فقط احمدینژاد میتواند روحانی را شکست دهد!
عبدالرضا داوری از چهرههای نزدیک به محمود احمدینژاد است. کسی که این روزها نقش سخنگوی رئیسجمهور سابق ایران را بازی میکند و سعی دارد در هر گفتوگویی یا نوشتاری از احمدینژاد دفاع کند.
صدای ایران - مشاور وزیر کشور، رئیس مرکز مطالعات راهبردی و آموزش وزارت کشور، رئیس صندوق بازنشستگی مس و مدیرمسئول روزنامه شهروند مسئولیتهای او در دولت احمدینژاد بود. عبدالرضا داوری در گفتوگوی تلفنی با عصر ایران به ماجرای فیشهای حقوقی در دولت روحانی و حواشی دولت احمدینژاد به ویژه ماجرای برکناری مصلحی وزیر اطلاعات دولت دهم اشاره کرد.
به گزارش ایسنا، متن کامل این گفتوگو را بخوانید:
این روزها سوالات متعددی در مورد فیشهای حقوقی مطرح است. ارزیابی شما به عنوان یکی از نیروهای نزدیک به رئیسجمهور سابق چیست؟
از همان روز اولی که دولت روحانی سر کار آمد، بسیاری از مدیران ایشان بعد از سال 84 افق روشنی را برای خود نمیدیدند و تصور نمیکردند، بتوانند به دولت برگردند. به خاطر همین این مدیران فعالیتهای خود را در بخش خصوصی و در سطح داخلی و بینالمللی دنبال کردند و حتی خانوادههای خود را به خارج فرستادند. بعد از 9 دی سال 88 کسی فکر نمیکرد، جریان آقای هاشمی باز هم بتواند به قدرت برسد و بعد که به قدرت رسید این دغدغه در ذهن مدیران این جریان ایجاد شد که شاید این دولت تداوم نداشته باشد و 4 سال بیشتر ادامه پیدا نکند، به خاطر همین سعی کردند از این فضا حداکثر استفاده را بکنند.
فیشهای حقوقی حتما در پشت سرش بخشی از آییننامه و مستندهای قانونی تنظیم شده است. کسانی که با روند کارهای دولتی آشنا هستند، به خوبی میدانند که منابع دولتی نه در فیشهای حقوقی و در قراردادها، پیمانکاریها و پروژههاست. اگر وضع حقوقها این چنین است واقعا باید وضعیت پیمانکاری در این دولت به صورت جدی مورد بررسی قرار بگیرد. اصل منابع به مسیر خاص هدایت میشود تا مدیرانی که تلقی آنها این است که 4 سال بیشتر نیستند، بهترین استفاده را داشته باشند.
برخی درباره حسین فریدون صحبت میکنند.
ایشان یک نقش حقوقی در دولت دارند و یک نقش حقیقی. حسین فریدون طبعا به عنوان دستیار رئیسجمهور حداکثر میتوانسته است، نظارت رئیسجمهور را ابلاغ کند ولی نقش حقیقی ایشان به دلیل قرابت و نزدیکی به روحانی طبیعی است که مدیران کشور نظر او را به عنوان نظر رئیسجمهور تلقی کنند. به نظرم جوابیه ایشان در مورد نقش نداشتن در ماجرای بانک رفاه قابل پذیرش نیست. ایشان بر اساس ساختاری نقشی در بانک رفاه ندارد و اعضای هیات مدیره رئیس بانک را انتخاب میکنند اما اعضای هیات مدیره نمیتوانستند بر خلاف نظر حسین فریدون عمل کنند.
یعنی شما بر این باور هستید که ایشان از جایگاه خود سوءاستفاده میکنند؟
بحث سوءاستفاده نیست. وقتی آقای روحانی به فریدون جایگاهی میدهد که در همه جلسات حضور داشته باشد و در کنار دست رئیسجمهور بنشیند، ایشان به دلیل این همجواری قدرتی پیدا میکند کسی توان مقابله با آن را ندارد. تمام مدیران کشور، وزرا، هیات مدیره بانکها و... همیشه ایشان را کنار روحانی دیدند و این باعث میشود جایگاه خاصی برای او تعریف کنند. او امر و نهی خود را به واسطه این جایگاه پیش میبرد.
برخی به بهانه این ماجرا روی نام برادر رییسجمهور تاکید میکنند که این تلقی را ایجاد میکند که نوعی شبیهسازی با آقای مشایی ایجاد شود.
نه، اصلا این قیاس درست نیست. در مورد نقش مشایی در دولت گذشته اغراق شده است. در بسیاری از موارد خود من شاهد بودم که در انتصابها و بسیاری از تصمیمات، نظر مشایی در دولت تامین نمیشد. این یک فضاسازی بزرگ است. مشایی اصلا چنین نفوذی را در دولت سابق نداشت.
ولی آقای مشایی تاثیر زیادی روی احمدینژاد داشت. رئیسجمهور سابق در روز ثبتنام مشایی گفت: «مشایی یعنی احمدینژاد و احمدینژاد یعنی مشایی.»
