چرا "صدا و سیما" صدا و سیمای «رییس» جمهوری اسلامی ایران را قطع کرد؟
قطع پخش مستقیم سخنان رییس جمهوری در جمع پزشکان از شبکه خبر صدا و سیما که
در آستانه هفته دولت اتفاق افتاد در عین این که موضوع تازه ای نیست اما در
خور تأمل است.
سخنان آقای روحانی زمانی قطع شد که او به اشتباهات دولت احمدینژاد کنایه زد و گفت:«اگر امکان داشت قطعنامهها را پاره کنیم، پاره میکردیم اما این امکان وجود نداشت.»
بعد از این کنایه که تشویق و هلهله حاضران را در پی داشت پخش مستقیم قطع و برنامه دیگری پخش شد.
پیش از این محمود احمدی نژاد در اسفند 1385 با زیر سوال بردن ساختار سازمان ملل متحد گفته بود: « شما فکر میکنید که اگر جمع شوید و کاغذ پاره صادر کنید، میتوانید جلوی ملت ایران را بگیرید.»
به این بهانه چند نکته را می توان یادآور شد:
1- با خروج محمد سرافراز از صدا و سیما و آغاز ریاست علی عسگری و تغییراتی در سازمان و نوع مواجهه و نشستن او در مقابل رییس جمهوری که تداعی گر حالت رییس و مرئوس بود گمان می رفت این رسانه که اصرار دارد از خود با صفت «ملی» یاد کند رفتار خود را در قبال دولت به عنوان ملموس ترین نماد و نهاد حاکمیتی اصلاح کند.
این امید خصوصا بعد از تغییر معاونت سیاسی که در دوره سرافراز به معاونت خبر تغییر نام داده بود فزونی گرفت. در نگاه بدبینانه اتفاق اخیر نشان می دهد در بر همان پاشنه می چرخد ولی اگر نخواهیم بر پایه یک مورد قضاوت کنیم باید گفت انتقاد از دولت قبل در زمره خطوط قرمز صدا و سیماست و در موارد دیگر چنین رفتاری از آنان سر نمی زند و تنها همین مورد مشمول سانسور می شود و چه بسا رییس هنوز کاملا مسلط نشده باشد و این اتفاق تکرار نشود.
2- مطابق قانون اساسی «رییس جمهوری عالی ترین مقام رسمی کشور پس از مقام رهبری» است. بنابراین می توان پرسید آیا کسی یا کسانی در صدا و سیما مصلحت مملکت را بیش از رییس جمهوری می دانند؟
اگر رییس مجلس شورای اسلامی تریبون نماینده ای را قطع می کند به این خاطر است که در جایگاه بالاتری نشسته و اداره جلسه را بر عهده دارد و همان نمایندگان ریاست را به او سپرده و طبعا این حق را هم تفویض کرده اند که اگر خارج از آیین نامه سخن گفت رییس مجلس صدای او را قطع کند. اما آیا رییس سازمان صدا و سیما هم نسبت به رییس جمهوری چنین شأنی دارد؟
3- دولت جمهوری اسلامی ایران را شاید بتوان یگانه دولت در جهان دانست که رسانه دیداری – شنیداری ندارد! طی 38 سالی که از استقرار جمهوری اسلامی ایران می گذارد همه دولت ها کما بیش با این چالش رو به رو بوده اند.
در دوره هایی البته صدا و سیما با دولت همکاری کامل داشته و از جمله می توان به مقاطعی اشاره کرد که امام مدیر عامل سازمان – محمد هاشمی- را به حمایت از دولت میرحسین موسوی موظف کرده بود. یا سال های اول ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی که برادرش این بار به عنوان «رییس» همچنان جام جم را دراختیار داشت و این بار چنان افراط شد که برای رییس جمهوری به جر عنوان «سردار سازندگی» ضمیر جمع به کار می رفت و در اخبار گفته می شد: « رییس جمهوری گفتند، رییس جمهوری رفتند و مانند آن...»
