یادداشت علیرضا تابش در چهلمین روز درگذشت کیارستمی

کد خبر: ۱۲۰۲۷۲
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۸:۲۶
مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی می‌گوید: کیارستمی بدون اعتنا به پایان‌بندی به سبک داستان‌های غربی، نکته‌ای اخلاقی را بازمی‌گوید و با همان رندیِ لسان‌الغیب، امتداد حرکت آدمی را ارج می‌نهد؛ همان بی‌خبر که باید بکوشد صاحب خبر شود و تا راهرو نباشد، کی راهبر شود.

صدای ایران - در متن یادداشت علیرضا تابش که به مناسبت چهلمین روز فقدان این کارگردان سینمای ایران منتشر شده ، آمده است:

«سبکِ روایی و دیدگاه اخلاقی عباس کیارستمی

امروز چهل روز است که عباس کیارستمی رفته است، اما نام او بر تارک سینمای جهان می‌درخشد. شاید برای سرزمین کهن سالی که در بستر تاریخ، بیشتر به واسطه شاعری و معماری شهره عالم بوده است، چنین دستاوردی در عرصه هنری دیداری بی‌نظیر باشد - چنان بی‌نظیر که امروز بتوان درک کرد چرا در زمان نخستین موفقیت‌های سینماگر نامدار ایرانی، بسیاری از فیلمسازان و منتقدان وطنی به آن خودباوری نرسیده بودند و آغازی جدید برای سینمای نوین ایران را صرفاً به حساسیت‌های سیاسی ربط می‌دادند.

اما امروز که او رخت بر بسته و از میان ما رفته، تأثیری سترگ بر سینمای جهان گذاشته است. در همین چند روز، یادداشت‌ها و یادنامه‌های چهره‌های سرشناس بین‌المللی بر نکاتی انگشت گذاشته است که بازخوانی آثار کیارستمی را از جهاتی دیگر الزامی می‌کند. برای نمونه، دیمیتری ایپیدس – که عمری در جشنواره‌های تورنتو و سالونیکا حامی سینمای ایران بوده است – به نمایش نوعی از خردمندی در آثار کیارستمی اشاره می‌کند که همچنان در مناطق سنتی و روستایی مشهود است. به واقع، برای مایی که با سرچشمه‌های روایت در شعر فارسی قرابت بیشتری داریم، این نکته به نحوی دیگر قابل بررسی است. اگر امروز بپذیریم که همچنان روایت هر قوم منحصر به همان قوم است، کارآیی خط داستانی کم پیچ و خم و یا نظاره آدمیان و اتفاقات پیرامونشان برای بازگویی نکته‌ای اخلاقی را به همان شکل که در مثنوی معنوی قابل ادارک است، در آثار کیارستمی نیز مشاهده می‌کنیم.

کیارستمی هم بدون اعتنا به پایان بندی به سبک داستان‌های غربی، نکته‌ای اخلاقی را باز می‌گوید و با همان رندی لسان الغیب، امتداد حرکت آدمی را ارج می نهد؛ همان بی خبر که باید بکوشد صاحب خبر شود و تا راهرو نباشد کی راهبر شود.

در دهه هشتاد میلادی، در دوره‌ای که سینمای جهان به سمت روایاتی مغلق و پیچیده گرایش پیدا کرده بود، اتخاذ این سبک روایی و دیدگاه اخلاقی، برای دنیایی که حکایات و تمثیلات ایرانی را به خوبی نمی‌شناخت، به الگویی مینیمالیستی برای فیلمسازی تبدیل شد، ولی به همان شکلی که مارتین اسکورسیزی در یادداشت کوتاهش اشاره کرد، این همه تأکید بر جزئیات روایی و ظرافت‌های بصری، به هیچ عنوان شکلی مینیمالیستی را تداعی نمی‌کرد. شاید آنچه پیروان او در سراسر جهان انجام دادند، تقلیل سینمای کیارستمی به چارچوب‌هایی بین‌المللی بود که ظرفی کوچک‌تر از آفرینش‌های هنری فیلمساز رند ما بود. فیلمساز رندی که ثبت است بر جریده عالم دوام او...»

پربیننده ترین ها