چرا «ربنا»ی شجریان یگانه است؟
رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ... بارالها دل های ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی.... آوای آشنایی است که سالیان سال در گوشمان پیچیده و حلاوت لحظه افطار را برایمان شیرینتر کرده است
صدای ایران - رَبَّنَا لاَ تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَهَبْ لَنَا مِن لَّدُنكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنتَ الْوَهَّابُ... بارالها دل های ما را به باطل میل مده پس از آنکه به حق هدایت فرمودی.... آوای آشنایی است که سالیان سال در گوشمان پیچیده و حلاوت لحظه افطار را برایمان شیرینتر کرده است
چهار آیه ای که از میان آیه های هشتم سوره آل عمران، آیه 109 سوره مومنون، آیه شماره 10 سوره کهف و آیه 250 سوره بقره انتخاب شده و در ماه رمضان در برنامه افطار پخش شده است و به نام دعای ربنای شجریان معروف گشته است؛ بهراحتي جاي خود را در دلهاي مردم پيدا كرد و امروز بهعنوان اثري ماندگار شناخته ميشود.
شجریان در حال تلاوت قرآن در سال 1334
این دعا و نوا که تابستان سال 1358 محمدرضا شجريان آنرا در استوديو، بدون تكرار در ضبط خواند تا مشقي براي هنرمندان شود،به چنان شهرتی رسیده است که اکنون به جرات می توان گفت یک میراث معنوی برای ایرانیان گشته است و چنان ذهن مردم با آن انس گرفته است که گاردین در توصیف آن نوشت: « بسیاری از ایرانیان مذهبی به ربنا به عنوان راهی برگزیده برای شکرگویی خدا و درخواست بخشش در پایان روزه ی خود، نگاه می کنند و برای بسیاری از کسانی که اعتقاد چندانی به این مسائل ندارند، ربنا نوایی است که همچون رمضان فرصتی برای گردهمایی های بزرگ خانواده فراهم می کند.»
راز ماندگاری ربنا
«ربنا» سالهاست در گوش، ذهن ودل ایرانیان جاي گرفته و به حق به بالاترين جايگاه ممكن به عنوان يك اثر هنري – مذهبي دست يافته است. بنابر نظر کارشناسان و صاحبان فن، ربنای شجریان ،مناجاتی است که با صدای استاد آواز ایران عجین شده وحتی بسیاری از قاریان و خوانندگان برجسته، توان اجرای آن را نداشته و بر این مساله اعتراف دارند. خود شجریان نیر به نوعی این مسئله را تایید می کند؛ وی در گفتگویی اعلام داشته است: « یکی از دوستان تعریف میکرد که یکی از قاریهای بزرگ مصر به اسم غلوش در ایران بوده که ربنا را میشنوند. از این کار یک کپی میخواهد تا ببیند میتواند این را بخواند یا نه؟ بعد از دوسال دوستم او را مجددا میبیند و این قاری به او میگوید «کار من نیست»، چرا که خواندن اوجی که در خواندن ربنا هست کار هر خوانندهای نیست»
در اين سالیان اخیر افراد بسیاری کوشیده اند تا شبیه «ربنا» را بازخوانی کنند اما به جرات می توان گفت که کوشش همگی آنها ناکام بوده است. حال این سوال مطرح است که چرا «ربنا» به چنین جایگاهی رسیده است. برای پاسخگویی به این سوال سلسله عواملی را می توان ذکر نمود.
این مناجات از یکسو از دل موسیقی مذهبی بیرون آمده و با مسایل روحانی و حسی پیوند خورده و از سوی دیگر در ملکوتی ترین زمان ممکن پخش شده است؛ همین نکته ظریف آن را برای همیشه ماندگار کرده است. ربنای شجریان ناله های بندگی عارفی است که در اطاعت خالق یکتا به تضرع افتاده و از او طلب میکند که پس از آنکه هدایت شد به باطل گرایش نیابد. در واقع در آسمانیترین لحظات، در اوج خلوص و استحاله در معبود، چون آبی گوارا بر لب عطشان در بیابان ماندهای لاینقطع سرازیر میشد و با الحانی سراسر ملکوتی دلها را به لرزش در میآورد. به بیان بهتر می توان این گونه عنوان کرد كه زمان پخش این قطعه تاثیر بسیار زیادی در این ماجرا داشته است و این امر منجر به بدل شدن این دعا به عنوان بخشی از آیینهای مذهبی مردم شده است، به گونه ای که علاقه مندان را منتظر به شنیدن این مناجات در معنوی ترین سفره دنیایی یعنی افطار می گذارد .
