باید و نباید کمتر، شادی بیشتر در جامعه
یک استاد علوم اجتماعی دانشگاه کاشان گفت: جامعه شاد یک جامعه ثروتمند است،
زیرا هزینهای بابت خشونت، تصادف، آدمکشی، نزاع و ... نمیدهد و آنها را
ذخیره میکند.
مهران سهرابزاده با اشاره به اینکه در چند سال اخیر، شادی به عنوان یک بحث فرهنگی در محیطهای خبری، علمی و دانشگاهی و در حوزه سیاستگذاریهای فرهنگی مطرح شده و اظهارنظرهای مختلفی هم دراینباره صورت گرفته است، اظهار کرد: برخی معتقدند که جامعه ایران شاد نیست و برخی از متخصصان روانشناسی نیز با استناد به تعداد بیماران مبتلا به افسردگی روحی و روانی، معتقدند که میزان افسردگی در جامعه ما بالا است.
وی با بیان اینکه بالا بودن میزان خشونتها در جامعه ایران نشاندهنده پایین بودن آستانه تحملپذیری افراد است، افزود: این امر منجر به این میشود که افراد به سرعت دچار خشم شوند و این مسأله خشونت زبانی، فیزیکی و در نهایت قتل را به همراه دارد که در برخوردهای روزمره افراد در سطح خیابان و در تصادفات رانندگی شاهد آن هستیم.
این جامعهشناس افزود: میتوان شاخصهایی مانند خشونتورزی و بالا رفتن میزان آن را به عنوان شاخص شاد نبودن جامعه در نظر گرفت.
انسانهای شاد سعه صدر بیشتری دارند
سهرابزاده با بیاعتبار خواندن نتایج تحقیقات اخیر مؤسسه آمریکایی گالوپ بر روی کشورهای مختلف که نشان میدهد عراق، مصر و ایران به ترتیب بیشترین میزان افسردگی در میان کشورهای خاورمیانه را دارند، گفت: در این تحقیق یک پرسشنامه واحد برای تمامی کشورها مورد استفاده قرار گرفته تا نتایج حاصل از تمامی کشورها با هم قابل مقایسه باشد و این در حالی است که تنوع فرهنگی جوامع در نظر گرفته نشده است.
وی همچنین ادامه داد: شادی یک مفهوم فرهنگی است و در جوامع و کشورهای مختلف، معانی، مصادیق و نحوه بروز متفاوتی دارد.
این استاد دانشگاه با اشاره به متنوع بودن عرصههای بروز شادی، تصریح کرد: نمیتوان درباره شاد بودن یا نبودن یک جامعه اظهار نظر کرد چرا که این امر، کار بسیار دشواری است و باید از اینگونه اظهارنظرهای کلی اجتناب کرد.
سهرابزاده با بیان اینکه شادی با بخشنامه و قانون ابلاغ نمیشود و از بین هم نمیرود، ادامه داد: شادی جزء عناصر فرهنگی است که در طول زمان شکل میگیرد. الگوهای شاد بودن را مردم خودشان میسازند و تجربه میکنند.
وی با بیان اینکه انسانهای شاد سعه صدر و گذشت بیشتری دارند و در برخورد با یکدیگر مهربانتر هستند، اظهار کرد: کسانی که شادی کمتری در زندگیشان حضور دارد، بیشتر مستعد پرخاشگری هستند.
این جامعهشناس با بیان اینکه باید شادی را به شیوهای پدیدارشناسانه، و در خود همان جامعه و نه به عنوان یک مفهوم عام در جوامع مختلف مطالعه کرد، گفت: هر رفتار بایستی در بستر فرهنگی جامعه خودش مطالعه و فهمیده شود.
شادی بیشتر مردم با خودداری حکومت از ورود به زندگی آنها
سهرابزاده در خصوص تهاجم فرهنگی غرب اظهار کرد: غربیها سعی میکنند تعاریف و الگوهای خاص خودشان از شادی را از طریق وسایل نوین ارتباط جمعی و برنامههای ماهوارهای مانند فیلم و سریال به عنوان الگوهای جهانی مطرح کنند و این تفکر را برای مردم ایجاد کنند که شاد نیستند و برای شاد بودن باید مانند آنها باشند.