حکایت دولت اصلاحات البته نیاز به توضیح ندارد و تنها یادآوری برنامه «چراغ» کافی است. در دولت احمدی نژاد خصوصا دوره اول صدا و سیما چنان جانب داری می کرد که گمان می رفت برای اولین بار «نظام» و « دولت» مساوی یا مساوق شده اند و همین، کار را برای منتقدان بسیار دشوار کشور کرده بود.
4- اگر روحانی می خواست تنگناهای خود را در هفته دولت اعلام کند بهتر از این سند چه می توانست ارایه کند؟ شاید از این منظر صدا و سیما به رییس جمهوری لطف کرده باشد! چرا که صدای رییس جمهوری از طریق شبکه های اجتماعی و گروه های تلگرامی فیلم این سخنرانی منتشر شده و شبکه های مختلف ماهواره ای نشان داده اند و می دهند و سانسور صدا و سیما مانند گذشته تأثیر گذار نیست.
این یادآوری هم خالی از لطف نیست که در سال 1358 مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری اولین رییس جمهوری ایران که به دلیل بستری بودن امام خمینی در بیمارستان قلب برگزار می شد به صورت مستقیم از صدا و سیما پخش می شد اما با اختلال و قطع همراه بود در حالی که ساختمان مرکزی صدا و سیما درست مجاور بیمارستان است و عذر فنی پذیرفتنی نبود و پس از آن سید محمد موسوی خویینی عضو شورای سرپرستی و نماینده امام مسوولیت آن را پذیرفت و کنار رفت.
واقعیت این است که از اتفاقاتی این گونه نه رییس جمهوری و دولت آسیب می بینند نه افکار عمومی بی خبر می ماند. چون حصارها و انحصارها شکسته و آنچه در این میان بیش از همه در معرض آسیب است اعتبار خود صدا و سیماست و هر قدر هم نسبت به وزیران لحن مهربانانه تری بگیرد مادام که شخص رییس جمهوری راضی نباشد این اعتماد احیا نخواهد شد.
سخنان آقای روحانی زمانی قطع شد که او به اشتباهات دولت احمدینژاد کنایه زد و گفت:«اگر امکان داشت قطعنامهها را پاره کنیم، پاره میکردیم اما این امکان وجود نداشت.»
بعد از این کنایه که تشویق و هلهله حاضران را در پی داشت پخش مستقیم قطع و برنامه دیگری پخش شد.
پیش از این محمود احمدی نژاد در اسفند 1385 با زیر سوال بردن ساختار سازمان ملل متحد گفته بود: « شما فکر میکنید که اگر جمع شوید و کاغذ پاره صادر کنید، میتوانید جلوی ملت ایران را بگیرید.»
به این بهانه چند نکته را می توان یادآور شد:
1- با خروج محمد سرافراز از صدا و سیما و آغاز ریاست علی عسگری و تغییراتی در سازمان و نوع مواجهه و نشستن او در مقابل رییس جمهوری که تداعی گر حالت رییس و مرئوس بود گمان می رفت این رسانه که اصرار دارد از خود با صفت «ملی» یاد کند رفتار خود را در قبال دولت به عنوان ملموس ترین نماد و نهاد حاکمیتی اصلاح کند.
این امید خصوصا بعد از تغییر معاونت سیاسی که در دوره سرافراز به معاونت خبر تغییر نام داده بود فزونی گرفت. در نگاه بدبینانه اتفاق اخیر نشان می دهد در بر همان پاشنه می چرخد ولی اگر نخواهیم بر پایه یک مورد قضاوت کنیم باید گفت انتقاد از دولت قبل در زمره خطوط قرمز صدا و سیماست و در موارد دیگر چنین رفتاری از آنان سر نمی زند و تنها همین مورد مشمول سانسور می شود و چه بسا رییس هنوز کاملا مسلط نشده باشد و این اتفاق تکرار نشود.
