شش کاندیدای ذخیره اصلاح طلبان
صدای ایران - متن پیش رو در تابناک منتشر شده و انتشار آن به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست.
هرچند بیشتر اصلاح طلبان در گفت و گوها و اظهار نظرهایی که پیرامون دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری داشته اند، بر این نکته تأکید کرده اند که "حسن روحانی" کاندیدای قطعی و نهایی آن ها در این دوره از انتخابات خواهد بود، در عین حال، شش کاندیدای بالقوه در این جناح حاضرند که در صورت بروز اتفاقات پیش بینی نشده سیاسی، اصلاح طلبان برای کاندیدا کردن این افراد برنامه ریزی خواهند کرد.
خرداد ماه سال 1392 در حالی که تنها چند روز تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری یازدهم فاصله باقی بود، "محمدرضا عارف" کاندیدای اصلاح طلبان در این انتخابات، پس از برگزاری جلسات مختلف گروه های سیاسی اصلاح طلب در نهایت از رقابت های انتخاباتی کنار رفت و تعبیر افراد برجسته اصلاح طلبان، اعتدالیون و حتی برخی اصولگرایان کناره گیری عارف به نفع روحانی بود، هرچند عارف در نامه ای که پس از کنار رفتنش از صحنه انتخابات ریاست جمهوری منتشر کرد، هیچ گاه اسمی از حسن روحانی و کناره گیری به نام وی نیاورد.
پس از کناره گیری معاون اول دولت اصلاحات از عرصه انتخابات ریاست جمهوری، حسن روحانی در پیامی از او تقدیر کرد. همچنین مجمع روحانیون مبارز٬ هاشمیرفسنجانی و خاتمی نیز در پیام هایی جداگانه از محمدرضا عارف تقدیر کردند.
اتحاد استراتژیک اصلاح طلبان با یک کاندیدای اصالتا اصولگرا و عضو ارشد جامعه روحانیت مبارز با همراهی افرادی نظیر اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خاتمی، محمد رضا عارف و سید حسن خمینی، در شرایطی که اصولگرایان کاندیداهای بسیاری که در عرصه انتخابات داشتند و وحدتی بین آن ها شکل نگرفته بود، باعث شد، حجت الاسلام حسن روحانی یکباره در فاصله کوتاهی تا برگزاری انتخابات رشد فزاینده و باور نکردنی داشته باشد و در نهایت پیروز عرصه انتخابات و هفتمین رئیس جمهور ایران لقب گیرد.
اصلاح طلبان با این کار خود در حقیقت به چند هدف رسیدند؛ اول اینکه فردی در رأس قوه مجریه قرار گرفت که از ابتدای پیروزی انقلاب سوابق بسیاری در سطوح بالای اجرایی داشته و به ارکان مختلف و رئوس نظام نزدیکی زیادی دارد و البته با مشی اعتدالی وی نزدیکی هم به اصلاح طلبان دارد؛ لذا قطعا امور در دولت چنین فردی به شکل بهتری پیش می رفت و اصطکاک کمتری هم برای پیشبرد اقدامات و کارهای دولت به وقوع می پیوست.
دوم آنکه با توجه به اتفاقات و حوادث سال 88 طیف اصلاح طلب به شدت تحت فشار بوده و حتی از سوی عده ای به عنوان مردگان سیاسی لقب گرفته بودند، با رئیس جمهور شدن روحانی فضا برای فعالیت بیشتر اصلاح طلبان باز می شد و آن ها می توانستند از فشاری که بعد از سال 88 بر این طیف وارد می شد تا حدی فاصله بگیرند که امروز این اتفاق افتاده و گروه های اصلاح طلب با آزادی عمل بسیار بیشتری به فعالیت خود ادامه می دهند.
سوم؛ اصلاح طلبان با وجود ائتلافی که پیش از انتخابات با اعتدالیون و برخی اصولگرایان شکل داده بودند، می توانستند به حضور برخی چهره های منتصب به این طیف در بدنه دولت امیدوار باشند که پس از روی کارآمدن دولت یازدهم این اتفاق افتاد و با توجه به مشی اعتدالی رئیس جمهور و ائتلاف صورت گرفته، برخی چهره های شاخص اصلاح طلب در بدنه دولت حضور پیدا کرده و بدین ترتیب نیروهای اصلاح طلبان در رده های مدیریتی عالی و میانی بار دیگر مسئولیت هایی بر عهده گرفتند.
و چهارم اینکه اصلاح طلبان به ادامه این روند ( ائتلاف با نیروهای معتدل و بخشی از جریان اصولگرا) امیدوار بودند. به همین دلیل در انتخابات مجلس دهم لیستی تحت عنوان "امید" با حضور چهره های اصلاح طلب، معتدل و اصولگرا و حتی مستقل تهیه کردند و بیش از 100 نماینده با مشی اصلاح طلبی وارد مجلس کردند و امروز هم امیدوارند با حمایت از حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم، این رویه را تا انتخابات 1400 ادامه بدهند و با آمادگی کامل وارد عرصه رقابت 5 سال آینده بشوند.