وی اضافه کرد: بعضی از جوانان کشورهای جهان سوم نیز تحت تأثیر این برنامهها و مقایسه زندگی واقعی خود با آنها دچار حزن و اندوه میشوند.
این استاد علوم اجتماعی با اشاره به اینکه نگاه کشورهای جهان سوم به دنیای غرب و جهان مدرن، یک نگاه از پایین به بالا است و گمان میکنند که غرب در تمام زمینهها به کمال رسیده و الگوی زندگی آنها بهترین است، تصریح کرد: به طور مثال برهنگی در غرب یک الگوی زندگی به شمار میرود و در واقع زن، در غرب کمترین ارزش را دارد که جسم او برای تبلیغ انواع کالا مورد سوءاستفاده قرار میگیرد.
سهرابزاده با بیان اینکه عوامل و بسترهای شادیآفرین یک جامعه به شرایط فرهنگی آن جامعه برمیگردد، خاطرنشان کرد: در جامعه ما که فرهنگ اسلامی حاکم است، رواج یا تقلید الگوهای غربی ممکن است میان بخش محدودی از جوانان رواج پیدا کند، اما با مقاومت از سوی کل جامعه مواجه میشود.
وی در خصوص ایجاد بسترهای شادیآفرین در جامعه با بیان اینکه ما از بستر فرهنگی جامعه خودمان اطلاع کافی نداریم، اضافه کرد: الگوهای شاد زیستن در فرهنگ خودمان به میزان کافی وجود دارد که با شناخت عمیقی از بستر فرهنگ اسلامی جامعه قابل دستیابی است. به طور مثال پیامبر مکرم اسلام(ص) تأکید زیادی بر بوسیدن فرزند دارد که همین امر در عین ادای حق فرزند، به خانواده محبت و شادی می-بخشد.
شادی رابطه تنگاتنگی با اقتصاد در جامعه دارد
استاد علوم اجتماعی دانشگاه کاشان افزود: گرچه جهت دادن به الگوی شادی مردم از سوی حکومت کار خوبی است، اما به همان میزانی که حکومت در جزئیات زندگی مردم وارد نشود و باید و نبایدها برای شاد بودن کمتر باشد، مردم شادتر هستند.
سهرابزاده با اشاره به اینکه شادی صرفاً قهقهه زدن نیست، گفت: برای ایجاد شادی، راههای غیرمستقیم مانند نرمش کارمندان در فضای آزاد پیش از شروع کار یا یک احوالپرسی گرم میان افراد، تأثیرگذارتر هستند و موجب انبساط روحی و بالا رفتن راندمان کاری میشوند.
وی افزود: باید برای شادی برنامهریزی داشت و برای این کار میتوانیم از انواع برنامهها مانند فیلم، سریال، برنامههای کمیک و همچنین موسیقی که در دنیای جدید نمیتوان آن را از زندگی حذف کرد، استفاده کنیم.
این استاد جامعهشناسی با بیان اینکه نگاه حاکمان به شادی متنوع است، اظهار کرد: برخی با انعطاف بیشتری به شادی و جوانان مینگرند و برخی دیگر نگاه بستهتری دارند.
سهرابزاده با بیان اینکه شادی رابطه تنگاتنگی با اقتصاد در جامعه دارد، تصریح کرد: باید مسئولان را متوجه اثرات مثبت ایجاد عنصر فرهنگی و عنصر شادی که هر چیزی از جمله ورزش میتواند در ایجاد آن مؤثر باشد، در زمینه اقتصادی (مانند بالا رفتن میزان تولید) و در زمینه اجتماعی (مانند کاهش هزینههای اجتماعی طلاق، خشونت، و تصادفات رانندگی) کرد.
وی در خصوص آثار و نتایج شاد بودن با اشاره به نتایج اقتصادی و راندمان بالای تولید ناشی از شاد بودن جامعه، گفت: جامعه شاد یک جامعه ثروتمند است، چرا که هزینهای بابت خشونت، تصادف، آدمکشی و نزاع نمیدهد و آنها را ذخیره میکند، اما در یک جامعه محزون راندمان تولید، و بازدهی کاری، فکری و علمی کاهش مییابد.
