(طنز) کسی که در ایران بعد از بازی ما با آرژانتین راحت خوابید!
بعد از بازی آرژانتین و اونهمه تحمل استرس تلفن خونهمون زنگ زد ... دیدم یکی از دوستانه؛ با خودم گفتم لابد میخواد در مورد بازی منو دلداری بده ... بعد از سلام و احوالپرسی متن مکالمه تلفنیمون رو به شرح ذیل تقدیم میکنم:
دوستم: فرزین یه سوال داشتم ... کردان قبل از کرجه یا بعد از کرجه؟!
من: بعد از کرجه
دوستم: چرا صدات گرفته؟ احساس میکنم ناراحتی.
من: چیزی نیست؛ بهخاطر هیجانات بعد از بازیه
دوستم: ای آقا ... بازم فوتبال بوده؟ کجا با کجا؟!!
من: ما با آرژانتین بازی داشتیم و یک - صفر باختیم.
دوستم: فرزین تو از همون اولش خل و چل بودیها ... مثلا میخواستی به آرژانتین 5 تا بزنیم؟ برو دعا کن 6 تا نخوردیم!
من: نه ... راستش نمیدونم چطوری توضیح بدم ... آخه تیممون خیلی خوب بازی کرد و یه پنالتی رو هم داور به نفع اونها نگرفت و دقیقه نود هم گل خوردیم.
دوستم: ای بابا .. جمعش کن ترو خدا ... استرسش مال ماست و حال و حولش رو فوتبالیستها میکنند. هیچ میدونی هر بازیکن فوتبال قرارداش چند میلیونه؟
من: میلیارد البته
دوستم: آره همون ... دیگه بدتر!
من: به هر حال واسه سربلندی کشورمون خیلی خوب بود و اگه حداقل یه مساوی می گرفتیم باعث افتخارمون بود.
دوستم: ای آقا ... کدوم سربلندی؟ کدوم افتخار؟ اصلا کدوم کشور؟!! مگه این آقازادهها برامون چیزی گذاشتن؟ هر بار هم که میخوان اسامیشون رو اعلام کنند بعدش سریع پشیمون میشن ... مملکت همهش شده بخور بخور ... اصلا یه بار پرسیدی اونایی که سههزار میلیون تومن رو خوردن الان کجان؟
من: البته 3 هزار میلیارد البته.
دوستم: حالا همون...دیگه بدتر!
من: فکر کنم یه چندتاییشون تو زندونن و یکیشون رو هم اخیرا اعدام کردن و الآن هم با پلیس اینترپل دارند رایزنی می نند تا اونی که فرار کرده خارج از کشور، تحویل بدن.
دوستم: ای آقا ... تو چقدر سادهای؟ اینا همهاش نقشه است که من و تو رو مشغول کنند! دست همهشون تو یه کاسه است ... این مسابقات رو هم درست کردن تا حواسمون رو به چیزای دیگه پرت کنند و خودشون به کیفشون برسن.
من: البته این مسابقات جام جهانیه اونا درستش نکردن
دوستم: دیگه بدتر ... جام جهانی بیشتر آدمو مشغول میکنه و باعث میشه که ما هم کاری به کارشون نداشته باشیم.
من: الآن تو که مشغول نشدی چی کار کردی و جلوی چی رو گرفتی؟
دوستم: ای آقا ... من چه کار به این کارها دارم ... نه داد و بیداد میکنم و حرص میخورم و نه زیر پرچمشون سینه میزنم ... مثل تو هم نمیشینم جلوی تلویزیون و واسه این مسخرهبازیها فشار خونم رو بالا ببرم .. آدرنالین من قدر و قیمت داره همینطوری و واسه هر کس و ناکسی تو خونم نمیریزمش!!
من: باشه منم سعی میکنم دیگه احساساتم رو بذارم کنار و نگاهم رو مثل خودت منطقی کنم!
دوستم: من که بعید میدونم؛ تو درست بشو نیستی. همیشه سرت درد میکرد واسه این جنگولکبازیها... همونه که الآن هم طنزنویس آس و پاس شدی دیگه. هر کس استعداد تورو داشت الآن میلیونر بود.
من: میلیونر که هستم ... فکر کنم میلیادر منظورته
دوستم: آره همون... چه بهتر!
من: ممنونم تو به من لطف داری
دوستم: حقیقت رو گفتم ... اما چه فایده ...خودت قدر خودتو نمیدونی که ... راستی گفتی کردان قبل از کرجه یا بعدش؟
من: بعدش
دوستم: اوکی... آخر هفته جاتو خالی میکنم اونجا... به زن و بچهات سلام برسون!
