فریدون مجلسی دیپلمات اسبق:
انتخاب ظریف برای مذاکرات، حرفهای بود
انتخاب آقای ظریف گزینش بسیار حرفهای و مناسبی بود و موفقیت مذاکرات دشوار و طولانی را در آن زمان تضمین کرد. این تیم به رغم پافشاری و مقاومت بسیاری از متنفذین توانست موافقت و حمایت رهبری را هم در بسیاری از موارد جلب کند.
دیپلمات اسبق کشورمان گفت: انتخاب آقای ظریف گزینش بسیار حرفهای و مناسبی بود و موفقیت مذاکرات دشوار و طولانی را در آن زمان تضمین کرد. این تیم به رغم پافشاری و مقاومت بسیاری از متنفذین توانست موافقت و حمایت رهبری را هم در بسیاری از موارد جلب کند.
به گزارش صدای ایران، یکسال پیش در چنین روزی پرونده هستهای ایران پس از ۱۲ فراز و نشیب، سرانجام به نطقه سکونی رسید و ایران و گروه ۱+۵ توانستند سرانجام پس از حدود ۲۳ ماه مذاکرات در مارتونی سخت، جدی و نفسگیر به توافقی برسند که بسیاری آن را توافق قرن مینامند.
با این حال، این توافق تا به امروز بالا و پائینهای بسیاری چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بینالمللی داشته است. در رابطه با سالگرد توافق هستهای گفتوگویی با فریدون مجلسی تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل داشتهایم که مشروح آن در ادامه میآید.
نقش دولت روحانی در دستیابی به توافق هستهای
یکسال پیش ایران و گروه ۱+۵، توانستند به توافق هستهای دست یابند در حالی که ۱۲ سال این پرونده قدمت داشت و در مقاطع مختلف نتوانسته بود به نتیجه برسد. به نظر شما چرا در آن مقطع ایران و شش قدرت جهانی توانستند به توافق هستهای دست یابند؟
یکی از دلایل توافق این است که دولتی که به ملت قول داده بود با عقلانیت و تعامل و اعتدال راهگشای حل این مشکل باشد، توانسته بود اعتماد مردم را در مقابل حامیان 10 درصدی تداوم خصومتورزی به خود جلب و با اکثریت مطلق آرا کسب کند. آن اعتماد، تعهدی متقابل برای دولت روحانی ایجاد میکرد که با اعتماد به نفس بتواند در این راه قدم بردارد. شش قدرت جهانی و اتحادیه اروپایی نیز درک کرده بودند که این بار با دولتی مسئول و متکی به آرای مردم طرف هستند که به تعهداتش میتوانستند اعتماد کنند.
مثلث عربستان، اسرائیل و افراطیون برای شکست برجام
چه مسائلی موجب شده بود ایران و گروه ۱+۵ در سالهای گذشته نتوانند در مذاکرات هستهای به نتیجه مطلوب برسند؟
در منطقه، عربستان به دلیل بحران و تحریم در ایران طی سالیان دراز توانسته بود جایگاه ایران را در بازار نفت و پتروشیمی تصاحب کند. عربستان میدانست با رفع بحران با رقابتی بزرگ مواجه خواهد بود و همراه با اسرائیل به شدت و با همبستگی علیه تفاهم ایران و قدرتهای بزرگ جهانی تبلیغ و اقدام کردند.
محافل دستراستی در آمریکا و اروپا که خود را نسبت به اسرائیل همچون بخشی از خاک و ملت خود متعهد میدانند در سایه انواع تبلیغات و فعالیتهای ایرانهراسانه مواضع سرسختانهتری اختیار کردند. از سوی دیگر، باید به برخی گروههای متعصب داخلی اشاره کنم که حتی جنگ را به سازگاری و تعامل با غرب ترجیح میدهند. اینان که از حمایتهای گسترده داخلی نیز برخوردار هستند به نوبه خود در به شکست کشاندن مذاکرات و سپس با مقابله با اجرای برجام کوتاهی نکردهاند.
انتخاب ظریف برای انجام مذاکرات، گزینشی حرفهای بود
فکر میکنید انتخاب آقای ظریف به عنوان رئیس هیات مذاکرهکننده هستهای تا چه اندازه در موفقیت هستهای موثر بود؟
انتخاب آقای ظریف گزینش بسیار حرفهای و مناسبی بود و موفقیت مذاکرات دشوار و طولانی را در آن زمان تضمین کرد. این تیم به رغم پافشاری و مقاومت بسیاری از متنفذین توانست موافقت و حمایت رهبری را هم در بسیاری از موارد جلب کند.
