عبدی: خیلی پیگیر اخبار دادگاه کهریزک نباشید
«در حالی که همه متهمان رویدادهای پس از انتخابات دوران زندان خودشان را
هم گذرانده و آزاد شدهاند ولی هنوز دادگاه آقای مرتضوی ادامه دارد. به
نظرم خیلی پیگیر اخبارش نباشید. این کار بهتر است. آن را تمام شده فرض
کنید. مرتضوی و مرتضویها هم قربانی کهریزکها از نوع دیگرش هستند.»
دادگاه سعید مرتضوی ادامه دارد و افکار عمومی به دنبال یافتن پاسخهای خود در پرونده تلخ کهریزک است. آیا این دادگاه میتواند زخم کهریزک را در بدنه جامعه بهبود بخشد؟ آیا فاجعه کهریزک اعتماد عمومی را در جامعه هدف قرار داد؟
عباس عبدی در گفتوگو با «شرق» به این سؤالات پاسخ میدهد:
به اعتقاد شما ماجرای تلخ کهریزک چه تأثیری روی جامعه ایران گذاشت؟
واقعیت این است که بنده از سال ١٣٨٨ این گزاره را تکرار کردم که کشور بیش از آن که از رویدادهای خرداد ١٣٨٨ ضربه بخورد، از وضع و فاجعه به وجود آمده در کهریزک ضربه خورد. اساسا اتفاقات کهریزک معنا و مفهوم دیگری را بر اعتراضات به نتایج انتخابات بار کرد. رهبری نیز در جایی به هتک حرمت نظام اشاره داشتند که به نظر میرسد عامل اصلی آن کهریزک بود. اگر کهریزک نبود، معنا و مفهوم اعتراض به انتخابات به گونه دیگری میشد. واقعیت این است که اگر در تغییر وضعیت بازداشتشدگان حتی یک روز دیرتر اقدام شده بود، شاید تعداد کشتهها و ابعاد فاجعه بسیار بیشتر میشد. کهریزک محصول سکوت در برابر سایر اقدامات قبلی برخی از افراد دستاندرکار آن بود و از این حیث مقصران ماجرا نیز قربانی فقدان نظارت و نادیده گرفتن تخلفات قبلی خود شدند.
نقش رسانهها را در ماجرای کهریزک چطور ارزیابی میکنید؟
رسانهها به دلیل مسائل پیش آمده در آن زمان و فضای امنیتی که به وجود آمده بود، چندان امکانی برای پوشش درست و کامل این واقعه پیدا نکردند و البته دود این وضع به چشم مسئولان هم رفت. زیرا در چنین فضایی است که میتوان دفن کردن اجساد ناشناخته و معمول مربوط به ماهها پیش را نیز به این قضیه ربط داد. با وجود این، در حد ممکن رسانهها در طرح و زنده نگه داشتن ماجرا نقش پررنگی داشتند.
از آنجایی که یک مقام قضائی (سعید مرتضوی) در این حادثه نقش مهمی ایفا کرده بود، آیا میتوان گفت اصلیترین تأثیر حادثه کهریزک روی اعتماد عمومی جامعه بوده است؟
اگر در این اتفاق برخی از مقامات قضایی درگیر نبودند، تلخی موضوع تا این حد نبود. مقام قضایی که باید ملجأ و پناه افراد باشد، خودش در این ماجرا متهم است و همین بخش دردآورِ قضیه است. مشکل ماجرا چه بود؟ اجازه دهید روشنتر حرف بزنیم. من خودم تجربه زندان را دارم. اتفاقا طرفم نیز مرتضوی بود. اگر یک روز مطالب آن ماجرا را منتشر کنم، همه دچار تعجب فراوان خواهند شد که آیا یک کارگزار ممکن است تا این حد رفتاری خلاف قاعده کند؟ ولی فهم آن اتفاقات برای من سخت نبود زیرا من یک کنشگر سیاسی بودم و هر کس در ایران، سیاسی است باید پای لرز خربزهای که میخورد بنشیند. ولی دردآوری قضیه کهریزک این بود که تعدادی جوان حول و حوش ٢٠ ساله را دچار این وضع کردند که شرمآور است.
آیا تشکیل دادگاه برای سعید مرتضوی میتواند زخم کهریزک را بهبود بخشد؟
رسیدگی قضایی میتوانست اعتماد زائل شده را تا حدی جبران کند ولی نه پس از هفت سال حتی هنوز هم تمام نشده است. اگر این کار منصفانه و در همان یک سال اول انجام میشد، قطعا مؤثر بود. در حالی که همه متهمان رویدادهای پس از انتخابات دوران زندان خودشان را هم گذرانده و آزاد شدهاند ولی هنوز دادگاه آقای مرتضوی ادامه دارد. به نظرم خیلی پیگیر اخبارش نباشید. این کار بهتر است. آن را تمام شده فرض کنید. مرتضوی و مرتضویها هم قربانی کهریزکها از نوع دیگرش هستند.
