس ویژه قتل پایتخت گفت: من، فردین و عباس هر سه با هم از کلاس دوم ابتدایی همکلاس و دوست بودیم اما دوستی من با مقتول بیشتر بود، نخستین روزهای سال 93 بود که عباس به من گفت به دلایل موضوعات ناموسی میخواهد از فردین زهر چشم بگیرد و از من خواست در زهرچشم گرفتن از فردین به او کمک کنم؛ او گفت فقط کافیست با موتورم فردین را به بهانهای به باغ یکی از بستگانش ببرم، من نیز روز وقوع قتل با موتورسیکلتم دنبال فردین رفتم و او را به باغ یکی از بستگان عباس بردم، عباس به من گفته بود که فقط میخواهد چند مشت و لگد به فردین بزند اما زمانیکه آنجا رسیدیم با چاقو به سمت فردین حملهور شد و ضربهای به فردین زد و پس از آن با ضربات متعدد چاقو او را به قتل رساند.
وی ادامه داد: بسیار ترسیده بودم و با رها کردن موتورسیکلت در محل وقوع جرم از آنجا متواری شدم بعد ابتدا به اراک رفتم و سرانجام به تهران آمدم، یک شب پس از این حادثه نیز متوجه شدم فردین، جان خود را از دست داده است، زمانیکه به تهران آمدم با پسر جوانی آشنا شدم و وی مرا برای کار به رستورانی در منطقه کن تهران برد و این مدت آنجا بودم البته میدانستم که سرانجام دستگیر خواهم شد اما چون میترسیدم خود را به پلیس معرفی نکردم، مدتی پس از این اتفاق قصد داشتم از کشور خارج شوم و به آلمان بروم و برای رفتن به آلمان به 11 میلیون تومان پول نیاز داشتم اما به خاطر مادرم از این کار منصرف شدم البته هیچ یک از اعضای خانوادهام از علت آمدنم به تهران و نقش من در این ماجرا خبر نداشتند و اگر موضوع را فهمیده بودند، مرا به پلیس تحویل میدادند، در زمان دستگیری نیز با مأموران پلیس درگیر شدم و قصد فرار داشتم اما موفق به انجام این کار نشدم.
سرانجام متهم این پرونده به دستور قاضی ایلخانی برای ادامه تحقیقات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفت.