لهجه مولانا و نوای چنگ رودکی در تاجیکستان
محمد جعفر محمدزاده*- تابستان 1387 است، برای شرکت در اجلاس همکاریهای بین المللی موسوم به شانگهاي و سایر برنامه های پیش بینی شده به عنوان عضوی از هیئت رسمی کشورمان به دوشنبه پايتخت تاجيكستان آمده ام. فرصتي پيش آمد تا قدري روي لهجه شيرين مردم و مقاماتی که هم نشین شان شدم، تمركز كنم. آقای امامعلي رحمان كه تا چند سال پيش «رحمان اُف »گفته مي شد رئيس جمهور تاجيكستان، به اصل خود بازگشته و آن طور كه من ديدم و شنيده ام، علاقه زیادی به تقويت و ترويج زبان و فرهنگ فارسي دارد و حذف پسوند «اف» از نام فاميلش هم می تواند به اين دلیل باشد.
او از چند سال پيش در مجامع رسمي به زبان فارسي سخن مي گويد و ديگر مقامات هم به همين موظف شده اند، يعني رسماً مي گويند زبان مادري و رسمي ما فارسي است. عزم ملی و احتمالاً تکلیف قانونی شان هم باید همین باشد. آقای رئیس جمهور در اجلاس مجمع عمومي سازمان ملل در نیویورک هم سخنراني اش را به زبان فارسي ايراد كرد و به گمانم روسها از اين رويكرد او چندان راضي نباشند.
فارسي به لهجه تاجيكي شيرين و شنيدني است. براي نمونه برخی كلمات و جمله هايي را كه در حين مذاكرات رسمي و يا غير رسمي شنيدم يادداشت كردم ، برخي زيبا ، بعضي متفاوت وبسیاری هم قابل توجه اند.اين توضيح را هم بدهم كه در فارسی تاجيكي علاوه بر لغات روسي، واژگان عربي، سغدي و تركي نيز فراوان وجود دارد.
تاجيكها سرعت دادن را «تيزاندن» مي گويند مثلا مي خواهند بگويند كار به سرعت پيش مي رود مي گويند «كار تيز مي رود» و در تعارفات به جاي مثلاً يك دنيا ممنون که ما بکار می بریم، مي گويند: «يَك جهان قناعتمنديم» ، در بین اعضای کابینه وزير راه و ترابري را «وزير نَقليات» و مثلاً حمل و نقل دريايي را «نقليات بَحري» مي گويند، لابد حمل و نقل زمینی را هم باید نقلیات برّی بگویند.
ما سالي را كه در آن هستيم سال جاري مي گوئيم و آنها «سال رَوان» می گویند که به نظرم تعبیر زیباتری است. ذوب آهن را «مِتال گُدازي»،باربري را «باركَشاني»، برق قدرت را «برق پر اقتدار»و « طَلَبات» را به جاي نيازها و مایحتاج بكار مي برند.
«ترقيّات» را به جاي واژه Development كه ما توسعه ترجمه كرده ايم برگزيده اند.
«نااستوار» را ناپايدار و «پس رَوي» را كاهش ،مثلاً می گویند پس روی آب دریا و «عميق رَوي» را در معني گسترش و پيشرفت بكار مي برند، بر اين اساس وقتي مي گويند «عميق روی ترقيات» يعني پيشرفتِ توسعه.افزايش را هم «بالارَوي» و امور مالي را «امور مالَوي» مي گويند.كشورهاي در حال توسعه را «ممالك ترقي يابنده» و كشورهاي توسعه يافته را «ممالك ترقي كرده» مي نامندکه باز به نظرم از در حال توسعه وتوسعه یافته که در بین ما رواج دارد مفهوم تراست. در گویش تاجیکی «چنين مي حسابند» يعني چنين مي پندارند و «پروگرام ميان مهلت» را به جاي برنامه هاي ميان مدت مي شنيدم.
در خطاب به حاضران به جاي خانمها و آقايان مي گويند: «خانمها و جنابان» و وقتي مي خواهند بگويند پشت سر فلان كس برو یا از فلانی پیروی کن، مي گويند «از قفاي فلاني برو» و...از این دست واژه ها و عبارات.
در هر حال در دوشنبه که پايتخت تاجيكستان است تا دلت بخواهد مظاهر فارسي و ايراني اعم از نامها، اعلام، موسيقي، شعر، مجسمه ها و فرهنگ و آداب رسوم وعادات مشترک و نزدیک به هم ديده مي شود که فضایی صمیمی و آشنا را برای فارسی زبان ها ایجاد می کند.
یادآوری کنم که ابوالقاسم لاهوتی شاعر ایرانی در حدود دهه1940.م و درسالهایی که تاجیکستان در زمره اتحاد جماهیر شوروی بود وزیر فرهنگ آنجا بوده وسرود ملی تاجیکستان را نیز او سروده است.
اینک اما، در کشوری که بیش از هفتاد سال گرفتار سلطهٔ خفه كنندهٔ مارکسیست ها بوده ، آدم احساس غربت نمي كند، صدای اذان از گلدسته مساجد طنین انداز است، فرهنگ دیر پای نوروز و چله نشینی برقرار و نواي موسيقي ايراني در تاكسي ها و مغازه ها واماکن عمومی به فراوانی شنيده مي شود و تصاوير چهره هاي هنري و علمي ايراني هم بر در و ديوار کمابیش پیداست.