نه، این یک حرف مقطعی بود. این تعبیر نگاه به آینده داشت نه نگاه به حال و گذشته. به طور مثال به شما عرض کنم در ماجرای خانه سینما آقای مشایی دو سال با وزیر ارشاد مذاکره کرد تا مشکل حل شود ولی آقای شمقدری به عنوان معاونت سینمایی با این مسئله موافقت نکرد. تصویری که از مشایی در جامعه شکل گرفته بود، مبتنی بر واقعیت نبود. ایشان به عنوان رئیس دفتر اختیاراتی داشت که در حوزه این اختیارات هم بسیار قوی عمل میکرد اما خارج از این حوزه عمل نمیکرد و اختیاری نداشت.
در ماجرای برکناری آقای مصلحی اما گویا آقای مشایی نقش مهمی داشت؟ گویا وزیر اطلاعات وقت به دلیل برکناری معاون خود که نزدیک به مشایی بود، مورد قهر احمدینژاد قرار گرفت.
بحث برکناری آن فرد در درجه دوم قرار دارد. در اصل بحث تمرد وزیر اطلاعات از دستور رئیسجمهور بود. آقای مصلحی یکی از معاونان خود را برکنار و احمدینژاد اعلام کرد با این تغییر مخالف است اما مصلحی تمرد کرد و دستور رئیسجمهور را قبول نکرد. آقای احمدینژاد به ایشان گفت شما اهل تمرد هستید و چون من باید در پیشگاه مردم پاسخگو باشم، نمیتوانم با شما کار کنم. وزارت اطلاعات با وزارت تعاون یا ورزش فرق میکند و بر همه شئونات جامعه تسلط دارد و در تصمیمسازیها و تصمیمگیریها ذینفوذ است به خاطر همین احمدینژاد روی این وزارت حساس بود.
در آن زمان بحث خروج پروندهها از وزارت اطلاعات توسط آقای احمدینژاد مطرح شد.
من از شما سوالی دارم. مگر خروج پروندههای سری از وزارت اطلاعات جرم نیست؟ الان که دولت دست آقای روحانی است، چرا وزیر اطلاعات علیه آقای احمدینژاد به دلیل خروج پروندهها اعلام جرم نمیکند؟ نمیکنند چون اتفاقی نیفتاده است. اگر یک برگ از اسناد وزارت اطلاعات از این وزارتخانه خارج شده باشد، آقای علوی مکلف است اقدام و شکایت کند و در غیر این صورت باید در مورد عملکردش پاسخگو باشد.
به سفرهای استانی فعلی احمدینژاد برسیم. این سفرها مقدمه حضور ایشان در انتخابات سال آینده است؟
بینید آقای احمدینژاد سفر استانی نمیروند. سفر استانی تعریف خود را دارد. اتفاقی که الان در حال اتفاق است، دیدارهای مردمی است که از جنس سفرهای استانی نیست. در شهرهای مختلف حجم زیادی دعوت از احمدینژاد صورت گرفته است. ایشان حدود 500 دعوت رسمی از شهرهای مختلف دارند. او شخصیت محبوبی است و مردم و هیاتهای مختلف برای مراسم خود از احمدینژاد دعوت میکنند. احمدینژاد اگر بنای حضور در انتخابات را داشته باشد، این قدر شجاعت، صداقت و جسارت دارد که صریح به مردم بگوید که برای تغییر در کشور در انتخابات ریاستجمهوری حضور پیدا خواهد کرد. او اهل این نیست که خود را پشت سر برنامهها یا سخنرانیها پنهان کند.
این مسئله به خاطر این مطرح میشود که آقای احمدینژاد سه سال تقریبا سکوت کردند اما در سال آخر دولت شروع به سخنرانی کردند.
احمدینژاد هنوز از فضای سکوت مد نظر شما خارج نشده است. درست است که حجم برنامهها در سالهای گذشته به این اندازه نبود اما ایشان در سال 92 هم برنامه داشت. نوع صحبتهای او سیاسی نیست و تمام مباحث او پیرامون انقلاب اسلامی و مبانی نظری آن است. او هیچ پاسخی به تهمتهایی که در این سالها به او زده شده، نداده است. روند سکوت او ادامه دارد.
البته یک بار آقای روحانی را به مناظره دعوت کردند.
بله، این کار طبیعی بود. آقای روحانی در ماجرای گزارش 100 روزه خود مباحثی را مطرح کردند که احمدینژاد مجبور شد برای دفاع از دولت و همکارانش در دولت دهم و نهم آقای روحانی را به مناظره دعوت کند و بگوید آمارهای ارائه شده مبتنی بر واقعیت نبود. احمدینژاد تنها رئیسجمهوری بود که بعد از پیروزی روحانی به مجمع تشخیص رفت و به روحانی تبریک گفت.
بحث رد صلاحیت احمدینژاد این روزها مطرح است. آیا او پالسی یا نشانهای در این مورد دریافت کرده است؟
اصلا. موضوع رد صلاحیت احمدینژاد تنها یک شایعهسازی سیاسی است. اگر حسن روحانی تایید صلاحیت میشود، یقینا بدانید احمدینژاد به طریق اولی صلاحیتش تایید میشود. این بحث برای بر هم زدن فضای سیاسی کشور است و میخواهند با این مسیر جلوی احمدینژاد را بگیرند. باید بگویم تنها کسی که میتواند روحانی را شکست دهد، احمدینژاد است. او اگر نیاید روحانی قطعا رییسجمهور 8 ساله خواهد بود.
گزارش خطا
آخرین اخبار