درباره نقشِ محوری «کری» در مذاکرات نمیتوان تردید کرد
بسیاری معتقد هستند که اگر جان کری وزیر امور خارجه امریکا نبود، دستیابی به توافق هستهای و جلب نظر هیات امریکایی دشوارتر از هر زمان کنونی میشد. تا چه اندازه با این تحلیل موافق هستید؟
سیاستهای آمریکا را افراد تعیین نمیکنند. حتی خانم کلینتون نیز تلاشهایی برای ایجاد تماس برقرار کرده بود که همواره بدون پاسخ ماند. آقای جان کری از هماهنگی تیمهایی از اندیشمندان و کارشناسان از جمله آقای برنز معاون اسبق وزارت امور خارجه آمریکا بر مبنای پژوهشها و مطالعات سیاسی برخوردار بود که نقش مهمی داشتند، با این حال، درباره نقش محوری ایشان نیز نمیتوان تردید کرد.
تجارت ایران و بسیاری از کشورهای بزرگ به سادگی امکانپذیر شده است
فکر میکنید توافق هستهای چه ظرفیتها و گشایشهایی را برای سیاست خارجی ایران به ارمغان آورده است؟
باید از دو دیدگاه به این موضوع نگاه کرد. دیدگاه نخست، آنچنان قابل ارزیابی نیست و بر این مبنا است که اگر برجام امضا نمیشد ادامه تحریمها شامل قطع کامل صادرات نفت و واردات مواد نفتی و تشدید تحریم حمل و نقل دریایی و احتمالاً هوایی ایران که با تحریم کشتیرانی و بیمه و عدم تحویل سوخت به هواپیماهای ایرانی و قطع پروازهای غربی آغاز شده بود، به کجا میانجامید و زیانهای تحمیل شده به ایران تا کجا ادامه مییافت.
دیدگاه دوم شرایط نسبیای است که بهرغم مخالفتهای خارجی و مقاومتها و ممانعتهای داخلی به دست آمده است. اکنون تجارت ایران و چین و هند و روسیه و کره جنوبی و برخی دیگر از کشورهای بزرگ بدون دلار هم به سادگی امکانپذیر شده است. اگر محدودیتهای وجود دارد از سوی دولت ایران درباره واردات کالاهایی بوده است که در ایران تولید میشود. این پیشرفت نسبی است و مستلزم آن است که درباره زمینههای دیگر نیز مذاکراتی انجام شود که صلح آمیز بودن یا تهدیدآمیز نبودن عملکردهای ایران را تثبیت کند.
فضای انتقادی داخلیِ خارج از عرف، به تشدید ایرانهراسی کمک میکند
آقای ظریف گفتهاند که برجام توافقی است که هم فرصتها و هم تهدیدهایی را میتواند با خود داشته باشد. فکر میکنید تا چه اندازه فضای انتقادی خارج از عرف موجب شد تا فرصتهای برجام تحت شعاع فضای انتقادی قرار بگیرد؟
فضای انتقادی خارج از عرف را باید ناشی از تشدید ایرانهراسی دانست. اما فضای انتقادی داخلی خارج از عرف اولاً به تشدید خصومتورزی و ایرانهراسی کمک میکند و با خصومتورزی نمیتوان انتظار داشت طرفین متخاصم با یکدیگر تعامل داشته باشند. به نظر من دولت باید با شناخت ممانعتهای داخلی یک سلسله مذاکرات با نهادهای داخلی را نیز آغاز کند تا به درکی متقابل برسند که اولاَ هر گونه تعامل متعارف تجاری و اقتصادی نباید به معنای انقیاد سیاسی باشد و ثانیاً برخی خط قرمزهای منطقهای و اسلامی و حمایت از آرمانها باید به طور جمعی و همراه با کشورهای اسلامی انجام شود. حمایتهای جمعی از خصومتهایی کنونی نیز جلوگیری خواهد کرد.