اما واقعیت تلخ زبان فارسی در تاجیکستان ، رسم الخطّ آن است که علیرغم زبان و علاقه مردم به فارسی هنوز از الفبای روسی استفاده می کنند . واین بر خلاف لهجه شیرین آنهاست که وقتی صحبت می کنند انسان بی اختیار یاد لهجه مولانا و طنین چنگ رودکی می افتد...
_____________________
*مشاور وزیر و رئیس مرکز روابط عمومی وزارت ارشاد
(از دفترخاطراتِ محمد جعفر محمدزاده 1387/6/8/دوشنبه ،تاجیکستان).
فارسي به لهجه تاجيكي شيرين و شنيدني است. براي نمونه برخی كلمات و جمله هايي را كه در حين مذاكرات رسمي و يا غير رسمي شنيدم يادداشت كردم ، برخي زيبا ، بعضي متفاوت وبسیاری هم قابل توجه اند.اين توضيح را هم بدهم كه در فارسی تاجيكي علاوه بر لغات روسي، واژگان عربي، سغدي و تركي نيز فراوان وجود دارد.
تاجيكها سرعت دادن را «تيزاندن» مي گويند مثلا مي خواهند بگويند كار به سرعت پيش مي رود مي گويند «كار تيز مي رود» و در تعارفات به جاي مثلاً يك دنيا ممنون که ما بکار می بریم، مي گويند: «يَك جهان قناعتمنديم» ، در بین اعضای کابینه وزير راه و ترابري را «وزير نَقليات» و مثلاً حمل و نقل دريايي را «نقليات بَحري» مي گويند، لابد حمل و نقل زمینی را هم باید نقلیات برّی بگویند.
ما سالي را كه در آن هستيم سال جاري مي گوئيم و آنها «سال رَوان» می گویند که به نظرم تعبیر زیباتری است. ذوب آهن را «مِتال گُدازي»،باربري را «باركَشاني»، برق قدرت را «برق پر اقتدار»و « طَلَبات» را به جاي نيازها و مایحتاج بكار مي برند.
«ترقيّات» را به جاي واژه Development كه ما توسعه ترجمه كرده ايم برگزيده اند.
«نااستوار» را ناپايدار و «پس رَوي» را كاهش ،مثلاً می گویند پس روی آب دریا و «عميق رَوي» را در معني گسترش و پيشرفت بكار مي برند، بر اين اساس وقتي مي گويند «عميق روی ترقيات» يعني پيشرفتِ توسعه.افزايش را هم «بالارَوي» و امور مالي را «امور مالَوي» مي گويند.كشورهاي در حال توسعه را «ممالك ترقي يابنده» و كشورهاي توسعه يافته را «ممالك ترقي كرده» مي نامندکه باز به نظرم از در حال توسعه وتوسعه یافته که در بین ما رواج دارد مفهوم تراست. در گویش تاجیکی «چنين مي حسابند» يعني چنين مي پندارند و «پروگرام ميان مهلت» را به جاي برنامه هاي ميان مدت مي شنيدم.
در خطاب به حاضران به جاي خانمها و آقايان مي گويند: «خانمها و جنابان» و وقتي مي خواهند بگويند پشت سر فلان كس برو یا از فلانی پیروی کن، مي گويند «از قفاي فلاني برو» و...از این دست واژه ها و عبارات.
در هر حال در دوشنبه که پايتخت تاجيكستان است تا دلت بخواهد مظاهر فارسي و ايراني اعم از نامها، اعلام، موسيقي، شعر، مجسمه ها و فرهنگ و آداب رسوم وعادات مشترک و نزدیک به هم ديده مي شود که فضایی صمیمی و آشنا را برای فارسی زبان ها ایجاد می کند.
یادآوری کنم که ابوالقاسم لاهوتی شاعر ایرانی در حدود دهه1940.م و درسالهایی که تاجیکستان در زمره اتحاد جماهیر شوروی بود وزیر فرهنگ آنجا بوده وسرود ملی تاجیکستان را نیز او سروده است.
اینک اما، در کشوری که بیش از هفتاد سال گرفتار سلطهٔ خفه كنندهٔ مارکسیست ها بوده ، آدم احساس غربت نمي كند، صدای اذان از گلدسته مساجد طنین انداز است، فرهنگ دیر پای نوروز و چله نشینی برقرار و نواي موسيقي ايراني در تاكسي ها و مغازه ها واماکن عمومی به فراوانی شنيده مي شود و تصاوير چهره هاي هنري و علمي ايراني هم بر در و ديوار کمابیش پیداست.
اما واقعیت تلخ زبان فارسی در تاجیکستان ، رسم الخطّ آن است که علیرغم زبان و علاقه مردم به فارسی هنوز از الفبای روسی استفاده می کنند . واین بر خلاف لهجه شیرین آنهاست که وقتی صحبت می کنند انسان بی اختیار یاد لهجه مولانا و طنین چنگ رودکی می افتد...
_____________________
*مشاور وزیر و رئیس مرکز روابط عمومی وزارت ارشاد
(از دفترخاطراتِ محمد جعفر محمدزاده 1387/6/8/دوشنبه ،تاجیکستان).
گزارش خطا
آخرین اخبار