طرح آمریکا برای حمله هستهای پیشدستانه به روسیه، چین، کرهشمالی و ایران!
بحث پایهای که مبنای تشکیل این همایش بود، ادعای «تهدید غرب» توسط روسیه و سایر «کشورهای سرخ»، و هدف آن، توجیه و اشاعه ایده «کاربرد پیشدستانه سلاح هستهای» بود.
برگزارکننده این رویداد، یک سازمان ظاهرا غیرانتفاعی به نام «ائتلاف بازدارندگی راهبردی» (Strategic Deterrence Coalition) بود و هزینههای آن توسط غولهای اصلی صنایع نظامی از قبیل «نورتروپ گرونمن»، «لاکهید مارتین»، «بوئینگ»، «اربیتال ای تی کا»، «بی ایی ای سیستمز» و شماری دیگر از اهداءکنندگان دست و دلباز تامین شد.
شاید در میان همه چهرههای کلیدی و سرشناسی که در این همایش حضور داشتند، یک چهره از اهمیت بیشتری برخوردار بود: دریادار «سِسیل هَنِی»، فرمانده قرارگاه راهبردی ایالات متحده (STRATCOM)
دریادار سسیل هنی
بد نیست در کنار او به اسامی شماری دیگر از میهمانان نگاهی بیاندازیم:
ژنرال جک واینشتاین، معاون بازدارندگی راهبردی و انسجام هستهای فرماندهی نیروی هوایی آمریکا، ژنرال رابین رَند، فرمانده قرارگاه حمله جهانی نیروی هوایی، ژنرال بازنشسته فرانک کلوتز، مدیر اداره ملی امنیت هستهای (ان ان اس اِی)، در کنار شمار دیگری از مقامات ارشد از آزمایشگاههای اصلی تسلیحاتی آمریکا شامل ساندیا، لوس آلاموس و لارنس لیورمور. به علاوه، از بریتانیا، کانادا، دانمارک و جمهوری کره مهمانانی در این سمپوزیوم حضور داشتند.
دریادار هنی، در بخشی از سخنرانی خود در این رویداد گفت:
«آمریکا به سرعت زمان را برای تضمین قابل اتکاء بودن بازدارندگی هستهای خود را از دست میدهد. باید علاوه بر تقویت زرادخانه هستهای، برای ارتقاء موشکها، زیردریاییها و بمبافکنهای خود سرمایهگذاری کند تا قابلیت انجام حملهای را داشته باشند که آرزو میکنیم هرگز اتفاق نیفتد.»
«بازدارندگی»، مفهومی رایج میان سیاستمداران و مقامات نظامی ایالات متحده در دوران جنگ سرد با اتحاد شوروی بود. مفهومی که به طور رسمی در سال 2002، تحت پروسه «بازنگری در موضع هسته ای،2001» کنار گذاشته شد. آن چه پس از آن در دکترین هستهای آمریکا لحاظ شد، «کاربرد پیشدستانه تسلیحات هستهای در «حمله اول»، علیه کشورهای هستهای و همین طور غیر هستهای» است.
کشورهای متخاصم که «کاربرد پیشدستانه تسلیحات پیشرفته هستهای» قرار است علیه آنها انجام بگیرد، به وضوح نام برده میشوند. در ژورنال رسمی این رویداد آمده است:
-دریادار هَنی مروری اجمالی از «محیط راهبردی» جهان ارایه داد که به گفته او در پرمخاطره ترین مقطع تاریخ خود قرار دارد- عمدتا به دلیل اقدامات روسیه، چین، کره شمالی، ایران و گروه های افراطی چون دولت اسلامی و القاعده.
او گفت که روسیه صرفا به دلیل زرادخانه هستهای خود، که به مدرنسازی آن ادامه میدهد، یک تهدید است، ولی در کنار آن (روسیه) نیروهای نظامی متعارف خود را هم توسعه میدهد، شمار چشمگیر تسلیحات هستهای غیرراهبردی خود را حفظ میکند و به نحوی تهاجمی به دنبال فناوریهای جنگی نوین است-
هدف از برگزاری این همایش از سوی «ائتلاف بازدارندگی راهبردی» (SDC)» آموزش تصمیمگیران درباره اهمیت «سه گانه هستهای مشروع» است- این سه گانه شامل بمبافکنهای راهبردی، موشکهای زمین-پرتاب و موشکهای زیردریا-پرتاب است. طبق اظهارات رییس هیات مدیره این موسسه، شرمن مک کورکل، مفهوم پشت این سه گانگی این است که «تسلیحات هستهای راهبردی آمریکا مبتنی بر دریا، زمین و هوا است.»
