خاطرات آيتالله رفسنجاني از نگاهي ديگر
ين روزها كه بحث فوتبال و جام جهاني داغ است ، نگارنده فرصتي يافت و
روزنوشتهاي آيتالله هاشمي رفسنجاني را خواند. در اين روزنوشتها البته
نكات جالب و قابل اشاره فراوانند كه در متني مفصلتر بايد به آن بپردازم
اما آنچه براي من و به خصوص در اين سال جلبتوجه كرد اعتناي آقاي هاشمي به
ورزش فردي و شخصي از منظر سلامتي است كه در هر فرصتي كه به دست ميآورد آن
را انجام ميداد. اين نكته از آن جهت اهميت يافت كه سال گذشته يكي از دلايل
منتقدان و مخالفان آقاي هاشمي در رد صلاحيتش از سوي شوراي نگهبان، سن و
سال و عدم تحرك ايشان بود و اينسو و آنسو هم بيان شد كه ايشان توانايي
جسمي كافي براي چنين كاري را ندارند. بعدها همه سخن آقاي مطهري را نيز به
ياد دارند كه خواستار مسابقه دو ميان آقاي هاشمي با يكي از نامزدها شده
بودند. چندي بعد نيز نگارنده نقل قولي از يكي از همراهانآقاي هاشمي (به
گمانم آقاي غلامعلي رجايي) خواندم كه فيلمي از ورزش كردن آقاي هاشمي در
همان سال انتخابات را ديده بود (در موبايل ياسر هاشمي) كه از تحرك خوب بدني
آقاي هاشمي در اين سالها خبر ميداد. در هر حال سخن و بهانه شوراي نگهبان
را كسي باور نكرد اما توجه به خاطرات سال 70 آقاي هاشمي از اين زاويه نشان
ميدهد كه اين چهره كهنهكار عرصه سياست تا چه اندازه به ورزش بها ميداد و
از جمله اين ورزشها شناست كه از سختترين و البته مفيدترين ورزشها براي
سلامتي بدن است و آقاي هاشمي در آن همه گيرودار كار رياستجمهوري (سال
1370 كه سال دوم دوره اول رياستجمهوري ايشان است) از هر فرصتي استفاده
ميكرد تا به قول اهل شنا، تني به آب بزند. برخي از اين روزنوشتها را در
زير ميآورم تا خوانندگان محترم نيز در اين زمينه با من همعقيده شوند كه
آقاي هاشمي به دليل نظم و ترتيبي كه در كار روزانهاش داشت و همهچيز را در
جاي خود ميديد به ورزش شخصي هم تا چه اندازه اهميت ميداد و حتي برخي
روزها خود شخصا به چمن باغچه كوچكش آب ميداد و البته اين تازه از مواردي
است كه در ذهنشان مانده است كه در روزنوشتهايشان بياورند.
- تا ساعت شش در دفترم كار كردم و به خانه آمدم. در استخر شنا كردم؛ كوچك است. حوض بزرگي است. شناگر به ديوار ميخورد. (27 خرداد 1370)
- با قايق به دوردست ساحل تا كنار اولين فانوس دريايي رفتيم و در آنجا با جليقه نجات مدتي در آبهاي صاف شنا كرديم. (31 خرداد در سفر به منطقه شمال)
- پيش از مغرب به خانه آمدم. كسي در خانه نبود. از استخر استفاده و شنا كردم خيلي كوچك است. چند بار به ديوار خوردم. (11 تير)
- به خانه آمدم. بچهها نبودند. از استخر استفاده كردم. خودم شام درست كردم و تنهايي خوردم. (سوم مرداد)
- با هليكوپتر به محل سد لتيان رفتم. بچهها هم آمدند. مقداري شنا و استراحت كردم. آب درياچه سد به سرعت در حال كم شدن است و ورودي آب بسيار كم است. (24 مرداد)
علاوه بر اين مواردي كه به تفاريق آوردم در بخشهاي ديگر روزنوشت هم هر زمان آقاي هاشمي فرصتي ميكردند از استخر باشگاه رياستجمهوري براي شنا استفاده ميكردند.
- تا ساعت شش در دفترم كار كردم و به خانه آمدم. در استخر شنا كردم؛ كوچك است. حوض بزرگي است. شناگر به ديوار ميخورد. (27 خرداد 1370)
- با قايق به دوردست ساحل تا كنار اولين فانوس دريايي رفتيم و در آنجا با جليقه نجات مدتي در آبهاي صاف شنا كرديم. (31 خرداد در سفر به منطقه شمال)
- پيش از مغرب به خانه آمدم. كسي در خانه نبود. از استخر استفاده و شنا كردم خيلي كوچك است. چند بار به ديوار خوردم. (11 تير)
- به خانه آمدم. بچهها نبودند. از استخر استفاده كردم. خودم شام درست كردم و تنهايي خوردم. (سوم مرداد)
- با هليكوپتر به محل سد لتيان رفتم. بچهها هم آمدند. مقداري شنا و استراحت كردم. آب درياچه سد به سرعت در حال كم شدن است و ورودي آب بسيار كم است. (24 مرداد)
علاوه بر اين مواردي كه به تفاريق آوردم در بخشهاي ديگر روزنوشت هم هر زمان آقاي هاشمي فرصتي ميكردند از استخر باشگاه رياستجمهوري براي شنا استفاده ميكردند.
منبع: روزنامه اعتماد
گزارش خطا
آخرین اخبار