باید برای رفتارهای اجتماعیمان آموزش ببینیم
این جامعهشناس با بیان اینکه جامعهای که در آن سطح آگاهی و تحملپذیری افراد بالاست و افراد نسبت به هم محبت و خشوع دارند، از لحاظ معنوی و مادی خوشبختتر و ثروتمندتر است، خاطرنشان کرد: ممکن است در عین تنگدستی شاد باشیم، زمانی که از کنار هم زیستن لذت میبریم و غم و رنجمان را با هم قسمت میکنیم.
سهرابزاده با اشاره به اینکه زندگی در شهر و شهروند بودن، قواعد، استرسها و همچنین روشهای کنترل و مقابله با خشونت خاص خود را دارد که آموزش نیز با آن عجین است، افزود: ارتقاء آستانه تحملپذیری آموختنی است که رسانه نقش بسیار مهمی در آن دارد، باید روانشناسان و مسئولان امور تربیتی، نحوه کنترل خشم را به همه از جمله کارمندان، دانشآموزان، دانشجویان و ... آموزش دهند.
وی با تاکید بر اینکه برای رفتارهای اجتماعیمان با یکدیگر حتی فرزندانمان باید آموزش ببینیم، به مسئولیت صداوسیما اشاره کرد و گفت: صداوسیما میتواند با ابزارهای فراوانی که در اختیار دارد، در این زمینهها فرهنگسازی کرده و به طور غیرمستقیم وارد زندگی مردم کند.
استاد جامعهشناسی با بیان اینکه هرچه آستانه تحمل افراد بالاتر باشد، خیلی بهتر با هم کنار میآیند، افزود: مشکلات اقتصادی در تمام جوامع وجود دارد، اما زمانی بغرنج میشود که انسانها از کنار هم بودند احساس رنج کنند.
سهرابزاده با اشاره به اینکه اثرات ناشی از استرس تولید شده توسط هر فرد دیگران را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و جامعه را دچار حزن و اندوه میکند و به نظر میرسد افسردگی در جامعه افزایش یافته است که این امر خود آثار اقتصادی منفی نیز به همراه دارد، تصریح کرد: اگر به تمام افراد آموزش دهیم که چگونه با استرس و خشمشان برخورد و آن را به یک رفتار منطقی تبدیل کنند که کمترین هزینه درونی را برایشان ایجاد کند، این به دیگران نیز منتقل میشود، مانند لبخند زدن به دیگران.
مهران سهرابزاده با اشاره به اینکه در چند سال اخیر، شادی به عنوان یک بحث فرهنگی در محیطهای خبری، علمی و دانشگاهی و در حوزه سیاستگذاریهای فرهنگی مطرح شده و اظهارنظرهای مختلفی هم دراینباره صورت گرفته است، اظهار کرد: برخی معتقدند که جامعه ایران شاد نیست و برخی از متخصصان روانشناسی نیز با استناد به تعداد بیماران مبتلا به افسردگی روحی و روانی، معتقدند که میزان افسردگی در جامعه ما بالا است.
وی با بیان اینکه بالا بودن میزان خشونتها در جامعه ایران نشاندهنده پایین بودن آستانه تحملپذیری افراد است، افزود: این امر منجر به این میشود که افراد به سرعت دچار خشم شوند و این مسأله خشونت زبانی، فیزیکی و در نهایت قتل را به همراه دارد که در برخوردهای روزمره افراد در سطح خیابان و در تصادفات رانندگی شاهد آن هستیم.
این جامعهشناس افزود: میتوان شاخصهایی مانند خشونتورزی و بالا رفتن میزان آن را به عنوان شاخص شاد نبودن جامعه در نظر گرفت.
انسانهای شاد سعه صدر بیشتری دارند
سهرابزاده با بیاعتبار خواندن نتایج تحقیقات اخیر مؤسسه آمریکایی گالوپ بر روی کشورهای مختلف که نشان میدهد عراق، مصر و ایران به ترتیب بیشترین میزان افسردگی در میان کشورهای خاورمیانه را دارند، گفت: در این تحقیق یک پرسشنامه واحد برای تمامی کشورها مورد استفاده قرار گرفته تا نتایج حاصل از تمامی کشورها با هم قابل مقایسه باشد و این در حالی است که تنوع فرهنگی جوامع در نظر گرفته نشده است.
وی همچنین ادامه داد: شادی یک مفهوم فرهنگی است و در جوامع و کشورهای مختلف، معانی، مصادیق و نحوه بروز متفاوتی دارد.