اسرائیل را باید بخشی از سیاست آمریکا دانست
در یکسال گذشته شاهد تلاش لابیهای اعراب و حامی اسرائیل علیه برجام در امریکا و سایر کشورهای دیگر هستیم. فکر میکنید این لابیها تا چه اندازه در ناکام گذاشتن برجام توانستهاند به خواست خود برسند؟
به هر حال اسرائیل را باید بخشی از سیاست آمریکا دانست. تلاشهای آنان در تضعیف موضع ایران مؤثر بوده است، ضمن اینکه آمریکاییها متوجه نقش تروریستی عربستان بودهاند و تمایلاتی برای مقابله با آن نشان دادهاند، اما خریدهای گزاف عربستان و تهدیدهای نهادهایی در ایران آنان را هم به خصومتورزی ترغیب کرده است.
امیدی چندان به حل مسائل و روابط ایران و آمریکا دیده نمیشود
هماکنون ایران نسبت به گشایشهای حاصل شده در دوران پسابرجام انتقاداتی دارد و پیکان این انتقادات به سمت آمریکا است. آمریکا چه اقدامی را انجام داده است که انتقادات تند ایران را به همراه داشته است؟
آمریکا ضمن اعلام اینکه برجام را قبول دارد، هنوز آزادی مبادلات دلاری را نپذیرفته و اکنون کنگره نیز به ممانعت از فروش بوئینگ (و در نتیجه ایرباس) به ایران رأی داده است. ایران این اقدام را علیه برجام ارزیابی کرده است. خروج از بن بست مستلزم مذاکرات بیشتر برای اعتمادسازی و ایجاد شرایط غیرخصومتآمیز است. امیدی چندان به حل مسائل و روابط ایران و آمریکا دیده نمیشود. ناچار باید به روابط صنعتی، هوایی و نظامی با کشورهای صنعتی درجه دوم مانند چین، روسیه، هند و برزیل تن داد.
آمریکا از لحاظ حقوقی به اجرای متعهد خواهد بود
باراک اوباما تا کمتر از شش ماه دیگر در قدرت خواهد بود. فکر میکنید آمریکا در دوره پسااوباما همچنان متعهد به اجرای کامل برجام خواهد بود؟
بله، از لحاظ حقوقی متعهد خواهد بود اما آزادی عمل خود را برای اقدام متقابل و یکجانبه در مقابل مخاصمه حفظ میکند و به این بهانه اشکالتراشی بیشتری هم نسبت به دوره اوباما خواهد کرد. البته روابط بینالمللی دوجانبه است و نمیتوان فقط از یک طرف توقع و انتظار داشت. هر دو کشور باید با تشخیص منافع ملی خودشان یا از در سازگاری درآیند که آماده ستیز باشند و این در حالی است آمریکا عربستان را حامی واقعی تروریسم میداند!
به گزارش صدای ایران، یکسال پیش در چنین روزی پرونده هستهای ایران پس از ۱۲ فراز و نشیب، سرانجام به نطقه سکونی رسید و ایران و گروه ۱+۵ توانستند سرانجام پس از حدود ۲۳ ماه مذاکرات در مارتونی سخت، جدی و نفسگیر به توافقی برسند که بسیاری آن را توافق قرن مینامند.
با این حال، این توافق تا به امروز بالا و پائینهای بسیاری چه در عرصه داخلی و چه در عرصه بینالمللی داشته است. در رابطه با سالگرد توافق هستهای گفتوگویی با فریدون مجلسی تحلیلگر ارشد مسائل بینالملل داشتهایم که مشروح آن در ادامه میآید.
نقش دولت روحانی در دستیابی به توافق هستهای
یکسال پیش ایران و گروه ۱+۵، توانستند به توافق هستهای دست یابند در حالی که ۱۲ سال این پرونده قدمت داشت و در مقاطع مختلف نتوانسته بود به نتیجه برسد. به نظر شما چرا در آن مقطع ایران و شش قدرت جهانی توانستند به توافق هستهای دست یابند؟
یکی از دلایل توافق این است که دولتی که به ملت قول داده بود با عقلانیت و تعامل و اعتدال راهگشای حل این مشکل باشد، توانسته بود اعتماد مردم را در مقابل حامیان 10 درصدی تداوم خصومتورزی به خود جلب و با اکثریت مطلق آرا کسب کند. آن اعتماد، تعهدی متقابل برای دولت روحانی ایجاد میکرد که با اعتماد به نفس بتواند در این راه قدم بردارد. شش قدرت جهانی و اتحادیه اروپایی نیز درک کرده بودند که این بار با دولتی مسئول و متکی به آرای مردم طرف هستند که به تعهداتش میتوانستند اعتماد کنند.
