یادداشت حامد بهداد درباره غم ازدست دادن کیارستمی
حامد بهداد: از درد نبود کیارستمى مىگوییم و در عوض به فساد و فسق و فجور متهم مىشویم
حامد بهداد پس از گذشت یک ماه از فقدان عباس کیارستمی، در یادداشتی که در اختیار خبرآنلاین قرار داده است، از غم و حسرت از دست دادن این فیلمساز بزرگ میگوید.
صدای ایران - حامد بهداد در بخشی از یادداشت خود تاکید میکند ایران دستکم تا ده سال دیگر میتوانست کیارستمى را داشته باشد و به بودنش ببالد و صد دریغ که چه آسان از دست داد.
او در ادامه مینویسد: «...ما بهخاطر کم فرهنگى و سهل انگارى، کیارستمى را برایگان از دست دادهایم. نَقل تقدیر نیست. حال از جهتِ عدمِ تدبیرى ساده براى حفظ کیارستمى در بیمارستان جم، مهرجویی فغان برمىآورد و هوار مىکشد. و ما البته اهانت را تایید نمیکنیم، اما احساس او را مىفهمیم و همراهیم...»
این بازیگر با بیان اینکه فریاد وا اسفاى مهرجویی سیلاب حسرتى عظیم بوده که در لحظه به مسیر صحیح خود نرفته است، توضیح میهد: «...از طرفى اگر هم اتفاق نمىافتاد این بحث زنده نمیشد و دستِ کم بر من یکى همیشه پنهان مىماند که با چه نگاهِ تبعیض گرایی از طرفِ افکارِ برخى پزشکانِ ایرانى روبرو هستیم...»
بهداد در ادامه نوشته خود میافزاید: «... اینکه ما سینماییها و هنرىها و دیگر اقشارِ فرهنگىِ جامعه، مقام و افکارِ امثال کیارستمى را دریابیم و با خود بپنداریم که سهل انگارى گاهاً رایج در پزشکى ممکن است از مردم عادى گرفته تا کیارستمىها را به کام مرگ بکشاند و هیچ ککشان هم نگزد، خشم ایجاد مىکند. چرا نمىکند؟ معلوم است فریاد مىزنیم. اعتراض مىکنیم. گریه مىکنیم. پیگیرى مىکنیم. خشم، همین فرایند است. آدمى را به عکسالعمل وامیدارد. بخوانید برخى از همین قماشِ درس خوانده و بالاترهاشان، در برائت از خود، علیهِ اعتراضِ ما، در فضاى مجازىِ مهرجویی و دیگرانمان چه مىنویسند. جز فحش ناموس و حرف رکیک و لجن نمىبینید. باز این خوب است. جدّى ترهاشان مىگویند زین پس هنرمندان را جراحى نکنیم...»
او در پایان این یادداشت مینویسد: «...ما از درد نبود کیارستمى مىگوییم و در عوض، بجاى دلجویی، از طرفِ جامعه پزشکى به فساد و فسق و فجور متهم مىشویم. چه تفاوتى است میان آنها با یالثارات؟ یالثارات به سینماییها الفاظِ متعفّن گفت و پزشکان هم فاسد و روانى و معتاد نامیدند و صنعتى سنتى کردند و ارشاد و خانه سینما هم تماشا. لطفاً بفرمایید از طرف ما به آنها بگویید یا حرمت رفته را، و یا اینکه آقاى کیارستمى را به ما بازگردانند. و در انتها اگر فضیلتى در خود سراغ دارند، فراهم کرده با سینماى ایران به ادب بنشینند و گفتگو کننده ظاهر شده، جور بکشند و محنت ما را نیم و کم کنند و حرف دلمان را بشنوند. والسلام.»
گزارش خطا
آخرین اخبار