«مغزشویی»مقامات بالا برای جنگ هسته ای؟
منظور از این «آموزش» در ذهن گردانندگان سازمان غیرانتفاعی «ائتلاف بازدارندگی راهبردی»، مشروعسازی کاربرد پیشدستانه سلاح هستهای و ایجاد «اجماع» برای این مساله است. هدف این تبلیغات «درون خانوادگی» (حلقه مقامات ارشد نظامی، نمایندگان غولهای اسلحهسازی و دانشمندان و آزمایشگاههای هستهای)، ایجاد آمادگی ذهنی در آنها برای چنین اقدام ویرانگر و نابودکنندهای است.
تاکید این همایش بر حفظ صلح و امنیت جهانی! از طریق کاربرد پیشدستانه سلاح هستهای علیه کشورهایی است که طبق ادعای گردانندگان این همایش «دنیای غرب را تهدید میکنند.» در همین رابطه در ژورنال این رویداد می خوانیم:
- هَنی متذکر شد که با وجود ادبیات رییس جمهور روسیه ولادیمیر پوتین و اقدامات بیثباتکننده این کشور در سوریه و اوکراین، روسیه باید بفهمد که اگر به تقویت توان هسته ای به چشم یک انتخاب قابل اتکاء نگاه کند، دچار سوء محاسبه شده است.
کره شمالی با انجام آزمایش های هسته ای و توسعه فناوری موشک های بالیستیک، ثبات منطقه ای را تضعیف میکند.
دخالت ایران در مناقشات منطقه ای و توسعه برنامه موشک های بالیستیک و قابلیت های فضای سایبری، نیازمند هشیاری (ما) است، به ویژه اگر هر گونه چرخشی در جاه طلبیهای هستهای ایران دیده شود.
جالب (یا شاید مضحک) این جاست که بخشی از هدف این بازدارندگی هستهای راهبردی، «دفاع از خود» برای مقابله با گروه های افراطی چون القاعده و داعش عنوان شده است:
-و ایالات متحده بخشی از کارزار بین الملی علیه سازمانهای افراطی خشونتطلب است که به دنبال نابودی شیوه زندگی دموکراتیک ما هستند.
برای این که به نحوی موثر این دشمنان و دشمنان بالقوه در کنترل نگاه داشته شوند، آمریکا باید یک «بازدارندگی هستهای ایمن، امن، کارآمد و آماده» را در اختیار داشته باشد-
به بیان دیگر، یک ابرقدرت جهانی که ادعای آقایی و سروری بر دنیا را دارد، برای مقابله با یک گروه تروریستی حاضر است بخشی از دنیا را ویران کند و برای نابودی یک گروه چند هزار نفری، صدها هزار نفر را دود کند و به هوا بفرستد (تازه نمونه هیروشیما و ناگازاکی مربوط به بیش از 7 دهه پیش است).
چنین داستان مسخره و در عین حال تراژیکی را فقط شاید اذهان تخدیر و فلج شده آن دسته از مردم ساده آمریکا بپذیرد که به فرآورده های علمی-تخیلی هالیوود معتاد شده اند.
گویی اصلا هم نمیدانیم که القاعده را به واقع سیا برای مقابله با اتحاد شوروی به وجود آورد و داعش هم امروز با پول دو متحد اصلی منطقهای آمریکا، عربستان و ترکیه، تغذیه میشود.
یک تریلیون دلار چند صفر دارد؟
اگر پروژه «بمب اتمی برای صلح»! برای سیاره ما دستاوردی جز نابودی و ویرانی و برای مردم آمریکا نتیجه ای جز ورشکستگی اقتصادی کامل نداشته باشد، قطعا برای اژدهای هفت سر «مجموعه های صنعتی-نظامی» آمریکا منافع بیحد و حساب مالی خواهد داشت، همان مجموعه هایی که دهههاست تعیینکننده اصلی سیاستهای کلان امریکا هستند.
به قول همین دریادار هَنی، «سه گانه هستهای محتاج سرمایه گذاری چشمگیر هستند تا قابلیت اتکای بلندمدت خود را تضمین کنند.»
