پاسخ به کاری که امروز «کیهان» با انتشار تصویر «شجریان» کرد
امروز کیهان خوانندگان خود را شگفتزده کرده است؛ همه آنچه را که تاکنون نهی کرده، آورده تا آتش تهیهای مناسب علیه اقدام روزنامه ایران در انتشار مصاحبه با استاد محمدرضا شجریان فراهم آورد.
امروز کیهان خوانندگان خود را شگفتزده کرده است؛ همه آنچه را که تاکنون نهی کرده، آورده تا آتش تهیهای مناسب علیه اقدام روزنامه ایران در انتشار مصاحبه با استاد محمدرضا شجریان فراهم آورد.
به گزارش ایسنا، «ایران آنلاین» مینویسد: امروز کیهان خوانندگان خود را شگفتزده کرده است؛ همه آنچه را که تاکنون نهی کرده، آورده تا آتش تهیهای مناسب علیه اقدام روزنامه ایران در انتشار مصاحبه با استاد محمدرضا شجریان فراهم آورد. اما همچنان مصاحبه با استاد شجریان انعکاس وسیعی در سایتها و شبکههای اجتماعی داشته است. واکنش توأم با فحاشی و آسمان و ریسمان به هم بافتن کیهان برای اینکه ثابت کند مردم شجریان را نمیخواهند! نیز بدون بازخورد نبود.
در ادامه به نقل از سهند ایرانمهر آمده است: در ایران، اینکه سیاست باعث شود همان که حکم به حرمت و ممنوعیت و ابتذال موضوعی داده به جواز نمایش همان موضوع با انگیزههای سیاسی تن بدهد، پیشتر هم اتفاق افتاده بود. در جریان کنفرانس موسوم به کنفرانس برلین، تلویزیون برای نخستینبار بعد از انقلاب حتی به نمایش بدون سانسور برهنگی و رقص برهمزنندگان کنفرانسی که برخی نیروهای اصلاحطلب آن روز سخنرانش بودند، تن داد. مورد امروز کیهان شاید تکرار آن ماجرا بلکه به مراتب بدتر باشد زیرا اگر آن روز این کار ذاکره سیاسی مردم را هدف قرار داده بود، امروز کار به تخطئه و مخدوش کردن خاطرات دینی و مذهبی مردم تقلیل یافته است.
کیهان میکوشد که پس از آن هشت سال سکوت در برابر نرخ تورم 35 درصدی دوران احمدینژاد (اکنون در حدود 10.4 و در حال تک رقمی شدن است) و آن روند رو به افزایش بیکاری که در زمستان 91 به 26 درصد رسید و آن همه اختلاس و غارت اموال عمومی که خود دستگاه قضایی عمق و وسعت آن را بارها وبارها اعلام کرده است، خود را زبان ناطقه آن دسته از بیکارانی نشان دهد که ریشه اصلی بیکاری آنان در فراری دادن سرمایهگذاریهای داخلی و خارجی، سوءمدیریتها و کوفتن بر همان سیاستهای تنشزایی است که سطر به سطر تریبونهایی شبیه به کیهان مبلغ و مروج آن است.
این وضعیت نه فقط به دست امثال کیهان که در ارزشمدار نامیدن مدیرانی اتفاق افتاد که عملکرد 8 سالهشان بنیانهای اقتصادی و اجتماعی کشور را لرزاند، همانها که بهبه و چهچه کیهان در قبال خودجوشی و بیقانونیشان، ناامنی و بیثباتی و ریسک سرمایهگذاری در ایران را القا کرد و در دوران سخت تحریم با حماسی خواندن محرومیت و فلج شدن مراکز تولیدی، بر هرکس که نسبت به ادامه روند هشدار داد، تاخت و به گاه آغاز گفتوگوهای سخت و مشقتبار تیم مذاکرهکننده هستهای از هیچ تلاشی برای بدنام کردن سربازان دیپلماسی کشور فروگذار نکرد با این حال اما طنز ماجرا اینجاست که انکار این واقعیت های روشن ، این نشریه را به چنان ابتذالی کشانده که با کنار هم چیدن ناشیانه چند عکس، نیهلیسمی را فریاد می زند که نشان از عدم پایبندی به آن چیزهایی دارد که دغدغه دفاع از آن، بر آبروی خلق الناس ، چوب حراج زده است و در عین حال، رمق از این جریده گرفته .
امروز، صفحه اول کیهان پراست از تصاویر استاد شجریان با زنانی که پوشش و سیما و سلوکشان از نظر کیهانیان و همفکرانشان "قبح ذاتی" دارد و نمایش آن در فیلم ها، سرال ها و مجلات و...ممنوع است و به تعبیر فقهی مورد استفاده خود این داروغه های اخلاق و عسسان رفتار، "تشییع فاحشه!"است. این همه ممنوعیت و حرمت اما به یکباره جایز می شود، چون کیهان آنگاه که سخن از -به ظاهر- منفعت کوتاه مدت سیاسی می شود، هم به زیر پانهادن مدعای اخلاقی و فقهی خود تن می دهد و هم به این راضی می شود که مردم در آستانه رمضان هرجا نوای ربنا شنیدند یا اگر در سایه ممنوعیت آن در ایران اسلامی (!) نوستالژی ربنا به ذهنشان آمد به جای حالت روحانی، تصاویری را به یاد بیاورند که کیهان از شجریان و گوگوش منتشر کرده است تا بلکه تف و لعنی هم نصیب استاد کنند.
کیهان البته که این بار نیز به خطا رفته است چنانکه اگر قرار بود مردم آنچنانی که کیهانیان میخواهند فکر کنند روند امور بدان سمت نمی رفت که خشم و استیصال تریبونی را که مدعی نشر ارزشهای دینی و اخلاقی بود به تخریب یک خواننده آواز ربنا با دستاویز کردن تصویر او با گوگوش وادارد و از همه مضحک تر آنکه با ادعایی اخلاقی و دینی، تلاش کند ذهن مردم به جای ربنا به جایی دیگر برود تا آن چند مخاطب همسو با این نشریه یقین پیداکنند که ان تف و لعن و این همه عناد و کینه ورزی بالاخص در این ایام که ثواب ها مضاعف و پرمایه تر در کارنامه اعمال ثبت و ضبط می شود، بیراه و بی ثمر نیست(!) جناب شریعتمدار که از تصاویر نشریه اش وجه تسمیه اش هم محل شبهه می شود البته نیک می داند چنین معرکه و چنان ملعبه ای، از ارادات به مشتاقان استاد شجریان یا محبان ربنا کم نمی کند اما آنچه که باید در مقام اندرز به اینگونه شریعت مداری و سیاست ورزی گفت این سخن حکیمانه ناصر خسروست که :
دین دیگر است و نان طلبی دیگر
بگذار دین و رو سپس(زپس) نانی
خبرهای مرتبط
گزارش خطا
آخرین اخبار