مجید درخشانی: جایگاه شجریان در میان مردم مستحکم است

مجید درخشانی، نوازنده و آهنگساز صاحب نام موسیقی ما است. او از شاگردان مرحوم محمدرضا لطفی به حساب می‌آید. درخشانی که از سال ۱۳۶۳ به آلمان مهاجرت کرد در سال ۱۳۸۴، پس از ۲۱ سال، به ایران بازگشت و گروه خورشید را بنیان گذاشت. او از آن روز تاکنون به همراه سایر اعضای این گروه با خوانندگان مختلف و البته جوانی کنسرت گذاشته است.
کد خبر: ۱۱۳۵۲۱
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۷
مجید درخشانی، نوازنده و آهنگساز صاحب نام موسیقی ما است. او از شاگردان مرحوم محمدرضا لطفی به حساب می‌آید. درخشانی که از سال ۱۳۶۳ به آلمان مهاجرت کرد در سال ۱۳۸۴، پس از ۲۱ سال، به ایران بازگشت و گروه خورشید را بنیان گذاشت. او از آن روز تاکنون به همراه سایر اعضای این گروه با خوانندگان مختلف و البته جوانی کنسرت گذاشته است. این هنرمند در کارنامه هنری‌اش سابقه سال‌ها همکاری با محمدرضا شجریان، استاد آواز ایرانی را هم گنجانده است. مجید درخشانی‌(سرپرست گروه شهناز) از سال 87 به بعد هم در گروهی که شجریان به احترام استاد بزرگ تارنوازی ایرانی «شهناز» نام‌گذاری‌اش کرد به‌عنوان سرپرست فعالیت می‌کند. حالا هم درخشانی و هم شجریان در ایران اجازه برگزاری کنسرت ندارند. در مورد استاد شجریان حرف بسیار است و آقای درخشانی هم در سال‌های اخیر مدتی به‌دلیل همکاری با خواننده زن ممنوع‌الخروج شد و از آن به بعد هم عملا مشکل ممنوع‌الکاری پیش روی اوست. به بهانه ممنوعیتی که درخشانی و شجریان دارند «امید ایرانیان» با این هنرمند گفت‌وگو کرده‌است که در ادامه می خوانید:

شما سال گذشته به‌دلیل پخش کلیپ گروه ماه بانو در یوتیوب ممنوع‌الکار شدید و این مساله ادامه داشت تا بالاخره دادگاه برگزار شد و تبرئه شدید. الان وضعیتتان به چه صورت است؟

بله، بعد از آن هم فقط یک کنسرت مجوز گرفت که در تالار وحدت و مهرماه برگزار شد، آن کنسرت با تلاش بچه‌های گروه سرو آزاد برگزار شد که بعد از آن ممنوع‌الکار و ممنوع از برگزاری کنسرت بودیم و به آلبوم‌مان هم که دوسال است آماده است، مجوز داده نشد. بعد از آن اتفاقات ما را به جشنواره دعوت کردند و گفتند که بعد از اجرا در این جشنواره مشکلی در مورد فعالیت‌های شما وجود ندارد، جالب بود که خودشان ما را دعوت کردند و ما خودخواسته یا داوطلبانه در آن جشنواره اجرا نکردیم اما بعد از اجرای جشنواره هم هیچ اتفاقی برای ما نیفتاد و خبری از قول‌هایی که به ما داده بودند نشد. البته در دفتر موسیقی تلاش‌هایی شده اما نتیجه 100درصدی نداده است. الان ما چند دوره است که کار‌های گروه خورشید و اجراهایش را به تعویق انداخته‌ایم چون تکلیف‌مان مشخص نیست، این روشن نبودن وضعیت و در تعلیق بودن اصلا خوب نیست چون نمی‌توان فهمید که چه باید کرد! اگر بگویند که شما برای همیشه ممنوع‌الکار هستید، وضعیت روشن می‌شود و بهتر از این نامشخص بودن اوضاع است. الان من نمی‌دانم کاری که آماده کرده‌ام اصلا می‌تواند روی صحنه برود یا نه، یا نمی‌دانم اثری که ضبط کرده‌ام را چکار کنم، در این شرایط امکان برنامه‌ریزی وجود ندارد، الان قول‌هایی از دفتر موسیقی داده شده اما اتفاقی نیفتاده است، دلیلش را هم نمی‌دانم و چرایی آن برای من علامت سوالی بزرگ است! چون بالفرض من از دید آنها دچار خطایی شدم و مدتی ممنوع‌الخروج بودم یا اجازه کار نداشتم بعد هم با این رفتار می‌فهمانند که نباید فلان کار را بکنی اما برخوردی که با من می‌شود این نیست. من در پلیس امنیت هم تعهد دادم که دیگر با ماهواره‌ها همکاری نکنم کما اینکه این کار را هم نکرده بودم تنها چند مصاحبه بود که مربوط به خیلی وقت پیش بوده، تنها من هم نبودم که مصاحبه کردم و بهتر می‌دانید که خیلی‌ها با شبکه‌های ماهواره‌ای مصاحبه کرده‌اند، در هر صورت بعد از آن اتفاقات من نه مصاحبه‌ای با ماهواره‌ها کردم و نه کلیپی از من پخش شده است. من این تعهد را دادم چون موسیقی از همه اینها برایم مهم‌تر بود و ترجیح می‌دادم تا کارم را انجام دهم، اینکه کارم در ماهوراه پخش شود یا اسمی در آن شبکه‌ها از من برده شود یا نه، برایم مهم نبوده و نیست. هر چند بیشتر از همان دیده شدن در ماهواره خود این مسایلی که اتفاق افتاد باعث شد تا کار ما دیده شود و اگر بخواهم این‌طور فکر کنم اتفاقا خیلی تبلیغ بزرگی برای ما است، اما اگر می‌دانستم اینقدر برای من مشکل‌ساز است به شکل دیگری کار می‌کردم. این اتفاق در یوتیوب خیلی می‌افتد و همه کار می‌گذارند، تا حالا هم مشکلی پیش نیامده اما نمی‌دانم که چطور شد که ناگهان روی ما زوم کردند! البته از آنجا که اطلاعاتی از ارشاد دارم می‌دانم به دست چند نفر از همکاران موزیسین ما این اتفاق افتاده و همچنان آنان هستند که نمی‌گذارند ما کارمان را انجام دهیم، اینها همان کسانی هستند که سنگ‌اندازی می‌کنند تا ما همچنان ممنوع‌الکار بمانیم.