مثلث عربستان، اسرائیل و افراطیون برای شکست برجام
چه مسائلی موجب شده بود ایران و گروه ۱+۵ در سالهای گذشته نتوانند در مذاکرات هستهای به نتیجه مطلوب برسند؟
در منطقه، عربستان به دلیل بحران و تحریم در ایران طی سالیان دراز توانسته بود جایگاه ایران را در بازار نفت و پتروشیمی تصاحب کند. عربستان میدانست با رفع بحران با رقابتی بزرگ مواجه خواهد بود و همراه با اسرائیل به شدت و با همبستگی علیه تفاهم ایران و قدرتهای بزرگ جهانی تبلیغ و اقدام کردند.
محافل دستراستی در آمریکا و اروپا که خود را نسبت به اسرائیل همچون بخشی از خاک و ملت خود متعهد میدانند در سایه انواع تبلیغات و فعالیتهای ایرانهراسانه مواضع سرسختانهتری اختیار کردند. از سوی دیگر، باید به برخی گروههای متعصب داخلی اشاره کنم که حتی جنگ را به سازگاری و تعامل با غرب ترجیح میدهند. اینان که از حمایتهای گسترده داخلی نیز برخوردار هستند به نوبه خود در به شکست کشاندن مذاکرات و سپس با مقابله با اجرای برجام کوتاهی نکردهاند.
انتخاب ظریف برای انجام مذاکرات، گزینشی حرفهای بود
فکر میکنید انتخاب آقای ظریف به عنوان رئیس هیات مذاکرهکننده هستهای تا چه اندازه در موفقیت هستهای موثر بود؟
انتخاب آقای ظریف گزینش بسیار حرفهای و مناسبی بود و موفقیت مذاکرات دشوار و طولانی را در آن زمان تضمین کرد. این تیم به رغم پافشاری و مقاومت بسیاری از متنفذین توانست موافقت و حمایت رهبری را هم در بسیاری از موارد جلب کند.
درباره نقشِ محوری «کری» در مذاکرات نمیتوان تردید کرد
بسیاری معتقد هستند که اگر جان کری وزیر امور خارجه امریکا نبود، دستیابی به توافق هستهای و جلب نظر هیات امریکایی دشوارتر از هر زمان کنونی میشد. تا چه اندازه با این تحلیل موافق هستید؟
سیاستهای آمریکا را افراد تعیین نمیکنند. حتی خانم کلینتون نیز تلاشهایی برای ایجاد تماس برقرار کرده بود که همواره بدون پاسخ ماند. آقای جان کری از هماهنگی تیمهایی از اندیشمندان و کارشناسان از جمله آقای برنز معاون اسبق وزارت امور خارجه آمریکا بر مبنای پژوهشها و مطالعات سیاسی برخوردار بود که نقش مهمی داشتند، با این حال، درباره نقش محوری ایشان نیز نمیتوان تردید کرد.
تجارت ایران و بسیاری از کشورهای بزرگ به سادگی امکانپذیر شده است
فکر میکنید توافق هستهای چه ظرفیتها و گشایشهایی را برای سیاست خارجی ایران به ارمغان آورده است؟
باید از دو دیدگاه به این موضوع نگاه کرد. دیدگاه نخست، آنچنان قابل ارزیابی نیست و بر این مبنا است که اگر برجام امضا نمیشد ادامه تحریمها شامل قطع کامل صادرات نفت و واردات مواد نفتی و تشدید تحریم حمل و نقل دریایی و احتمالاً هوایی ایران که با تحریم کشتیرانی و بیمه و عدم تحویل سوخت به هواپیماهای ایرانی و قطع پروازهای غربی آغاز شده بود، به کجا میانجامید و زیانهای تحمیل شده به ایران تا کجا ادامه مییافت.
دیدگاه دوم شرایط نسبیای است که بهرغم مخالفتهای خارجی و مقاومتها و ممانعتهای داخلی به دست آمده است. اکنون تجارت ایران و چین و هند و روسیه و کره جنوبی و برخی دیگر از کشورهای بزرگ بدون دلار هم به سادگی امکانپذیر شده است. اگر محدودیتهای وجود دارد از سوی دولت ایران درباره واردات کالاهایی بوده است که در ایران تولید میشود. این پیشرفت نسبی است و مستلزم آن است که درباره زمینههای دیگر نیز مذاکراتی انجام شود که صلح آمیز بودن یا تهدیدآمیز نبودن عملکردهای ایران را تثبیت کند.
