انتقاد توکلی در تعریف سخنگوی دولت از صفدر حسینی

کد خبر: ۱۱۹۴۴۹
تاریخ انتشار: ۱۶ مرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۶
نماینده پیشین مردم تهران در مجلس در آخرین یادداشت تلگرامی خود که دقایقی پیش منتشر شد، با انتقاد از اظهارنظر اخیر محمدباقر نوبخت درباره صفدر حسینی، خواستار موضع‌گیری صریح ازسوی رییس جمهور و هیات دولت در قبال این اظهارنظر سخنگوی دولت شد.

به گزارش صدای ایران، احمد توکلی نماینده پیشین مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در یادداشت که در کانال تلگرامی‌اش منتشر کرد، با انتقاد از اظهارنظر محمدباقر نوبخت درباره صفدر حسینی در جریان مراسم تودیع و معارفه هیات عامل صندوق توسعه ملی، نوشت: آقای رییس جمهور و اعضای هیات دولت اگر در قبال این موضع‌گیری سخنگوی دولت به سکوت خود ادامه دهند در معصیت هجمه به ارزش‌های انقلاب اسلامی شریک و همبازند.

در متن این یادداشت تلگرامی آمده است:

«برعکس نهند نام زنگی کافور»

«هر گاه از کسی یا چیزی به غلط و عکس قضیه تعریف یا تشبیه کنند و خلاف آنچه گویند در ممدوح یا موردنظر جمع باشد، از ضرب‌المثل بالا استفاده ‌کنند. زنگی به معنای سیاه‌پوست و کافور گیاهی خوشبو و سپید است.»

دو سه روز پیش در جلسه معارفه رئیس جدید هیات عامل صندوق توسعه ملی، سایت رسمی صندوق از قول سخنگوی دولت چنین گزارش کرد: او از دکتر صفدرحسینی به‌عنوان یکی از ذخیره‌های نظام یاد کرد و افزود: «گذشته از ارادت شخصی بنده به دکتر صفدر حسینی، سایر اعضای هیات عامل سابق صندوق توسعه ملی نیز از بزرگان اقتصاد کشور هستند و الحق در دوران مسئولیت خود امانت‌داران بزرگی برای کشور بودند.»

درحالی آقای نوبخت به صفدرحسینی ارادت می‌ورزد، او را ذخیره نظام می‌نامد و امانت‌دار بزرگش می‌خواند که وقتی در اواسط سال ۹۲،‌ او به‌عنوان رئیس هیات عامل وارد صندوق توسعه ملی شد، حقوق و مزایای ماهانه‌اش ناخالص ۲۲۲ میلیون ریال بود. خودش این دریافتی را در سال ۱۳۹۳ با دو و نیم برابر افزایش به ۵۲۴ و در سال ۱۳۹۴ به مبلغ ۵۶۵ میلیون ریال رساند.

بدون آن‌که همه ضوابط قانونی ذی‌ربط رعایت شود. به‌عنوان نمونه‌ای از نقض قانون، می‌گویم دریافتی ماهانه صفدر حسینی در بدو ورودش به جای آن که حداکثر ۱۰ برابر  حداقل حقوق و مزایای کارگران دردمند و زحمتکش باشد، ۴۶ برابر آن بود. ولی او بدین حد نیز قانع نبود و با دریافتی ۵۷ میلیون تومانی خود در سال ۱۳۹۴، آن را به ۸۰ برابر دریافتی کارگران رساند!

اختیاراتی را که به رسم امانت بدو سپرده بودند تا منابع صندوق را آسان‌تر و بهتر برای اشتغال جوانان بکار گیرد، در راه ارضاء شهوت مال‌اندوزی خویش بکار گرفت. مثلا به ناحق و برخلاف واقع برای خودش ماهانه ۱۷۵ ساعت اضافه‌کار منظور کرد و چون ساعت رسمی کار ماهانه ۱۷۶ ساعت است، با این ترفند یکباره حقوق خود را تا دو و نیم برابر افزایش داد. و یا برای خویش ۳۰۰ میلیون وام قرض‌الحسنه قرار داده و دریافت کرده است. این خیانت در امانتی است که بدو سپرده شده است، برای منافع شخصی و رفاه برخی از همکاران.

فقط برخی از آن‌ها:

حقوق و مزایای ناخالص ماهانه چهار عضو دیگر هیات عامل در سال ۹۴ چنین بوده است: قاسم حسینی ۴۲۸ میلیون ریال، نوری نائینی ۳۸۰ میلیون ریال، مزینی ۳۶۹ میلیون ریال و شجاع‌الدینی ۳۶۶ میلیون ریال. معاون اداری و مالی نیز همین حدود حقوق و مزایای ناخالص داشت. مزد خیانتِ اغماض از خیانت هیات عامل را دریافت می‌کرد.

صفدرحسینی تا حالا ۷۹۲۰ میلیون ریال از اموال چپاول شده را باید بازگردانده باشد. اگر این آزمندی و بی‌آزرمی و خیانت نیست، پس چیست؟

رهبر فرهیخته که در واقع حاکم شرع ارشد کشور است، با نامشروع اعلام کردن تمامی این قبیل دریافتی‌ها، حرام‌خواری آنان را مسجل کرد. آقای میرانزاده رئیس محترم شعبه دادیاری دادسرای دیوان محاسبات به این حرام خواران اعلام کرده است که سریعا اموال ملت را باز گردانند.

حالا با این پرونده سیاه که گند حرص و طمع و بی‌حیایی برخاسته از آن مشام هر انسان منصفی را می‌آزارد، آقای نوبخت، این رییس را ذخیره نظام می‌خواند، و او و چهار نفر دیگر را از بزرگان اقتصاد کشور (با پوزش از اقتصاددانان محترم کشور) و از امانت‌داران بزرگ می‌شمارد. توجیه چپاول حق بیچارگان، آبرومندان شرمنده اهل و عیال و یتیمان بی‌سرپرست... از خود چپاول زشت‌تر است.

در حدیث نبوی آمده است: من رضی بفعل قوم فهو منهم- هرکس به کار دسته‌ای راضی باشد، خود نیز از آنان است. این خائنان را امانت‌دار خواندن استهزای امانت‌داری است. آقای رییس‌جمهور و اعضای هیات دولت، اگر درقبال این موضع‌گیری سخنگوی دولت به سکوت خود ادامه دهند، در معصیت هجمه به ارزش‌های انقلاب اسلامی شریک و همبازند. ارادت‌ورزی آقای نوبخت نسبت به این آرمندان بی‌آزرم مرا به یاد این بیت می‌اندازد:  

از دستبوس میل به پابوس کرده‌ای
خاکم به سر، ترقی معکوس کرده‌ای

مطلب را با این کلام گهربار امیر مؤمنان علی اسوه عدالت به پایان می‌برم که علت فقیر شدن مردم را تبیین می‌کند : « انَّما یُعْوِزُ اَهْلُها اِشْرافِ اَنْفُسِ الْوُلاةِ عَلَى الْجَمْعِ، وَ سُوءِ ظَنِّهِمْ بِالْبَقاءِ، وَ قِلَّةِ انْتِفاعِهِـمْ بِالْعِبَـرِ

فقر و ندارى مردم ناشى از میل مسئولان به زراندوزى، و بدگمانی نسبت به باقی ماندن در قدرت (احساس می‌کنند صدارت‌شان چندان دوام ندارد)، و کم بهره‌گیرى آنان از عبرت‌ها و پندها است»

پربیننده ترین ها
آخرین اخبار