اکثر چهره های مطرح اصلاح طلب نظیر حجج اسلام عبدالواحد موسوی لاری، رسول منتجب نیا، محسن رهامی و محمدعلی ابطحی و همچنین چهره هایی نظیر محمد رضا خاتمی، علی شکوری راد و ... در اظهار نظرهایی که تازگی داشته اند، بر حمایت اصلاح طلبان از حجت الاسلام حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری 96 تأکید کرده اند و خروجی تمام جلسات جریان اصلاحات را حمایت از کاندیداتوری روحانی اعلام کرده اند.
اما بعضا شرط و شروط هایی هم از ناحیه اصلاح طلبان برای این حمایت عنوان می شود؛ نظیر اینکه دولت با توجه به تغییر ترکیب مجلس باید تغییرات مورد نظر خود را در کابینه انجام دهد. عمده استدلال ها هم در این رابطه مبتنی بر این موضوع است که دولت در جریان معرفی کابینه به مجلس نهم - که مخالفان دولت در آن مجلس درصد زیادی از ترکیب قوه مقننه را شامل می شدند- نتوانسته همه افراد مطرح و مورد نظر خود را وارد هیأت وزیران کند، لذا تغییرات در زمان کنونی ضروری به نظر می رسد.
این سخنان بیشتر بوی "سهم خواهی" می دهد. باید دید که اگر روحانی زیر بار خواسته های جریانات اصلاح طلب برای انجام تغییرات در کابینه نرود که گویا زمزمه های تغییرات هم که پیشتر شنیده می شد، امروز متوقف شده است. آیا باز هم اصلاح طلبان از روحانی به عنوان کاندیدای مطلوب و نهایی خود در انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم نام می برند یا به فکر گزینه هایی از درون جریان اصلاح طلبی خواهند افتاد.
اینکه اصلاح طلبان را فاقد کاندیدا بدانیم، کمی ساده اندیشی به نظر می رسد، چون در یک بررسی اجمالی حداقل 6 کاندیدای بالقوه که اکثر آن ها توان عبور از فیلترهای نظارتی را دارند می توان متصور شد، افرادی نظیر "محمد رضا عارف" که پیشتر در انتخابات گذشته ریاست جمهوری مورد تأیید شورای نگهبان قرار گرفت و در انتخابات مجلس دهم هم توانست نفر اول تهران لقب بگیرد. یا فردی نظیر "اسحاق جهانگیری" که پیشتر وزیر صنایع و معادن بوده و اکنون عنوان معاون اولی دولت یازدهم را یدک می کشد و به نظر می رسد وی هم مشکلی برای حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری به عنوان کاندیدای جریان اصلاح طلب نداشته باشد؛ کما اینکه در انتخابات های قبلی هم بارها نام وی از سوی اصلاح طلبان مطرح شده است.
یکی از افراد دیگری که اصلاح طلبان می توانند حساب ویژه ای روی او باز کنند، وزیر امور خارجه دولت اصلاحات، یعنی "سید کمال خرازی" است. وی هم اکنون رئیس شورای راهبردی روابط خارجی جمهوری اسلامی ایران است و مسئولیت های مهم دیگری نظیر سفیر و نمایندگی دائم ایران در سازمان ملل متحد از سال ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۷ را نیز در کارنامه دارد. خرازی که پس از پایان دوران مسئولیتش در وزارت امور خارجه به شورای راهبردی روابط خارجه رفته است، بسیار کم در منظر رسانه ها حاضر می شود و هر از گاهی مواضعی محکم در جهت تقویت سیاست های نظام جمهوری اسلامی اتخاذ کرده است. او را می توان یک گزینه بالقوه و بسیار خوب برای اصلاح طلبان در انتخابات ریاست جمهوری قلمداد کرد.
از محمد علی نجفی، محمد شریعتمداری و حتی محسن مهرعلیزاده نیز به عنوان کاندیداهای دیگر جریان اصلاح طلب برای حضور در عرصه انتخابات ریاست جمهوری یاد می شود، افرادی که یا همواره به عنوان یکی از گزینه های این طیف برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری از آن ها یاد شده است نظیر "محمد علی نجفی" یا اینکه تجربه حضور در انتخابات را داشته و به نفع دیگری کنار رفته اند، نظیر " محمد شریتعمداری و یا اینکه در عرصه انتخابات حضور یافته و با دیگر کاندیداها به رقابت پرداخته اند؛ مثل "محسن مهرعلیزاده" که سال 84 یکی از کاندیداهای این انتخابات بود و 3 درصد از آراء را از آن خود کرد.
گزارش خطا
آخرین اخبار