دادگاه سعید مرتضوی ادامه دارد و افکار عمومی به دنبال یافتن پاسخهای خود در پرونده تلخ کهریزک است. آیا این دادگاه میتواند زخم کهریزک را در بدنه جامعه بهبود بخشد؟ آیا فاجعه کهریزک اعتماد عمومی را در جامعه هدف قرار داد؟
عباس عبدی در گفتوگو با «شرق» به این سؤالات پاسخ میدهد:
به اعتقاد شما ماجرای تلخ کهریزک چه تأثیری روی جامعه ایران گذاشت؟
واقعیت این است که بنده از سال ١٣٨٨ این گزاره را تکرار کردم که کشور بیش از آن که از رویدادهای خرداد ١٣٨٨ ضربه بخورد، از وضع و فاجعه به وجود آمده در کهریزک ضربه خورد. اساسا اتفاقات کهریزک معنا و مفهوم دیگری را بر اعتراضات به نتایج انتخابات بار کرد. رهبری نیز در جایی به هتک حرمت نظام اشاره داشتند که به نظر میرسد عامل اصلی آن کهریزک بود. اگر کهریزک نبود، معنا و مفهوم اعتراض به انتخابات به گونه دیگری میشد. واقعیت این است که اگر در تغییر وضعیت بازداشتشدگان حتی یک روز دیرتر اقدام شده بود، شاید تعداد کشتهها و ابعاد فاجعه بسیار بیشتر میشد. کهریزک محصول سکوت در برابر سایر اقدامات قبلی برخی از افراد دستاندرکار آن بود و از این حیث مقصران ماجرا نیز قربانی فقدان نظارت و نادیده گرفتن تخلفات قبلی خود شدند.
نقش رسانهها را در ماجرای کهریزک چطور ارزیابی میکنید؟
رسانهها به دلیل مسائل پیش آمده در آن زمان و فضای امنیتی که به وجود آمده بود، چندان امکانی برای پوشش درست و کامل این واقعه پیدا نکردند و البته دود این وضع به چشم مسئولان هم رفت. زیرا در چنین فضایی است که میتوان دفن کردن اجساد ناشناخته و معمول مربوط به ماهها پیش را نیز به این قضیه ربط داد. با وجود این، در حد ممکن رسانهها در طرح و زنده نگه داشتن ماجرا نقش پررنگی داشتند.
از آنجایی که یک مقام قضائی (سعید مرتضوی) در این حادثه نقش مهمی ایفا کرده بود، آیا میتوان گفت اصلیترین تأثیر حادثه کهریزک روی اعتماد عمومی جامعه بوده است؟
اگر در این اتفاق برخی از مقامات قضایی درگیر نبودند، تلخی موضوع تا این حد نبود. مقام قضایی که باید ملجأ و پناه افراد باشد، خودش در این ماجرا متهم است و همین بخش دردآورِ قضیه است. مشکل ماجرا چه بود؟ اجازه دهید روشنتر حرف بزنیم. من خودم تجربه زندان را دارم. اتفاقا طرفم نیز مرتضوی بود. اگر یک روز مطالب آن ماجرا را منتشر کنم، همه دچار تعجب فراوان خواهند شد که آیا یک کارگزار ممکن است تا این حد رفتاری خلاف قاعده کند؟ ولی فهم آن اتفاقات برای من سخت نبود زیرا من یک کنشگر سیاسی بودم و هر کس در ایران، سیاسی است باید پای لرز خربزهای که میخورد بنشیند. ولی دردآوری قضیه کهریزک این بود که تعدادی جوان حول و حوش ٢٠ ساله را دچار این وضع کردند که شرمآور است.
آیا تشکیل دادگاه برای سعید مرتضوی میتواند زخم کهریزک را بهبود بخشد؟
رسیدگی قضایی میتوانست اعتماد زائل شده را تا حدی جبران کند ولی نه پس از هفت سال حتی هنوز هم تمام نشده است. اگر این کار منصفانه و در همان یک سال اول انجام میشد، قطعا مؤثر بود. در حالی که همه متهمان رویدادهای پس از انتخابات دوران زندان خودشان را هم گذرانده و آزاد شدهاند ولی هنوز دادگاه آقای مرتضوی ادامه دارد. به نظرم خیلی پیگیر اخبارش نباشید. این کار بهتر است. آن را تمام شده فرض کنید. مرتضوی و مرتضویها هم قربانی کهریزکها از نوع دیگرش هستند.
گزارش خطا
آخرین اخبار