شما با آقای شجریان چندین سال همکاری داشته‌اید، او همواره بر موسیقی ایرانی تاثیرگذار بوده و الان هم که درگیر بیماری است به نظرتان موضعی که برخی از افراد نبست به حضور یا عدم حضور استاد برای اجرای کنسرت و انتشار آلبوم در ایران گرفته‌اند به کجا می‌انجامد؟

همانطور که می‌دانید ایشان جایگاهی در موسیقی دارند که حذف شدنی نیستند، کار‌هایی را هم که باید بکنند کرده‌اند اما مجموعه‌هایی هم از کارهای‌شان دارند که پخش نشده است، سه آلبوم با ما دارند که آخرین آن میکس شده و آماده است، مربوط به کنسرت پارسال است که در خارج از ایران برگزار شد، دو مجموعه دیگر هم هستند که موسیقی ضبط شده آوازهای‌شان مانده است، همه این مجموعه‌ها همینطور در آرشیو مانده‌اند! خود ایشان نیز چند کار پخش نشده با آقای مشکاتیان دارند که ظاهرا یکی از آنها به‌تازگی مجوز گرفته است. الان مجوز دادن برای این آلبوم‌ها خیلی دیر است و برای ایشان که الان در شرایط بیماری به‌سر می‌برند خیلی سخت گذشته است که در این چند سال نتوانسته‌اند برای مردم‌شان بخوانند و کنسرت‌های‌شان همه در خارج از ایران برگزار شده است. برای شخصی مثل استاد شجریان این مساله خیلی سخت است که در غربت و تنها یک شب اجرایی بکند و صدایش به گوش مردمش نرسد. برای این شرایط تنها می‌شود ابراز تاسف کرد، الان هم اگر مجوزی به ایشان بدهند به نظرم اصلا ارزش آن مجوزی که در سلامتی باید می‌گرفتند را ندارد. من فکر می‌کنم این مساله ایشان را خیلی اذیت می‌کند، اینکه چرا فردی در جایگاه او باید 6 سال برای انتشار کارش صبر کند!

این مساله برای شما هم وجود دارد و این سوال برای وضعیت شما یا کسانی که الان در وضعیتی مشابه به سر می‌برند هم پیش می‌آید. اما ممنوعیت آقای شجریان 6 سال به طول انجامیده...

بله برای من این مدت زمان دو سال شده است اما الان می‌فهمم که در این 6 سال چقدر به ایشان سخت گذشته است، انسانی که در این چند سال تمام وجودش را برای مخاطبش گذاشته است و الان می‌فهمم چقدر بد است که یک چنین آدمی نتواند با مردمش در ایران ارتباط داشته باشد، الان کاملا می‌توانم درک کنم که این مساله چقدر سخت است و برای آدم چقدر گران تمام می‌شود، حتی به نظرم این مسایل می‌تواند باعث شدیدتر شدن بیماری ایشان هم شده باشد، مسایل اینچنینی زیادی هستند که می‌تواند فکر و ذکر یک هنرمند را به خودش مشغول کند و باعث این مشکلات بشود. اگر چه ایشان آنقدر جایگاه‌شان مستحکم هست که اگر سال‌ها هم کاری از ایشان بیرون نیاید تغییری در علاقه مردم و جایگاه ایشان رخ نمی‌دهد اما در هر صورت مساله باعث ناراحتی می‌شود و تنها می‌شود ابراز تاسف کرد و کاری نمی‌شود کرد.