2- مطابق قانون اساسی «رییس جمهوری عالی ترین مقام رسمی کشور پس از مقام رهبری» است. بنابراین می توان پرسید آیا کسی یا کسانی در صدا و سیما مصلحت مملکت را بیش از رییس جمهوری می دانند؟
اگر رییس مجلس شورای اسلامی تریبون نماینده ای را قطع می کند به این خاطر است که در جایگاه بالاتری نشسته و اداره جلسه را بر عهده دارد و همان نمایندگان ریاست را به او سپرده و طبعا این حق را هم تفویض کرده اند که اگر خارج از آیین نامه سخن گفت رییس مجلس صدای او را قطع کند. اما آیا رییس سازمان صدا و سیما هم نسبت به رییس جمهوری چنین شأنی دارد؟
3- دولت جمهوری اسلامی ایران را شاید بتوان یگانه دولت در جهان دانست که رسانه دیداری – شنیداری ندارد! طی 38 سالی که از استقرار جمهوری اسلامی ایران می گذارد همه دولت ها کما بیش با این چالش رو به رو بوده اند.
در دوره هایی البته صدا و سیما با دولت همکاری کامل داشته و از جمله می توان به مقاطعی اشاره کرد که امام مدیر عامل سازمان – محمد هاشمی- را به حمایت از دولت میرحسین موسوی موظف کرده بود. یا سال های اول ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی که برادرش این بار به عنوان «رییس» همچنان جام جم را دراختیار داشت و این بار چنان افراط شد که برای رییس جمهوری به جر عنوان «سردار سازندگی» ضمیر جمع به کار می رفت و در اخبار گفته می شد: « رییس جمهوری گفتند، رییس جمهوری رفتند و مانند آن...»
حکایت دولت اصلاحات البته نیاز به توضیح ندارد و تنها یادآوری برنامه «چراغ» کافی است. در دولت احمدی نژاد خصوصا دوره اول صدا و سیما چنان جانب داری می کرد که گمان می رفت برای اولین بار «نظام» و « دولت» مساوی یا مساوق شده اند و همین، کار را برای منتقدان بسیار دشوار کشور کرده بود.
4- اگر روحانی می خواست تنگناهای خود را در هفته دولت اعلام کند بهتر از این سند چه می توانست ارایه کند؟ شاید از این منظر صدا و سیما به رییس جمهوری لطف کرده باشد! چرا که صدای رییس جمهوری از طریق شبکه های اجتماعی و گروه های تلگرامی فیلم این سخنرانی منتشر شده و شبکه های مختلف ماهواره ای نشان داده اند و می دهند و سانسور صدا و سیما مانند گذشته تأثیر گذار نیست.
5-
این رفتار نشان می دهد که پاره ای ملاحظات در حد تعارفات است و روحانی
باید صریح تر باشد. به جای واکنش های احساسی و انتظار پخش مستقیم به
تلویزیون برود و رو به دوربین سخنرانی کند. حتی اگر صدا و سیما اصرار
داشته باشد شکل فعلی – حضور و پرسش گری دو خبرنگار- حفظ شود رییس جمهوری
نباید خود را به چارچوبی که آنان ترسیم می کنند محدود سازد.
مهم
نیست روحانی چه گفته که صدا و سیما قطع کرده است. مهم این است که صدا و
سیمای جمهوری اسلامی ایران سخنان «رییس» جمهوری اسلامی ایران را قطع کرده
است.این یادآوری هم خالی از لطف نیست که در سال 1358 مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری اولین رییس جمهوری ایران که به دلیل بستری بودن امام خمینی در بیمارستان قلب برگزار می شد به صورت مستقیم از صدا و سیما پخش می شد اما با اختلال و قطع همراه بود در حالی که ساختمان مرکزی صدا و سیما درست مجاور بیمارستان است و عذر فنی پذیرفتنی نبود و پس از آن سید محمد موسوی خویینی عضو شورای سرپرستی و نماینده امام مسوولیت آن را پذیرفت و کنار رفت.
واقعیت این است که از اتفاقاتی این گونه نه رییس جمهوری و دولت آسیب می بینند نه افکار عمومی بی خبر می ماند. چون حصارها و انحصارها شکسته و آنچه در این میان بیش از همه در معرض آسیب است اعتبار خود صدا و سیماست و هر قدر هم نسبت به وزیران لحن مهربانانه تری بگیرد مادام که شخص رییس جمهوری راضی نباشد این اعتماد احیا نخواهد شد.
منبع: عصر ایران
گزارش خطا
آخرین اخبار