پروفسور «لارنس اس. ویتنر»، استاد تاریخ دانشگاه سانی/آلبانی، در مقالهای در وبسایت «History News Network» چنین نوشت:
«مخارج، مربوط به برنامه سی ساله «مدرن سازی» زرادخانه هسته ای و تاسیسات تولیدی وابسته به آن می شود....این برنامه که تقریبا هیچ توجهی از طرف رسانه های جمعی دریافت نکرده است، شامل بازطراحی کلاهک های هسته ای، بمب افکن های هسته ای جدید، زیردریایی ها، موشک های زمین-پرتاب، آزمایشگاه های تسلیحاتی و کارخانه های تولیدی است. هزینه برآورد شده؟ یک به علاوه «12» صفر جلوی آن-برای کسانی که با این اعداد سرسام اور آشنایی ندارند، یک کلام: یک تریلیون دلار.»
اما نکته قابل تامل این جاست که خانم هیلاری کلینتون، نامزد اصلی احتمالی «دمکراتها» که سنگ «لیبرالیزم» و «حقوق بشر» و «دموکراسی» را به سینه میزند، سال گذشته درباره برنامه تسلیحات هستهای آمریکا گفته بود:
«انتخاب هسته ای هیچ گاه نباید از میز کنار گذاشته شود. این موضعی است که بر آن اصرار دارم.» (مصاحبه با تلویزیون ای بی سی نیوز، 15 دسامبر 2015)
و البته دو دوره قبل، یعنی در جریان رقابت های ریاست جمهوری سال 2008، او با صراحت بیشتری منویات خود را به زبان آورده بود:
«میخواهم ایرانیها این را بدانند که اگر من رییس جمهور بشوم، به ایران حمله خواهیم کرد. در ده سال آینده، که آنها ابلهانه نقشه حمله به اسراییل را میکشند، ما قادر خواهیم بود که آنها را کاملا محو کنیم.» (برنامه «صبح به خیر امریکا»، شبکه ای بی سی، 22 آپریل 2008، بازنشر توسط رویترز در همان تاریخ)
شاید لازم به یادآوری نباشد که حامیان مالی اصلی خانم کلینتون در انتخابات جاری ریاست جمهوری، نامهایی چون نورتروپ گرونمن، لاکهید مارتین و دیگر حامیان اصلی ایده «حمله اول» با تسلیحات هستهای هستند.
بیخود نیست که دریادار هَنی این چنین قرص و محکم درباره طرح فاجعهبار و ویرانگر خود سخن میگوید:
-امروز ذخیره هسته ای ما قدیمی تر از همیشه است، با کلاهکهایی با متوسط عمر 27 سال که در حال افزایش است.
آزمایشگاههای امنیت ملی کشور، مانند ساندیا، لوس آلاموس و لارنس لیورمور، مراکز اصلی برای تضمین قابل اتکاء بودن زرادخانه هستهای هستند.
علی رغم چالشها، قرارگاه راهبردی ایالات متحده (مرکز تحت ریاست هنی) نیرویی آماده است که توان اجرای راهحلهای جنگی جامع را دارد-
«برنامه تسلیحات هستهای دربرگیرنده ثروتهای چندین میلیارد دلاری برای مجموعههای صنعتی-نظامی است که سخاوتمندانه از این همایش (ائتلاف بازدارندگی راهبردی) پشتیبانی مالی کردند... انتظار میرود جایگزینی و نوسازی تسلیحات هستهای نیروی هوایی، صدها میلیارد دلار هزینه بردارد. بیش تر این پول به جیب اسپانسرهای همین سمپوزیوم خواهد رفت.»
حال این بر عهده مدعیان خارجی حقوق بشر و «دنیای عاری از خشونت»، «صلح جهانی»، «دموکراسی» و حامیان داخلی تعامل با «دنیای آزاد» و «جامعه بین المللی» است که پاسخ دهند که در جهانی که در آن در روز روشن، با حضور مقامات سیاسی و نظامی ارشد آمریکا و چند کشور ظاهرا «متمدن» دیگر، همایشی در حمایت از «طرح یک تریلیون دلاری» تسلیحات هستهای برای حمله به 4 کشور دیگر جهان برگزار میشود و صدایی از کسی در نمیآید، «جامعه جهانی»، «نهادهای بینالمللی»، «قوانین بین المللی»و «تعامل» چه محلی از اعراب دارند.