همان‌طور که گفتید جای خوشبختی دارد که ایشان کارهای زیادی انجام دادند و مجموعه‌های منتشر نشده‌ای نیز دارند تا آواز ایران کمترین ضرر را در این شرایط کرده باشد...

بله آقای شجریان بیش از یک هنرمند کار کرده و آثار منتشر نشده زیادی که دارند بالاخره یک روز منتشر خواهد شد، ایشان کارشان را کرده‌اند. من می‌دانم که اگر کنسرت ایشان در ایران آزاد بود ماه‌ها اجرا می‌گذاشت، چون او از شنونده خیلی تاثیر می‌گیرد و کارش را با بازخورد او می‌سنجد، به‌ویژه با مخاطبان داخل ایران که شنونده‌های اصلی موسیقی ایرانی هستند. ایشان در بین اقشار مختلف خیلی محبوب هستند و حضور ایشان آنقدر برایشان مهم است که نبودنشان خیلی فقدان بزرگی به حساب می‌آید. اینها همه مسایلی است که به نظرم مشغولیات ذهنی یک هنرمند می‌تواند باشد و باعث می‌شود او اذیت شود.

خاطرم هست سال گذشته هم بنا بود با استاد شجریان در ارمنستان روی صحنه بروید اما در روزهای نزدیک به کنسرت به‌دلیل مشکلات جسمی استاد، این اجرا لغو شد...

بله، به‌خاطر بیماری‌شان به ایشان اجازه پرواز ندادند و مجبور شدیم کنسرت را برگزار نکنیم.

باتوجه به توضیحاتی که دادید و اینکه در حال حاضر نمی‌توانید در ایران روی صحنه بروید، خودتان برنامه‌ای برای اجرای خارج از کشور ندارید؟ همان‌طور که گفتید کار نکردن برای هنرمند سخت است...

فعلا نه، تماس‌هایی دارم و دعوت‌هایی می‌شوم اما می‌گویم فعلا نمی‌توانم. کار هم که می‌کنم چون بدون کار کردن ممکن نیست بتوانم تحمل کنم اما در این شرایط روند طبیعی کار کردن بهم می‌ریزد و تمام برنامه‌هایی که می‌توانم برایش برنامه‌ریزی کنم در این شرایط بهم می‌ریزد و نمی‌توان برای آینده برنامه‌ای داشت. در درازمدت عملا نمی‌توان با این شرایط کار کرد، چه از لحاظ رفت و آمد به خارج از کشور و چه از لحاظ اجازه برگزاری کنسرت. معلق ماندن بدترین حالتی است که می‌تواند وجود داشته باشد و دلیلش را هم اصلا نمی‌دانم.

از بزرگان موسیقی ایران خیلی‌ها بودند که در تنگناهای دیگری روزگار گذراندند و از دنیا رفتند. شما در این مورد خاطره‌ای دارید؟

آقای رضوی‌سروستانی هم یکی از آن سوخته‌هاست، من خاطره‌ای از ایشان تعریف کنم که البته شاید ناخوشایند باشد اما با یادآوری آن می‌خواهم بگویم چقدر استعدادها در موسیقی ما نادیده گرفته می‌شوند، زمانی که من از آلمان آمده بودم رفته بودم به ارشاد، آنجا برای بردن ساز باید مجوز دریافت می‌کردید من هم می‌خواستم‌ سازی را با خودم ببرم، درب کیف ساز را با سیم پلمب می‌کردند تا احیانا کسی ساز را با ‌سازی که مال آنجا بود عوض نکند، کسی که آن کار را می‌کرد وقتی کاغذ را به او دادم اسمم را خواند و ناگهان سرش را بلند کرد و گفت: آقای درخشانی ما را هم دریابید! دیدم او آقای رضوی‌سروستانی است، شما حساب کنید ببینید در ارشاد او را گذاشته بودند تا در آنجا ساز پلمب کند، این اتفاق برای کسی چون او در آن سال‌ها در ارشاد همین مملکت رخ داد و می‌توانید در مورد آن تحقیق کنید. ایشان نباید آنجا ساز پلمب می‌کرد! من وقتی ایشان را در آنجا دیدم خیلی ناراحت شدم، آن جمله‌ای که گفت خیلی برایم سنگین بود، گفت آن طرف برای من کنسرت بگذارید یا این جمله که ما را هم دریابید! من کی هستم که شما را دریابم؟ من از آن اتفاق بسیار متاثر شدم و هر وقت نامش را می‌شنوم دلم می‌گیرد که فردی چون او چرا باید چنین کاری را برای گذران زندگی انجام دهد؟ آخرین برنامه‌ای که ایشان به اروپا آمدند و اجرا کردند با آقای طلایی بود، باز هم دست آقای طلایی درد نکند که آقای رضوی را آوردند و بسیار برنامه‌های موفقی را هم اجرا کردند.
پربیننده ترین ها