فضای انتقادی داخلیِ خارج از عرف، به تشدید ایرانهراسی کمک میکند
آقای ظریف گفتهاند که برجام توافقی است که هم فرصتها و هم تهدیدهایی را میتواند با خود داشته باشد. فکر میکنید تا چه اندازه فضای انتقادی خارج از عرف موجب شد تا فرصتهای برجام تحت شعاع فضای انتقادی قرار بگیرد؟
فضای انتقادی خارج از عرف را باید ناشی از تشدید ایرانهراسی دانست. اما فضای انتقادی داخلی خارج از عرف اولاً به تشدید خصومتورزی و ایرانهراسی کمک میکند و با خصومتورزی نمیتوان انتظار داشت طرفین متخاصم با یکدیگر تعامل داشته باشند. به نظر من دولت باید با شناخت ممانعتهای داخلی یک سلسله مذاکرات با نهادهای داخلی را نیز آغاز کند تا به درکی متقابل برسند که اولاَ هر گونه تعامل متعارف تجاری و اقتصادی نباید به معنای انقیاد سیاسی باشد و ثانیاً برخی خط قرمزهای منطقهای و اسلامی و حمایت از آرمانها باید به طور جمعی و همراه با کشورهای اسلامی انجام شود. حمایتهای جمعی از خصومتهایی کنونی نیز جلوگیری خواهد کرد.
اسرائیل را باید بخشی از سیاست آمریکا دانست
در یکسال گذشته شاهد تلاش لابیهای اعراب و حامی اسرائیل علیه برجام در امریکا و سایر کشورهای دیگر هستیم. فکر میکنید این لابیها تا چه اندازه در ناکام گذاشتن برجام توانستهاند به خواست خود برسند؟
به هر حال اسرائیل را باید بخشی از سیاست آمریکا دانست. تلاشهای آنان در تضعیف موضع ایران مؤثر بوده است، ضمن اینکه آمریکاییها متوجه نقش تروریستی عربستان بودهاند و تمایلاتی برای مقابله با آن نشان دادهاند، اما خریدهای گزاف عربستان و تهدیدهای نهادهایی در ایران آنان را هم به خصومتورزی ترغیب کرده است.
امیدی چندان به حل مسائل و روابط ایران و آمریکا دیده نمیشود
هماکنون ایران نسبت به گشایشهای حاصل شده در دوران پسابرجام انتقاداتی دارد و پیکان این انتقادات به سمت آمریکا است. آمریکا چه اقدامی را انجام داده است که انتقادات تند ایران را به همراه داشته است؟
آمریکا ضمن اعلام اینکه برجام را قبول دارد، هنوز آزادی مبادلات دلاری را نپذیرفته و اکنون کنگره نیز به ممانعت از فروش بوئینگ (و در نتیجه ایرباس) به ایران رأی داده است. ایران این اقدام را علیه برجام ارزیابی کرده است. خروج از بن بست مستلزم مذاکرات بیشتر برای اعتمادسازی و ایجاد شرایط غیرخصومتآمیز است. امیدی چندان به حل مسائل و روابط ایران و آمریکا دیده نمیشود. ناچار باید به روابط صنعتی، هوایی و نظامی با کشورهای صنعتی درجه دوم مانند چین، روسیه، هند و برزیل تن داد.
آمریکا از لحاظ حقوقی به اجرای متعهد خواهد بود
باراک اوباما تا کمتر از شش ماه دیگر در قدرت خواهد بود. فکر میکنید آمریکا در دوره پسااوباما همچنان متعهد به اجرای کامل برجام خواهد بود؟
بله، از لحاظ حقوقی متعهد خواهد بود اما آزادی عمل خود را برای اقدام متقابل و یکجانبه در مقابل مخاصمه حفظ میکند و به این بهانه اشکالتراشی بیشتری هم نسبت به دوره اوباما خواهد کرد. البته روابط بینالمللی دوجانبه است و نمیتوان فقط از یک طرف توقع و انتظار داشت. هر دو کشور باید با تشخیص منافع ملی خودشان یا از در سازگاری درآیند که آماده ستیز باشند و این در حالی است آمریکا عربستان را حامی واقعی تروریسم میداند!
گزارش خطا
آخرین اخبار