دوستم: فرزین یه سوال داشتم ... کردان قبل از کرجه یا بعد از کرجه؟!
من: بعد از کرجه
دوستم: چرا صدات گرفته؟ احساس میکنم ناراحتی.
من: چیزی نیست؛ بهخاطر هیجانات بعد از بازیه
دوستم: ای آقا ... بازم فوتبال بوده؟ کجا با کجا؟!!
من: ما با آرژانتین بازی داشتیم و یک - صفر باختیم.
دوستم: فرزین تو از همون اولش خل و چل بودیها ... مثلا میخواستی به آرژانتین 5 تا بزنیم؟ برو دعا کن 6 تا نخوردیم!
من: نه ... راستش نمیدونم چطوری توضیح بدم ... آخه تیممون خیلی خوب بازی کرد و یه پنالتی رو هم داور به نفع اونها نگرفت و دقیقه نود هم گل خوردیم.
دوستم: ای بابا .. جمعش کن ترو خدا ... استرسش مال ماست و حال و حولش رو فوتبالیستها میکنند. هیچ میدونی هر بازیکن فوتبال قرارداش چند میلیونه؟
من: میلیارد البته
دوستم: آره همون ... دیگه بدتر!
من: به هر حال واسه سربلندی کشورمون خیلی خوب بود و اگه حداقل یه مساوی می گرفتیم باعث افتخارمون بود.
دوستم: ای آقا ... کدوم سربلندی؟ کدوم افتخار؟ اصلا کدوم کشور؟!! مگه این آقازادهها برامون چیزی گذاشتن؟ هر بار هم که میخوان اسامیشون رو اعلام کنند بعدش سریع پشیمون میشن ... مملکت همهش شده بخور بخور ... اصلا یه بار پرسیدی اونایی که سههزار میلیون تومن رو خوردن الان کجان؟
من: البته 3 هزار میلیارد البته.
دوستم: حالا همون...دیگه بدتر!
من: فکر کنم یه چندتاییشون تو زندونن و یکیشون رو هم اخیرا اعدام کردن و الآن هم با پلیس اینترپل دارند رایزنی می نند تا اونی که فرار کرده خارج از کشور، تحویل بدن.
دوستم: ای آقا ... تو چقدر سادهای؟ اینا همهاش نقشه است که من و تو رو مشغول کنند! دست همهشون تو یه کاسه است ... این مسابقات رو هم درست کردن تا حواسمون رو به چیزای دیگه پرت کنند و خودشون به کیفشون برسن.
من: البته این مسابقات جام جهانیه اونا درستش نکردن
دوستم: دیگه بدتر ... جام جهانی بیشتر آدمو مشغول میکنه و باعث میشه که ما هم کاری به کارشون نداشته باشیم.
من: الآن تو که مشغول نشدی چی کار کردی و جلوی چی رو گرفتی؟
دوستم: ای آقا ... من چه کار به این کارها دارم ... نه داد و بیداد میکنم و حرص میخورم و نه زیر پرچمشون سینه میزنم ... مثل تو هم نمیشینم جلوی تلویزیون و واسه این مسخرهبازیها فشار خونم رو بالا ببرم .. آدرنالین من قدر و قیمت داره همینطوری و واسه هر کس و ناکسی تو خونم نمیریزمش!!
من: باشه منم سعی میکنم دیگه احساساتم رو بذارم کنار و نگاهم رو مثل خودت منطقی کنم!
دوستم: من که بعید میدونم؛ تو درست بشو نیستی. همیشه سرت درد میکرد واسه این جنگولکبازیها... همونه که الآن هم طنزنویس آس و پاس شدی دیگه. هر کس استعداد تورو داشت الآن میلیونر بود.
من: میلیونر که هستم ... فکر کنم میلیادر منظورته
دوستم: آره همون... چه بهتر!
من: ممنونم تو به من لطف داری
دوستم: حقیقت رو گفتم ... اما چه فایده ...خودت قدر خودتو نمیدونی که ... راستی گفتی کردان قبل از کرجه یا بعدش؟
من: بعدش
دوستم: اوکی... آخر هفته جاتو خالی میکنم اونجا... به زن و بچهات سلام برسون!
منبع: ایسنا
گزارش خطا
آخرین اخبار
تو مشو بر ظاهر هزلش گرو
هر جدى هزل است پيش هازلان
هزلها جدّ است پيش عاقلان
كودكان افسانهها مىآورند
درج در افسانهشان بس سرّ و پند
هزلها گويند در افسانهها
گنج مىجو در همه ويرانهها
(مثنوی، دفتر چهارم، ب ۳۵۵۸-۳۵۶۱)