شجریان در کنار پدرش(مهدی) در حال قرائت قرآن
یکی دیگراز عواملی که باعث ماندگاری ربنا شده است آشنایی و مهارت شجریان در قرائت قرآن بوده است. از آنجایی که پدر شجریان(مهدی شجریان) از قاریان بنام مشهد بوده است،اینگونه شد که وی از دوران کودکی خواندن قرآن را آموخت و سرشت خود را با کلام وحی عجین کرد و لذا به علت وجود علاقه مندی کارهای قاریان بزرگ عرب را شنیده و تمرین کرده است. ربنا طبق سنت اجرایی این دعاها، روی دستگاههای قرآنی خوانده شده و از دستگاه رست یا راست شروع شده و در خاتمه به دستگاه عجم (شبیه به ماهور) مدلاسیون میشود. شجریان در گفتگویی گفته است که تا پیش از 18 سالگی که از خانه پدر بیرون بیاید و راه موسیقی را در پیش گیرد قرائت قرآن همانند زبان مادریاش بوده است.
نکته دیگر در راز ماندگاری ربنا را می توان تسلط كامل شجریان به رديفهاي آوازي و دستگاههاي موسيقي دانست و به همين جهت عناصر موسيقایی که به «ربنا» افزوده شده است تأثيرگذاري آن را بسيار بيشتر كرده است. شجریان «ربنا» را طوري خوانده است كه با فضا و روحيه ايراني عجين شده و رنگ و بوي ايراني به خود گرفته است. ربنا نغمهاي آسماني و تلفيقي از الحان و مقامات ايراني و عربي است که البته الحان ايرانياش بيشتر غلبه دارد و به همين دليل است که بر دل ما ايرانيان نشسته است. چيزي كه در «ربنا» موج ميزند ايراني شدن دعاي عربيست. برای درک بهتر این موضوع کافی است به گوشه ای از گفتکویی شجریان با روزنامه شرق توجه کنیم. شجریان در آن گفتگو می گوید: «من هم مرکبخوانی و سهگاه را برای ربنا انتخاب کردم که هم در قرائت قرآن از آن استفاده میکنیم و هم در آواز، تا هم کسی که به عربی و قرآن آشناست لذت ببرد و هم کسی که از آواز ایرانی شناخت دارد.»
ازدیگر عوامل ماندگاری و تاثیرگذاری ربنا را می توان خلوص نيت و صداقت خواننده این دعا دانست. یعنی اگر كلام خدا عاشقانه خوانده شود و عاشقانه به آن گوش كني، امكان ندارد که در دلها نفوذ نکند. دعا، مناجات و اذانگويي جزو موارد معدودي است كه نیازمند صداقت باطنی و نه اشارات ظاهری هستند و در واقع اينگونه نيست كه هركسي به صرف داشتن معلومات مذهبي و اندك صدايي بتواند از عهده برآيد و همه چیز در تکنیک خلاصه شود. شجریان هنگام قرائت این دعا را این گونه روایت می کند: «زمانی که ربنا را خواندم برایم حالت مناجات داشت. مثل فردی که دم افطار با خدای خودش نجوایی دارد. زمانی که آدم میخواهد با خدای خودش حرف بزند با خلوص کامل حرف میزند»به همین علت است که غلام كویتیپور مداح شناختهشده كشور در یادداشتی كه در مجله «نسل امروز» منتشر شده نوشته است محمدرضا شجریان عاشق خداست و هر چه آدمی با ایمانتر باشد عمق این عشق را در صدای او بیشتر حس میكند.
از جمله عوامل دیگر محبوبیت این مناجات را می توان پخش آن طی مدت سه دهه در میان مردم دانست ،تا مردم خاطرههای بسیاری از آن داشته باشند. همه خاطراتي كه ما بعد از پختگي قوه ادراك در زندگي كسب ميكنيم، همان چيزي است كه تحت عنوان «نوستالژي» ميشناسيم. البته این مساله به هیچ عنوان نافی آن نیست كه این دعا از لحاظ تكنیك آوازی بسیار قدرتمند است، اما به هر حال نمیتوان این مساله را نیز نادیده گرفت.
تلاقی عوامل فوق موجب شده است ربنا به یک میراث معنوی برای ایرانیان و به يک بخش جداييناپذير سفره افطار تبديل گردد و براي همه ايرانيان يادآور لحظههاي خاص ماه رمضان باشد، گویی روح ماه مبارک رمضان سالهاست با ربنا و مثنوي افشاري استاد شجريان گره خورده است. شجريان در اين سالها به خوبي توانسته در لحظات عرفاني افطار به درون دلهاي روزهداران نفوذ كرده و آنان را با خويش همراه سازد. بارها اين سخن را شنيدهايم كه با شنيدن اين مناجات ناخودآگاه انسان به ياد لحظات افطار افتاده و به آرامشي معنوي ميرسد.
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
بسیار عالی!بسیار جالب!و خواندنی
آخرین اخبار