این استاد دانشگاه با اشاره به متنوع بودن عرصههای بروز شادی، تصریح کرد: نمیتوان درباره شاد بودن یا نبودن یک جامعه اظهار نظر کرد چرا که این امر، کار بسیار دشواری است و باید از اینگونه اظهارنظرهای کلی اجتناب کرد.
سهرابزاده با بیان اینکه شادی با بخشنامه و قانون ابلاغ نمیشود و از بین هم نمیرود، ادامه داد: شادی جزء عناصر فرهنگی است که در طول زمان شکل میگیرد. الگوهای شاد بودن را مردم خودشان میسازند و تجربه میکنند.
وی با بیان اینکه انسانهای شاد سعه صدر و گذشت بیشتری دارند و در برخورد با یکدیگر مهربانتر هستند، اظهار کرد: کسانی که شادی کمتری در زندگیشان حضور دارد، بیشتر مستعد پرخاشگری هستند.
این جامعهشناس با بیان اینکه باید شادی را به شیوهای پدیدارشناسانه، و در خود همان جامعه و نه به عنوان یک مفهوم عام در جوامع مختلف مطالعه کرد، گفت: هر رفتار بایستی در بستر فرهنگی جامعه خودش مطالعه و فهمیده شود.
شادی بیشتر مردم با خودداری حکومت از ورود به زندگی آنها
سهرابزاده در خصوص تهاجم فرهنگی غرب اظهار کرد: غربیها سعی میکنند تعاریف و الگوهای خاص خودشان از شادی را از طریق وسایل نوین ارتباط جمعی و برنامههای ماهوارهای مانند فیلم و سریال به عنوان الگوهای جهانی مطرح کنند و این تفکر را برای مردم ایجاد کنند که شاد نیستند و برای شاد بودن باید مانند آنها باشند.
وی اضافه کرد: بعضی از جوانان کشورهای جهان سوم نیز تحت تأثیر این برنامهها و مقایسه زندگی واقعی خود با آنها دچار حزن و اندوه میشوند.
این استاد علوم اجتماعی با اشاره به اینکه نگاه کشورهای جهان سوم به دنیای غرب و جهان مدرن، یک نگاه از پایین به بالا است و گمان میکنند که غرب در تمام زمینهها به کمال رسیده و الگوی زندگی آنها بهترین است، تصریح کرد: به طور مثال برهنگی در غرب یک الگوی زندگی به شمار میرود و در واقع زن، در غرب کمترین ارزش را دارد که جسم او برای تبلیغ انواع کالا مورد سوءاستفاده قرار میگیرد.
سهرابزاده با بیان اینکه عوامل و بسترهای شادیآفرین یک جامعه به شرایط فرهنگی آن جامعه برمیگردد، خاطرنشان کرد: در جامعه ما که فرهنگ اسلامی حاکم است، رواج یا تقلید الگوهای غربی ممکن است میان بخش محدودی از جوانان رواج پیدا کند، اما با مقاومت از سوی کل جامعه مواجه میشود.
وی در خصوص ایجاد بسترهای شادیآفرین در جامعه با بیان اینکه ما از بستر فرهنگی جامعه خودمان اطلاع کافی نداریم، اضافه کرد: الگوهای شاد زیستن در فرهنگ خودمان به میزان کافی وجود دارد که با شناخت عمیقی از بستر فرهنگ اسلامی جامعه قابل دستیابی است. به طور مثال پیامبر مکرم اسلام(ص) تأکید زیادی بر بوسیدن فرزند دارد که همین امر در عین ادای حق فرزند، به خانواده محبت و شادی می-بخشد.
شادی رابطه تنگاتنگی با اقتصاد در جامعه دارد
استاد علوم اجتماعی دانشگاه کاشان افزود: گرچه جهت دادن به الگوی شادی مردم از سوی حکومت کار خوبی است، اما به همان میزانی که حکومت در جزئیات زندگی مردم وارد نشود و باید و نبایدها برای شاد بودن کمتر باشد، مردم شادتر هستند.
سهرابزاده با اشاره به اینکه شادی صرفاً قهقهه زدن نیست، گفت: برای ایجاد شادی، راههای غیرمستقیم مانند نرمش کارمندان در فضای آزاد پیش از شروع کار یا یک احوالپرسی گرم میان افراد، تأثیرگذارتر هستند و موجب انبساط روحی و بالا رفتن راندمان کاری میشوند.
