پاسخ بهمن کیارستمی به کمپین حمایت از پزشک معالج کیارستمی
بهمن کیارستمی؛ فرزند عباس کیارستمی که هماکنون خارج از کشور حضور دارد؛ یادداشت تازهای نوشته و در آن یادی از مرحوم ایرج افشار و خاطرات او در بیمارستان جم کرده است.
به گزارش صدای ایران، متن یادداشت بهمن کیارستمی که برای ایلنا ارسال کرده، به شرح زیر است:
خواندم رئیس هیأت بدوی سازمان نظام پزشکی در خصوص آخرین وضعیت رسیدگی به پرونده مرحوم عباس کیارستمی گفته: "جلسه دوساعته با مسئولین بیمارستان جم داشتیم و همچنان همان مسائلی که از ابتدا مطرح بوده ازجمله نارضایتی از بیمارستان به خاطر برخی سهلانگاریها، راهنمایی نشدن و عدم برخورد مناسب و همچنین مشکلات مربوط به درمان مطرح است که هیأت بدوی به تمامی این مسائل رسیدگی خواهد کرد." در عین حال دیدم کمپین حمایت از دکتر احمد میر، جراح و پزشک معالج عباس کیارستمی در بیمارستان جم، بعد از مدتی که کمکار شده بود مطلب تازهای منتشر کرده. مطلب را که در نقد اعتراض حامد بهداد در روز پزشک بود خوانده بودم و همینطور که مطالب قبلی را میخواندم، مقاله جالبی دیدم از دکتر ایرج افشار با عنوان "ضایعه رفتن دکتر محمدعلی میر" که در رثای عموی محترم دکتر احمد میر نوشته شده بود.
دکتر ایرج افشار که خود را مدیون خدمات میرهای بزرگ میدانسته در این یادداشت از خدمات پزشکان دوقلو، محمدعلی و علیمحمد میر گفته و با قلم آشنا و شیرینش از بیمارستان جمی نوشته که آنها پایهگذارش بودند و از ایامی گفته که حضور میرها برای بیمارستان جم سرمایه معنوى و نیکنامى بود. افشار ادامه میدهد: "...بیمارستان هم براى آنها اساس زندگى روحى بود. روزی نبود که آنجا نباشند (مگر در مسافرت بودند). هر وقت پدر یا مادرم یا خالهام آنجا بسترى میشدند روزى دو بار حتماً به آنها سرکشى میکردند. آنچه شاید باورکردنى نباشد."
بیمارستان جم حتما روزی مأمن خانواده افشار و خانوادههای دیگری بوده. زمانی که پارک روبرویش محل تجمع معترضان نبوده و پزشکش در حیاط کوچکش پلاکارد به دست نمیگرفته، زمانی که با اسپری یا فوتوشاپ بر سردرش نمینوشتند "قصابی" و مدیرعاملش روزنامهها را به اتهام تشویش اذهان عمومی تهدید به شکایت نمیکرده و وقتی صحبت از عدم صداقت پزشکاش میشده، بدهی بیمار متوفی را اعلام نمیکرده. از همه اینها گذشته، دکتر ایرج افشار در رثای از دست دادن دکتر میر بزرگ قلم میزده و "ادمین" در دفاع از حیثیت میر کوچک مطلب share نمیکرده؛ آن هم مطالب ریز و درشتی از این دست: "ما ایرانیا هنوز نفهمیدیم که عمر دست خداست، خودش داده و خودش هم به موقعش میگیره و دکتر وسیله است..."
خلاصه میر بزرگ و کیارستمی بزرگ و ایرج افشار رفتهاند و میر کوچک مانده و کیارستمی کوچک و حامد بهداد و "ادمین" با جملات قصار و تصاویر واژگون. خدا - همان خدایی که عمرمان دستش است - خودش آخر عاقبتمان را به خیر کند.
به گزارش صدای ایران، متن یادداشت بهمن کیارستمی که برای ایلنا ارسال کرده، به شرح زیر است:
خواندم رئیس هیأت بدوی سازمان نظام پزشکی در خصوص آخرین وضعیت رسیدگی به پرونده مرحوم عباس کیارستمی گفته: "جلسه دوساعته با مسئولین بیمارستان جم داشتیم و همچنان همان مسائلی که از ابتدا مطرح بوده ازجمله نارضایتی از بیمارستان به خاطر برخی سهلانگاریها، راهنمایی نشدن و عدم برخورد مناسب و همچنین مشکلات مربوط به درمان مطرح است که هیأت بدوی به تمامی این مسائل رسیدگی خواهد کرد." در عین حال دیدم کمپین حمایت از دکتر احمد میر، جراح و پزشک معالج عباس کیارستمی در بیمارستان جم، بعد از مدتی که کمکار شده بود مطلب تازهای منتشر کرده. مطلب را که در نقد اعتراض حامد بهداد در روز پزشک بود خوانده بودم و همینطور که مطالب قبلی را میخواندم، مقاله جالبی دیدم از دکتر ایرج افشار با عنوان "ضایعه رفتن دکتر محمدعلی میر" که در رثای عموی محترم دکتر احمد میر نوشته شده بود.
دکتر ایرج افشار که خود را مدیون خدمات میرهای بزرگ میدانسته در این یادداشت از خدمات پزشکان دوقلو، محمدعلی و علیمحمد میر گفته و با قلم آشنا و شیرینش از بیمارستان جمی نوشته که آنها پایهگذارش بودند و از ایامی گفته که حضور میرها برای بیمارستان جم سرمایه معنوى و نیکنامى بود. افشار ادامه میدهد: "...بیمارستان هم براى آنها اساس زندگى روحى بود. روزی نبود که آنجا نباشند (مگر در مسافرت بودند). هر وقت پدر یا مادرم یا خالهام آنجا بسترى میشدند روزى دو بار حتماً به آنها سرکشى میکردند. آنچه شاید باورکردنى نباشد."
بیمارستان جم حتما روزی مأمن خانواده افشار و خانوادههای دیگری بوده. زمانی که پارک روبرویش محل تجمع معترضان نبوده و پزشکش در حیاط کوچکش پلاکارد به دست نمیگرفته، زمانی که با اسپری یا فوتوشاپ بر سردرش نمینوشتند "قصابی" و مدیرعاملش روزنامهها را به اتهام تشویش اذهان عمومی تهدید به شکایت نمیکرده و وقتی صحبت از عدم صداقت پزشکاش میشده، بدهی بیمار متوفی را اعلام نمیکرده. از همه اینها گذشته، دکتر ایرج افشار در رثای از دست دادن دکتر میر بزرگ قلم میزده و "ادمین" در دفاع از حیثیت میر کوچک مطلب share نمیکرده؛ آن هم مطالب ریز و درشتی از این دست: "ما ایرانیا هنوز نفهمیدیم که عمر دست خداست، خودش داده و خودش هم به موقعش میگیره و دکتر وسیله است..."
خلاصه میر بزرگ و کیارستمی بزرگ و ایرج افشار رفتهاند و میر کوچک مانده و کیارستمی کوچک و حامد بهداد و "ادمین" با جملات قصار و تصاویر واژگون. خدا - همان خدایی که عمرمان دستش است - خودش آخر عاقبتمان را به خیر کند.
گزارش خطا
آخرین اخبار