وی افزود: باید برای شادی برنامهریزی داشت و برای این کار میتوانیم از انواع برنامهها مانند فیلم، سریال، برنامههای کمیک و همچنین موسیقی که در دنیای جدید نمیتوان آن را از زندگی حذف کرد، استفاده کنیم.
این استاد جامعهشناسی با بیان اینکه نگاه حاکمان به شادی متنوع است، اظهار کرد: برخی با انعطاف بیشتری به شادی و جوانان مینگرند و برخی دیگر نگاه بستهتری دارند.
سهرابزاده با بیان اینکه شادی رابطه تنگاتنگی با اقتصاد در جامعه دارد، تصریح کرد: باید مسئولان را متوجه اثرات مثبت ایجاد عنصر فرهنگی و عنصر شادی که هر چیزی از جمله ورزش میتواند در ایجاد آن مؤثر باشد، در زمینه اقتصادی (مانند بالا رفتن میزان تولید) و در زمینه اجتماعی (مانند کاهش هزینههای اجتماعی طلاق، خشونت، و تصادفات رانندگی) کرد.
وی در خصوص آثار و نتایج شاد بودن با اشاره به نتایج اقتصادی و راندمان بالای تولید ناشی از شاد بودن جامعه، گفت: جامعه شاد یک جامعه ثروتمند است، چرا که هزینهای بابت خشونت، تصادف، آدمکشی و نزاع نمیدهد و آنها را ذخیره میکند، اما در یک جامعه محزون راندمان تولید، و بازدهی کاری، فکری و علمی کاهش مییابد.
باید برای رفتارهای اجتماعیمان آموزش ببینیم
این جامعهشناس با بیان اینکه جامعهای که در آن سطح آگاهی و تحملپذیری افراد بالاست و افراد نسبت به هم محبت و خشوع دارند، از لحاظ معنوی و مادی خوشبختتر و ثروتمندتر است، خاطرنشان کرد: ممکن است در عین تنگدستی شاد باشیم، زمانی که از کنار هم زیستن لذت میبریم و غم و رنجمان را با هم قسمت میکنیم.
سهرابزاده با اشاره به اینکه زندگی در شهر و شهروند بودن، قواعد، استرسها و همچنین روشهای کنترل و مقابله با خشونت خاص خود را دارد که آموزش نیز با آن عجین است، افزود: ارتقاء آستانه تحملپذیری آموختنی است که رسانه نقش بسیار مهمی در آن دارد، باید روانشناسان و مسئولان امور تربیتی، نحوه کنترل خشم را به همه از جمله کارمندان، دانشآموزان، دانشجویان و ... آموزش دهند.
وی با تاکید بر اینکه برای رفتارهای اجتماعیمان با یکدیگر حتی فرزندانمان باید آموزش ببینیم، به مسئولیت صداوسیما اشاره کرد و گفت: صداوسیما میتواند با ابزارهای فراوانی که در اختیار دارد، در این زمینهها فرهنگسازی کرده و به طور غیرمستقیم وارد زندگی مردم کند.
استاد جامعهشناسی با بیان اینکه هرچه آستانه تحمل افراد بالاتر باشد، خیلی بهتر با هم کنار میآیند، افزود: مشکلات اقتصادی در تمام جوامع وجود دارد، اما زمانی بغرنج میشود که انسانها از کنار هم بودند احساس رنج کنند.
سهرابزاده با اشاره به اینکه اثرات ناشی از استرس تولید شده توسط هر فرد دیگران را نیز تحت تأثیر قرار میدهد و جامعه را دچار حزن و اندوه میکند و به نظر میرسد افسردگی در جامعه افزایش یافته است که این امر خود آثار اقتصادی منفی نیز به همراه دارد، تصریح کرد: اگر به تمام افراد آموزش دهیم که چگونه با استرس و خشمشان برخورد و آن را به یک رفتار منطقی تبدیل کنند که کمترین هزینه درونی را برایشان ایجاد کند، این به دیگران نیز منتقل میشود، مانند لبخند زدن به دیگران.
منبع: ایسنا
گزارش خطا
آخرین اخبار